درس بعد

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس قبل

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس بعد

درس قبل

موضوع: آيات معاد 3


تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹


شماره جلسه : ۹

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • معنای لغوی کلمه مرصاد در آیه شریفه«إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»

  • احتمالات موجود در معنای آیه شریفه««إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»

  • دیدگاه علامه طباطبایی و آلوسی در معنای آیه شریفه

  • نظر برگزیده در معنای آیه شریفه

  • روایات وارده در ذیل آیه شریفه

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين


معنای لغوی کلمه مرصاد در آیه شریفه«إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
این نكته كه اضافه کلمه «رب» به ضمیر خطاب، اشاره دارد باینکه در امت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز کفار گرفتار عذاب می‌شوند، در تفاسیر اهل‌سنت و هم در تفاسیر شیعه وارد شده و گفتیم مثل مرحوم علامه طباطبائی (رضوان الله علیه) این نكته را پذیرفته‌، ولی به نظر ما از آیه حتی به نحو تلویح و ایذان، چنین چیزی استفاده نمی‌شود.

برای روشن شدن این مطلب، مقداری پیرامون معنای کلمه «مرصاد» بحث کنیم؛ آیا آیه مربوط به آخرت است و یا مربوط به دنیا و آخرت هر دو است، سرانجام به این مطلب مرحوم علامه یا آلوسی برمی‌گردیم که آیا آیه اشعار به چنین مطلبی دارد یا خیر؟

کلمه «مِرصاد» از رَصد می‌آید، اسم یك مكان است، مرصاد آن مكانی است كه «اختص بالتّرصد» به مكانی كه كسی در آنجا ترصد می‌كند را مرصاد می‌گویند، مثل میقات حج،(از وقت) محلّی است كه تعیین شده تا حاجی آنجا محرم شود، مرصاد نیز محلی است كه برای ترصد اختصاص داده شده، انسان در آنجا رصد می‌كند.

البته ابن منظور در لسان العرب می‌گوید: «المرصاد عند العرب الطریق، الموضع الذی ترصد الناس فیه»[1] آن موضعی است كه در آن موضع، مردم ترصد می‌كنند، مردم می‌ایستند و راست و چپ، بالا و پایین را نگاه می‌کنند و مراقبت می‌کنند. جوهری[2] «مرصاد» را به خود طریق معنا كرده، طریقی كه در آن ترصد بشود، این معانی با یکدیگر قابل جمع است.

احتمالات موجود در معنای آیه شریفه««إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
با روشن شدن معنای لغوی کلمه مرصاد، در این هنگام ابتدا می‌خواهیم آیه را با قطع نظر از روایات معنا کنیم، آیه چه می‌خواهد بگوید؟‌ از یك طرف خداوند تبارك و تعالی مكان ندارد تا گفته شود خداوند در مكانی است که رصد می‌كند، همه‌ی عالم محل ترصد خداست، جایی نیست كه از رصدگاه خدا خارج باشد، پس خدا مكان ندارد، لذا پیرامون این مطلب روایتی وجود دارد که در تفاسیر هم به آن اشاره شده؛ به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض شد «أین كان ربنا- قبل أن یخلق سماء و أرضا» خدا قبل از اینكه آسمانها و زمین را خلق كند كجا بود؟« قال: أین‏ سؤال‏ عن‏ مكان‏ و كان الله و لا مكان»، «أینَ» خودش سؤال از مكان است، خدا بود در حالی كه نه زمان و نه مكانی بود، یعنی وجود مكان را برای خداوند تبارك و تعالی نفی می‌كند.

در معنای آیه شریفه دو احتمال داده می‌شود:
احتمال اول: بگوییم مرصاد یك مكانی است كه خدا ترصد می‌كند منتهی از این باب كه در یك مكان معین، حساب و كتاب‌ها دقیق بررسی می‌شود؟ نه اینکه خداوند مکان دارد بلکه مراد این است که در یك جای معینی خداوند متعال، حساب و كتابهای بسیار دقیق می‌كند لذا آنجا را مرصاد گفته می‌شود.

طبق این معنا از آیه شریفه، پس آیه اختصاص به قیامت پیدا می‌كند«إن ربك لبالمرصاد» مرصاد یكی از مواقف قیامت است، در این زمینه روایاتی هم وجود دارد البته فعلا با قطع نظر از روایات می‌خواهیم آبه را معنا کنیم.

 پس با این مقدمه كه خداوند متعال مكان ندارد، از آن سو همه امور در همه حالات در حال رصد برای خدای تبارك و تعالی است، در نتیجه مرصاد به مكان معینی گفته می‌شود كه این ترصد، عملی می‌شود، آشكار می‌شود، در آنجا حساب و كتابها دقیق بررسی می‌شود و به هر انسانی گفته می‌شود تو این كار را كردی، این حق را ضایع كردی، این كار خوب را كردی و از این قبیل مسائل.

احتمال دوم: بگوئیم اصلاً اشاره به مكان معین ندارد بلكه یك تشبیهی در آیه صورت گرفته است؛ از ظاهر عبارت شیخ طوسی«معناه إن ربك یا محمد لا یفوته شی‏ء من اعمال العباد كما لا یفوت من بالمرصاد»[3]این معنا استفاده می‌شود که بگوئیم همان طوری كه كسی در محل مرصاد ایستاده و مراقبت می‌كند، چطور هیچ چیز از او مخفی نمی‌ماند، بعبارتی آن كسی  که در یك برجی رصد می‌كند چطور چیزی از او مخفی نمی‌ماند؛ خداوند تو هم ای رسول ما، مثل چنین كسی است، از این رو آیه اصلاً اشاره به مكان معین یا اشاره به رصد خاص و یا اشاره به حسابرسی دقیق نمی‌کند، بلکه آیه اشاره دارد به اینكه خدا «لا یفوته عنه شیئٌ» یعنی در همین دنیا، همانطوری که گفته می‌شود «إن الله علیمٌ» خدا علیم است، یعنی هیچ چیز از او مخفی نیست، خدا شاهد است و به همه چیز عالم نظر دارد.

پس یك احتمال این شد كه گفته شود مرصاد یك مكان معینی است از این رو آیه منحصر به قیامت می‌شود، و احتمال دیگر این است که آیه در مقام تشبیه باشد، مرصاد جای معینی نیست بلکه اشاره دارد به اینکه خداوند تبارك و تعالی چون در همه حالات ناظر به اعمال عباد است «یكون كالمرصاد»، این تشبیه است.

دیدگاه علامه طباطبایی و آلوسی در معنای آیه شریفه
ایشان احتمال دوم را اختیار می‌کند، ابتدا می‌فرمایند: «المرصاد المكان الذی یرصد منه و یرقب»، مكانی كه از آن مكان مراقبت می‌شود و افرادی نظر می‌كنند،«و كونه تعالى على المرصاد استعارة تمثیلیة شبه فیها حفظه تعالى لأعمال عباده بمن یقعد على المرصاد یرقب من یراد رقوبه فیأخذه حین یمر به و هو لا یشعر»،[4] این یک استعاره تمثیلیه است و تشبیه شد به كسی كه می‌نشیند یك جایی را رصد می‌كند و مراقب است ببیند چه كسی می‌آید و چه كسی می‌رود و آن كسی كه رصد می‌شود این مراقب را نمی‌بیند در مرصاد این خصوصیت وجود دارد.تقریباً همان مطلبی است كه مرحوم شیخ در كتاب تبیان بیان كرده‌اند.

نظیر این مطلب را آلوسی در روح المعانی دارد می‌گوید(عین کلام علامه است):«و المرصاد المكان الذی یقوم به الرصد و یترقبون فیه مفعال من رصده كالمیقات من وقته. و فی الكلام استعارة تمثیلیة شبه كونه تعالى حافظا لأعمال العصاة على ما روی عن الضحاك‏».[5]

نظر برگزیده در معنای آیه شریفه
با قطع نظر از روایات، ظاهر آیه «إن ربك لبالمرصاد» تشبیه نیست، خدا نمی‌خواهد تشبیه كند كه خدا ناظر به اعمال عباد است و هیچ چیز از او فوت نمی‌شود همان طوری كه كسی كه در مرصاد رصد می‌كند چطور همه اعمال در نزد او هست، هر چند آیات دیگر که بر شاهد بودن، ناظر بودن و عالم بودن خداوند تبارك و تعالی دلالت دارد این مطلب را دارد، ولی اینجا ظهور در این دارد كه مرصاد یك مكان معینی است و خداوند تبارك و تعالی در این آیه هشدار می‌دهد، «إن ربك لبالمرصاد» یعنی خدای تو در مرصاد به تعبیر ما یقعه‌ی همه انسان‌ها را می‌گیرد، اعمال همه انسانها را آنجا نشان می‌دهد.

به عبارتی «ان ربک لبالمرصاد» اخبار از یک حقیقتی است یعنی خداوند تبارک و تعالی در كمین‌گاه است، و آن دو احتمالی هم که در مباحث گذشته بیان کرده‌ایم که آیه جواب قسم برای آیات پیشین باشد و یا عنوان تعلیل را داشته باشد سپس گفتیم احتمال اول مردود است، حال می‌خواهیم بگوییم اصلاً با تعلیل هم سازگاری ندارد، هر چند در گذشته گفتیم احتمال تعلیل قوی‌تر از آن است ولی این چنین نیست، بلکه عنوان اخباری كه مقرون به تهدید است را دارد؛ مثل اینكه یك مسئولی در یك جایی مسئولیت دارد و خبر می‌دهند كه دیگران تخلف كرده‌اند و مسئولیت‌شان را انجام نداده‌اند و ما اینها را اخراج كرده‌ایم و بدانید ما مراقب هستیم. این مراقب بودن علت نمی‌شود كه ما اینها را اخراج كرد‌ه‌ایم بلکه یعنی بدانید خداوند تبارك و تعالی در كمین‌گاه است و هیچ عملی از خدا فوت نمی‌شود و اینها یك روزی به نتیجه خواهد رسید.

از این رو آیه شریفه دلالت ندارد که بگوید در این دنیا، نسبت به این امت یا آن امت، کاری به اینها ندارد بلکه می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی در مرصاد است، طبق این بیان آیه به معنای «لفی المرصاد» است و این ظهور در این دارد كه مرصاد به یك مكان معینی گفته می‌شود كه در آنجا خداوند تمام محاسبات را دارد، ‌چه اشكالی دارد؟ نه تعلیل برای آیات پیشین و نه جواب برای قسم باشد، بلکه می‌خواهد در دنباله این بگوید: بدانید خدا در مرصاد قرار دارد كه حسابرسی دقیق كند.

در نتیجه خود همین قرینه می‌شود که آیه مربوط به یك مكانی در قیامت برای حساب باشد نه اینکه بخواهد بگوید خدا «لا یفوت عنه شیءٌ» و این را به استعاره تمثیلیه به مثل كسی كه در مرصاد نشسته تشبیه کند، از کجای آیه تشبیه استفاده می‌شود؟ حال که تشبیه استفاده نمی‌شود مقصود این است که مرصاد ظهور در یك مكان معینی دارد، خدا هشدار می‌‌دهد تهدید می‌كند كه حواس‌تان به مرصاد باشد، آنجا تمام مسائل حسابرسی می شود و این هشدار با آیات پیشین نیز «الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ»، «فَأَكْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ»، «فَصَبَّ عَلَیهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ» تناسب دارد.

نکته:
در تفاسیر اهل سنت این اختلاف وجود دارد كه آیا آیه شریفه مذکور «وعیدٌ لأهل العصاة» فقط، یا «وعیدٌ للكفار» و یا اینكه آیه هم «وعیدٌ» و هم «وعدٌ»؟ نظر مختار این است که آیه هم «وعید» و هم «وعد» است، هم آنهایی كه كار بدی از ظلم و کفر می‌كنند و هم آنهایی که كار خوبی می‌كنند، بدانند جایی به نام مرصاد وجود دارد كه تمام اینها بررسی می‌شود.

روایات وارده در ذیل آیه شریفه
بعد از بیان محتملات آیه، در ذیل آیه شریفه روایاتی وارد شده که به این صورت است:

روایت اول:
از امام صادق (علیه السلام) است كه حضرت فرمود: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ قَالَ قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ» جای معین و پلی روی صراط است، «لَا یجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ»[6]  انسانی كه ظلمی كرده باشد حالا این ظلم فقط حق الناس نیست، انسانی كه مظلمه دارد یعنی «حق الله و یا «حق الناس» بر عهده‌اش است نمی‌تواند از این عبور كند.

روایت دوم: از امیرالمؤمنین (علیه السلام)  که می‌فرماید: «إن ربك قادرٌ علی أن یجزی اهل المعاصی جزاءهم»[7] خداوند تبارك و تعالی قادر است كه اهل معاصی را جزائشان را بدهد.

مرحوم علامه و آلوسی که می‌گویند: آیه اشعار دارد به اینكه همان طوری كه قوم فرعون را به خاطر طغیان و فسادشان عذاب كرد، خدا می‌خواهد بگوید امت تو هم اگر طغیان كنند گرفتار عذاب می‌شوند، بر اساس این معنا می‌گویند: کلام امیرالمؤمنین ظهور در همین دنیا دارد و در این دنیا عذاب می‌شوند، زیرا در آخرت كه مسلم اهل معصیت عقاب می‌شوند.

روایت سوم: جابر از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌كند امام باقر (علیه السلام) فرموده: «أَنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ غَیرُهُ إِذَا وَقَفَ الْخَلَائِقَ وَ جَمَعَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أُتِی بِجَهَنَّمَ تُقَادُ بِأَلْفِ زِمَامٍ»، جهنم را می‌آورند هزار زمام دارد «أَخَذَ بِكُلِّ زِمَامٍ مِائَةُ أَلْفِ مَلَكٍ» هر زمامی از این ازمه جهنم را هزار ملك گرفته «مِنَ الْغِلَاظِ الشِّدَادِ وَ لَهَا» برای این جهنم «هَدَّةٌ وَ تَحَطُّمٌ وَ زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ وَ إِنَّهَا لَتَزْفِرُ الزَّفْرَةَ» دائماً در حال خروش است به این معنا که آتش جهنم ثابت و راکد نیست بلکه دائماً در حال فوران است.

در ادامه می‌فرمایند: «فَلَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَّرَهَا إِلَى الْحِسَابِ لَأَهْلَكَتِ الْجَمِیعَ» یعنی این جهنم طوری است كه اگر خدا اراده نکند و به جهنم دستور ندهد به اینكه بعداً مجرمین را هلاك كند، در همان آن و لحظه، همه را از بین می‌برد، ولی خدا دستور داده كه حتّی مجرمین، حساب و كتاب شوند و بعد از آن عذاب شوند «ثُمَّ یخْرُجُ مِنْهَا عُنُقٌ یحِیطُ بِالْخَلَائِقِ» از همین جهنمی كه دائماً در حال فوران است یک شاخه‌ی بزرگی بیرون می‌آید همه خلایق را در بر می‌گیرد «الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِرِ» هم برّ و هم فاجر را. (این روایت نیز اشاره به آیه شریفه «إن منكم إلا واردها» دارد و یك نوعی از كیفیت ورود به جهنم را بیان می‌كند) «فَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ مَلَكٍ وَ لَا نَبِی إِلَّا وَ ینَادِی یا رَبِّ نَفْسِی نَفْسِی» وقتی آتش همه خلایق را احاطه می‌كند، یعنی هیچ مخلوقی نیست اعم از ملك و غیر ملك، غیر ملك پیامبر و غیر پیامبر همه فریاد می‌زنند و متوسل به خداوند تبارك و تعالی می‌شوند و همه به فكر خودشان هستند. بعد خدا به پیامبر می‌فرماید «وَ أَنْتَ تَقُولُ یا رَبِّ أُمَّتِی أُمَّتِی»، «ثُمَّ یوضَعُ عَلَیهَا صِرَاطٌ» روی این جهنم صراطی قرار داده می‌شود، أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ عَلَیهِ» از مو باریك‌تر و از شمشیر تیزتر، «ثَلَاثُ قَنَاطِرَ الْأُولَى عَلَیهَا الْأَمَانَةُ وَ الرَّحْمَةُ وَ الثَّانِیةُ عَلَیهَا الصَّلَاةُ وَ الثَّالِثَةُ عَلَیهَا رَبُّ الْعَالَمِینَ لَا إِلَهَ غَیرُهُ فَیكَلَّفُونَ الْمَمَرَّ عَلَیهَا فَتَحْبِسُهُمُ الرَّحْمَةُ وَ الْأَمَانَةُ»، خدا به همه خلایق امر می‌كند که از او عبور كنند در این هنگام آن كسی كه امانت‌داری نكرده صله رحم نكرده، در همان موقف اول می‌ماند، «فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا حَبَسَتْهُمُ الصَّلَاةُ» اگر از آن موقف نجات پیدا كرد نماز او را نگه می‌دارد «فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا كَانَ الْمُنْتَهَى إِلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ ذِكْرُهُ» و اگر از آن موقف نجات پیدا کرد در این هنگام به سمت بهشت می‌رود.

 شاهد بر مورد بحث، این قسمت از روایت است که بعد از بیان این خصوصیات، امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید:«وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»[8] مرصادی كه خدا می‌گوید این است، و این ظهور در انحصار دارد و از باب جری و تطبیق نمی‌توان شمرد تا گفته شود یکی از مصادیق آن مرصاد است. در ضمن در این روایت امام باقر نفرموده‌اند كه «إن ربك لبالمرصاد» یعنی در این دنیا مراقبت می‌كند یا در این دنیا اینها را جزا می‌دهد، بلکه خود مرصاد یك مكان معینی در جهنم و صراط است، همان «قنطرةٌ علی الصراط» كه امام صادق (علیه السلام) فرمود، در اینجا نیز قابل تطبیق است.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين



[1] ـ ج3، ص:178.
[2] ـ الصحاح، ج2، ص:474
[3] ـ التبیان فى تفسیر القرآن   ج‏10   343.
[4] ـ قوله تعالى: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» المرصاد المكان الذی یرصد منه و یرقب و كونه تعالى على المرصاد استعارة تمثیلیة شبه فیها حفظه تعالى لأعمال عباده بمن یقعد على المرصاد یرقب من یراد رقوبه فیأخذه حین یمر به و هو لا یشعر فالله سبحانه رقیب یرقب أعمال عباده حتى إذا طغوا و أكثروا الفساد أخذهم بأشد العذاب.المیزان فى تفسیر القرآن   ج‏20   281
[5] ـ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ تعلیل لما قبله و إیذان بأن كفار قومه صلّى اللّه علیه و سلم سیصیبهم مثل ما أصاب أضرابهم المذكورین من العذاب كما ینبى‏ء عنه التعرض لعنوان الربوبیة مع الإضافة إلى ضمیره علیه الصلاة و السلام، و المرصاد المكان الذی یقوم به الرصد و یترقبون فیه مفعال من رصده كالمیقات من وقته. و فی الكلام استعارة تمثیلیة شبه كونه تعالى حافظا لأعمال العصاة على ما روی عن الضحاك مترقبا لها و مجازیا على نقیرها و قطمیرها بحیث لا ینجو منه سبحانه أحد منهم بحال من قعد على الطریق مترصدا لمن یسلكها لیأخذه فیوقع به ما یرید، ثم أطلق لفظ أحدهما على الآخر و الآیة على هذا وعید للعصاة مطلقا. و قیل: هی وعید للكفرة و قیل: وعید للعصاة و وعد لغیرهم و هو ظاهر قول الحسن، أی یرصد سبحانه أعمال بنی آدم. و جوز ابن عطیة كون المرصاد صیغة مبالغة كالمطعام و المطعان، و تعقبه أبو حیان بأنه لو كان كما زعم لم تدخل الباء لأنها لیست فی مكان دخولها لا زائدة و لا غیر زائدة، و أجیب بأنها على ذلك تجریدیة نعم یلزمه إطلاق المرصاد على اللّه عز و جل و فیه شی‏ء.» روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم   ج‏15 ، ص: 340.
[6] ـ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ قَالَ قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍوسائل الشیعة؛ ج‌16، ص: 47.
[7] ـ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ ج‌10، ص: 296.
[8] ـ «عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ النَّبِی ص أَخْبَرَنِی الرُّوحُ الْأَمِینُ أَنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ غَیرُهُ إِذَا وَقَفَ الْخَلَائِقَ وَ جَمَعَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أُتِی بِجَهَنَّمَ تُقَادُ بِأَلْفِ زِمَامٍ أَخَذَ بِكُلِّ زِمَامٍ مِائَةُ أَلْفِ مَلَكٍ مِنَ الْغِلَاظِ الشِّدَادِ وَ لَهَا هَدَّةٌ وَ تَحَطُّمٌ وَ زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ وَ إِنَّهَا لَتَزْفِرُ الزَّفْرَةَ فَلَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَّرَهَا إِلَى الْحِسَابِ لَأَهْلَكَتِ الْجَمِیعَ ثُمَّ یخْرُجُ مِنْهَا عُنُقٌ یحِیطُ بِالْخَلَائِقِ الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِرِ فَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ مَلَكٍ وَ لَا نَبِی إِلَّا وَ ینَادِی یا رَبِّ نَفْسِی نَفْسِی وَ أَنْتَ تَقُولُ یا رَبِّ أُمَّتِی أُمَّتِی ثُمَّ یوضَعُ عَلَیهَا صِرَاطٌ أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ عَلَیهِ ثَلَاثُ قَنَاطِرَ الْأُولَى عَلَیهَا الْأَمَانَةُ وَ الرَّحْمَةُ وَ الثَّانِیةُ عَلَیهَا الصَّلَاةُ وَ الثَّالِثَةُ عَلَیهَا رَبُّ الْعَالَمِینَ لَا إِلَهَ غَیرُهُ فَیكَلَّفُونَ الْمَمَرَّ عَلَیهَا فَتَحْبِسُهُمُ الرَّحْمَةُ وَ الْأَمَانَةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا حَبَسَتْهُمُ الصَّلَاةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا كَانَ الْمُنْتَهَى إِلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصٰادِ وَ النَّاسُ عَلَى الصِّرَاطِ فَمُتَعَلِّقٌ تَزِلُّ قَدَمُهُ وَ تَثْبُتُ قَدَمُهُ وَ الْمَلَائِكَةُ حَوْلَهَا ینَادُونَ یا كَرِیمُ یا حَلِیمُ اعْفُ وَ اصْفَحْ وَ عُدْ بِفَضْلِكَ وَ سَلِّمْ وَ النَّاسُ یتَهَافَتُونَ فِیهَا كَالْفَرَاشِ»الكافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌8، ص: 312

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .