درس بعد

كتاب الحج

درس قبل

كتاب الحج

درس بعد

درس قبل

موضوع: کتاب الحج (ادامه بحث استطاعت)


تاریخ جلسه : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶


شماره جلسه : ۷۲

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • نکاتی پیرامون دهه فجر و یادی از شهدای انقلاب

  • خاطراتی از تبعید مرحوم والد

  • نکته‌ای پیرامون «معامله قرن»

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين


نکاتی پیرامون دهه فجر و یادی از شهدای انقلاب
یادی کنیم از همه شهدای انقلاب، اولاً دهه مبارکه فجر انقلاب است و باید این دهه و این ایام بزرگ را گرامی بداریم که از ایام الله است. به تعبیر رهبری معظم انقلاب ایامی است که خدای تبارک و تعالی یک عنایت ویژه بر یک ملتی کرده، مسلم این دهه از ایام الله است. خدا یک عنایت خاص بر ملت ایران کرد، یک تجلی خاص و توجه خاص به این بندگانش کرد در مقابل سال‌ها ظلمی که شده بود و عده‌ زیادی شهید شدند، شکنجه شدند، چه علمایی را طاغوت از بین برد بدون این که حتی مردم اطلاع پیدا کنند!

من همین جا این نکته را عرض کنم یکی از اموری که بر ما طلبه‌ها لازم است ضرورت شناخت تاریخ انقلاب است. ما باید بدانیم پهلوی که بود؟ حالا آنهایی که سن‌شان و عمرشان اقتضا می‌کند دوران پهلوی را دیدند این حرف برایشان یک حرف خیلی کم‌اهمیتی است، ولی کسی که بعد از انقلاب متولد شده، بعد از سال 57 متولد شده و نبوده و دوران پهلوی را ندیده نمی‌داند که واقعاً حکومت شاه یعنی چه؟ و چه اختناقی، چه ظلم‌هایی است.

این روزها رسانه‌ها تاریخ انقلاب را بیان می‌کنند، بعد از شهریور 1320 همین محمدرضای پهلوی باید کسی را می‌فرستاد پیش مسئول امنیت سفارت انگلیس تا از او اجازه بگیرد آیا بر تخت پدرش بنشیند یا ننشیند؟ باید کسی را می‌فرستاد پیش سفارت روسیه، پیش سفارت آمریکا، از این سه سفارت نظرخواهی کند اجازه بگیرد با اجازه آنها به میدان بیاید، حالا سفارت روس گفته بود که برای ما فرقی نمی‌کند این بیاید یا دیگری! مسئول امنیتی سفارت انگلیس (نه سفیر) به رابط بین شاه و آن شخص گفته ما از محمدرضا گلایه داریم و آن این که او شب‌ها رادیوی آلمان را گوش می‌دهد و معلوم می‌شود که نظری به آلمان دارد، اگر او بخواهد پادشاه بشود و جای پدرش بنشیند حق گوش دادن به رادیوی آلمان را ندارد، ذلت از این بالاتر؟! یک کسی می‌خواهد رئیس یک مملکت اسلامی بشود، پادشاه یک مملکت بشود باید یک مسئول امنیت آن هم با شرط و شروط.

بعد از این که روی کار آمد چه بلایی سر این کشور آورد؟ من یادم نمی‌رود، ما آن زمان سن‌مان کم بود ولی در همین در و دیوار شهر قم عکس شاه را می‌گذاشتند و می‌نوشتند شاه سایه خدا، تعبیر این بود که سایه خدا در روی زمین. به قدری به این آدم باد کرده بودند و خودش به خودش باد کرده بود که یک فرعون به تمام معنا بود.

بر سر علم چه آورد؟ بر سر حوزه‌ها چه آورد؟‌ بر سر دین چه آورد؟ ‌بر سر اقتصاد چه آورد؟ یک لیستی را این اواخر منتشر کردند در یک زمانی به کشورهای متعدد میلیون‌ها دلار همین‌طور بلا عوض می‌داده، جایی که این همه فقیر وجود دارد این همه گرسنه در آن زمان وجود داشت، اما چه بلاهایی سر کشور آورد، خودش را فعال ما یشاء می‌دانست و درباره ثروت مملکت هر کاری می‌خواست می‌کرد.

در زمان یکی از دولت‌های قبل، رئیس جمهور کشور انقلابی ما رفته بود در کشورهای آمریکای لاتین، حدود دو میلیارد دلار تعهد داده بود. یک کسی به مرحوم والد ما عرض کرد که من فردا یک ملاقاتی با ایشان دارم شما مطلبی ندارید؟ فرمودند چرا، بگو در کشوری که این همه جوان بیکار وجود دارد به چه ملاک شرعی دو میلیارد دلار تعهد به کفر دادی؟‌ و تمام اینها را قیامت ضامن هستی، تو مگر اختیار تام داری هر چه دلت بخواهد هر جا ببری؟ این را باید صرف این مملکت کنی، حالا زمان طاغوت شاه فعال ما یشاء‌ بود، ثروت مملکت، اقتصاد مملکت، سیاست مملکت، اصلاً یک نقطه مثبت وجود ندارد. حالا مسائل غیر اخلاقی و ... که ترویجش الی ما شاء الله بود، فساد در درون دربار در حدّ اعلای اعلا بود.

خاطراتی از تبعید مرحوم والد
الآن در بیت اولین شخصیت این مملکت نماز شب است، قرآن است، خداست، اسلام است،‌ این کجا و آن کجا؟! گاهی اوقات بعضی‌ها نمی‌دانند در زمان شاه چه خبر بوده؟ من اگر بخواهم خاطراتی که از زمان تبعید مرحوم والدمان در یزد بگویم، ایشان یکی از اساتید برجسته حوزه بود که آن موقعی که ایشان را تبعید کردند تدریس ایشان هم در خارج بود و هم در سطوح بود، درس سطحش 300 الی 400 نفر در قبل از انقلاب بودند. یک وقتی یکی از علمای بزرگ به من می‌گفت: من از نجف آمده بودم و رفتم درس مرحوم بروجردی، بعد از درس ایشان دیدم یک شیخ جوانی زیر گنبد مسجد اعظم درس می‌گوید مسجد پر است، درس مکاسب می‌گوید، رفتم نشستم دیدم چقدر عمیق مکاسب را می‌گوید، پرسیدم و گفتند این حاج شیخ محمد فاضل است.

یک چنین آدمی را به جرم این که مرجعیت امام(قدس سره) را امضا کرد، حالا چقدر آن زمان این مسئله خطرناک بود. دوازده نفر، اولاً خیلی‌ها حاضر نشدند از ترس بنویسند، نه این که به امام اعتقاد نداشتند، زندگی‌شان را نابود می‌کرد، دوازده نفر امضا کردند بعضی از اینها را زندان کردند و برخی را تبعید کردند، من خوب یادم هست این صحنه که ایشان درسش را گفته بود و به منزل آمده بود، والده ما یک مقدار هندوانه برای ایشان گذاشته بود که بعد از درس میل کند، در خانه را زدند دو نفر از شهربانی بودند، ایشان رفت دم در، اجازه ندادند ایشان برگردد عبایش را به دوش بگیرد، گفتند همین الآن باید بیائید.

ما عبای ایشان را بردیم تا شهربانی قم و بعد هم چند ساعتی آنجا بودند و بعد هم چون هوا گرم بود نزدیک تابستان بود، اواخر سال تحصیلی بود، با یک ماشینی ایشان را به بندر لنگه بردند، آن زمان ایشان می‌فرمود: فقط یک جا کولر داشت آن هم در شهربانی بود، آن هوای بسیار مرطوب و شرجی، گرم، هوای شرجی و گرمی داشت. دوران یزد که دو سال و نیم در خدمتشان بودیم، هر روز باید می‌رفت شهربانی امضا می‌کرد که من اینجا هستم و بیرون نرفتم، می‌رفت یک فاتحه، فردا می‌آمدند می‌گفتند شما چرا رفتید اینجا، نباید مجالس عمومی بروید، افراد می‌آمدند دیدن ایشان، اصلاً یک اذیت و آزار دائمی بود.

بزرگانی که زندان‌ها رفتند، شکنجه‌ها دیدند،‌ شهید شدند، در تاریخ روحانیت فراوان است. من می‌خواهم عرض کنم ما طلبه‌ها باید تاریخ انقلاب را بدانیم، الآن این حوزه ما بحمدالله حوزه انقلابی است. من همیشه گفتم این حرف غلط است که بگوئیم حوزه دو گروه است انقلابی و غیر انقلابی. حوزه انقلابی است و شاهدش این بود که در شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه طلبه‌ها چه حضور عجیبی داشتند در مسجد اعظم و میدان آستانه و جلساتی که برای این شهید بزرگوار گرفتند، حوزه انقلابی است ولی گاهی اوقات بعضی‌ها روی سادگی‌ها، روی عدم دقت، چون کُنه زمان پهلوی را نمی‌دانند چی بود؟ ارزش انقلاب و ارزش زمان ما را درست نمی‌رسند.

الآن مشکلات هست تردیدی نیست، فساد هست تردیدی نیست، اختلاس هست، ولی این مملکت همه بنا دارند زیر فرمان اسلام حکومت کنند، بنای همه این است. همه یعنی کسانی که مسئول هستند، قانون اساسی ما، رهبری ما، دولت ما، ‌مجلس ما، قوه قضائیه ما همه افتخارشان این است که می‌خواهند زیر پرچم اسلام باشند، دیگر زیر پرچم کفر نیستیم. تمام دعواهای آمریکا و این اذیت و آزارهایی هم که می‌کند این است که می‌خواهد ایران را زیر پرچم خودش بیاورد، ایران برود زیر پرچم آمریکا فردا ببینید چه تحولاتی و چه آثار ظاهری ممکن است برای اینها به وجود بیاورد، ما باید تاریخ انقلاب را بدانیم.

نکته‌ای پیرامون «معامله قرن»
این قضیه اخیری که در مسئله فلسطین واقع شد، این ترامپ وحشی ـ واقعاً باید تعبیر وحشی کرد ـ دزد، غاصب، از آمریکا به آنجا بیاید و سند قدس را در اختیار اسرائیل قرار بدهد! تو چه کاره‌ی دنیا هستی؟ تو ملک مالک قدسی؟ بیاید به اسم معامله قرن و حق بسیاری از فلسطینی‌ها را از بین ببرد و نابود کند.

بعضی می‌گویند: به ما چه که اسرائیل چکار می‌کند؟ فلسطینی‌ها هر کاری می‌خواهند بکنند. اما باید بدانند اسرائیل برای هدم اسلام است و در آن تردیدی نباید باشد. صهیونیسم برای هدم اسلام است، دنبال هدم اسلام هستند، دنبال از بین بردن دین اسلام هستند، نه فقط مسئله‌ گرفتن یک زمین در فلسطین باشد، ما آرمان‌های امام(قدس سره) را خیلی سطحی از کنارش نگذریم. امام رضوان الله تعالی علیه که هیچ انقلابی در هیچ دوره‌ای از تاریخ یک چنین رهبری نداشته. یک رهبری که در فقاهت در اعلا درجه، در عرفان و فلسفه هم در اعلا درجه، در زهد و تقوا هم اعلا درجه، در إعراض از دنیا در اعلا درجه بود. دنبال دنیای خودش نبود، وقتی مرحوم بروجردی به رحمت خدا می‌روند، خودش را کنار می‌کشد که مبادا توهم این بشود که بخواهد به مسیر مرجعیت بیاید، وقتی در نجف تبعید می‌شود از آنجا به مرحوم حاج احمد آقا نامه می‌نویسد که من راضی نیستم که راجع به مرجعیت من تلاشی کنید، اینها واقعیت است.

یک چنین شخصیتی رهبر این انقلاب بوده، بگوئیم این مثل بقیه رهبرانی که در کشورهای دیگر بودند، یک شعارهای سطحی مقطعی احساسی و دوره‌ای داشتند، اینها نیست. آرمان‌هایی که امام داشت، آرمان‌های برخواسته از قرآن، برخواسته از خواست امام زمان(علیه السلام)، به عنوان یک تکلیف، به عنوان یک وظیفه نه برای خودش و نه شئون خودش سر سوزنی فکر نمی‌کرد. اینها برای ما ملاک است، این انقلاب یک چنین رهبری داشت، این رهبر، این جوان‌های 20 ساله و 15 ساله و کمتر و بیشتر را فرستاد در خط مقدم جبهه شهید می‌دادند.

یک خانواده شهید اول، شهید دوم، شهید سوم، باز هم پدر و مادر می‌گفتند هنوز هم حاضریم فرزندان خود را فدای این انقلاب کنیم. این انقلابی که این خون‌ها پای آن داده شده، ما نباید از کنارش عادی عبور کنیم، باید تاریخ انقلاب را بشناسیم، آگاه بشویم، پهلوی چه کسی بود، چه مُهره‌ای بود؟ هم پدرش را غربی‌ها روی کار آوردند و هم خودش را، پهلوی در این خلاصه می‌شود، آن هم برای چپاول و نابود کردن این کشور. آنها هیچ وقت هدفشان خدمت به مردم نیست، غارتگری بوده، چپاول و فساد بوده، همه چیز بوده. بشناسیم اینها چه بودند؟ چی رفت و چی جای آن آمد؟‌

این که رهبری در دیدارشان در شورای عالی حوزه در این دو روزه گذشته بر انقلابی بودن تأکید می‌کنند، انقلابی بودن یک هویت حوزه است، انقلابی بودن یک حقیقت حوزه است نه یک شعار حوزه، حوزه ما هویّتش با انقلاب گره خورده، نه اینکه بگوئیم این حوزه کنار امورش یک کار جنبی انقلابی هم داشته باشد. امام را بشناسیم، خدمات امام، شهدا را، واقعاً این دهه فجر ایام الله است، خدای تبارک و تعالی چه عنایتی کرد! اصلاً کسی فکر نمی‌کرد که شاه به راحتی از این کشور برود، حکومتش مضمحل بشود، آن ساواکی که سال‌ها کشورهای غربی روی آن کار کرده بودند بر این که این حکومت را نگه دارند هیچ کار نتوانست بکند، همه قدرت‌هایشان در این دهه از کار افتاد و از بین رفت، بعد هم چه نقشه‌هایی داشتند تا حالا هم که هنوز دارند.

گاهی اوقات دیدم بعضی از طلبه‌ها، آن هم در اثر حرف‌های دیگران، گاهی اوقات یک تردیدهایی در ذهنشان می‌آید، البته این خیلی نادر است، اینطور نیست واقعاً! ما تعصّب نداریم نمی‌گوئیم چون خودمان نسل انقلاب بودیم داریم دفاع می‌کنیم، نه! انقلاب یک عنایت ویژه و یک منّت بزرگ خدا بود بر این مردم و ما باید این انقلاب را حفظ کنیم، باید حفظ کنیم و هر جا هر وظیفه‌ای هست ان شاء الله به خوبی انجام بدهیم.

و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین.


برچسب ها :

نکاتی پیرامون دهه فجر یادی از شهدای انقلاب ایام الله عدم استقلال ایران قبل از انقلاب اقدامات شاه خاطراتی از تبعید مرحوم فاضل لنکرانی معامله قرن تبعید آیت الله فاضل لنکرانی به یزد اهمیت تاریخ انقلاب اختناق دوران پهلوی

نظری ثبت نشده است .