درس بعد

کتاب البيع

کتاب البيع

درس بعد

موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 1


تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۷/۲۹


شماره جلسه : ۱

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • اقسام مسائل فقه

دیگر جلسات

بسم الله الرّحمن الرّحيم

الحمدلله رب العالمين و صلّي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين

مقدمه

در بحث خارج فقه، حدود دو سال ، بحث مكاسب محرمه را - بر حسب متن مكاسب مرحوم شيخ(قده) - عنوان كرديم، و بحمد الله مباحث خوبى هم مطرح شد . در ضمن آن مباحث ، بحث «تلقيح صناعى» و «حق تأليف» و بعضى مسائل مستحدثه را نيز عنوان كرديم . آن بحث را تا اين مسأله که «آيا بيع العنب ممن يعلم انه يجعله خمراً جايز است يانه؟» ادامه داديم.

در سال جاري بنا شد كه بحث را از اول «بيع» تحرير الوسيله آغاز كنيم . علت آن هم اين است كه ؛ حدود چهار پنج ماه قبل از ارتحال والد راحل(رضوان الله عليه) ، در بستر بيمارى به ايشان عرض کردم که ما اميدواريم که حال شما مساعد شود و اين شرح تحرير الوسيله را (كه تا به حال سى جلد آن به رشته تحرير در آمده است و الحمد لله يكى از كتب معتبر است که امروزه در بعضى از دروس خارج ، مراجع بزرگوار- چنانکه خودشان به بنده فرموده‌‌‌اند- به اين كتاب مراجعه می‌‌كنند ، مخصوصاً بعضى از مباحث آن ، مثل بحث كتاب الحج كه حدود نه سال براى آن زحمت كشيدند و پنج جلد كتاب الحج را ارايه دادند) ادامه داده و کتاب به سر انجام برسد .

گاهى اوقات در سالهاى قبل هم که چنين قضيه‌‌اى پيش می‌‌آمد ، ايشان چون نسبت به اين كتاب خيلى علاقمند هستند بلافاصله می‌‌فرمودند حتماً يكى از دعاهايتان اين باشد كه من بتوانم اين كتاب را تمام كنم. اما اين بار آخر كه به ايشان عرض كردم ، خيلى قاطعانه به من فرمودند: «من ديگر موفق به اينكه يك سطر از كتاب را بنويسم نمی‌‌شوم و توصيه می‌‌كنم كه شما اين كتاب را تكميل كنيد و من دلم می‌‌خواهد يك شرح كاملى بر اين كتاب ؛ كه كتاب امام(رضوان الله عليه) است ، نوشته شده باشد» .

البته من به ايشان عرض كردم كه فاصله ما و شما از زمين تا آسمان است و قابل مقايسه نيست، نوشته شما كجا، عمق مطالب شما كجا و من شايد به خودم اجازه ندهم . فرمودند من توصيه می‌‌كنم كه شما حتماً اين كار را انجام دهيد. بنابر اين، تصميم بر اين شد که براى عمل به وصيّت ايشان ، - ان شاء الله با خلوص قصد و نيت- از خداوند استمداد می‌‌كنيم كه بتوانيم تتمّه اين شرح را بنويسيم. ايشان بر بيع و خيارات تحرير چيزى ننوشته‌‌اند و مباحث بسيار مهمى هم وجود دارد. بنابر اين، ما از اول بيع تحرير شروع مي كنيم و اين مباحث را دنبال خواهيم كرد، كه اگر بيع و خيارات نوشته شود ديگر تقريباً چند كتاب كوچك از تحرير باقى می‌‌ماند كه ديگر شرح كتاب كامل می‌‌شود.

اهميت کتب فقهي امام(ره)

خوشبختانه ؛ امام(رضوان الله عليه) علاوه بر اين متن متقن ، محكم و جامع در تحرير الوسيله ، قبل از اينكه به نجف مشرف شوند در همين حوزه مقدسه، چندين سال «كتاب البيع» را به حسب ترتيب مكاسب مرحوم شيخ(ره) مورد بحث قرار داده اند و آن را به رشته تحرير در آورده اند ، و اگر كسى بخواهد بر آراء فقهى و اصولى امام(ره) کاملا احاطه پيدا كند ، به نظر من بايد يك دوره اين كتاب را مطالعه کند .

اين كتاب بيع و خياراتى كه امام(ره) نوشته‌‌اند واقعاً مشحون از دقايق است. در هر صفحه‌‌اى و هر سطرى از آن ، قوّت علمى و توانايى بسيار بزرگى كه امام(ره) در مسائل فقهى و اصولى داشتند ظهور دارد و واقعاً امروز كسى نيست كه بتواند اين حقيقت را كتمان كند. دقيقترين، عميقترين و جامع‌‌ترين كتابى كه در معاملات ، در بين فقهاء شيعه از ابتداء تا به حال وجود دارد؛ همين كتاب است. بحث احساسى يا حاكى از حبّ شديد نيست، آنچه كه عرض می‌‌كنم از وقتى است كه بنده مكاسب را می‌‌خواندم تا الان با اين كتاب كار كرده ام، و با ساير كتب فقهى كه در بيع و معاملات نوشته شده ، مقايسه و مقارنه كردم و انصاف اين است كه مشحون از مطالب و درر علمى است. مخصوصاً به بعضى از آيات شريفه و قواعد فقهي كه می‌‌رسند نكات بسيار جديد و مهمّى را مطرح مي کنند .

حتي در اين کتاب به برخى از قواعد اصولى هم اشاره فرموده اند. ما همان روشى كه در مكاسب محرمّه داشتيم؛ كه مقيّد بوديم در بحث خودمان از مكاسب محرمّه امام(ره) هم نكاتى را ذكر كنيم ، در اين بحث نيز همين كار را خواهيم كرد، البته ترتيبى كه در تحرير وجود دارد در برخي موارد با ترتيب مكاسب فرق دارد، ولى ما بر طبق ترتيب تحرير بحث را شروع می‌‌كنيم و هرجا نكته‌‌اى از كتاب البيع امام(ره) باشد علاوه بر اينكه ساير مبانى و انظار را بحث می‌‌كنيم ، اين كلمات امام(ره) را هم متعرض مي شويم تا ببينيم كه واقعاً چه نكات دقيق و عميقى را ارايه فرموده‌‌اند.

«کتاب البيع»

اينجا اولين عنوانى كه هست؛ كلمه «كتاب البيع» است. قبل از اينكه مسئله اول را ذكر كنيم - كه در آن می‌‌فرمايند «عقد البيع يحتاج الى ايجاب و قبول» - چند مطلب مهم ، لازم به ذكر است . يک نکته از محقق نائيني(ره) و ديگري از محقق ايرواني(قده) است . پس از ذکر اين دو نکته ، بايد تعريفى را براى بيع ارايه دهيم تا به مسئله اول برسيم.

اقسام مسائل فقه

مرحوم محقق نائينى(اعلى الله مقامه الشريف) - بر حسب آنچه كه در تقريرات مكاسب ايشان ، بنام «منية الطالب فى شرح المكاسب» که توسط مرحوم شيخ موسى كاظمى خوانسارى تقرير شده است، که تقريرات «بيع» مرحوم نائينى است كه يكى از كتاب‌‌هايى است كه آقايان حتماً بايد داشته باشند و بحث‌‌ها ناظر به آنجا هم هست - مطلبى را به فقهاء نسبت می‌‌دهند ، كه فقهاء؛ مسائل فقه را به اقسام اربعه تقسيم كرده اند ، و می‌‌فرمايند «ربما يكون له دخل في بعض مقاصد الكتاب‌‌» ؛ اين تقسيم در مسائلى كه در كتاب البيع عنوان مي كنيم دخالت دارد. در جلد اول «منية الطالب» ، صفحه 88 فرموده اند : فقهاء ، مسائل فقه را به چهار قسم تقسيم كرده اند : عبادات ، عقود ، ايقاعات و احكام . برخى ديگر از فقهاء در مقام تقسيم چنين تعبير کرده اند: عبادات ، عادات ، معاملات و سياسات .

قبل از محقق نائينى(ره) ، مرحوم شهيد اول(قده) نيز در كتاب «القواعد و الفوائد» جلد 1 ، صفحه30 چنين مطلبى را بيان کرده اند و مرحوم محقق(ره) در ابتداي شرايع به تبعيت از مرحوم شهيد اول(ره) ، اين تقسيم را ذكر كرده است . همچنين شهيد اول(ره) علاوه بر ذکر اين تقسيم در كتاب «القواعد و الفوائد»، در كتاب «ذكرى» جلد 1 ، صفحه 63 هم به اين تقسيم اشاره كرده است . البته در توضيح اين كه چرا و به چه ملاكى بگوييم اين قسم ؛ عبادات است ، اين قسم ؛ عقود است ، اين قسم ؛ ايقاعات است و اين قسم؛ احكام است ، اينها يك بيانى دارند ، و محقق نائينى(ره) در «منية الطالب» ، بيان ديگرى دارد.

فرمايش مرحوم شهيد اول(قده) :

مرحوم شهيد(ره) در کتاب «القواعد و الفوائد» بعد از اينكه علم فقه را تعريف می‌‌كنند «العلم بالاحكام الشرعية الفرعية عن ادلتها التفصيلية» ، می‌‌فرمايند «و كل ذلك - يعنى احكام شرعيه- ينحصر فى اربعة اقسام» تمام احكام شرعيه منحصر در چهار قسم است : 1- عبادات 2- عقود 3- ايقاعات 4- احكام . «و وجه الحصر؛ ان الحكم الشرعى اما ان تكون غايته الاخرة» غايت بعضى از احكام شرعى ، آخرت است ، مثلا نماز و روزه براى آخرت است ، «او الغرض الاهم منه الدنيا» يا اينكه غرض اهم و نهايى آن ، همين مسائل دنيوى است، «و الاول العبادات» ؛ آنكه غرضش آخرت است مباحث عبادى است . «و الثانى : اما ان يحتاج الى عبارة او لا» آنكه غرض اهمش دنياست ؛ يا محتاج به عبارت هست يا نيست ، «و الثانى الاحکام» آنى كه محتاج به عبارت نيست احکام است.

مثلا مباحث ارث، مباحث قصاص، حدود، اطعمه و اشربه، صيد و ذباحه، تمام اينها تحت عنوان مباحث احكام است. - در بحث قاعده الزام که در ماه رمضان بحث می‌‌كرديم - يك روايتى هست از محمد بن مسلم، كه محمد بن مسلم می‌‌گويد «سألته عن الاحكام» از امام باقر(ع) از احكام سؤال كرده است، امام(ع) در جواب فرمودند «تجوز على اهل كل ذى دين ما يستحلونه» هر دينى آ نچه را كه حلال می‌‌داند بر خودش نافذ است.

آنگاه از اين روايت در كتاب الارث استفاده كرده اند و اصلاً در بعضى از كتب فقهي بجاى اينكه بگويند كتاب الارث، می‌‌گويند كتاب الاحكام . «و الاول - آنكه احتياج به عبارت دارد - اما ان تكون العبارة من اثنين تحقيقاً او تقديراً أو لا» يا محتاج به دو عبارت است و يا نيازى به دو عبارت ندارد و با يك عبارت محقّق می‌‌شود «و الاول العقود» اولى عقود است ، كه خود مرحوم شهيد(ره) در كتاب «القواعد و الفوائد» فرموده در کتب فقهي 15 عقد داريم ، كه اول اين عقود «كتاب البيع» است، «و الثانى الايقاعات» مثل ظهار، ايلاء و عتق. اما در «كتاب ذكرى» جلد 1 ، صفحه 63 فرموده «و تقريب الحصر؛ ان الحكم اما ان يشترط فيه القربة أو لا» ؛ در امتثال حكم شرعى؛ يا قصد قربت معتبر است يا معتبر نيست ، «و الاول: العبادات و الثانى؛ اما ذو صيغة أو لا» ؛ اولي عبادات است و اما دومي – كه در آن قصد قربت معتبر نيست - يا يك صيغه شرعى دارد يا يك صيغه شرعى ندارد ، «الثانى السياسات» ؛ دومى ، عنوان سياسات را دارد، «سياسات» عبارة اخرى «احكام» است ، يعنى آنكه در آن قصد قربت و لفظ دخالتى ندارد. «و الاول - آنكه صيغه لازم دارد - اما وحدانية - يا يك صيغه لازم دارد - ام لا ، الاول الايقاعات و الثانى العقود» .پس از شهيد(ره) ؛ ديگران ، مثل مرحوم محقق(ره) در شرايع همينطور تبعيت كردند.

فرمايش محقق نائيني(ره):

اما محقق نائينى(ره) در كتاب«منية الطالب» ، اصل تقسيم را پذيرفته ، اما در توضيح اين تقسيم فرموده است كه ؛ عبادات سه اطلاق دارد و معاملات نيز سه اطلاق دارد.

اطلاق اول در عبادات ؛ به چيزى عبادت می‌‌گويند که «معتبر فيه قصد القربة» ؛ آنكه قصد قربت - بنحو جزئيت يا بنحو شرطيت - در آن معتبر است که از اين به «عبادت بمعنى الاخص» تعبير فرموده اند.

اطلاق دوم ؛ يك عباداتى داريم كه «يمكن فيه قصد القربة» ؛ قصد قربت در آن امكان دارد ، مثلاً در تطهير يك شى‌‌ء نجس ، قصد قربت امكان دارد ، لذا از آن به «عبادت بمعنى الاعم» تعبير می‌‌كنند.

اطلاق سوم - كه عمده اين معناى سوم است كه شايد در جاهاى ديگر هم وجود ندارد و ايشان بيان فرموده اند - اينکه «الوظيفة التى شرعت على اشخاص خاصة» يك وظيفه‌‌اى كه براى اشخاص معين تشريع شده است، مانند جهاد ، امر به معروف و نهى از منكر ، باب قضا و شهادات و باب ولايات.

سپس فرموده اند؛ اين معناي سوم، اخص از معناي دوم و اعم از معناى اول است. بيانش چيست؟ - البته اين بيان را خود مرحوم نائينى(ره) ذكر نكرده است - ؛ معناى دوم چيست؟ «ما يمكن فيه قصد القربة» ، اين معنا اعم از اين است كه براى اشخاص معينى باشد يا براى جميع الاشخاص ، اما در قسم سوم می‌‌گوييم «الوظيفة التى شرعت لاشخاص خاصة» . پس از اين جهت ، از معناى دوم اخص است و از معناى اول كه «ما يعتبر فيه القصد القربة» اعم است ؛ يعنى در اين معناى سوم قصد قربت دخالت ندارد ، شما بايد امر به معروف كنيد و لازم نيست كه بگويد قربة الى الله امر به معروف می‌‌كنم ، قاضي جامع الشرائط بايد قضا را انجام دهد و لازم نيست كه بگويد من قربة الى الله قضاوت مي کنم ، يا در ولايتى كه پدر يا جد بر فرزند دارد، قصد تقرب لازم نيست ، يا در اصل ولايتى كه فقيه دارد ، قصد تقرب لازم نيست.

پس از اين سه قسم عبادات ، فرمودند سه قسم معاملات داريم ؛ يكى «معاملات بمعناى عام» ؛ كه در آن قصد قربت معتبر نيست ، اعم از اينكه متوقف بر انشاء باشد يا متوقف بر انشاء نباشد . ما يك وقت معاملات را طورى معنا می‌‌كنيم كه به غير از عبادات ، به هرچه که در فقه است می‌‌گوييم «معامله» و فقط عبادات را استثناء مي كنيم ، صلات ، صوم ، حج و امثال اينها را استثناء مي كنيم و بر بقيه «معامله» اطلاق مي کنيم ، «معامله بمعنى الاعم» . معناى دوم معامله ؛ يعنى آنكه متوقف بر انشاء طرفينى است ، كه فقط شامل عقود می‌‌شود . معناى سوم معامله ؛ يعنى «ما يتوقف على الانشاء» ،

حال اين «ما يتوقف على الانشاء» ؛ طرفينى باشد يا از يک طرف باشد. عمده ؛ اين حرف است که می‌‌فرمايد : عقود سه قسم است ؛ «عقود اذنيه» و «عقود عهديه» ، آنگاه «عقود عهديه» هم دو نوع است ؛ «عقود عهديه تعليقيه» و «عقود عهديه تنجيزيه» . پس از آن می‌‌فرمايند «بيع» از «عقود عهديه تنجيزيه» است . مقصود از «عقود اذنى» و «عقود عهدى» چيست؟

برچسب ها :

اهميت کتب فقهي امام کتاب البيع تقسیمات مسائل فقه تقسیم شهید اول نسبت به مسائل فقه منظور از سیاسات نظر محقق نائینی در تقسیمات مسائل فقه معاملات بمعناى عام تقسیمات محقق نایینی در معاملات تقسیمات محقق نایینی در عبادات عقود اذنيه عقود عهديه

جلسه 1 : کتاب البيع

۲۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۲

سلام علیکم دروس معظم له در مورد مکاسب محرمه شیخ انصاری قدس سره موجود نیست اگر هست ،کو ؟؟؟؟؟

پاسخ :

سلام علیکم متاسفانه منابع صوتی یا متنی این دروس در دسترس نیست.

جلسه 1 : کتاب البيع

۱۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۱:۴۳

سلام فایل صوتی مربوط به امارات است؟!

پاسخ :

با سلام و تشکر از شما. تصحیح شد.