دور شدن از امامت، دور شدن از عقل و عقلانیت است و با امامت می‌‌توان تمام آنچه بشر به آن نیاز دارد را یافت و حل کرد

از حضور شما برادران و خواهران، و اساتيد محترم و مسئولين اين اردو كه در قم، پايتخت بزرگ شيعه و اسلام در زمان معاصر، برگزار مي‌‌شود تشكر مي‌‌كنم.

با ابتکار جناب آقاي سبزواري بيش از 20 سال است كه اين اردو براي برادران و خواهراني كه در غرب زندگي مي‌‌كنند تشكيل مي‌‌شود و اينها را به كشور اسلامي ايران مي‌‌آورند و با علما و با حوزه علميه مشهد مقدس و قم مقدس ارتباط برقرار مي‌‌كنند.

اميدوارم بعد از اتمام اين اردو به كشور خودتان که برمي‌‌گرديد، مصداق آيه‌‌ي شريفه «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون» و از عملكنندگان به اين دستور خدا باشيد و در اين مدت كوتاه مطالب اصلي و كليدي دين و مكتب تشيع و امامت را آموخته تا ان شاء الله وقتي به کشور خود برميگرديد آنها را به ديگران هم منتقل كنيد.

در اين فرصت کوتاه اشاره‌‌اي مي‌‌كنم به آيات هفتم و هشتم سوره شريفه‌‌ي تغابن؛ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم «زَعَمَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللهِ يَسير» اساس فكر و مشكله‌‌ي اصلي و علت اصرار كفار بر كفرشان چيست؟

خداي تبارك و تعالي مي‌‌فرمايد مشکل اساسي کفّار اين است که اعتقاد به آخرت ندارند و مي‌‌گويند بعد از اين دنيا، دنياي ديگري وجود ندارد و ما مجدداً براي حساب و كتاب مبعوث نمي‌‌شويم. خدا در اين آيه به پيامبر مي‌‌فرمايد، به آنان بگو حتماً شما قيامت داريد و مبعوث خواهيد شد و تمام آنچه كه انجام دادهايد را در قيامت خواهيد ديد.

در آيه بعد مي‌‌فرمايد «فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذي أَنْزَلْنا وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير»؛ مي‌‌فرمايد به خدا و رسول خدا و به نوري كه نازل كرده‌‌ايم ايمان آورديد. آن نوري كه خدا نازل كرده ظاهري دارد که آن ظاهر همين قرآني است كه در اختيار ماست و يك باطني دارد که آن ائمهي معصومين(عليهم السلام) است.

توضيح مطلب آنکه در اين عالم يك قانون حاکم است مبني بر اينکه هر چيزي ظاهر و باطني دارد، انسان يك ظاهري دارد و يك باطن. خودِ اين عالم يك ظاهري دارد و يك باطن، اعمالي كه ما انجام مي‌‌دهيم يك ظاهري دارد و يك باطن. در روايات هم آمده كه هر ظاهري يك باطني دارد. باطن قرآن چيست؟ ظاهر قرآن همين خطوط مکتوب است كه انسان مي‌‌بيند اما باطن قرآن چيست؟ پيامبر اکرم(ص)فرمودند باطن قرآن ائمه معصومين(عليهم السلام) هستند.

ادعاي ما شيعيان اين است كه انسان چراغي در كنار قرآن دارد و آن نور امامت است بنابراين بايد هر چه بيشتر خودمان را به حقيقت امامت نزديك كنيم، فرق نمي‌‌كند طلبه يا غير طلبه، زن يا مرد. حقيقت امامت تنها راه نجات و سعادت خوشبختي انسان است، اگر بخواهيم دنيا و آخرت خوبي داشته باشيم، تنها راهش اين است كه بدانيم اميرالمؤمنين(عليه السلام) و فرزندان طاهرينش در ابعاد مختلف زندگي چه دستوراتي به ما داده‌‌اند.

در قرآن کريم خدا به پيامبر مي‌‌فرمايد اي رسول ما، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين»؛ اگر امامت اميرالمؤمنين را به مردم نگوئي، گويا هيچ كاري نکرده و رسالت خدا را انجام نداده‌‌اي، اين بهترين دليل بر اين گروه از روايات ما است. اهل سنت از ما مي‌‌پرسند چرا نماز و حج و روزه‌‌ي بدون ولايت مورد قبول نيست؟

اين سؤالي است که معمولاً برادران اهلسنت از ما شيعيان که معتقديم نماز، روزه، حج، جهاد و عبادات کساني که ولايت ائمه را نداشته باشند قبول نيست. دليل آن افزون بر روايات همين آيه قرآن است «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» به پيامبر مي‌‌فرمايد اگر امامت را نگوئي گويا نماز را نگفتي، روزه را نگفتي، حج را نگفتي، هيچي نگفتي. پس معلوم مي‌‌شود امامت اساس دين و اساس اسلام است.

همچنين از اين روايت «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»، سؤال كنيد ؟ چرا اگر يك كسي نماز بخواند، روزه بگيرد، حج برود، جهاد کند و به بيچاره ها كمك نمايد ولي امام زمان خود، آن حجت بين خدا و خلق را نشناسد، چنانچه بميرد به موت جاهلي مرده است. موت جاهلي يعني موت قبل از اسلام، يعني موت غير مسلمان. چرا اين چنين است؟ معلوم مي‌‌شود كه اساس اين دين و همه‌‌ي اين دين را بايد در محور امامت قرار دهيم.

استعمارگران در ميان اهل سنت يك گروهي را بيرون از دايره‌‌ي اهل سنت به نام وهابيت درست کردند و به نام اهل سنت رشد دادند و اين وهابيت ادامه پيدا كرد تا سر از طالبان و بعد القاعده و بعد از آن داعش درآورد، داعش به اسم اسلام به اسم امت پيامبر چه جنايتهايي را که انجام نداد! هيچ سؤال كرديم كه چرا اينها اين چنين شدند؟

براي اينكه اينها از حقيقت امامت دور بودند، اگر بشريت در زمان ما بر محور امامت باشد به خودش اجازه نمي‌‌دهد كمترين ظلم را حتي به غير مسلمان كند. اگر ما معتقد به امامت باشيم، پيرو امام زمان و ائمهي طاهرين باشيم، مکتب اين بزرگواران مکتبي مبتني بر عقل و منطق است. لذا دور شدن از امامت دور شدن از عقل و عقلانيت است، عقلانيتي كه بشر معاصر شديداً به آن نياز دارد.

تمام نيازهاي بشر را مي‌‌توانيم با امامت حل كنيم، اگر اين اعتقاد خود را قويتر كنيم ما در همه مسائل اعم از اقتصادي، اخلاقي، اجتماعي، خانوادگي، سياسي، نظامي و...، از ائمه اطهار(عليهم السلام) دستورالعمل داريم. شما بين آنچه كه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند و آنچه اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرموده يك تناقض پيدا نمي‌‌كنيد، بيش از 50 هزار روايت از اهلبيت(عليهم السلام) نقل شده است در اين تعداد روايت هيچ تناقضي نيست. نمي‌‌شود گفت آنچه كه اميرالمؤمنين(ع) فرموده با آنچه امام صادق(ع) فرموده تناقض دارد! اينها نور واحد هستند و ما بايد اينها را بيشتر بشناسيم.

نسبت به امامت بايد بيشتر توجه شود. در احاديث سفارش شده كه مردم آخر الزمان اين دعا را بخوانند مخصوصاً بعد از نمازها سر به مهر بگذاريد و اين دعا را بخوانيد:

اين قسمت آخر براي ما مهمتر است؛ «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»، اگر ما حجّت خودمان را نشناسيم راه را اشتباه مي‌‌رويم، اگر در زمان ما كسي نسبت به امام زمان(عليه السلام) توجه نداشته باشد راه را اشتباه مي‌‌رود.