ديدار اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري استان قم با آيت الله محمد جواد فاضل لنكراني دامت بركاته (1387/3/11)

۱۹ شهریور ۱۳۹۰

۱۶:۵۵

۲,۰۲۰

خلاصه خبر :
شنبه شب 11/3/87 اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري استان قم با آيت الله محمد جواد فاضل لنكراني دامت بركاته در محل دفتر مرحوم آيت الله العظمي فاضل لنكراني(ره) ملاقات نمودند.
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحيم

شنبه شب 11/3/87 اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري استان قم با آيت الله محمد جواد فاضل لنكراني دامت بركاته در محل دفتر مرحوم آيت الله العظمي فاضل لنكراني(ره) ملاقات نمودند.

در اين ديدار، پس از تلاوت آياتي چند از قرآن كريم، جناب آقاي حسيني، شهادت حضرت صديقه طاهره(س) را تسليت گفته و نيز ايام سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)، شهداي پانزده خرداد و به ويژه اولين سالگرد ارتحال فقيه اهل بيت عصمت و طهارت حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني(ره) را تسليت گفته و افزودند: اين جلسه نيز جهت پاسداشت مقام شامخ مرجعيت و آن مرجع عاليقدر برگزار گرديده است.
وي افزود: جمع حاضر، اعضاي محترم سه تشكل بزرگ، جبهه پيروان خط امام و رهبري ... مجمع هماهنگي خط امام و رهبري ... ائتلاف بزرگ خط امام و رهبري، هستند كه هر هفته جلساتي با هم دارند و مباحث سياسي ـ فرهنگي استان را پي‌گيري مي‌نمايند. به لحاظ فرا رسيدن سالگرد ارتحال آيت الله العظمي فاضل، دوستان تصميم گرفتند اين جلسه را در بيت ايشان جهت بيعت با انديشه‌هاي تابناك آن مرحوم و عشق وافري كه به خاندان پيامبر، به ويژه حضرت زهرا(س) داشتند، در خدمت يادگار گرامي‌شان برگزار نمايند.
از حضرت‌عالي درخواست مي‌نماييم با ذكر خاطراتي كه از آن مرحوم در سينه داريد، جمع حاضر را بهره‌مند سازيد.
سپس آقاي بنايي نماينده قم در مجلس شوراي اسلامي، وقايع جانگداز اين ايام را تسليت گفته و افزودند: با گذشت يكسال از درگذشت آن مرجع بزرگ، فقدان و خلأ آن مرحوم كاملاً احساس مي‌شود. چهره مرحوم آيت الله فاضل، نمايانگر چهره مرحوم امام(ره) بود و چنان تالي‌تلو آن حضرت بودند كه با درگذشت ايشان، قم و حوزه علميه غم از دست دادن امام را مجدداً احساس كردند. آنچه كه مايه دلگرمي و تسلاي خاطر است اين است كه حضور علمي آن مرحوم با گشوده بودن بيت ايشان احساس مي‌شود و با ادامه راه تدريس و تأليف ايشان توسط يادگار گرامي‌شان آيت الله محمد جواد فاضل، اين حضور علمي و معنوي ادامه دارد و اميدواريم اين حضور همچنان گرم‌تر و پر رونق‌تر از گذشته برقرار باشد.
نكته‌اي كه در اين مقطع ما شاهد آن هستيم، تلاقي ايام فاطميه، سالگرد ارتحال امام و سالگرد ارتحال حضرت آيت الله فاضل با هم است و هر سه اينها در يك نقطه مشترك به‌هم متصل‌اند و آن مسأله ولايت است. حضرت زهرا(س) كه اولين شهيده مدافع ولايت بود؛ اعتقاد عميق و تأكيدات امام راحل و آيت الله فاضل بر امر ولايت و عشق آنها به حضرت زهرا(س) چيزي است كه نياز به توضيح ندارد. حمايت‌هاي بي‌دريغ آيت الله فاضل از ولايت فقيه و امام امت و پس از ايشان از مقام معظم رهبري از عمق اعتقاد ايشان به ولايت بر مي‌خاست.
سپس آيت الله محمد جواد فاضل فرمودند: تشكر مي‌كنم از عنايت و محبتي كه شما برادران بزرگوار در اين جمعيت پيروان امام و رهبري بذل نموديد و ما توانستيم از نزديك با چهره آقايان آشنا شويم. هرچند دورادور در چند سال اخير از فعاليت شما در سطح استان قم مطلع بوديم. چهره‌هايي كه در اين جمع حضور دارند، بحمدلله چهره‌هايي هستند كه هريك براي خود تاريخي هستند از قبل و بعد انقلاب، و خاطرات زيادي در ذهن هر كدام از آقايان وجود دارد. من در اين جلسه نسبت به اين عنوان پيروان خط امام و رهبري نكاتي را خدمت آقايان عرض مي‌كنم.
امام(ره) شخصيتي است كه ما هنوز هم نمي‌توانيم بگوييم ابعاد وجودي اين شخصيت را شناخته‌ايم. نه من طلبه ضعيف، بلكه بارها از والد راحل‌مان شنيدم كه مي‌فرمودند: ماها كه عمرمان را با امام گذرانديم و در محفل درس و جلسات خصوصي ايشان زياد بوديم نمي‌توانيم بگوييم امام را درست شناخته‌ايم. و اين كلام نه از باب مبالغه بود، بلكه اين شخصيت و عظمت امام است كه با گذشت بيست سال از رحلت آن حضرت هنوز شخصيت‌شان شناخته نشده است. هر يك از ابعاد شخصيتي امام (عرفاني ـ فلسفي ـ فقهي ـ اصولي ـ اخلاقي و...) هركدام به تنهايي فرصت‌ها مي‌طلبد تا راجع به آن مطالعه و بحث شود، مثلاً با آنكه مرحوم علامه طباطبايي در حوزه قم از نظر فلسفي، چهره شاخصي بودند، با اينحال بعضي از شاگردان خاص ايشان مي‌فرمودند: بين امام و ايشان فاصله زياد بود. بعضي از شاگردان علامه در قم وقتي بعضي مسائل برايشان مبهم مي‌بود از قم براي امام در نجف نامه مي‌نوشتند و از ايشان سؤال مي‌كردند.
در بعد اخلاقي امام چهره‌هاي بسيار خوبي را تربيت نمودند، حتي خيلي از بازاري‌ها و افراد غير روحاني قم، نظير آقاي حبيب الله خياط كه خاطرات بسياري از جلسات اخلاق امام را براي ما تعريف مي‌كرد. به‌قدري اين فرد مهذب و پاكيزه بود كه انسان از ديدن چهره‌شان لذت مي‌برد، چهره‌هاي مهذب از بزرگان قم از كساني بودند كه ارتباط با علماء و روحانيت داشتند. وقتي عنوان ما پيروان امام است، لازم است بر ما كه هميشه در فكر امام باشيم و سعي كنيم ايشان را بشناسيم. وقتي ما مي‌گوييم پيرو امام و رهبري كه خلف صالح ايشان است، هستيم بايستي اينها را به‌خوبي بشناسيم. بايد بپرسيم امام چرا در مسائل سياسي توانست نفوذ كلام پيدا كند. علت آن چه بود؟ معمولاً تأثير كلام و موضعگيري‌هاي مراجع در محدوده شاگردان و اطرافيان خودش هست، اما چطور شد امام اين نفوذ كلام چشمگير را پيدا كرد كه توانست دل‌هاي همه مردم را متوجه خود كند و اين انقلاب را به وجود آورد. والد راحل ما مي‌گفت: يك روز من به آيت الله گلپايگاني عرض كردم، اينكه ما سنگ امام را به سينه مي‌زنيم و دنبال او هستيم، نه فقط به‌خاطر مرجعيت ديني ايشان، بلكه به‌خاطر اين است كه احساس كرديم پرچم اسلام را امام امروز در دست گرفته و بلند كرده است.
قبل از پيروزي انقلاب، عده‌اي كه ترديد در افكار امام داشتند و يا در گوشه و كنار مخالفت مي‌كردند، يكي از آنها در جلسه‌اي گفته بود يكي از علت‌هايي كه ما نمي‌توانيم آقاي خميني را تضعيف كنيم، اين است كه افرادي مثل آقاي فاضل دور و بر ايشان هستند.
اين امام بود كه آقاي فاضل را تربيت كرد، آقاي فاضل، فاضل نشد مگر به تربيت امام. در يك جلسه كه از جماران بر مي‌گشتيم، آقا فرمودند امام در اين ديدار به من فرمودند، من شما را بزرگ كرده‌ام و به اندازه مرحوم حاج‌آقا مصطفي به شما علاقه دارم.
امام در درجه اول افرادي را تربيت كرد كه بعد از رحلت ايشان آنها نه‌تنها سست نشدند، بلكه در حركت در راه امام مصمم‌تر شدند. من مكرر از زبان والد راحل شنيدم كه از زماني كه امام نهضت را آغاز كرد تاكنون نه‌تنها هيچگاه نسبت به ايشان ترديدي در من ايجاد نشد، بلكه هر لحظه كه مي‌گذرد، اعتقادم به ايشان بيشتر مي‌شود.
يكي از شخصيت‌هايي كه امام را كاملاً درك كرده بود و اهداف و معنويات امام را مي‌فهميد و با اعماق وجودش امام را پذيرفته بود، ايشان بود، نه آنكه به‌خاطر جوّ زمان به ميدان آمده باشد تا از غافله عقب نماند.
در يزد كه تبعيد بودند يك روز گفتند: مدتي است در حوزه نامي از امام برده نمي‌شود، من احساس مي‌كنم بايد كاري ماندگار براي امام بكنم. خيلي فكر كردم ديدم بهترين كاري كه مي‌توانم بكنم اين است كه تحرير الوسيله امام را شرح نمايم تا اثري علمي و فقهي امام ماندگار بماند و اين كار را با اخلاص و دقت زياد انجام دادند و امروز تفصيل الشريعه ايشان يكي از كتاب‌هايي است كه در حوزه، مراجع عظام تقليد از آن استفاده مي‌نمايند. متأسفانه عمر ايشان كفاف نداد تا اين مجموعه را كامل نمايد. يكي از بزرگان بعد از فوت ايشان خواب او را مي‌بيند و از ايشان مي‌پرسد اگر به دنيا برگرديد چه‌كار مي‌كنيد: فرمودند تحرير امام را كامل مي‌كنم. در زمان رياست جمهوري آقاي خاتمي، حركتي در سطح كشور انجام شده بود، براي زير سؤال بردن امام. ايشان براي مقام معظم رهبري پيغام فرستادند كه بسيار مواظب باشيد، با زير سؤال بردن امام در قضيه جنگ بعد از فتح خرمشهر مي‌خواهند ساير تصميمات ايشان را زير سؤال ببرند. اينكه رهبري در پيامشان فرمودند: در مواقع حساس تصميمات ايشان براي نظام كارساز بود واقعاً كلام دقيقي بوده است.
كما اينكه بعد از رحلت امام و انتخاب مقام معظم رهبري به رهبري نظام، عده‌اي اين زمزمه را در حوزه راه‌انداختند كه بايستي رهبري ايشان را مراجع تنفيذ نمايند. والد ما همراه مرحوم آقاي آذري نزد يكي از مراجع وقت كه اين حرف را براي ايشان كاملاً جا انداخته بودند، رفتند، اما آن آقا نپذيرفتند و گفتند حرف همين است كه گفتم. مرحوم والدمان به آقاي آذري مي‌گويد: بلندشو برويم، اين جلسه فايده ندارد، بعد فرمود: براي اربعين امام در مدرسه فيضيه مراسم برگزار كنند و خود ايشان شخصاً منبر مي‌رود و آنجا مي‌فرمايد: رهبري آقاي خامنه‌اي كه به تأييد خبرگان رهبري رسيده است، نياز به تنفيذ احدي از مراجع ندارد و جمع طلاب با تكبير كلام ايشان را تأييد مي‌كنند.
يا در مورد ديگري پيغام براي آقاي منتظري فرستادند كه اگر امروز اين سيد از مسؤوليت كنار بكشد، چه كسي را داريم جايگزين ايشان بكنيم؟
پدرم به اين امر اعتقاد داشتند و تا آخرين لحظه عمر خودشان به آن پايبند بودند.
اين معرفت از عمق بينش و اعتقاد ايشان به امام امت(ره) بر مي‌خاست.
اينكه نظرات امام در سطح حوزه خيلي مطرح نمي‌شود به‌خاطر سنگين بودن سطح علمي آن است و مرحوم والد ما به‌دنبال اين بود كه جنبه علمي امام را در حوزه مطرح نمايد و اين مركز فقهي ائمه اطهار(ع) را كه تأسيس نمودند به‌خاطر همين بود كه ابعاد علمي امام را بشناسانند.
از افتخارات قم اين است كه مثل امام خود را قمي مي‌دانست. الآن در قم بزرگان و چهره‌هايي وجود دارند كه مي‌توانند در يك سطح كشور جريان‌ساز باشند. من متأسفم كه براي مديريت‌هاي استان از غير قم افراد انتخاب مي‌كنند و حال آنكه در بين قمي‌ها چهره‌هاي بسيار خوب وجود دارد.
راجع به همين حركت احياي فاطميه وقتي كتاب «شهادت حضرت زهرا، افسانه يا واقعيت» منتشر شد، ايشان احساس خطر كردند و فرمودند: زنگ خطر به صدا در‌آمد. اينها از حضرت زهرا(س) شروع كردند و بعد به امام حسين(ع) پرداخته و محرم را نيز زير سؤال خواهند برد. از اينرو شروع كردند هر سال به پيام دادن به مناسبت فاطميه و از هيئات مذهبي خواستند فاطميه را همچون عاشورا پرشور برگزار نمايند.
ما بايد از نو امام را بشناسيم. من وقتي مي‌خواستم معمم شوم، پدرم به حاج‌احمد آقا زنگ زدند و درخواست ملاقات نمودند، آنهم در ايامي كه امام ملاقات نداشتند. حاج احمد آقا فرمودند: فردا تشريف بياوريد. ما به آنجا رفتيم، خيلي عادي دست مبارك ايشان را بوسيدم، عمامه را بر سرم گذاشتند و دعا كردند. من اجازه گرفتم بيايم بيرون تا پدرم با ايشان صحبت كنند. ايشان مرا صدا زدند و فرمودند بيا و پاكتي را جهت هديه به من دادند، وقتي خواستم دستشان را ببوسم ايشان اجازه ندادند، اين حركت درسي بزرگ براي من بود، يعني حالا كه بحث پاكت و هديه پيش آمده، نه ايشان بايد اجازه دهند من دستشان را ببوسم و نه من اجازه دارم دست او را ببوسم، هرچند در غير اين حالت به همه اجازه مي‌دادند دستشان را ببوسند.
ان شاء الله سعي كنيم طوري زندگي كنيم كه وقتي از دنيا رفتيم، بر ائمه اطهار(ع)، امام و شهدا وارد شويم و با آنها باشيم. ياد و خاطره امام و شهداي پانزده خرداد را گرامي بداريم. خداوند آنها را با پيامبر و آل‌پيامبر محشور بفرمايد.

برچسب ها :