سوال خود را بپرسید

۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۷

1. کرات و کهکشانها چگونه و چه زمانی به وجود آمده‌‌اند؟ 2. فایده و دلیل بقای آنها چیست؟ 3. اگر فقط در کره زمین، موجودات زنده و مکلف مانند انسان و جن یافت می‌‌شود، پس دلیل وجود سایر کرات و کهکشانها چیست؟

پاسخ :


الف. قرآن کریم در مورد خلقت کائنات (آسمانها) می‌‌فرماید:‌«ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِىَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِين‏»؛ سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه به صورت دود بود؛ به آن و به زمين دستور داد: «به وجود آئيد، خواه از روى اطاعت و خواه إكراه»! آنها گفتند: ما از روى طاعت مى‏‌‌آئيم.
جمله‌‌ی «هِىَ دُخان» (آسمان‌‏ها در آغاز به صورت دود بود)، نشان مى‏دهد كه آغاز آفرينش آسمان‏ها از توده گازهاى گسترده و عظيمى بوده است، و اين با آخرين تحقيقات علمى در مورد آغاز آفرينش كاملًا هماهنگ است. هم اكنون نيز بسيارى از ستارگان آسمان، به صورت توده فشرده‏‌اى از گازها و دخان هستند. («دخان» در لغت به معنى چيزى است كه به دنبال شعله و لهيب آتش برمی‌‌خيزد).

در آیه دیگر می‌‌فرماید: «وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْا رْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُون‏»؛ آيا كافران نديدند كه آسمان‏ها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم؛ و هر چيز زنده‏‌اى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمى‏آورند؟!
در اين كه منظور از «رتق» و «فتق»(پيوستگى و جدائى) كه در اينجا در مورد آسمان‏ها و زمين گفته شده، چيست؟

مفسران سخنان بسيار گفته‏اند كه از ميان آنها سه تفسير، نزديك‏تر به نظر مى‏رسد و چنانكه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم آيه جمع باشد.

1. بهم پيوستگى آسمان و زمين، اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجاً تجزيه شد و كواكب و ستاره‏ها از جمله، منظومه شمسى و كره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.

2. منظور از پيوستگى، يكنواخت بودن مواد جهان است، بطورى كه همه در هم فرو رفته بود، و به صورت ماده واحدى خودنمائى مى‏كرد، اما با گذشت زمان، مواد، از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان، حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و خواص ويژه‏اى دارد، و هر كدام نشانه‏اى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بى‏پايانش.

3. منظور از بهم پيوستگى آسمان، اين است كه: در آغاز بارانى نمى‏‌باريد، و منظور از بهم پيوستگى زمين، اين است كه: در آن زمان گياهى نمى‏روئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد.

روايات متعددى از طرق اهل‏بيت(عليهم السلام) به معنى أخير، اشاره مى‏كند، و بعضى از آنها اشاره‏اى به تفسير اول دارد.

بدون شك، تفسير أخير، چيزى است كه با چشم، قابل رؤيت است كه چگونه از آسمان باران نازل مى‏شود، زمين‏ها شكافته مى‏شوند و گياهان مى‏رويند، و با جمله: «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا»: «آيا كسانى كه كافر شدند نديدند ...» كاملًا سازگار است، و با جمله «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ» نيز هماهنگى كامل دارد.

ولى تفسير اول و دوم نيز، با معنى وسيع اين جمله‌‏ها، مخالف نيست؛ چرا كه رؤيت، گاهى به معنى «علم» مى‌‌آید.

در هر صورت معنای اول که مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجاً تجزيه و از هم جدا شدند استفاده می‌‌شود.

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نیز در نهج البلاغه می‌‌فرماید: «...ثُمَّ اِنْشاءَ سُبْحانَهُ فَتْقَ الاَجْواءِ وَ شَقَّ الاَرْجاءِ وَ سَكائِكَ الْهَواءِ، فَأَجْرى فِيها ماءً مِتَلاطِما تَيّارُهُ، مَتَراكِما زَخّارُهُ، حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ الرِّيحِ الْعاصِفَهِ، وَ الزَّعْزَعِ الْقاصِفَهِ، فَأمَرَها بِرَدِّهِ، وَ سَلَّطَها عَلى شَدِّهِ، وَ قَرَنَها الى حَدِّهِ، الْهَواءُ مِنْ تَحْتِها فَتِيْقٌ، وَ الْماءُ مِنْ فَوْقِها دَفِيقٌ، ثُمَّ أَنْشَاءَ سُبْحانَهُ رِيْحا اِعْتَقَمَ مَهَبَّها وَ أدامَ مُرَبَّها، وَ أَعْصَفَ مَجْراها، وَ أَبْعَدَ مُنْشاها، فَأمَرَها بِتَصْفِيقِ الْماءِ الزَّخّارِ، وَ اِثارَهِ مَوْجِ الْبِحارِ...»؛

«...آنگاه، خداوند سبحان فضاهاى شكافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراكم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت وزنده توفان زاى نهاد. و فرمان داد، كه بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد كه فرو ريزد، و در همان جاى كه مقرر داشته بماند. هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت. (و تا آن آب در تموج آيد)، باد ديگرى بيافريد و اين باد، سترون بود كه تنها كارش، جنبانيدن آب بود. آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند، از جايگاهى دور و ناشناخته. و فرمانش داد كه بر آن آب موّاج، وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان كه مشك را مى‌‌جنبانند، آب را به جنبش واداشت. باد به گونه‌‌اى بر آن مى‌‌وزيد، كه در جايى تهى از هر مانع بوزد. باد آب را پيوسته زير و رو كرد و همه اجزاى آن در حركت آورد تا كف بر سر برآورد، آنسان كه از شير، كره حاصل شود. آنگاه خداى تعالى آن كفها به فضاى گشاده، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد. در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد. و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى هيچ ستونى كه بر پايشان نگه دارد يا ميخى كه اجزايشان به هم پيوسته گرداند.
سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناك پديد آورد و چراغهاى تابناك مهر و ماه را بر افروخت، هر يك در فلكى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک.

این کلام حضرت نیز هماهنگ با آیات قرآن است و اینکه حضرت می‌‌فرماید: خداوند سبحان نخست موضوع بنیادین جو و فضا و هوا را به وجود آورده، آن را از هم می‌‌شکافد، با نظریات اخترشناسان نیز مطابقت دارد و با توجه به نظریات أخیری که دانشمندان پیرامون پیدایش جهان ارائه داده‌‌اند، عالم در ابتدا یک توده گسترده بخار، گاز، مواد مذاب و مانند اینها بوده آن گاه پیوستگی گسسته آن را گلوله گلوله کرده ، کرات مختلف را تشکیل داده و هم راه های آسمانی پدید آمد.

اینکه حضرت می‌‌فرماید: در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت.

از جملات امیرالمؤمنین در این خطبه روشن می‌‌شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده و شاید منظور امام مواد مذاب یا گازهای فشرده مثل هیدروژن و یا مایع اولیه‌‌ای مثل سدیم باشد که بر اثر شدت حرکت دورانی با انفجار عظیم درونی قطعاتی از آن ماده مذاب یا گازهای متراکم جدا شده و بر اثر مرور زمان و سرد شدن تدریجی به صورت ستارگان و کرات و اقمار در آمده است.

در مورد خلقت کائنات و کهکشان‌‌ها از نظر دانشمندان، نظریه‌‌ای که از سوى اكثر اخترشناسان به عنوان بهترين نظريه موجود تلقى می‌‌شود، بطور خلاصه این است که حدود 20 بيليون سال پيش تمام ماده و انرژى موجود در جهان، در نقطه‌‌اى بسيار كوچك و فشرده متمركز بوده است. اين نقطه كوچك و بی نهايت چگال و مركب از ماده- انرژى منفجر شد و به فاصله چند ثانيه پس از انفجار اين آتشگوى، ماده- انرژى با سرعتى نزديك به سرعت نور در همه سو منتشر شد. پس از مدت كمى، احتمالا چند ثانيه تا چند سال، ماده و انرژى از هم تفكيك شدند. و تمام اجزاء گوناگون جهان امروز از دل اين انفجار نخستين بيرون ريخته‌‌اند.

هواداران اين نظريه ادعا می‌‌كنند تمامى كهكشان‌‌ها، ستارگان و سيارات هنوز تحت تأثير شتاب ناشى از انفجار، با سرعت زيادى از همديگر دور می‌‌شوند و اين مطلب به وسيله مشاهدات «ادوين هابل» (1919 م) تأييد شد.

«استفن ويليام هاولينگ» كيهان شناس معروف معاصر پس از تشريح انفجار اوليه و مراحل اوليه آن تا تشكيل گازهاى داغ و سوزان، اين نظريه را به دانشمند روسى «ژرژ گاموف» نسبت می‌‌دهد و می‌‌نويسد:

«با گذشت زمان، گازهاى ئيدروژن و هليوم موجود در كهكشان به پاره‌‌هاى ابر مانند تقسيم می‌‌شدند كه تحت أثر گرانش خود در هم فرو می‌‌نشستند... سپس در اثر درجه حرارت بالا واكنش‏هاى هسته‌‌اى شروع شد. و ستارگانى مانند خورشيد ما تشكيل شد.

خورشيد ستاره نسل دوم يا سومى است كه حدود پنج هزار ميليون سال قبل از ابر متشكله از گاز چرخانى كه محتوى سوپر نواهاى پيشين بوده است(در کهکشان‌‌ها) بوجود آمده است.

ب. خلقت موجودات زمین برای انسان، تنها بدان معنا نیست که تمام آنان، منافعی مادی برای بشر داشته باشند، بلکه این تنها یک بعد قضیه است. جنبه مهم‌‌تر، آن است که تدبر و اندیشه در جهان آفرینش چه آنهایی که وجود دارند و چه آنهایی که منقرض شده‌‌اند، می‌‌تواند انسان را به خداوند هستی، نزدیک نموده و او را از مخالفت با پروردگارش باز دارد. و می‌‌دانیم که این قدرت تفکر و تدبر، امتیازی است که انسان‌‌ها را برجسته‌‌تر از سایر موجودات می‌‌نماید.

به بیان دیگر وجود کهکشانها و کائنات با عظمت، هم منافع مادی برای انسان‌‌ها دارد و هم وسیله تفکر در عظمت خالق است که از این راه انسان با فکر کردن به عظمت خداوند بیشتر پی ببرد.
البته حکمت خلقت کائنات منحصر به این نیست که عرض کردم ممکن است حکمت‌‌های زیادی داشته باشد که ما از آن بی‌‌خبر هستم و قطعا خداوند که حکیم است وچنین کائنات باعظمت و با نظم دقیق را آفریده کار لغوث و عبث و بی‌‌فایده نبوده است.

ج. عامل بقای کهکشان‌‌ها، اراده خداوند است و در قالب قانون طبیعی مشیت بقاء کائنات ادامه دارد.

د. از نظر قرآن کريم اين امر بعيد نيست و مفسران برخي آيات را دليل بر وجود موجودات در کرات ديگر دانسته است از جمله آيه «وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ...». مرحوم علامه طباطبايي ذيل آيه 29 سوره شوري مي‌‌فرمايد: «ظاهر آيه اين است كه در آسمانها خلقي از جنبندگان(دواب) مثل روي زمين وجود دارد و اگر كسي بگويد كه منظور از جنبندگان آسمانها ملائكه هستند، مردود است چرا كه كلمه دواب بر ملائكه اطلاق نشده است».

صاحب تفسير نمونه مي‌‌گويد: كلمه «دابه» شامل موجودات ذره‌‌بيني تا حيوانات غول پيكر مي‌‌شود و اين آيه دلالت بر موجودات زنده آسمانها دارد گرچه هنوز دانشمندان به صورت قطعي در اين زمينه قضاوت نمي‌‌كنند و سر بسته مي‌‌گويند در ميان كواكب آسمان به احتمال قوي سياره‌‌هاي زيادي هستند كه داراي موجودات زنده‌‌اند، ولي قرآن با صراحت اين حقيقت را بيان مي‌‌دارد كه در پهنه آسمان نيز جنبندگان زنده فراوان وجود دارد.



کلمات کلیدی :

خلقت عالم خلقت کهکشان هدف از خلقت عالم

۲,۹۴۷