سوال خود را بپرسید

۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۰۳

محضر شریف حضرت آیت الله فاضل لنکرانی بعد التحیت و السلام همانطور که مستحضرید در مناطقی از عرض جغرافیایی آنها از 49 درجه بیشتر است در برخی از شبها روشنایی پس از غروب خورشید (شفق) و روشنایی قبل از طلوع خورشید (فلق) به یکدیگر متصل می‌شوند. تعداد این شبها در طول یک سال بستگی به عرض جغرافیایی محل دارد مثلا در هامبورگ در 76 شب چنین وضعیتی وجود دارد اما در استکهلم که شمالی تر است تعداد این شبها به 116 شب می‌رسد. مشکل مهم در این شبها تشخیص فجر برای نماز صبح یا امساک برای روزه است زیرا در این شب‌ها آسمان کاملا تاریک نمی شود تا بتوان ظهور و بروز روشنایی در افق شرقی را طلوع فجر نامید. در واقع پس از غروب خورشید آسمان شروع به تاریک شدن می‌کند و تا نیمه شب نجومی (12 ساعت پس از ظهر شرعی) این حالت ادامه دارد به طوری که هنگام نیمه شب نجومی به تاریکترین حالت می‌رسد (در حالی که هنوز آسمان در بالای افق شمالی روشن است) سپس آسمان به تدریج روشن‌تر و روشن‌تر می‌شود و آفتاب طول می‌کند. بعضی از فقها می‌فرمایند در چنین شب‌هایی باید صبر کرد تا ازدیاد نور یا به تعبیر دیگر اشتداد ضوء را تشخیص داد. چند سوال برای کسانی که بارها به رصد این پدیده پرداخته و از آن فیلم و عکس تهیه کرده اند به وجود آمده است: 1 – هنگام مشاهده این پدیده با دستگاه نورسنج می‌توان ازدیاد نور را حدود دو تا پنج دقیقه پس از نیمه شب نجومی تشخیص داد. در واقع نور سنج با اعدادی که از میزان نور موجود در آسمان نمایش می‌دهد ازدیاد نور را نشان می‌دهد در حالی که چشم انسان این ازدیاد نور اندک را تشخیص نمی‌دهد آیا ازدیاد نوری که با دستگاه نورسنج تشخیص داده می‌شود می‌تواند ملاک شرعی برای تشخیص فجر قرار گیرد؟ 2 – با کنار هم نهادن عکس‌های پی‌در پی که از این پدیده گرفته شده است می‌توان حدود 20 دقیقه پس از نیمه شب نجومی ازدیاد نور را در عکس‌ها تشخیص داد در حالی که افرادی که برای رصد این پدیده اقدام کرده بودند با چشم عادی حدود 30 دقیقه پس از نیمه شب توانستند ازدیاد نور را تشخیص دهند. سوال این است که آیا ملاک تشخیص ازدیاد نور است ولو با عکاسی یا فیلم‌برداری این ازدیاد تشخیص داده شود یا تشخیص این ازدیاد با چشم عادی ملاک شرعی است؟ 3 – روشنایی آسمان در شبهای مزبور معمولا به صورت کمانی از نور که از افق غربی به سوی شرق حرکت می‌کند دیده می‌شود و سقف طاق مانند آن هرچه به نیمه شب نجوم نزدیک شویم کوتاهتر می‌گردد لذا برخی از افراد برای تشخیص ازدیاد نور، با یک شاخص زمینی بالا رفتن سقف نور را اندازه می‌گیرند. مثلا سر یک درخت را با سقف طاق مانند نور از منظر خود می‌کنند و هرگاه این سقف بالاتر از سر درخت مزبور دیده شد ازدیاد نور را محقق می‌دانند. استفاده از چنین روشی را هم موجه می‌دانند. استفاده از چنین روشی را هم موجه می‌دانند و می‌گویند اگر بخواهیم مثلا زوال شمس را بدون شاخص و تنها با نظر به مسیر خورشید در آسمان تشخیص دهیم ممکن است حدود یک ساعت پس از زوال بتوانیم پایین آمدن خورشید را درک کنیم اما با استفاده از شاخص و سایه آن، تشخیص زوا بسیار زودتر صورت می‌گیرد. نظر شریفتان در مورد استفاده از این روش (استفاده از برخی شاخص‌های زمینی) برای تشخیص ازدیاد نور در شبهای مزبور چیست؟ 4 – برخی می‌گویند اگر ملاک ازدیاد نور است در علم هیئت مسلم است در شبهای مزبور هرگاه خورشید زیر افق باشد و بیشترین فاصله ظاهری با افق را داشته باشد یعنی اصطلاحا دارای بیشترین انحطاط باشد کمترین نور در آسمان دیده می‌شود و لحظه ای پس از آن خورشید اندکی به افق نزدیکتر می‌شود و نور ازدیاد می‌یابد چه با چشم یا دستگاه قابل تشخیص باشد یا نباشد. سوال این است که کسی که به محاسبات فلکی در این موارد یقین یا اطمینان دارد می‌تواند لحظه پس از بیشترین انحطاط خورشید که با محاسبات فلک به دست می‌آید را به عنوان شروع ازدیاد نور بپذیرد چه این ازیاد با چشم یا ابزارهای نورسنج قابل تشخیص باشد یا نباشد؟ 5 – آیا ازدیاد نور، طلوع فجر محسوب می‌شود؟ بنابراین بین زمان امساک برای روزه یا ابتدای وقت نماز صبح نیست؟ یا در شبهای مزبور بین این دو زمان تفاوت وجود دارد؟ با تشکر – سید اباصالح راجی

پاسخ :

بسمه تعالی
باسلام و تحیت

ج1. ظاهر آن است که تشخیص ازدیاد نور از طریق دستگاه نورسنج نمی تواند ملاک شرعی باشد بلکه لازم است اشتداد و ازدیاد نور به نحو عرفی باشد و دقت عمل به وسیله این دستگاه اعتباری شرعا ندارد.

ج2- آری اگر ازدیاد نور از طریق دوربین روشن شود کفایت می‌کند چرا که دوربین واقع را تغییر نمی دهد بلکه آن را نشان می‌دهد، به خلاف دستگاه نورسنج که به حسب واقع از دیدگاه عرف ازدیادی نیست اما به حساب دقت دستگاه این ازدیاد وجود دارد همان طوری که اگر درشیر بادستگاه‌های بسیار دقیق ذرات خون دیده شود اعتبار ندارد چرا که عرف در این مورد وجود خون را تصدیق نمی‌کند.

ج3- روشن است که تشخیص زوال شمس لازم نیست با چشم عادی باشد بلکه باید به یکی از طرق زوال، مشخص شود و چون زوال درواقع محقق است با هر طریقی که احراز شود کفایت می‌کند و عرف نیز آن را واقعی می‌داند برخلاف ازدیاد که از اول باید ازدیادعرفی باشد.

ج4- از جوابهای قبلی روشن شد.

ج5- بین زمان امساک روزه و وقت نماز صبح فرقی نیست و ملاک در هردو طلوع فجر است و نیز بین شبها هم فرقی وجود ندارد. ملاک در طلوع فجر همان نوری است که در افق به صورت غیر عمودی معترض و منتشر می‌شود و همانند پارچه ای سفید از کتان است ( قبطیه ) که کاملا روشن است، در روایات غالبا تعبیر به انشقاق و اضاءه آمده است و مقصود از اعتراض  الفجر نیز همین اضاءه است عینی باید روشنی ثابت و واضحی داشته باشد.

و الله العالم. محمد جواد فاضل لنکرانی  24/11/93

کلمات کلیدی :


۳,۱۵۲