امام خمينی(ره) از مصادیق بارز صدیقین است/میراث امام، اندیشه حكومت اسلامی در زمان غیبت است
۱۰ خرداد ۱۳۹۷
۱۳:۳۴
۱,۸۰۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
بسم الله الرحمن الرحیم
روز دوشنبه 14 خرداد مصادف با سالروز رحلت رهبر عظیمالشأن انقلاب، امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) است.
امام(رضوان الله علیه) دارای یك شخصیت جامع بود، یعنی ما در جامعیت كمتر میتوانیم نظیری برای ایشان پیدا كنیم، ما علمای جامع الاطراف، جامع معقول و منقول داشتهایم اما جامعیت آنها در همین حد بوده که بر فقه و تفسیر و عرفان و علوم دیگر آگاهی داشتند و حتی متون این علوم را تدریس كردند ولی در قله هر كدام از این علوم قرار نداشتند.بله جزء ممتازین بودند ولی در قله نبودند، امّا امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) چنان شخصیتی بود که بر قلّه علم اصول و فقه و تفسیر و عرفان و سیاست قرار گرفته بود.
متأسفانه الآن كه حدود 30 سال از رحلت آن مرد بزرگ میگذرد هنوز هم شخصیت علمی ایشان به نظر من حتی برای خود حوزههای علمیه روشن نشده چه رسد به دیگران.
توصیه من این است که از بركات علمی این مرد بهرهمند شوید و ای كاش روزی بیاید که ابتكارات امام در اصول، فقه، تفسیر و عرفان جمعآوری و در اختیار اندیشمندان قرار گیرد. اهل عرفان و متخصصین این فن میگویند ایشان مطالب بسیار ناب و بِكری در این فن دارد.
در تفسیر همین مقدار بس كه یك وقتی در یكی از كتابهای امام، آداب الصلاة یا اسرار الصلاة، راجع به یك آیهای از آیات قرآن نكات بسیار بدیعی كه در هیچ یك از تفاسیر نیست بیان کرده و میفرماید راجع به این آیه اینقدر مطلب در ذهن من هست كه اگر بخواهم همهی آنها را بنویسم خودش یک كتاب میشود، این خیلی عجیب است، این حرف یعنی امام آدمی نبود كه فقط سر سفرهی دیگران بنشیند و تلاشش بر این باشد كه حرفهای دیگران را بفهمد و نقل كند. خدا نفسی به او داده بود كه این نفس در همه ابعاد فقه و اصول و تفسیر و عرفان جوشان بود. در علم اخلاق و تربیت کتاب چهل حدیث ایشان بدون هیچ مبالغهای نظیر ندارد. انسان هر مقدار این کتاب را بخواند کم است.
هنگام خواندن این آیات از سوره مباركه مریم «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِبْراهیمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّیقًا نَبِیا»، تا به حضرت موسی میرسد «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ مُوسى إِنَّهُ كانَ مُخْلَصًا وَ كانَ رَسُولاً نَبِیا»، «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِدْریسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّیقًا نَبِیا»، این نکته به ذهنم آمد و واقعاً بین خود و خدا تأمل كردم بدون توجّه به آن عُلقه و علاقهی ذاتی و تعصبی كه نسبت به امام راحل دارم كه آیا امام را از مصادیق صدیقین میتوانیم به شمار آوریم یا نه؟
دیدم انصافاً امام(ره) از مصادیق بارز صدیقین است. در تفاسیر دو معنا برای صدیق ذکر شده، یك معنا مبالغهی در تصدیق است و معنای دوم مبالغه در صدق است. مبالغه در تصدیق یعنی كثیر التصدیق فی أمور الدین. صدیق یعنی کسی که در امور دین تصدیق و باورش زیاد باشد. امام به آنچه كه خدای تبارك و تعالی فرموده است باور داشت.
راجع به حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم كه میگوییم كانت صدیقه یعنی دین باور بود. امام هم این روحیه را داشت و این از خصوصیات وجودی امام بود که اسلام را به تمام آنچه كه در اسلام هست و مكتب اهلبیت را به تمام آنچه كه در مكتب اهلبیت هست از واجبات، مستحبات، مكروهات، اخلاقیات، سیاسات، كاملاً تصدیق میکرد.
معنای دوم که مبالغه در صدق است یعنی كسی كه خیلی راست میگوید. مرحوم علامه طباطبایی این معنا را ترجیح میدهند ولی به نظر میرسد كه معنای اول یعنی مبالغه در تصدیق اولی باشد.
اگر خدای تبارك و تعالی به پیامبر میفرماید «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِبْراهیمَ» ما از همین جمله نتیجه میگیریم باید یاد امام عزیز که اسلام و مکتب اهلبیت(علیهم السلام) را در این قرن احیاء کرد همیشه زنده نگه داشته شود.
همچنین ایشان از مصادیق مخلَص بود نه مخلِص. مخلِص یعنی كسی كه عملش را خالصانه برای خدا انجام میدهد، امّا مخلَص یعنی من اخلَصه الله لنفسه، من اختاره الله لنفسه كسی كه خدا او را برای خودش قرار داده است. امام از مصادیق مخلَصین بود که خدا در این برههی از تاریخ برای دفاع از دین خودش اختیار كرد و او را موفق كرد كه یك چنین حركت عظیمی را انجام بدهد.
نكته بعد پاسداشت از میراث امام است؛ ما میراث امام را باید زنده نگه داریم، میراث امام اندیشهی حكومت اسلامی در زمان غیبت است.
یكی از توطئههایی كه در یكی دو سال گذشته در حوزه و بیرون حوزه شروع شده زیر سؤال بردن اندیشهی ولایت فقیه و حكومت اسلامی در زمان غیبت است كه بزرگترین میراث امام بود، امام از درون دین این مسئله را كه فقیه در زمان غیبت در صورت وجود شرایط و همراهی مردم باید تشكیل حکومت بدهد را مطرح و عملی نمود. این میراث بزرگترین خدمتی است كه امام به اسلام و این كشور و مردم كرد.
صدها نظریهی بزرگان عرفان و فلسفه مثل حركت جوهری ملاصدرا با آنکه موجی را در تاریخ فلسفه ایجاد كرده است به پای اهمیت این نظریه نمیرسد. لذا این یك امری نیست كه با سطحینگری بگوییم امام حكومتی را تشكیل داد، حال ما بتوانیم آن را نگه داریم یا نداریم. مسئولیت حوزههای علمیه این است که پایههای علمی حکومت اسلامی را روز به روز محكمتر كنند. نگذاریم پایه های علمیاش دست نااهلان بیفتد كه متأسفانه برخی افرادی که اهلیت ندارند امروز در این مسائل اظهار نظر میكنند.
نسبت به این حكومت اسلامی به عنوان یك امانت بزرگ الهی نگاه كنیم نه به عنوان یك قدرت سیاسی، هرچند قدرت سیاسی هم هست. امروز به بركت این انقلاب، به بركت همین حكومت، شیعه در دنیا اقتدار پیدا كرده است.
آن كسی كه عراق و سوریه را از حلقوم داعش بیرون كشید اقتدار ایران و ولایت فقیه بود. البته نقش بزرگ مرجعیت و حشد الشعبی و مردم عراق هم غیر قابل انکار است. ولی همهی دنیا به خوبی میدانند اگر ایران نبود امروز داعش بر سوریه و عراق مسلط بود. داعش نهاد نامشروعی به مراتب اخبث از خود اسرائیل بود. به نظر من اگر داعش بر عراق و سوریه مسلط میشد برای آمریکا و صهیونیزم جهانی دیگر اسرائیل موضوعیت نداشت چون وجود داعش بیشتر به نفع آمریكا بود و از این طریق بهتر میتوانست كشورهای اسلامی را از بین ببرد.
باید از این یادگار ارزشمند امام یعنی حكومت اسلامی در زمان غیبت و ولایت فقیه، كبرویاً و صغرویاً امانتداری كنیم.
امانتداری به چیست؟ امانتداری به این است كه اگر در جایی دیدیم یك مسئولی برخلاف اسلام حركت میكند فریاد بزنیم، در جایی كه مسئولی مراعات حال مردم را نمیكند فریاد بزنیم، در تمام سخنرانیهای امام دو محور اساسی وجود دارد: اسلام و مردم. چرا امروز بعضی از مسئولین طوری عمل میكنند كه جوانان ما نسبت به امام و انقلاب ناامید شوند؟ من كاری به این مسئولی و آن مسئول و این دولت و آن دولت ندارم ولی متأسفانه هستند افرادی كه دلسوز حكومت اسلامی نیستند.
هستند افرادی که برای قدرت طلبی و برای قدرت آوردن جناح خودشان هر گونه سنگ اندازی میكنند. این چه كاری است و با كدام منطق درست است؟ ما یك امانتی به نام انقلاب اسلامی داریم كه خون هزاران شهید پای آن ریخته شده و همه ما نسبت به قطره قطرهی خون این شهدای والا مقام روز قیامت مسئولیم! فكر نكنیم اگر یك روزی خدای ناكرده كه آن روز را ان شاء الله هیچ كس نخواهد دید، لطمهای به این نظام و انقلاب وارد شود کسی میتواند بگوید مدتی یك حكومتی آمد و تمام شد و حالا حكومت دیگری خواهد آمد. خیر همه ما در برابر این نعمت بزرگ الهی مسئولیم.
لذا عرضم این است كه خوب پاسداشت این نعمت و امانت را داشته باشیم در جایی كه باید حمایت كنیم حمایت كنیم. البته حمایت بی چون و چرا یك طلبه بسیار سخیف است، حمایت یک طلبه باید براساس مبانی دینی باشد نه طرفداری از این جناح یا آن جناح، این فرد و گروه یا آن فرد و گروه دیگر.
اگر طلبهای را به خیابان بکشانند و بگویند برای این جناح فریاد بزن این بزرگترین ضربه را به اسلام و انقلاب وارد میکند. طلبه باید برای دین به خیابان بیاید، برای دین بالای منبر برود، برای دین درس بگوید و برای دین از انقلاب دفاع كند، ما همین وظیفه را داریم، امام عظیم الشأن ما این را به ما یاد داده که برای حفاظت از دین باید از همهی شئون حكومت، از رهبری و مسئولین حمایت كنیم. حال اگر خود را از دین تفكیك كنیم بگوئیم از این حمایت میكنیم و از آن نمیكنیم، به این ضربه میزنیم به آن نمیزنیم، اینجا منافع ما هست و آنجا نیست، اینها همهاش گناه كبیره و خیانت در حفظ این امانت بزرگ الهی است.
خلاصه آنکه باید امام را بشناسیم، میراث امام را بشناسیم، راه حفظ این انقلاب را بشناسیم، نگذاریم مردم ناامید شوند، یكی از راههای ناامید كردن مردم این است كه بگوییم حكومت اسلامی نتوانست كاری برای مردم بکند. خب مگر این حكومت چه اشكالی داشته؟ مگر انقلاب اسلامی غیر از قرآن و روایات و عدالت و برقراری حکومت خدا حرف دیگری دارد؟ اگر مسئولین و مجریان آن نتوانستند كار كنند، اشكال از افرادی بوده که كار دستشان بوده نه حكومت.
این حکومت باید ان شاء الله به صورت خیلی قوی بماند، آن هم با این همه دشمنی كه در بیرون از كشور هست. با نگاهی به فراز و فرودهای تاریخ 40 ساله این انقلاب نمیتوان انكار کرد که دست عنایت خدا بر سر این كشور و انقلاب بوده است. اگر كسی بخواهد این را انكار كند خیلی بی انصافی است. این لطف و عنایت پروردگار یك امر واقعی است و ما باید این قابلیت را داشته باشیم تا این عنایت انشاء الله مستمر باقی بماند و افزونتر از سابق باشد.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اهم مطالب:
۱ـ امام خمینی رضوان الله تعالی علیه چنان شخصیتی بود که بر قلّه علم اصول و فقه و تفسیر و عرفان و سیاست قرار گرفته بود.۲ـ ای كاش روزی بیاید که ابتكارات امام در اصول، فقه، تفسیر و عرفان جمعآوری و در اختیار اندیشمندان قرار گیرد.
۳ـ از خصوصیات وجودی امام بود که اسلام را به تمام آنچه كه در اسلام هست و مكتب اهلبیت را به تمام آنچه كه در مكتب اهلبیت هست از واجبات، مستحبات، مكروهات، اخلاقیات، سیاسات، كاملاً تصدیق میکرد.
4ـ امام از مصادیق مخلَصین بود که خدا در این برههی از تاریخ برای دفاع از دین خودش اختیار كرد و او را موفق كرد كه یك چنین حركت عظیمی را انجام بدهد.
5ـ ما میراث امام را باید زنده نگه داریم، میراث امام اندیشهی حكومت اسلامی در زمان غیبت است.
6ـ امام از درون دین این مسئله را كه فقیه در زمان غیبت در صورت وجود شرایط و همراهی مردم باید تشكیل حکومت بدهد را مطرح و عملی نمود.
7ـ مسئولیت حوزههای علمیه این است که پایههای علمی حکومت اسلامی را روز به روز محكمتر كنند.
8 ـ امروز به بركت این انقلاب، به بركت همین حكومت، شیعه در دنیا اقتدار پیدا كرده است.
9ـ همهی دنیا به خوبی میدانند اگر ایران نبود امروز داعش بر سوریه و عراق مسلط بود.
10ـ در تمام سخنرانیهای امام دو محور اساسی وجود دارد: اسلام و مردم.
11ـ چرا امروز بعضی از مسئولین طوری عمل میكنند كه جوانان ما نسبت به امام و انقلاب ناامید شوند؟
12ـ ما یك امانتی به نام انقلاب اسلامی داریم كه خون هزاران شهید پای آن ریخته شده و همه ما نسبت به قطره قطرهی خون این شهدای والا مقام روز قیامت مسئولیم!
13ـ حمایت یک طلبه باید براساس مبانی دینی باشد نه طرفداری از این جناح یا آن جناح، این فرد و گروه یا آن فرد و گروه دیگر.
14ـ طلبه باید برای دین به خیابان بیاید، برای دین بالای منبر برود، برای دین درس بگوید و برای دین از انقلاب دفاع كند.
15ـ یكی از توطئههایی كه در یكی دو سال گذشته در حوزه و بیرون حوزه شروع شده زیر سؤال بردن اندیشهی ولایت فقیه و حكومت اسلامی در زمان غیبت است كه بزرگترین میراث امام بود.
16ـ یكی از راههای ناامید كردن مردم این است كه بگوئیم حكومت اسلامی نتوانست كاری برای مردم بکند. خب مگر این حكومت چه اشكالی داشته؟ اگر مسئولین و مجریان آن نتوانستند كار كنند، اشكال از افرادی بوده که كار دستشان بوده نه حكومت.