حراست از انقلاب بر همگان، خصوصاً بر روحانيت واجب است
۲۱ بهمن ۱۳۹۶
۲۰:۰۳
۲,۸۷۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحيم
فردا مصادف با 22 بهمن، سي و نُهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي است. ما ضمن اينكه وظيفه داريم با حضور در راهپيمايي 22 بهمن وظيفهي شرعي، انساني، ايراني و انقلابي خود را انجام دهيم كه إن شاء الله موفق به انجامش هم خواهيم شد، به نظر ميرسد چند نکته را بايد مورد توجه قرار دهيم.
اولين نكته اين است كه حفظ اين نظام و انقلاب يكي از مهمترين واجبات براي همهي ايرانيها و مسلمانان است، چه شيعه و چه سني، حتي آنها هم كه در خارج از ايران هستند اگر به هر طريقي بتوانند اين نظام و انقلاب را تقويت كنند، روي موازين فقهي بر آنها هم واجب است.
منتهي براي روحانيت حراست از انقلاب و مراقبت از آسيب نرسيدن به آن، يك وجوب مؤكد دارد. حالا منشأ اين وجوب هم ميتواند امور مختلفي باشد.
ما توانستهايم به بركت اين انقلاب دين را به دنيا عرضه کرده و در جامعهي بشري، آن را به ميدان اجرا بياوريم. بحمدالله توانستهايم دين را در همهي ابعاد مورد توجه قرار داده و از آن انزوايي كه قبل از پيروزي انقلاب داشت بيرون آوريم.
امروز كسي نميتواند منكر اين مطلب شود كه آگاهيهاي ديني مردم به مراتب نسبت به قبل از انقلاب بيشتر شده است. مردم همانطور كه رشد سياسي زيادي پيدا كردهاند، اطلاعات علمي و آگاهيهاي دينيشان هم قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست و اين خودش شواهد و قرائن زيادي دارد.
وقتي دين به صحنه آيد نگهبانان و پاسداران دين، روحانيت هستند. لذا روحانيت نميتواند بگويد حالا ما وظيفهاي نداريم، بايد از اين امانتي كه امروز با خون هزاران شهيد و تلاش عالمان مجاهد به دست ما سپرده شده، تا دين امروز اين چنين به دنيا عرضه شود، با تلاش مضاعف مراقبت كنيم تا دين درست بيان شود و درست به ميدان آيد و خود ما قبل از همه عامل به آن باشيم.
شما ببينيد اين بُعد سياسي دين در مقابله با ظلم كه به ميدان آمده امروز در دنيا چه كرده است؟ اگر اين انقلاب نبود امروز ظلم ستمگران در دنيا چه ميكرد و چه غوغايي داشت؟ انقلاب اسلامي ظالمين را که در رأسشان آمريكا و اسرائيل است بعد هم اذناب آنها را زمينگير كرد، يعني كاملاً پيشرفت آنها را متوقف كرد، نه تنها متوقف، بلکه در درون خودشان هم آنها را ضعيف كرده است. حالا اگر يك چنين انقلابي نبود، اينها امروز بر همهي كشورهاي اسلامي و همهي بشريت حكومت داشتند. داعيهي جهاني بودن را از دهههاي گذشته دارند و الآن هم به فكر باطل خودشان آن را دنبال ميكنند.
واقعاً ما بايد قدر اين را بدانيم که از برکت انقلاب دين به ميدان آمده و در صحنهي جهاني مطرح شده است.
ببنيد گرايش به اسلام چقدر در دنيا زياد شده؟ در خود آمريكا و اروپا اينطوري كه الآن ميگويند در چند دههي ديگر دين اسلام رشد عجيبي خواهد داشت و اينها از اين مسئله وحشت كردهاند. لذا مسئله اسلام هراسي را به راه انداختهاند.
مجموعه روحانيت وظيفهاش نسبت به حراست انقلاب و حفظ دستاوردهاي آن روز به روز زيادتر ميشود.
اين نكته را به اين جهت عرض ميكنم كه در هفتهها يا ماههاي اخير اين زمزمه در رسانهها و بعضي از مجموعهها شنيده ميشود كه روحانيت بايد آرام آرام به حوزههاي علميه برگردند. افرادي كه اين حرف را ميزنند ولو خودشان هم توجه نداشته باشند، با اساس حکومت ديني مخالفت ميکنند.
ماهيت اين سخن که روحانيت به حوزهها برگردد و اداره امور کشور را به ديگران بسپارد يعني حكومت غير ديني. البته اينها ميگويند حكومت ديني باشد، ولي در امور اجرايي روحانيت دخالت نکند. اين يك تناقض است، مگر امكان دارد حكومت ديني باشد، اما روحانيت خودش را كنار بكشد؟! اين اصلاً معنا ندارد.
آنها که با توجّه و عامدانه اين حرف را مطرح کردهاند، باز براي اينكه مشت خودشان را خيلي باز نكنند ميگويند روحانيت نظارت كند.
من يك صحبتي را با جمعي در اين اواخر داشتم و گفتم اينكه ميگويند نظارت كند، ريشهاش بر ميگردد به همان حرف جدايي دين از سياست. لازمه جدايي دين از سياست هم يعني اسلام حكومت ندارد! حتي اگر معصوم(عليه السلام) هم باشد حق حكومت كردن ندارد، آنها بايد فقط نظارت كنند و هدايت و ارشاد.
آيا آنچه امام براي ما بهعنوان نظام مبتني بر ولايت فقيه به ارمغان آورد اين است؟!
اين خطر بسيار بزرگي است كه من احساس ميكنم كمكم ميخواهند مردم، جوانان و دانشجويان ما را به اين فكر متوجه كنند كه روحانيت بايد از صحنهي اجرا خودش را كنار بكشد. البته اين را فعلاً در يك قالب خيلي دلسوزانه به عنوان دلسوزي براي نظام، براي دين، براي حفظ شأن روحانيت مطرح ميكنند، اما باطن آن همين است كه عرض كردم.
روحانيت بايد خيلي قويتر از گذشته حضور داشته باشد، البته من نميگويم روحانيت عملكردش صد در صد درست بوده و هيچ اشكالي نداشته! نخير، اشكالات متوجه روحانيت بوده و هست و برخي از آنها هم صحيح است، مثل آنکه از بعضي تريبونها دين را درست براي مردم بيان نكرديم و به نسل امروز خود به خوبي منتقل نکرديم اين را ما قبول داريم، ولي بحث آنها در اين نيست كه فلان گوينده يا فلان روحاني كه فلان مسئوليت را داشته درست عمل كرده يا نه؟ بحث اصلي آنها اين است كه ميگويند دين نبايد در جامعه حكومت كند، همهي حرفها همين است. يعني همان اسلام منهاي روحانيتي كه قبل از انقلاب ميگفتند الآن هم همان حرف را به شکل جديد ميگويند.
در سال 89 كه رهبري معظم انقلاب(دام ظله العالي) به قم تشريف آورده بودند و جلسهاي با جامعه مدرسين داشتند، همانجا خدمتشان عرض كردم که ما حرفهايي را ميشنويم و حركتهايي را در بدنهي اجرايي کشور (سال 89) مشاهده ميکنيم كه دنبال روحانيت زدايي از انقلاب هستند، دنبال همان تِز اسلام منهاي روحانيت و انقلاب منهاي روحانيت و انقلاب منهاي ولايت فقيه هستند.
اما الآن ميبينم كه اين حرف را به حسب ظاهر خيلي منضبطتر، جذابتر و شايد هم به اعتقاد خودشان مستدلتر مطرح ميكنند. روحانيت بايد بيدار باشد. البته ما هم نميتوانيم فقط با شعار و تُندي و تحريك احساسات حرف خودمان را به كُرسي بنشانيم. ما هم بايد به استدلال و منطق، به دور از حُب و بغضهاي سياسي مسائل دين را مطرح كنيم، بايد بپذيريم در طول اين چهل سال برخي از روحانيون، دين را در قالب حب و بغضهاي جناحي مطرح كردهاند ولو مطلب درست هم بوده باشد، امّا مردم بايد از ما به عنوان دفاع از دين حرفها را بشنوند، حقشان هم همين است. از حقوقي كه مردم بر روحانيت دارند اين است كه ما در انتقال معارف ديني امين باشيم، به دور از نفسانيّات و دنياطلبي و حب و بغضهاي سياسي و جناحي.
علي أيّ حال ما در آستانه 22 بهمن هستيم، حراست از انقلاب بر همگان واجب است، خصوصاً بر روحانيت. روحانيت بايد هر چه دقيقتر با رفع اشكالات موجود در ميدان باشد، ببينيد فضاهاي مجازي راجع به روحانيت چه ميكنند؟ از طرق مختلف با تهديد، استهزاء، تهمت و شايعهسازي و اخبار کذب و وارونه تلاش ميکنند روحانيت را از چشم مردم بيندازند. پس وظيفه ما اين است كه محكمتر در ميدان باشيم.
نكته دوم، اينکه ما بايد در سالروز پيروزي انقلاب، مباني امام را بيشتر مورد توجه قرار دهيم، واقعاً هر چه زمان بيشتر ميگذرد در اين مورد خصوصاً دقت اهل نظر بايد بيشتر شود. بايد ما مباني امام را در عدم جدايي دين از سياست، در حضور خود روحانيت در صحنه، در مقابله با اسرائيل و استکبار جهاني هرچه محکمتر و مستدلتر براي نسل امروز كه امام را نديدهاند تبيين كنيم. به همين جهت در كلمات رهبري معظم انقلاب مشاهده ميکنيم نسبت به توجه به مباني امام بسيار تأكيد ميشود.
نكته سوم اين است كه واقعاً مسئولين قدر و ارزش مردم خوبمان را بدانند و بيشتر تلاش كنند تا مشکلات مردم برطرف شود.
رهبر معظم انقلاب فرمودند مردم تحمّل همهي مشکلات را دارند ولي نميتوانند فساد و تبعيض را تحمّل کنند.
يکي از آرزوهاي ما اين بود كه به بركت حكومت اسلامي، بيت المال مسلمين محفوظ ميماند. يكي از اشکالات در زمان طاغوت، اين بود که پهلوي، بيت المال مسلمين را چپاول و غارت ميكرد.
مرحوم آيت الله طبسي در مشهد به والد ما(رضوان الله تعالي عليه) ميگفت اسناد نشان ميدهد كه پولهاي ضريح مطهر امام هشتم(عليهم السلام) را كيسه كيسه جمع ميكردند و براي دربار ميفرستادند، اما بعد از پيروزي انقلاب، توليتي از سوي امام نصب گرديد که خود ايشان به والد ما ميگفت من حتي از حق التوليهي خودم يك ريال در زندگي شخصي استفاده نكردهام. با حق التوليهام كتابخانه ساختم، بيمارستان ساختم.
اين واقعاً از افتخارات انقلاب و از افتخارات روحانيت است، خود رهبري معظم انقلاب يا مسئولين درجهي يك اين نظام از نظر زندگي فرقي نكردهاند و بلكه بعضيها اموال زيادي هم داشتند که براي همين انقلاب صرف كردند، ولي متاسفانه در بخشي از مسئولين مياني، اين اختلاسها و فسادهاي اقتصادي مردم را ناراحت كرده، حق هم دارند ناراحت شوند.
بالأخره بايد تلاش شود جلوي فساد گرفته شود و واقعاً رفاه اقتصادي براي مردم فراهم شود.
يکي از مباني امام اين بود که براي مردم ارزش بسيار قائل بود. متأسفانه گاهي اوقات بعضي تربيونداران خلط در مسئله کرده و نقش مردم را ناديده ميگيرند. بعد از اسلام، همهي چيز اين انقلاب و اين نظام؛ مردم است.
امام عزيز ما در درجهي اول روي اسلاميّت تأكيد داشت، شايد يك سخنراني از امام پيدا نكنيم كه در آن مسئلهي اسلام و مسئلهي خدا نباشد و بعد به نقش مردم در حضور در صحنه و پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و توصيه به مسئولان در خدمترساني به مردم بهعنوان ولي نعمتتان انقلاب ميپرداخت.
اميدواريم همانطور كه خداوند به اين كشور لطف و عنايت كرد تا اين انقلاب محقق شد، دست دشمنان را از آسيب رساندن به انقلاب، كشور، اسلام و تشيع كوتاه بفرمايد.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته