استغفار؛ علاوه بر باز شدن باب رحمت الهي و رفع مشکلات، باعث کثرت معرفت به خدا میشود
۰۷ خرداد ۱۳۹۸
۱۹:۴۵
۶,۸۳۴
خلاصه خبر :
در مراسم احياء شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ـ تکیه حاج سیدحسن قم
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و
السلام و الصلاة علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابی القاسم محمد و علی
آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است و در میان شبهاي قدر مشهورترين و قویترین شب است. هم از روایات و هم از اعمال و قرائن زیاد استفاده میشود آن شب اميدي که در روایات از آن تعبیر به «لیله مرجوّه» شده و اولیاء خدا یک سال انتظار آمدن آن را براي احياء و شبزندهداري میکشیدند همين شب است. خدا را شکر گزار هستيم که امسال هم حیات يافتيم تا به حسب ظاهر وارد اين شب عزيز شويم لذا باید خیلی توجه کنیم که فکر ما متمرکز بر ارتباط با خدای تبارک و تعالی باشد.
امشب باید ذهن خود را از دنیا و مال و مقام و هوا و هوس و... کاملاً خالی کنیم. ما باشیم و خدا و آنچه که هدف از خلقت ما است و ببینیم چقدر این مسیر را امشب میتوانیم طی کنیم. یکی از اموري که در ماه مبارک رمضان بسيار سفارش شده مسئله استغفار است. امیرالمؤمنین عليه السلام فرمود «علیکم فی شهر رمضان بکثرة الاستغفار»، تا میتوانید در ماه رمضان استغفار کنید.
از روایات استفاده میشود که استغفار باید برنامه زندگی يک مؤمن باشد، ما در زیر آسمان انساني را بالاتر از پیامبر اکرم(ص) نداریم. آن حضرت بر حسب نقل شده روزی 70 بار ذکر استغفار را میخواندند. و يا جلسهای نبود که پیامبر با عدهای بنشینند و در پایان جلسه لااقل 25 بار ذکر استغفار را نگویند.
استغفار چیست؟ چرا اینقدر اهمیت دارد؟
تلقی عام از استغفار که تلقیِ خیلی سادهاي است اين است که ميگويند گناه کردهایم حال که ماه رمضان و شب قدر است استغفار کنیم تا خدا ما را ببخشد، استغفار را راهی برای عفو خدا از گناهانمان قرار میدهیم.
البته این هم در روایات آمده که خداوند به گناهکاران فرصت بازگشت ميدهد و تا هفت ساعت اجازه نمیدهد گناه انسان را در نامه اعمالش بنویسند بعد از هفت ساعت اگر استغفار نکرد مینویسند، پس در اینکه انسان با استغفار گناهان خودش را پاک میکند بحثی نیست ولی آیا حقیقت استغفار همین است؟ به آیات اول سوره مبارکه هود توجّه کنيم که قرآن راجع به استغفار چه میگوید؟
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ»؛ قرآن کتاب است که آياتش از جانب خداوند حکيم و آگاه، با حکمت استوار و تفصيل داده شده است و هدف از آن اين است که اولاً «أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللهَ إِنَّني لَكُمْ مِنْهُ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ» فقط خدا را عبادت کنيد، غیر از خدا موجود دیگری قابلیت پرستش ندارد، آنکه لایق عبادت است فقط خداست برای اینکه علم مطلق است، قدرت مطلق و حیات مطلق است، ضعف در او وجود ندارد، هر چه کمال و جمال و جلال است انسان در خدا میبیند، پس فقط او را باید عبادت کنیم هدف و غرض دوم اين است «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»؛ استغفار و طلب مغفرت از پروردگار خود کنيد و به سوي او باز گرديد تا شما را از متاع نيکو بهرهمند سازد. برداشت روي اين قسمت از آيه است. توجّه شود که اين برداشت درست است يا نه؟
خدا میفرماید ما قرآن را براي دو هدف مهم بر شما فرو فرستادیم 1) فقط خدا را عبادت کنید 2) استغفار کنید، مراد از أن استغفروا ربکم، در اين آيه مبارکه یعنی چه؟ اینجا بحث گناه مطرح نیست، بحث این نبوده که بشر گناه کرده و خدا میگوید حال استغفار کنید، پس بايد ديد بین نزول قرآن و استغفار بشر چه ارتباطی وجود دارد؟ خدا میفرماید حال که من با شما صحبت ميکنم با کلام من شما باید عظمت من و ضعف و ناتواني و بیچارگی خودتان را بفهمید، اگر انسان قرآنی شود آیات قرآن را که میخواند یکی از آثارش اين است که پس از تلاوت قرآن در وجودش عظمت خدا را احساس ميکند همانطور که وقتی پیش یک بزرگی میرویم؛ نظير امام راحل عظيم الشأن که هرگاه همراه والدمان خدمت ايشان ميرسيديم، به قدري عظمت امام انسان را مبهوت خود میکرد که قابل وصف نيست. با آنکه عظمت اين بزرگان اصلاً قابل تشبیه با پروردگار نیست، کسی که قرآن میخواند اگر بعد از قرآن ديد از عظمت خدا چيزي در درونش اضافه نشده این قرائت قرآن برایش کارایی چنداني ندارد.
البته عبادت هست همانطور که نگاه به قرآن يا حفظ قرآن يا خواندن قرآن ولو آیاتش را انسان نفهمد عبادت است، ولی خدا میخواهد ما وقتی در محضر قرآن قرار گرفته و یک آیهای را میخوانیم عظمت خدا در انسان تجلی پیدا کند، بفهميم چه خدایی داریم، چه عبارات و چه کلمات حکيمانهاي را بيان فرموده و درک کنيم همه چیز در دست قدرت اوست، به خوبی به این نتیجه برسد که میرسد هیچ قدرتی غیر از خدا نیست و حتّي حرکات چشم انسان مورد نظر خداست و ميداند کدام نگاه و کدام انديشهاي آلوده و کدام سالم است «يَعْلَمُ خائِنَةَ اْلأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ»؛ پس اي بشر جایی را خالي از حضور خدا پیدا نمیکنی پس چرا میخواهی دروغ بگويی يا حق مردم را ضایع کنی و آبروی کسی را ببری، چکار میخواهی کنی؟
یک جا پیدا کن خدا نباشد آنگاه این غلطها را مرتکب شو. نمیشود و نیست. قرآن عظمت خدا را در انسان زیاد میکند، وقتی هم عظمت خدا در انسان زیاد شود انسان خود را عاجز و ضعيف يافته و بیاختیار میگوید «أستغفر الله ربی و أتوب إلیه»، خدایا ما تو را نشناختیم و نمیتوانیم تو را بشناسیم، خدایا حق تو را ادا نمیکنیم و نمیتوانیم تو را درست عبادت کنیم، نمیتوانیم حق معرفت تو را داشته باشیم، باید چکار کنیم؟ هیچ کاری از دست ما بر نمیآید جز آنکه بگوييم خدایا من را ببخش، من ضعیفم، عاجز و ناتوان و جاهل و بیچارهام، این میشود استغفار.
ببینید فاصله این استغفار با استغفار از گناه چقدر زیاد است؟ در استغفار از گناه که شرایطش هم در روایات آمده انسان نعوذ بالله گناهی میکند و خدا به او هم مهلت توبه میدهد. عجیب است در روایات وارد شده که انسان مؤمن ممکن است 20 سال از زمان گناهش بگذرد ولی خدا بعد 20 سال آن را یادش میآورد تا استغفار کند، البته نباید بگذاریم چنين شود انسان مؤمن کسی است که به محض آنکه شيطان سراغ او آيد و دورش طواف کند تا او را به زمين بزند به ياد خدا ميافتد «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا»؛ ولی خدا منّتی بر مؤمن گذاشته که بعد از 20 سال گناهش را به یادش ميآورد تا استغفار و توبه کند برخلاف افراد کافر که از همان ساعت ارتکاب گناه آن را فراموش ميکند و چه بسا هيچ وقت يادش نيايد.
در استغفار از گناه انسان آلودگی باطنی که در درونش بهوجود آمده را پاک کرده و از بین ميبرد، اما در استغفار پس از خواندن قرآن و درک عظمت پروردگار، انسان از عجز و ناتواني خود در مقابل پروردگار استغفار ميکند از اين رو وقتی قرائت قرآنتان تمام میشود، ببینید چقدر عظمت خدا در وجود شما بیشتر شده است؟
انسان هر چه بيشتر عظمت خدا را بفهمد استغفارش بیشترمیشود. پیغمبر خدا چرا روزی 70 بار استغفار میکرد، مگر آن حضرت گناه میکرد؟ خیر او معصوم از گناه بود اما عظمت خدا را بيشتر از همه عالم درک میکرده، خودش را درمحضر خدا میدید در مقابل آن عظمت و اینکه حقّ آن عظمت را تمام بشر و حتي همهی انبیاء اگر جمع شوند نمیتوانند ادا کنند چه راهی وجود دارد؟ خدا فرموده آن را استغفار است.
استغفار از گناه یک آثاری دارد، که در آیات قرآن ذکر شده مثلاً نسبت به قوم عاد که مزارع و باغهای زیادی داشتند و خداوند هم جسمهاي تنومند و قدهاي بلند و رشيد به آنان داده بود، آخرالعمر که بتپرست شدند خدا بر آنها هفت سال قحطی فرستاد و همه مزارعشان خشک شد، بعد حضرت هود فرمود «يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمين»؛ از این گناه خودتان استغفار کنید، اگر استغفار کنید باران بر شما زیاد میبارد و قوّت شما زیاد شده و نیرومند میشوید.
همينجا بايد به نکتهای در مورد ارتباط گناهان بشر با بلاهاي طبيعي مثل سيل و زلزله و... توجّه نمود. در یکی دو سال گذشته که بحث زلزلهها و سیلها، پيش آمده متأسفانه گاهی اوقات از رسانه عمومی ما هم بعضیها نتوانستند اين را درست تحلیل کنند! در روایات ما هست که گناه عامل بلا و مرض است. عامل این است که خداوند باب رحمت خودش را بر بشر ببندد، ولی به اصطلاح ما طلبهها اين گناه عنوان مقتضی را دارد، نه عل تامّه. متأسفانه وقتی کسی در تلویزیون میگوید چون اینقدر گناه کردید این زلزلهها آمد بلافاصله عدهاي خواهند گفت پس چرا براي این همه اهل کفر که شبانهروز گناه میکنند زلزله نیامد؟! چرا بايد دیگران در قسمت دیگری از ایران گناه کنند امّا در جای دیگری زلزلهاش بیاید؟! جواب و حرف صحيح اين است که گناه قابلیت این را دارد که عذاب الهی را نازل کند و لذا نسبت به قوم هود هفت سال بلای الهی نازل شد، گناه علت تامه نیست، از اينرو خدا نسبت به اقوامی ولو گناه هم کنند عذاب نازل نميکند و میگوید بگذار در دنیا گناهشان را بکنند، امّا حظّ و بهرهای از آخرت نميبرند. پس این نکته هم روشن ميشود که استغفار زمینه فراهم میکند تا خدا عنایاتش را زیاد کند «یرسل السماء علیکم مدرارا».
فردي خدمت امام مجتبی(عليه السلام) از مشکلات زندگیاش گلايه کرد. گاهی افرادي سؤال میکنند که در زندگی مشکل داریم چکار کنیم؟ جوابش را امام مجتبی(عليه السلام) داده، فرمود برو استغفار کن. در همان مجلس فرد دیگری آمد گفت من فقیرم حضرت فرمود برو استغفار کن. شخص سوم آمد گفت من بچه میخواهم سالها از زندگیام گذشته و فرزندي ندارم، حضرت فرمود برو استغفار کن. یک کسی آنجا نشسته بود به امام مجتبی(عليه السلام) عرض کرد چی شد؟ چرا هر کسی آمد مسئلهای را گفت شما فرمودید برو استغفار کن؟ فرمود من این جواب را از آیه مربوط به حضرت نوح ميگويم که به قومش فرمود «يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً».
بنابراين استغفار از گناه یک آثاری دارد، باب رحمت خدا را باز میکند و مشکلات برطرف میشود، البته تا آن مقداری که مصلحت باشد استغفاری که که انسان قطع نظر از گناه فقط در مقابل عظمت خدا ميکند چه آثاری دارد؟ اين استغفار معرفت خدا را زیاد میکند، موجب میشود چشم دل و گوش دل انسان باز شود، دست انسان میشود دست خدا، چشم انسان میشود چشم خدا، زبان انسان میشود زبان خدا و چنين فردي در دوراهیهای مهم بین حق و باطل، حق را تشخیص میدهد «المُؤمِنُ یَنظُرُ بِنُورِ اللهِ» به همین معناست.
بنابراین ما در اين شب که شب استغفار است اولاً قصد کنيم در سال آینده اهل استغفار باشیم و آن را در ماه رمضان و لیله قدر خلاصه نکنيم. در همین بازار قم افرادی از اولیاء الهی دائم الاستغفار بودند، چرا در اين مسائل از آنها به ما چیزی به ارث نرسیده؟ قرآن میفرماید متقین کسانی هستند که «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون» در سحرگاهان استغفار میکنند، اگر حال نماز شب هم نداری از رختخواب هم لازم نیست بیرون بیائی، در همان حال دو تا استغفار که میتوانی بکنی، همين خیلی ارزش دارد، ما امشب استغفار را جزء برنامهی زندگی خود قرار بدهیم، اگر پیامبر ما روزی هفتاد بار استغفار میکرد ما هم لااقل همین 70 بار را استغفار کنیم، ما شبها و سحرها قبل از نماز صبح چند بار استغفر الله ربی و اتوب إلیه بگوئیم، این استغفار ابواب رحمت و معرفت را به روی انسان باز میکند.
از عنایات خدا بر انسان در لیله قدر اين است که ملائکه از آسمانها نازل میشوند. اين فرشتگان چند وظیفه دارند، یکی اينکه حاجات دنيوي و اخروي ما را یادداشت کنند.
وظیفه دوم این است که برای بندگان درحال مناجات با خدا، شبزندهداران و کساني که قرآن بر سر میگیرند، آنها هم شروع به استغفار میکنند، ملائکه چون موجودات معصومی هستند استغفار آنها مورد قبول خدای تبارک و تعالی قرار میگیرد.
واقعاً انسان وقتی قرآن میخواند میفهمد عالم چه خبر است؟ معناي این آیات چيست؟ «الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا»؛ ملائکهاي که حامل عرش خدا يعني تمام تدبیر عالم بر دوش آنهاست. همچنين ملائکهای که دور عرش خدا هستند، این دو گروه مهم از ملائکه اولاً با حمد پروردگار او را تسبیح میکنند، خدا به تسبیح بشر نیاز ندارد، ملائکه تعدادشان صدها هزار برابر انسانهاست، لذا اگر بشر هم خدا را عبادت نکند موجوداتی هستند که خدا را تسبیح و عبادت کنند. حال چقدر خدا به بشر لطف دارد و منّت بر بشر دارد که یکی از وظایف ملائکه حامل عرش را استغفار براي آدمهای مؤمن قرار داده است. نه فقط در شب قدر که خصوصیت خودش را دارد بلکه آنها دائماً براي مؤمنين استغفار میکنند.
حضرت موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) به خدا عرض کرد «إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ»؛ خدایا میخواهم به تو نزدیک شوم. خدا فرمود: «قُرْبِي لِمَنْ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»، موسي اگر میخواهی به من نزدیک شوی شب قدر بیدار باش و نخواب. امشب سعی کنید تا سحر به هیچ وجهی نخوابید، نگذارید خواب بر شما غلبه پیدا کند.
موسی عرض کرد «اِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ»؛ خدایا من دنبال رحمت تو هستم، فرمود: «رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ». رحمت من براي کساني است که در شب قدر بر مستمندان رحم کنند. فرمود «إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ»؛ خدایا جواز عبور از صراط در روز قیامت را ميخواهم فرمود: «لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ در شب قدر صدقه بدهيد. عرض کرد «أُرِيدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ»؛ نجات از آتش جهنم را میخواهم. فرمود کسی که میخواهد از آتش جهنم نجات پیدا کند «لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» در شب قدر استغفار کند.
پس مراقب باشیم تا میتوانیم استغفار کنیم و زبان خود را تا سحر مشغول به استغفار الهی قرار دهیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته