دین هویتی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تنظیم میکند
۱۰ آبان ۱۳۹۶
۱۸:۱۹
۳,۰۳۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
رسالت خطیبان در تبیین اهداف امام حسین(علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
وعاظ و خطباء قم داراي یک اعتبار ویژه نسبت به همهی وعاظ و خطبا هستند کما اینکه مرثیه سرایان و مداحان و خودِ مردم قم هم اين ویژگی را دارند.
انتظار جامعه امروز ما این است که خطبا و مداحان ارجمند که امروز اداره دستگاه مربوط به امام حسین(علیه السلام) بر عهدهی آنها و عزاداران است از این فرصت استفاده بیشتري کنند.
عاشورا و قضیه امام حسین(ع) حادثهاي بينظير و از عجایب عالم است. براي اين بينظیر بودن تحلیلهای مختلفی ميتوان بيان کرد، يکي از آنها عظمت اين مصيبت است و عنايتي که خداي تبارک و تعالی نسبت به امام حسین(علیه السلام) فرموده و دلهاي انبياء الهي از اولين تا آخرين، همه و همه را نسبت به این قضیه متوجه کرده است.
حادثه کربلا در این بُعد، نظیر ندارد که با آمدن محرم و صفر هر سال بر آنها که واقعاً دلشان در گرو محبّت امام حسين(علیه السلام) است و پيوند عميق با آن حضرت دارند پرتو جديدي از حقيقت نهضت ابا عبد الله(علیه السلام) متجلي ميشود.
اين خصوصيت از قرآن که همانند خورشيد و ماه پرتوافکن است «یجری مجری الشمس و القمر»، در مورد قرآن ناطق هم هست، حوادث مربوط به قرآن ناطق هم با همين ملاک پیاده میشود، و این حادثه هر سال برای خود یک حرف جدید، یک پیام و یک اثر جدید میتواند داشته باشد.
دريافت این پيام بستگی به نزديک شدن هرچه بيشتر فرد با عمق این حادثه دارد. توجّه به حادثه عاشورا از اين منظر موجب ميشود ما بتوانيم بهرهبرداری فراواني از قضایای امام حسین، عاشورا و محرم و صفر بنماييم.
بنده به عنوان یک طلبهی ناچیز هر سال با شروع ماه محرم به امام حسین(علیه السلام) متوسل میشوم که ما توفیق نداشتیم آن زمان در رکابتان باشیم، قابلیت هم نداریم، ما خاک پای هیچيک از شهداء کربلا هم به حساب نمیآيیم، ولی خواهان این هستیم که از این حادثه چیزی نصيب ما شود. مکرر اتفاق افتاده که بعد از اين توسل مطالب جدید و نو برای خودِ من حاصل شده، امسال نيز این مطلبی را که به ذهنم رسيده خدمتتان عرض ميکنم.
در بررسي کلمات امام حسین(علیه السلام) به این نکته رسیدم که یکی از اهداف و بلکه بالاتر از هدف، یکی از واجبات بر امام مسلمین، نجات انسانهاست. فرمودهاند: «إن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» اين عبارت به هر تعبیری که بيان شده باشد ميفرمايد امام حسین(ع) کشتیِ نجات است. اگر جامعه در همهی بحرانها متوسل به امام حسین(علیه السلام) بشود نجات پیدا میکند.
برداشت دیگری که در کنار این ميتواند مطرح شود اين است که امام حسین(علیه السلام) از اول دنبال این بود که تا میتواند افراد را از هلاک شدن نجات بدهد، خصوصاً در سرزمين کربلا و روز عاشورا. این خود یک مسئلهی بسيار مهمی است.
سؤال فقهی: آیا بر امام مسلمين واجب است جلو جهنم رفتنِ افراد را بگیرد یا نه؟ حرفی که این زمان در جامعه ما هم مطرح است، عدهاي میگویند ما وظیفه نداریم دست مردم را بگیریم و به بهشت ببریم، ما باید براي مردم فقط مسائل را بیان کنیم.
یک حرف همين است که گفته شود بر پیامبر و ائمه لازم است فقط مسائل را بیان کنند، حال هر کسی خواست مؤمن بشود، هر کسی هم نخواست کافر شود، «إنا هدیناه السبیل إما شاکراً و إما کفورا»، با تمسک به اين آيه ميگويند وظيفه امام معصوم فقط این است که به مردم بگويد پيرو اسلام باشيد و زیرِ بار یزید و معاویه نروید. همین اندازه! اما اگر وظيفه امام مسلمين را بالاتر از بيان احکام و مسائل بدانيم و بگوييم اگر امام احکام را بيان فرمود اما مشاهده کرد مردم راه جهنم را میروند بايد به هر مقدار که میتواند جلوی جهنم رفتن افراد را بگیرد. من کلماتی از حضرت را یادداشت کردهام که بعضی را عرض میکنم.
این کلمات امام حسین(علیه السلام) واقعاً اشک انسان را درمیآورد.
امام حسین با اینکه میداند خودش کشته میشود و یقین به شهادت دارد، حتی در مدينه به أم سلمه فرمود میخواهی الآن آن گودالي که در آنجا شهید میشوم را به تو نشان بدهم؟! که معمولاً ذيل اين روايت را نقل نمیکنند، بعد از اینکه أم سلمه گفت از جدّت شنیدم که تو را در کربلای عراق به قتل ميرسانند، حضرت فرمود بله میدانم و من حتي قاتل خود و قاتل اهلبیت و فرزندان و اصحابم را ميشناسم. در ادامه فرمودند آيا میخواهی الآن قتلگاه را نشانت دهم؟
امام با وجود چنين علمي باز در مقابل لشکر دشمن، آنها را نصيحت ميکند و ميفرمايد: «ایها الناس اسمعوا قولی و لا تعجلوا في قتلي حتّي أعظکم بما حق لکم عليَّ»؛ اي مردم حرف مرا بشنويد و در کشتن من عجله نکنید.
امام حسین چکار میخواهد بکند؟ حضرت میداند اینها به طمع دنیا آمدهاند و دنیاپرستی جلوی چشمشان را گرفته و تصميم به قتل امام و فرزندانش گرفتهاند و ميداند که اين کار را هم خواهند کرد، ولی میفرماید شما یک حقی بر من دارید و آن حق این است که من شما را موعظه کنم. این کار را نکنید، در کشتنِ من عجله نکنید. «و حتّی اعتذر إلیکم من مقدمی علیکم فإن قبلتم عذری و صدقتم قولی کنتم بذلک أسعد» اگر عذر من را بپذيريد و قول من را قبول کنید، سعادتمند میشوید.
این جملات از مقاتل و کتابهاي تاريخي بر فراز منبر زیاد خوانده شده که امام حسین(ع) آمد در مقابل دشمن خودش را معرفی کرد.
یک عده میگویند اينکار برای اتمام حجت به آنها بود، اما اتمام حجت جایی است که طرف مقابل جاهل باشد، تحلیل من اين است که حضرت میخواهد آنها را از این فاجعه نجات بدهد. اگر یک نفر هم از دشمن به سوي امام بیاید يا صحنه را ترک کند به همان اندازه حضرت موفق شده است همانطور که عدهای بعد از این خطابهها برگشتند! حضرت ميفرمايند «فانسبونی فانظروا من أنا ثم ارجعوا الي انفسکم وعابتوها فانظروا هل يحل لکم قتلي؟ الست ابن بنت نبيکم؟».
یعنی چه؟ آيا بعضی از آنها که نسبت فامیلی با ياران امام حسین(علیه السلام) داشتند، حسین بن علی را نمیشناختند؟ بله در شام درست است، آنجا بسياري از مردم حضرت را نميشناختند، ولی اینها که از کوفه به مقابله با امام حسین آمدند آيا ایشان را نمیشناختند؟ چرا حضرت چنين میگوید؟
حضرت میخواهد به یک نحوی آنها را از آلوده شدن دستشان به خون امام نجات دهد.
امام حسين(علیه السلام) نجات آنها از هلاکت را وظيفه شرعي خود ميدانست. لذا ميفرمايد به وجدانتان مراجعه کنید ببینید من چه کسی هستم؟ آيا وجدانتان اجازه میدهد که قتل من بر شما حلال باشد؟ آيا من فرزند پيغمبرتان نيستم؟ آيا حمزه و جعفر طيار عموي پدر من نيست؟ آيا از پیامبر نشنیدید که فرمود: «الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنة»؟
عجیبتر اینکه میگوید اگر حرف من را قبول ندارید از جابر بن عبدالله انصاری و ابا سعید خدری و سهل بن سعد ساعدي سؤال کنید.
حتی آن لحظهای که شمر روی سینه مبارک امام حسین مينشيند. حضرت میداند که او سرش را جدا خواهد کرد با اين حال ميگويد من را نکُش تا روز قیامت پیش جدّم تو را شفاعت کنم، سؤال این است که حضرت میخواهد خودش را نجات بدهد یا او را؟
به يقين حضرت میخواهد او را نجات بدهد چون برای حضرت مسأله شهادت روشن بود ولی میخواهد در آخرين لحظه عمر مبارکش هم قاتلش را از هلاکت نجات دهد.
اين جلوه از عاشورا پيام بزرگي است براي ما که تا توان داريم تلاش کنيم مردم را نجات دهيم. دنبال این باشیم بدها را خوب کنیم، خوبها خوب بمانند و خوبتر شوند. درصدد جذب جوانان در پاي منبرها باشيم که بحمدالله همينطور هست. نگويیم به ما چه ربطی دارد که مردم بخواهند به بهشت بروند يا نه؟ موسی به دین خود، عیسی به دین خود!! اين حرف با مکتب امام حسین سازگاری ندارد.
ما نسبت به هدايت مردم وظیفه داریم. این بحث ادلهی فقهی و قرآنی و روایی فراوان دارد.
متأسفانه امروز با این موضوعات در جامعه گرفتاریم، میگویند به کار مردم چکار دارید؟ هر کس میخواهد دین داشته باشد یا نداشته باشد. اين حرف یعنی چه؟ مگر دین شغل است که هر کسی بخواهد بقالی داشته باشد یا نه، به ما ربطی نداشته باشد؟
دین هویتی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تنظیم میکند، لذا هر انسانی نسبت به دین انسان دیگر مسئول است، «کلکم راع و کلکم مسئولٌ عن رعیته». آیا این رعایت و مراقبت، فقط نسبت به تخلف در مسائل مالی و اخلاقي و سياسي است؟ یا اینکه انسان در قبال برادر دينياش باید در درجهی اول مراقبت از اين کند که مبادا از مسیر دین خارج شده و در مسير ديگري قرار گيرد.
به هر حال ما بايد در هر سالی یک پیام جدید، یک مطلب و جلوهی جدیدی از عاشورا و کلمات امام حسین به دست آورده و به مردم عرضه نماييم.
خطبای قم بحمدالله واقعاً الگو و سرآمد هستند. هر چند ما خطبای گرانقدري را از دست دادیم؛ مرحوم آقای آل طه، آقای رسولی، مرحوم آقای صادقی، آقای یثربی و عزيزاني که این اواخر از دست ما رفتند، که هر کدامشان به اختلاف مراتب، رکني برای خطابه و منبر بودند و بعضیهایشان واقعاً در بین خطبای ایران نظیر نداشتند، اما بحمدالله در ميان موجودین هم افرادی با مراتب بالای علمی حضور دارند.
برخي آنها از مدرسین درس خارج هستند و برخي سطوح عالی حوزه را تدریس میکنند و برخي صاحب تأليفات ارزشمند هستند. اینها برای قم و برای حوزه علميه و کشور ما باعث افتخار است.
من به عنوان یک برادر کوچک عرض میکنم این ظرفیتها را قویتر کنید. اکنون اگر یک منبری با وجود این حوزهی با عظمت قم و این همه تنوعی که در درسها وجود دارد، با این همه امکانات مکتوب بخواهد به همان محفوظات گذشته خود اکتفا کند در درجهی اول به خودش جفا کرده است.
جامعه ما توقع دارد که در هر سال خطباء محترم مطالب محکمتر و قويتري ارائه دهند.
نوکري امام حسين(علیه السلام) همين است، بايد متوسل به خود امام شويم و از حضرت بخواهيم امسال از اين معدن بيانتهاي کربلا يک چيزي در اختيار ما بگذاريد تا براي محبان و شيعيان شما بيان کنيم.
نسبت به اين محبتی که در قلوب مؤمنین است و حرارتي که لا تبرد ابدا، هيچگاه سرد نميشود، شما خیلی دخالت دارید. شما ميتوانيد این محبت را عمیق و ریشهدار کنید و نگذارید در یک حد محدود باقی بماند.
شما اگر همين مطلب را به جامعه امروز منتقل کنید که امام حسین(علیه السلام) با آنکه همهی اصحاب و اهلبیتش کشته شدند ولی باز دنبال این بود که یک نفر از لشکر دشمن را نجات بدهد، تمام این تبلیغات عظیمی که مسیحیت به راه انداخته و چیزهایی را در دنیای امروز از طريق فضای مجازی پخش میکنند خنثي خواهد شد.
این حرکت امام حسین(ع) کجا، که ميداند کشته میشود، اما دنبال این است که دست یک نفر را بگیرد و از جهنم نجات بدهد و آن تبليغات مسيحيت کجا؟ کجا در مسیحیت چنین مرتبهای از توجه به دین و انسانیّت و محبت و عاطفه را داریم، در هیچ دینی وجود ندارد.
علی ایّ حال به اعتقاد من ظرفیت امروز خطبای قم بسیار ظرفیت خوبی است، باید از این ظرفیت بیشتر استفاده شود، باید خطبای جوانتر به محضر خطبای قدیمی بروند و از تجربيات آنها به خوبي استفاده کنند، و از آنها بپرسند این مطلبی که من ميگويم آیا با دین سازگاری دارد یا نه؟ اگر ندارد باید تذکر بدهد و تذکر بزرگترها را قبول کنند، نه اینکه فقط مجرد یک ادب باشد که بحمدالله آن ادب، هم در بين منبریها و هم مداحهاست، ولی این مسئله باید فراتر از ادب باشد. یعنی جوانترها و تازهکارها اگر چشمشان به یک جمعیت جوانِ افتاد، بايد بدانند خطر آسيب به اخلاصشان بیشتر است.
همان طوری که اخلاص به خطر ميافتد منبر هم در خطر قرار ميگيرد.
مگر ما اجازه داريم چیزی را که نمیدانيم در دین وجود دارد، براي مردم بر فراز منبر بيان کنيم؟
مگر در روایات نفرمودهاند: «من افتی الناس بغیر علمٍ لعنته ملائکة السماء و الارض»، اگر کسی بدون علم فتوايي بدهد، حتّي اگر فتوايش درست باشد ـ مثلا بگويد اين کار واجب است، از او بپرسيم به چه دليل واجب است؟ بگويد نميدانم ـ لعنت خدا و ملائکه آسمان و زمين شامل حال اين فرد ميشود.
مثل آن قاضی که بدون علم قضاوت کند، ولو قضاوتش به حق باشد باز داخل جهنم ميشود. من به بعضي از دوستان گفتم که بدون علم حرف نزنيم، اگر چيزي نميدانيم نگوييم چون منبر رسول خداست، منبری است که معصوم باید بر فراز آن بنشیند و حرف بزند، حالا دست مردم از معصوم کوتاه است و نوبت به ما رسیده، ولی باید حدودش را رعایت کنیم.
همچنين وجود مداحان ارزشمند در قم که باعث افتخار ما است خصوصاً آنکه مداحان قم حرمت خطبا را نگه ميدارند، توجّه به خطبا دارند و خود را موظف ميدانند حريم خطبا را حفظ کنند و مداحی را با سخنرانی مخلوط نمیکنند، یک بلیهای که امروز در بعضی از مداحها در بيرون از قم مشاهده ميکنيم اين است که مداحی را با تریبون سخنرانی اشتباه میگیرند. إن شاء الله توجّه خواهند نمود که نباید این کار بشود، بحمدالله در ميان مداحهای قم به برکت ارتباط عمیقی که با روحانیت و خطبا دارند این جهات حفظ شده است.
امیدوارم خداوند متعال این دو مجموعهی افتخارآمیز را هر چه بیشتر بر تقویت دستگاه امام حسین(ع) و بر تقویت دین مردم و حفظ کردنِ مردم در مسیر اهلبیت عصمت و طهارت(عليهم السلام)، موفقتر بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اهم مطالب:
1ـ محرم و صفر هر سال بر آنها که واقعاً دلشان در گرو محبّت امام حسين(علیه السلام) است و پيوند عميق با آن حضرت دارند پرتو جديدي از حقيقت نهضت ابا عبد الله(علیه السلام) متجلي ميشود.
2ـ یکی از اهداف و بلکه بالاتر از هدف، یکی از واجبات بر امام مسلمین، نجات انسانهاست.
3ـ اگر امام احکام را بيان فرمود اما مشاهده کرد مردم راه جهنم را میروند بايد به هر مقدار که میتواند جلوی جهنم رفتن افراد را بگیرد.
4ـ دین هویتی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تنظیم میکند، لذا هر انسانی نسبت به دین انسان دیگر مسئول است، «کلکم راع و کلکم مسئولٌ عن رعیته».
5ـ ما بايد در هر سالی یک پیام جدید، یک مطلب و جلوهی جدیدی از عاشورا و کلمات امام حسین به دست آورده و به مردم عرضه نماييم.
6ـ جامعه ما توقع دارد که در هر سال خطباء محترم مطالب محکمتر و قويتري ارائه دهند.
7ـ شما اگر همين مطلب را به جامعه امروز منتقل کنید که امام حسین(علیه السلام) با آنکه همهی اصحاب و اهلبیتش کشته شدند ولی باز دنبال این بود که یک نفر از لشکر دشمن را نجات بدهد، تمام این تبلیغات عظیمی که مسیحیت به راه انداخته و چیزهایی را در دنیای امروز از طريق فضای مجازی پخش میکنند خنثي خواهد شد.
8 ـ مداحان قم حرمت خطبا را نگه ميدارند، توجّه به خطبا دارند و خود را موظف ميدانند حريم خطبا را حفظ کنند و مداحی را با سخنرانی مخلوط نمیکنند.