در دههی محرم، نسبت به احیای أمر ابا عبدالله الحسین(ع) آنگونه که واقعاً
خود آن بزرگواران راضی هستند همّت داشته باشید. کسانی که واقعاً اهل منبر
هستند، بدانند که منبر اختصاص به منبر ندارد. در درس هم همینطور است. در
درس هر روز انسان میگوید و بعد از آن باید از خدا طلب عفو و مغفرت کند که
اگر حرف اضافهای زد و چیزی گفت که خدایی نکرده تضعیف دین شود و چیزی گفت
که دین را کمرنگ کند. علی أیّ حال؛ مخصوصاً در منبر، آن هم در قضیهی ابا
عبدالله الحسین (ع) انسان باید نهایت دقّت را داشته باشد. از وقت خوب
استفاده شود.
آنچه که امروز متأسّفانه عدهی زیادی از طلبههای حوزه به این سمت کشیده
میشوند، به جای اینکه مدّاحها را به خودمان جذب کنیم، طلبهها جذب مدّاحی
میشوند. طلبهها هم دنبال این میروند که ابتدای منبر یک ربع با آهنگ و
با صدا بخوانند، آخر منبر هم با صدا بخوانند، وسطش هم دو سه تا حدیث کوتاه
بیان کنند.
ما اگر مطالعه کنیم، مطلب داشته باشیم، احتمال بدهیم در هر مجلس ما لااقل
دو سه شخص تحصیل کرده نشسته، در بین هزار نفر بگوئید دو سه نفر نشستند، شما
آنها را معیار قرار بدهید، نه اینکه از بقیه غفلت کنید. برای بقیه هم باید
به نسبت حالشان مطلب داشته باشید. باید سعی کنیم که بعد از منابر ما،
افراد تحصیل کرده و چیز فهم بگویند اگر نیم ساعت پای منبر این آقا نشستیم،
یک مطلبی برای ما روشن شد. من این نکته را در بعضی از مصاحبهها گفتم که
والد ما(رضواناللهعلیه) میفرمودند از خصوصیات مرحوم آقای فلسفی(قدس سره)
این بود که هر منبری میرفت، یک بُعد و یک گوشهای از اسلام را تبیین
میکرد و میآموخت. این چقدر خوب است.
اگر انسان مطالعه نکند و بالای منبر از محفوظاتش استفاده کند، این خیانت به
دین و خودش و مردم است! مطلبی را نمیداند درست است یا نه، میگوید این را
شنیدم. حق ندارد بالای منبر بگوید. ما به مجرّد اینکه یک چیزی را
شنیدیم حق نداریم بگوئیم چنین چیزی را من شنیدم.
مخصوصاً حالا بحمدالله در این پنج شش سال أخیر مراجع و بزرگان با این
مقابله کردند. منبرها دیگر صدر و ذیلش خواب شده بود. یا همهاش شده بود
کرامات جعلی برای بعضی از این افرادی که یا زندهاند و یا از دنیا
رفتهاند. ما بزرگان و مراجعی داریم که واقعاً اهل کرامت هستند، اما اینکه
انسان از خودش اضافه کند صحیح نیست.
مرحوم آیة الله بهاء الدینی(قدّس سرّه) یکی از بزرگان حوزه بود. از افرادی
بود که مورد احترام بزرگان حوزه بود. والد ما(ره) نقل میکردند -آن روز من
هم خدمت ایشان بودم- جماران خدمت امام(ره) رفته بودیم، بعد از اینکه از
خدمت امام(ره) بیرون آمدیم، فرمودند امام(رض) نسبت به درس اخلاق در حوزه
خیلی تأکید کردند. به ایشان عرض کردم شما چه کسی را برای درس اخلاق پیشنهاد
میکنید؟ فرمودند آقای بهاء الدینی را برای درس اخلاق دعوت کنید. من یادم
هست در مدرسه فیضیه ما هم شرکت کردیم.
ولی این مسائلی که برای ایشان الآن نقل میکنند که ایشان مثلاً با مورچهها
صحبت میکرد، یا از این قبیل، اینها کذب است. فکر نکنید که ما داریم یک
افرادی را بها میدهیم. با بیان اینگونه مطالب، آن فرد تحصیل کرده وقتی
نتواند این مسائل را هضم کند، از ایشان برنمیگردد، از مجموعهی روحانیت
برمیگردد.
من از افرادی که شبانهروز با ایشان بودند سؤال کردم، همه آنها تکذیب
کردند. حتی شخصی به من گفت در مراسمی که در سالگرد ایشان بود، یک منبری
معروف، آنقدر روی منبر دروغ گفت، که من میخواستم وسط جلسه بلند شوم بگویم
این حرف ها دروغ است!
یک شخصیت محترم را همانطور که بوده بیان کنیم. بگوئیم این شخص هیچ
هوایی درونش نبود. هوای نفس در یک آدمی که هفتاد هشتاد سال در این حوزه
بوده، اقران او رسیدند به مرجعیت و بالاتر، اما این عالم هیچ هوایی درونش
نبود. آیا این مهمتر است یا اینکه بگوئیم با مورچهها صحبت میکرد؟!!! ما
واقعاً در یک ساعت زندگی خودمان چقدر قدرت داریم که مالک نفسمان باشیم که
هوای نفس درونمان راه پیدا نکند.
صبح که انسان از خانه بیرون میآید تا به درس که میرسد -من خودم را
میگویم-، در فکر انسان صد نفر بالا و پائین میرود. او را ببریم در اعلی
درجه و دیگری را پایین بیاوریم. محقق نائینی(ره) را در اوج علمی ببریم،
محقق عراقی(ره) را در فلان جا میبریم. من گاهی اوقات خودم میگویم این چه
ذهنی است که ما پیدا کردیم؟ گاهی اوقات هم خدایی نکرده به سبب حبّ و
بغضها، انسان نسبت به کسی تمایل پیدا کند. چرا آن آدم از من احترام کرد،
چرا دیگری دیر احترام کرد؟ حالا که دیر احترام کرد بیتقوا، بیسواد و
بیریشه است!!
چه وقت ما میتوانیم نفس خودمان را درست کنیم؟ این خیلی مشکل است. واقعاً
مرحوم آقای بهاء الدینی(قدس سره) اگر نگوییم صد در صد، ولی بیهوای نفس
بود. این را برای طلبهها بیان کنیم.
البته خود من یکی دو خاطرهی خیلی خوب از ایشان دارم. علی أیّ حال؛ مراقبت
کنید، واقعاً مطالب صحیح را ذکر کنید. چیزی را از خودمان و اجتهاد خودمان
در منابر در قضایای اباعبد الله (ع) ذکر نکنیم. اینها چیزهای خیلی مهمی
است.
توجه طلاب به محتوای منبرهایشان
۱۵ بهمن ۱۳۹۴ و ۱۰:۲۲
در دههی محرم، نسبت به احیای أمر ابا عبدالله الحسین(ع) آنگونه که واقعاً خود آن بزرگواران راضی هستند همّت داشته باشید. کسانی که واقعاً اهل منبر هستند، بدانند که منبر اختصاص به منبر ندارد. در درس هم همینطور است. در درس هر روز انسان میگوید و بعد از آن باید از خدا طلب عفو و مغفرت کند که اگر حرف اضافهای زد و چیزی گفت که خدایی نکرده تضعیف دین شود و چیزی گفت که دین را کمرنگ کند. علی أیّ حال؛ مخصوصاً در منبر، آن هم در قضیهی ابا عبدالله الحسین (ع) انسان باید نهایت دقّت را داشته باشد. از وقت خوب استفاده شود. آنچه که امروز متأسّفانه عدهی زیادی از طلبههای حوزه به این سمت کشیده میشوند، به جای اینکه مدّاحها را به خودمان جذب کنیم، طلبهها جذب مدّاحی میشوند. طلبهها هم دنبال این میروند که ابتدای منبر یک ربع با آهنگ و با صدا بخوانند، آخر منبر هم با صدا بخوانند، وسطش هم دو سه تا حدیث کوتاه بیان کنند. ما اگر مطالعه کنیم، مطلب داشته باشیم، احتمال بدهیم در هر مجلس ما لااقل دو سه شخص تحصیل کرده نشسته، در بین هزار نفر بگوئید دو سه نفر نشستند، شما آنها را معیار قرار بدهید، نه اینکه از بقیه غفلت کنید. برای بقیه هم باید به نسبت حالشان مطلب داشته باشید. باید سعی کنیم که بعد از منابر ما، افراد تحصیل کرده و چیز فهم بگویند اگر نیم ساعت پای منبر این آقا نشستیم، یک مطلبی برای ما روشن شد. من این نکته را در بعضی از مصاحبهها گفتم که والد ما(رضواناللهعلیه) میفرمودند از خصوصیات مرحوم آقای فلسفی(قدس سره) این بود که هر منبری میرفت، یک بُعد و یک گوشهای از اسلام را تبیین میکرد و میآموخت. این چقدر خوب است. اگر انسان مطالعه نکند و بالای منبر از محفوظاتش استفاده کند، این خیانت به دین و خودش و مردم است! مطلبی را نمیداند درست است یا نه، میگوید این را شنیدم.
حق ندارد بالای منبر بگوید. ما به مجرّد اینکه یک چیزی را شنیدیم حق نداریم بگوئیم چنین چیزی را من شنیدم. مخصوصاً حالا بحمدالله در این پنج شش سال أخیر مراجع و بزرگان با این مقابله کردند. منبرها دیگر صدر و ذیلش خواب شده بود. یا همهاش شده بود کرامات جعلی برای بعضی از این افرادی که یا زندهاند و یا از دنیا رفتهاند. ما بزرگان و مراجعی داریم که واقعاً اهل کرامت هستند، اما اینکه انسان از خودش اضافه کند صحیح نیست. مرحوم آیة الله بهاء الدینی(قدّس سرّه) یکی از بزرگان حوزه بود. از افرادی بود که مورد احترام بزرگان حوزه بود. والد ما(ره) نقل میکردند -آن روز من هم خدمت ایشان بودم- جماران خدمت امام(ره) رفته بودیم، بعد از اینکه از خدمت امام(ره) بیرون آمدیم، فرمودند امام(رض) نسبت به درس اخلاق در حوزه خیلی تأکید کردند. به ایشان عرض کردم شما چه کسی را برای درس اخلاق پیشنهاد میکنید؟ فرمودند آقای بهاء الدینی را برای درس اخلاق دعوت کنید. من یادم هست در مدرسه فیضیه ما هم شرکت کردیم. ولی این مسائلی که برای ایشان الآن نقل میکنند که ایشان مثلاً با مورچهها صحبت میکرد، یا از این قبیل، اینها کذب است. فکر نکنید که ما داریم یک افرادی را بها میدهیم. با بیان اینگونه مطالب، آن فرد تحصیل کرده وقتی نتواند این مسائل را هضم کند، از ایشان برنمیگردد، از مجموعهی روحانیت برمیگردد. من از افرادی که شبانهروز با ایشان بودند سؤال کردم، همه آنها تکذیب کردند. حتی شخصی به من گفت در مراسمی که در سالگرد ایشان بود، یک منبری معروف، آنقدر روی منبر دروغ گفت، که من میخواستم وسط جلسه بلند شوم بگویم این حرف ها دروغ است!
یک شخصیت محترم را همانطور که بوده بیان کنیم. بگوئیم این شخص هیچ هوایی درونش نبود. هوای نفس در یک آدمی که هفتاد هشتاد سال در این حوزه بوده، اقران او رسیدند به مرجعیت و بالاتر، اما این عالم هیچ هوایی درونش نبود. آیا این مهمتر است یا اینکه بگوئیم با مورچهها صحبت میکرد؟!!! ما واقعاً در یک ساعت زندگی خودمان چقدر قدرت داریم که مالک نفسمان باشیم که هوای نفس درونمان راه پیدا نکند. صبح که انسان از خانه بیرون میآید تا به درس که میرسد -من خودم را میگویم-، در فکر انسان صد نفر بالا و پائین میرود. او را ببریم در اعلی درجه و دیگری را پایین بیاوریم. محقق نائینی(ره) را در اوج علمی ببریم، محقق عراقی(ره) را در فلان جا میبریم. من گاهی اوقات خودم میگویم این چه ذهنی است که ما پیدا کردیم؟ گاهی اوقات هم خدایی نکرده به سبب حبّ و بغضها، انسان نسبت به کسی تمایل پیدا کند. چرا آن آدم از من احترام کرد، چرا دیگری دیر احترام کرد؟ حالا که دیر احترام کرد بیتقوا، بیسواد و بیریشه است!! چه وقت ما میتوانیم نفس خودمان را درست کنیم؟ این خیلی مشکل است. واقعاً مرحوم آقای بهاء الدینی(قدس سره) اگر نگوییم صد در صد، ولی بیهوای نفس بود. این را برای طلبهها بیان کنیم. البته خود من یکی دو خاطرهی خیلی خوب از ایشان دارم. علی أیّ حال؛ مراقبت کنید، واقعاً مطالب صحیح را ذکر کنید. چیزی را از خودمان و اجتهاد خودمان در منابر در قضایای اباعبد الله (ع) ذکر نکنیم. اینها چیزهای خیلی مهمی است.
کلمات کلیدی :
۱,۶۶۷ بازدید