درس بعد

اشتراک

درس قبل

اشتراک

درس بعد

درس قبل

موضوع: اشتراک


تاریخ جلسه : ۱۴۰۱/۷/۲۳


شماره جلسه : ۱۸

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه مباحث گذشته

  • ترجمه اجمالی آیه هفتم سوره مبارکه آل عمران

  • دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی(ره)

دیگر جلسات

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ



خلاصه مباحث گذشته
از کلمات مرحوم آخوند(ره) و برخی دیگر اصولیین با توجه به آیه هفتم سوره مبارکه آل عمران در بحث اشتراک و مباحث دیگر چنین استفاده می‌شود که مقصود از محکمات در قرآن کریم آیات مبیّن و مقصود از متشابه آیات مجمل است؛ در نتیجه مقصود از آیات مجمل بوسیله آیات مبیّن روشن می‌شود.

با توجه به اهمیت مسئله که از یک سو مرتبط با مباحث علوم قرآن و تفسیر و از سوی دیگر مرتبط با علم اصول می‌باشد، لازم است به معنای محکم و متشابه پرداخته و بررسی نمائیم که دیدگاه مرحوم آخوند(ره) صحیح است یا خیر؟!

ترجمه اجمالی آیه هفتم سوره مبارکه آل عمران
خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی قرآن را نازل نمود و بخشی از آن آیات محکم است که با وصف «ام الکتاب» از آن یاد شده‌است. برخی دیگر از آیات نیز متشابه هستند.

اما کسانی که در قلب آن‌ها «زیغ» به معنای عدول از حق به باطل و انحراف وجود دارد، با هدف ایجاد فتنه و بیان معانی متفاوت برای آیات از آیات متشابه تبعیت نموده‌اند در حالی‌که تأویل و معنای آن آیات تنها در دست خدای تبارک و تعالی و راسخون در علم می‌باشد. از ظاهر آیه تقسیم آیات به محکم و متشابه به خوبی قابل استفاده است.

دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی(ره)
مرحوم علامه طباطبائی(ره) در رابطه با آیه محل بحث و تعبیر «محکمات» می‌فرماید: مورد استعمال ماده «حُکم» یا «حَکَمَ» موردی است که چیزی به حدی رسیده و شئ دیگر نمی‌تواند آن‌را از بین برده یا در آن إخلال ایجاد نماید.

سپس می‌فرماید: حکم به معنای قضاء است چرا که قاضی مانع می‌شود تا دو طرف دعوا برخلاف نظر قاضی عمل نمایند. حکمت نیز به معنای معرفت تام و علم قطعی نافع است. ایشان در ادامه می‌فرماید: مقصود از إحکام محکمات در آیه شریفه عدم وجود تشابه -مانند آیات متشابه- و إتقان آن‌ها بوده و مربوط به بعد از نزول قرآن کریم است.

اما این‌که خداوند متعال آیات را به إحکام توصیف نموده و می‌فرماید: «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ»[1] مربوط به قبل از نزول قرآن کریم و لوح محفوظ است؛ به این معنا که مجموع آیات پیش از نزول، تَبَعُّض و آیه آیه شدن، دارای اتقان بوده‌ و تقسیم به محکم و متشابه در آن ظرف بی معنا است. پس این دو آیه از این حیث متفاوت هستند؛ یعنی تعبیر «كِتابٌ أُحْكِمَتْ» ناظر به قبل از نزول و تعبیر «آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ» ناظر به بعد از نزول می‌باشد که بعد از نزول نیز آیات به محکم و متشابه تقسیم می‌شوند.

ایشان در رابطه با تعبیر متشابه نیز می‌فرماید: اما معنای آن‌چه در آیه «كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ»[2] وارد شده با آیه محل بحث متفاوت است به این بیان که متشابه وصف کتاب است؛ یعنی کلیه آیات قرآن کریم در نظم، فصاحت، بلاغت، اتقان، اعجاز و... مانند هم بوده و مانند کلام انسان نیست تا در جهات مذکور متفاوت باشند.

سپس می‌فرماید: تشابه در لغت به معنای توافق و اتحاد اشیاء مختلف در اوصاف و کیفیات است، همان‌گونه که خداوند متعال در آیه مذکور به آن اشاره نموده و در ادامه فرموده‌است «تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»[3] یعنی تمام آیات قرآن کریم از حیث جزالة النظم، اتقان اسلوب و بیان حقائق و حکم و هدایت به حق دارای نسق واحد هستند.

اما تشابه مذکور در آیه محل بحث به این گونه است که معنای آن نزد سامع در بدو امر مشخص نیست، مگر این‌که آیه مذکور به محکمات ارجاع شود و در این صورت جزء محکمات قرار می‌گیرد؛ با این توضیح که محکمات با وصف «ام الکتاب» به معنای ریشه و آن‌چه به آن رجوع می‌شود می‌باشند، پس آیات متشابه به آن‌ها باز می‌گردند تا از میان احتمالاتی که وجود دارد یک احتمال متعیّن شود. به همین جهت افرادی که در قلوبشان زیغ وجود دارد، در جهت ایجاد فتنه به آن‌ها تمسک نموده‌اند.

ایشان در ادامه به آیه شریفه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏»[4] مثال زده و می‌فرماید: در ابتدای شنیدن این آیه چنین به نظر می‌رسد که عرش تختی در آسمان‌ها است که خداوند متعال نعوذ بالله آن‌جا نشسته‌است. اما زمانی‌که با آیه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ»[5] مواجه شدیم متوجه می‌شویم لازمه این‌که خداوند متعال مثل نداشته باشد این است که بگوئیم مقصود تسلط و احاطه خدای تبارک و تعالی بر خلق بوده که امری مُحکم است.

 البته مقصود این نیست که محکم قرینه بر مراد استعمالی باشد تا اثبات شود این قبیل موارد استعمال مجازی هستند، بلکه یکی از قواعد رایج در قرآن کریم که مرحوم شهید مصطفی خمینی(ره) به آن اشاره دارد، استعمال لفظ در معنائی وسیع و گسترده است؛ مثلاً در مراجعه به لغت، نازل‌ترین مقصود از استعال «قلم» در قرآن کریم همین قلم ظاهری است. یا نازل‌ترین مقصود از استعمال «عرش» تخت و کرسی است. اما در قبال این معنا، معنای وسیع دیگری مانند احاطه نیز وجود دارد چرا که هر کس بر تخت می‌نشیند احاطه بر اطراف خود دارد. زمانی‌که آیه‌ای مانند «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ» در کنار آیه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏» قرار گرفت مشخص می‌شود مقصود از تعبیر مذکور همان معنای وسیع بوده که در ابتدا به ذهن سامع نیامده‌است.

مثال دیگر آیه  «إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ»[6] است که در نگاه بدوی چنین به نظر می‌رسد نعوذ بالله خدای تبارک و تعالی جسم است و در روز قیامت مردم به نظاره خداوند متعال می‌نشینند. اما زمانی‌که آیه  «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ»[7] در کنار آن قرار می‌گیرد مشخص می‌شود همان‌گونه خداوند در دنیا قابل رؤیت نبود، در آخرت نیز چنین است.[8]


وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ


[1]. هود، 1.
[2]. زمر، 23.
[3]. زمر، 23.
[4]. طه، 5.
[5]. شوری، 11.
[6]. قیامت، 23.
[7]. انعام، 103.
[8]. «قوله تعالى: مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، مادة حكم‏ تفيد معنى كون الشي‏ء بحيث يمنع ورود ما يفسده أو يبعضه أو يخل أمره عليه، و منه الإحكام و التحكيم، و الحكم بمعنى القضاء، و الحكمة بمعنى المعرفة التامة و العلم الجازم النافع، و الحكمة بفتح الحاء لزمام الفرس، ففي الجميع شي‏ء من معنى المنع و الإتقان، و ربما قيل: إن المادة تدل على معنى المنع مع إصلاح. و المراد هاهنا من إحكام المحكمات إتقان هذه الآيات من حيث عدم وجود التشابه فيها كالمتشابهات فإنه تعالى و إن وصف كتابه بإحكام الآيات في قوله: «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ»: هود- 1، لكن اشتمال الآية على ذكر التفصيل بعد الإحكام دليل على أن المراد بالإحكام حال من حالات الكتاب كان عليها قبل النزول و هي كونه واحدا لم يطرأ عليه التجزي و التبعض بعد بتكثر الآيات، فهو إتقانه قبل وجود التبعض، فهذا الإحكام وصف لتمام الكتاب، بخلاف وصف الإحكام و الإتقان الذي لبعض آياته بالنسبة إلى بعض آخر من جهة امتناعها عن التشابه في المراد. و بعبارة أخرى لما كان قوله مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ مشتملا على تقسيم آيات الكتاب إلى قسمي المحكم و المتشابه علمنا به أن المراد بالإحكام غير الإحكام الذي وصف به جميع الكتاب في قوله: كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ الآية و كذا المراد بالتشابه فيه غير التشابه الذي وصف به جميع الكتاب في قوله:  «كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ»: الزمر- 23. و قد وصف المحكمات بأنها أم الكتاب، و الأم بحسب أصل معناه ما يرجع إليه الشي‏ء، و ليس إلا أن الآيات المتشابهة ترجع إليها فالبعض من الكتاب و هي المتشابهات ترجع إلى بعض آخر و هي المحكمات و من هنا يظهر أن الإضافة في قوله أم الكتاب ليست لامية كقولنا: أم الأطفال، بل هي بمعنى من، كقولنا نساء القوم و قدماء الفقهاء و نحو ذلك، فالكتاب يشتمل على آيات هي أم آيات أخر، و في إفراد كلمة الأم من غير جمع دلالة على كون المحكمات غير مختلفة في أنفسها بل هي متفقة مؤتلفة. و قد قوبلت المحكمات في الآية بقوله: وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، و التشابه توافق أشياء مختلفة و اتحادها في بعض الأوصاف و الكيفيات، و قد وصف الله سبحانه جميع القرآن‏ بهذا الوصف حيث قال: «كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ» الآية: الزمر- 23، و المراد به لا محالة كون آيات الكتاب ذات نسق واحد من حيث جزالة النظم، و إتقان الأسلوب، و بيان الحقائق و الحكم، و الهداية إلى صريح الحق كما تدل عليه القيود المأخوذة في الآية، فهذا التشابه وصف لجميع الكتاب، و أما التشابه المذكور في هذه الآية، أعني قوله: وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فمقابلته لقوله: مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ، و ذكر اتباع الذين في قلوبهم زيغ لها ابتغاء الفتنة و ابتغاء التأويل، كل ذلك يدل على أن المراد بالتشابه كون الآية بحيث لا يتعين مرادها لفهم السامع بمجرد استماعها بل يتردد بين معنى و معنى حتى يرجع إلى محكمات الكتاب فتعين هي معناها و تبينها بيانا، فتصير الآية المتشابهة عند ذلك محكمة بواسطة الآية المحكمة، و الآية المحكمة محكمة بنفسها، كما أن قوله: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏»: طه- 5، يشتبه المراد منه على السامع أول ما يسمعه، فإذا رجع إلى مثل قوله تعالى:  «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ»: الشورى- 11، استقر الذهن على أن المراد به التسلط على الملك و الإحاطة على الخلق دون التمكن و الاعتماد على المكان المستلزم للتجسم المستحيل على الله سبحانه، و كذا قوله تعالى: «إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ»: القيامة- 23، إذا أرجع إلى مثل قوله: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ»: الأنعام- 103، علم به أن المراد بالنظر غير النظر بالبصر الحسي، و كذا إذا عرضت الآية المنسوخة على الآية الناسخة تبين أن المراد بها حكم محدود بحد الحكم الناسخ و هكذا.» الميزان فى تفسير القرآن، ج‏3، ص19 تا 21.

برچسب ها :

اشتراک لفظی محکم متشابه مجمل مبین

نظری ثبت نشده است .