انبياء آمدند براي اينكه بشر بتواند از وجود خود، از حيات و زندگی خود بهره كامل و صحيح ببرند

۲۵ مرداد ۱۳۹۰

۱۱:۳۹

۴,۱۸۳

خلاصه خبر :
بيانات آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنكراني(دامت بركاته) پيرامون بعثت رسول گرامي اسلام(ص)
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحيم

بعثت پيامبر اكرم، حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله وسلم) را به همه‌ي مسلمانان و به همه‌ي انسان‌ها تبريك عرض مي‌كنم.

پيامبري كه با بعثت خود، منادي رحمت، منادي علم و توجه انسان‌ها به علم، منادي توجه انسان‌ها به خداي تبارك و تعالي، منادي وحدت و يگانگي در ميان انسان‌ها و منادي همه‌ي خوبي‌ها بود و با بعثت او تمام خوبي‌ها از سوي خداي تبارك و تعالي براي بشر تبيين و تكميل شد.

در مورد بعثت انبياء اين سؤال مطرح است كه چه ضرورتي براي بعثت انبياء وجود داشت؟ مخصوصاً با توجه به اين نكته كه خداي تبارك و تعالي در هر انساني عقل را قرار داده و هر انساني اين بزرگترين نعمت الهي و موهبت كه عقل است را دارا است؟

همچنين سؤال دیگری که مطرح می شود این است كه چه اهداف و فوايدي بر بعثت انبياء خصوصاً بعثت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مترتب مي‌شود؟

از آيه‌ي شريفه ‌95 سوره مباركه اسراء كه مي‌فرمايد؛ «قُل لَّوْ كَانَ فِي الأَرْضِ مَلآئِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاء مَلَكًا رَّسُولاً» ما به اين نكته‌ي بسيار مهم پي مي‌بريم كه انسان‌ها و زميني‌ها نياز به يك رهبر و موجودي دارند كه رسول از سوي خدا باشد و واسطه‌ي بين خدا و اين انسان‌هاي در روي زمين باشد.

در اين آيه‌ي شريفه مي‌فرمايد اگر در اين زمين به جاي انسان ملائكه زندگي مي‌كرد، «قل لو كان في الأرض ملائكةٌ يمشون مطمئنين» اينها در روي زمين راه مي‌رفتند بدون اينكه تضاد و تنازع، اختلاف و تعارضي در ميان آن ها باشد -كه از خصوصيات ملائكه اين است كه در ميان آنها اختلاف و تعارض و مناقشات وجود ندارد-، خداي تبارك و تعالي مي‌فرمايد اگر در همين زمين ملائكه زندگي مي‌كردند، ملائكه‌اي كه چنين ويژگي را دارند، «لنزّلنا عليهم من السماء ملكا رسولاً»، ما از آسمان براي اينها يك رسولي كه از جنس آنها يعني ملك باشد، مي‌فرستاديم.

از اين آيه معلوم مي‌شود كه در زمين كه الآن موجود عاقلش انسان است، اگر هر موجود عاقل ديگري در روي اين زمين فرض مي‌شد بايد بين آسمان و زمين، بين خدا و زميني‌ها يك واسطه‌اي باشد، يك موجودي باشد كه اين موجود كاملاً بتواند زميني‌ها و موجودات زمين و انسان‌ها را به سوي خداي تبارك و تعالي دعوت كند چون عقل انسان توان فهم بسياري از مطالب را ندارد. بسياري از معارفي كه از طريق وحي براي ما آمده، ما از طريق عقل نمي‌توانيم درك كنيم.

براي فهم بعثت انبياء خصوصاً بعثت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) ما بايد يك مروري بر آيات قرآن كريم كه در مورد ارسال رسل و انزال كتب و ارسال همه‌ي انبياست داشته باشيم، فهم بعثت پيامبر اكرم بدون فهم بعثت ساير انبياء، بدون فهم اينكه خدا چرا براي بشر كتاب نازل كرد؟ فلسفه‌ي انزال كتب آسماني چيست؟ امكان پذير نيست.

در قرآن كريم آياتي مربوط به كلّي بعثت انبياء و آياتي مربوط به انزال قرآن كريم و آياتي هم مربوط به رسالت خود پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) وجود دارد.

در مورد پيامبر اكرم در سوره‌ي مباركه احزاب آيه 45، خداي تبارك و تعالي مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا وَدَاعِيًا إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللهِ فَضْلًا كَبِيرًا»؛ نكات بسيار مهمي در اين آيه‌ي شريفه وجود دارد.

خدا مي‌فرمايد اي نبي ما، ما تو را به عنوان شاهد به سوي مردم فرستاديم، يعني اولين فايده و يكي از مهم‌ترين اثراتي كه رسول از سوي خدا دارد این است كه رسول، شاهد بر اعمال همه‌ي انسان‌هاست.
اين اعتقاد ماست كه رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه‌ي طاهرين(عليهم السلام) هم در زمان حيات و هم در زمان مماتشان بر اعمال جميع انسان‌ها خصوصاً امّت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) شاهد و گواه هستند.

اگر بشر بداند اعمال او را يك موجودي از جنس خود او ثبت مي‌كند ديگر هيچ دغدغه‌اي نمي‌تواند در او به وجود بيايد، پيامبر ما عنوان شاهد را بر امّت خودش دارد و حتّي بر حسب آيات قرآن شاهد بر همه‌ي انبياء گذشته است «و جئنا بك علي هؤلاء شهيداً» اين خصوصيت اول است. «شاهداً و مبشراً و نذيراً» بايد اين پيامبر مبشّر باشد، به انسان‌ها بشارت بدهد كه اي انسان اگر به سمت خداي تبارك و تعالي حركت كني، اگر اطاعت خدا داشته باشي، چه آثاري در دنيا و آخرت در انتظار تو است.

همچنين بايد نذير باشد، به او بگويد اگر دنبال شرك و جهل و خرافه‌پرستي و ظلم و تعدّي بروي، اگر در صدد پايمال كردن حقوق انسان‌ها باشي چه عذابي در انتظار تو است. اساساً اگر پيامبر نبود ما بشارت را نمي‌توانستيم درك كنيم، يكي از جاهايي كه عقل زانو مي‌زند و قدرت فهم ندارد این است كه اين بشارت‌ها و اين انذارها كه پيامبر اكرم به وسيله‌ي قرآن كريم داده، عقل توان درك آن را ندارد.

«و داعياً إلي الله بإذنه» نكته‌ي بعد در اين آيه اين است كه پيامبر، دعوت كننده مردم به سوي خداست آن هم به اذن خدا. در اوايل سوره‌ي مباركه هود ما مي‌توانيم اصولي را به عنوان دعوت همه‌ي انبياء استفاده كنيم، مي فرمايد «الر كتابٌ أحكمت آياته ثم فصّلت من لدن حكيمٍ خبير أن لا تعبدوا إلا الله» جهت اول دعوت همه‌ي انبياء و غايت مهم انزال كتب آسماني و در رأس همه‌ي آنها قرآن كريم، دعوت به توحيد است.

شما ببينيد تمام مشكلات اجتماعي، سياسي، اخلاقي و اقتصادي ما به مسئله‌ي شرك منتهي مي‌شود، اگر انسان موحد واقعي باشد هيچ گونه اختلاف‌ به وجود نمي‌آيد، اگر محوريّت همه‌ي امور خداي تبارك و تعالي باشد ديگر بشر به دنبال منازعه نمي‌رود و اين در رأس دعوت همه‌ي انبياء بوده، أن لا تعبدوا إلا الله و بعد مي‌فرمايد «إنني لكم منهُ نذيرٌ و بشيرٌ‌ و إن استغفروا ربّكم ثم توبوا إليه يمتعكم متاعاً حسناً» از اين آيات شريفه استفاده مي‌شود كه انبياء براي يك زندگي پسنديده، يك زندگي سعادتمند، يك زندگي پربار فرستاده شدند، ما وقتي آيات بعثت را در قرآن كريم ملاحظه مي‌كنيم هدف اصلي و فايده اساسي بعثت خود بشر است.

انبياء آمدند براي اينكه بشر بتواند از وجود خود، از حيات و زندگيِ خود بهره كامل و صحيح ببرند، يك زندگي با برنامه داشته باشند و در همه‌ي امورشان بر طبق ميزان عمل كنند.

باز در يكي ديگر از آيات شريفه مي‌فرمايد «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» فلسفه‌ي آمدنِ انبياء و نازل شدن كتب آسماني، این است كه خود بشر، عدالت‌گستر و دنبال قسط و عدل باشد.

آيا اگر بشر در زندگي خود عدالت ايجاد كرد، نفعش براي خدا و انبياست يا اينكه براي خود بشر است؟ اگر ظلم باشد، تمام ضرر و زيان‌ها و مشكلات بر روي خود بشر سرريز مي‌شود و اگر عدالت باشد نفعش را خود بشر مي‌برد «ليقوم الناس بالقسط».

ما می‌‌توانیم هدف از بعثت انبياء را در اين امور خلاصه كنيم؛

اول: انبياء فرستاده شدند براي «دعوت به توحيد»، براي اينكه انسان، موحّد باشد و همه مراتب توحيد را در تمام امور زندگي خودش جاري كند.

لذا در كلمات اميرالمؤمنين(علیه السلام) در نهج البلاغه هست كه «فبَعَثَ فيهِم رُسُلَهُ و واتَرَ إلَيهِم أنبياءهُ؛ لِيَستَأدُوهُم مِيثاقَ فِطرَتِهِ» مي‌فرمايد حكمت ارسال رسل اين بود كه فطرت بشر و آن عهدي كه فطرت توحيدي بشر با خداي تبارك و تعالي بسته، آن ميثاق را وفا و آن امانت را ادا كند.

دومين فايده كه در دعاي حضرت ابراهيم و اسماعيل هست؛ «تلاوت آيات خدا بر مردم» است. يكي از دعاهاي حضرت ابراهيم بعد از آنكه براي بنيان بِيت الله مأمور شد اين بود: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» يكي از فوايد و غايات بعثت؛ تلاوت كتاب خدا بر مردم است.

پس نگوئيم عقل به تنهايي كفايت مي‌كند، عقل به كلمه‌اي از كتاب خدا نمي‌تواند راه پيدا كند، اين كتاب خدا، اين سفره‌ي بزرگ و خوان گسترده‌ي خدا، بزرگترين عنايتي است كه خدا به بشر كرده و انبياء، مخصوصاً پيامبر كه قرآن كامل‌ترين كتاب‌ آسماني بر او نازل شده، آمده‌اند كه كتاب خدا را براي مردم تلاوت كنند.

سومین فایده؛ مسئله‌ي «تعليم» است. يكي از اهداف اساسي انبياء اين است كه علم را گسترش بدهند، «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» انبیاء برای تعلیم بشر آمدند وهيچ ديني به اندازه‌ي دين اسلام دعوت به علم نكرده است.

هدف چهارم؛ «تزكيه» است. انبياء براي تهذيب نفوس و تربيت بشر ارسال شدند.

يكي از نكات بسيار مهم كه مردم عزيز ما و اهل فكر و دانشمندان ما بايد به آن توجه كنند این است كه «عقل به تنهايي قدرت حلّ اختلافات ميان بشر را ندارد». مهم‌ترين منبعي كه مي‌تواند اختلافات بشر را حل كند؛ «انبيا و كتب آسماني» هستند.

به اين نكته‌ي مهم در سوره‌ي مباركه نحل آيه‌ي 64 اشاره فرموده «و ما أنزلنا عليك الكتاب إلا لتبيّن لهم الذي اختلفوا فيه» اي رسول ما، ما كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براي آن كه تو بيان كني براي مردم آن مواردي كه در آن اختلاف پيدا مي‌كنند «و هدي و رحمةً لقومِ يؤمنون».

اين نكته‌ي بسيار مهمي است كه انبياء و كتب آسماني مهم‌ترين محور براي حل اختلاف بشر هستند.

من همين نكته را مي‌خواهم استفاده كنم كه حال كه اينها متولّي حلّ اختلاف بشر هستند بايد ولايت بر بشر داشته باشند، بدون ولايت مسئله‌ي حلّ اختلاف امكان‌پذير نيست. لذا فقهاي ما در فقه مسئله‌ي قضاوت را يك نوعي از ولايت مي‌دانند و از همين جا مسئله‌ي ضرورت امامت ائمه‌ي طاهرين(عليهم السلام) و همچنين ضرورت وجود علما و فقهايي كه جانشين پيامبر ائمه‌ي و معصومين(صلوات الله عليهم اجمعين) در زمان غيبت كبري هستند روشن مي‌شود.

 اساساً مهم‌ترين منبع صحيح براي حلّ اختلاف بشر كتاب آسماني است و كساني كه متولي بيان اين كتاب آسماني هستند.

اينها پاره‌اي بود از فوايد بعثت انبياء. اميدوارم كه اين بعثت براي همه‌ي ما مبارك باشد و بشر هر روز به اهداف انبياء و به دعوت‌هاي انبياء خصوصاً پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نزديك بشود. ان شاء الله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته 



برچسب ها :

ماه رمضان بعثت روزه مبعث عید مبعث معنای ریا آثار ریا شرک خفی هدف از مبعث