مراقب باشیم دست‌های آلوده سیاسی از راه مباحث علمی دریچه‌های اختلاف را میان علمای فرقه‌ها باز نکند

۱۰ آذر ۱۳۹۸

۱۶:۱۳

۲,۱۱۸

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار ائمه جمعه و جماعات اهل سنت استان گلستان و مازندران
آخرین رویداد ها


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
 و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین

خدمت روحانیون بزرگوار، ائمه محترم جمعه و مدرسین حوزه‌های علمیه برادران اهل‌سنت شمال کشور خوش آمد عرض می‌کنم امیدوارم این سفر نتایج خیلی خوبی از نظر علمی و فکری به دنبال داشته باشد و سفر به قم بسیار پربار برای شما باشد ان شاء الله.

از نماینده معظم مقام معظم رهبری حضرت آیت الله نورمفیدی هم که واقعاً در طول این مدت بعد از انقلاب با تدبیر و با اعتقاد هم‌فکر مجموعه علمای اهل‌سنت بودند و بر همان روشی که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومين(عليهم السلام) توصیه کرده‌اند و مورد تأکید امام راحل عظیم الشأن و رهبری معظم بوده است این وحدت مثال زدنی و بسیار ریشه‌دار را بین شیعیان و اهل سنت منطقه ایجاد کرده‌اند تشکر می‌کنم.

حسب فرمایش آقایان چند نکته خدمت شما عرض می‌کنم:

اولین نکته این است که بالأخره با برپایی انقلاب یک تحول قهری در حوزه‌های علمیه به وجود آمده است. اینطور نیست که بگوییم این یک امر اختیاری است و ما می‌توانیم این تحول را در حوزه‌ها ایجاد کرده یا می‌توانیم بر همان روال حوزه‌های صد سال و پانصد سال پیش حرکت کنیم. وجه این مطلب روشن است چرا که امروز دنیا یک نگاه دیگری به اسلام پیدا کرده است. البته تمام علت آن هم فقط انقلاب نیست.

بالأخره بر حسب اعتقاد ما به «الاسلام یعلو و لا یُعلی علیه»، اسلام آن دینی است که در آخرالزمان دین حاکم بر روی کره زمین است و این مورد اتفاق مذاهب مختلف مسلمین است به حسب آیه شریفه: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»، و این یک وعده‌ی الهی است. اراده الهی بر حاکمیت اسلام در آخر الزمان است.

افزون بر روایات شیعه در روایات اهل‌سنّت هم علی الظاهر باید باشد که در همان زمان حدوث اسلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند از عمر دنیا بسیار کم باقی مانده یعنی آخرالزمان از همان زمان بعثت پیامبر آغاز شده اینطور نیست که بگوییم بعد از 1400 سال الآن بخواهد آغاز شود.

ما معتقدیم بر حسب این اراده الهی دین اسلام دینی است که بر روی زمین حاکم می‌شود البته ادعا نمی‌کنیم که همه بشر مسلمان می‌شوند، بعضی بر همان لجاجتی که دارند بر یهودیت و نصرانیت خود باقی می‌مانند ولی دین حاکم و غالب دین اسلام می‌شود.

امروز مراکز علمی پژوهشی دنیا و مذاهب مختلفی که در دنیا وجود دارد به اسلام یک نگاه دیگری می‌کنند، نسبت به آشنایی با مبانی این دین خیلی کار می‌کنند. در مراکز مطالعاتی اسرائیلی، کاملاً روی کلمه به کلمه متون اسلامی اعم از متون شیعی و اهل‌سنت دقت می‌کنند. خب این وضعیت چه اقتضایی می‌کند؟ اقتضا می‌کند که حوزه‌های علمیه مسلمین نگاهشان دیگر نگاه قدیمی نباشد. امروز یک روحانی مسلمان باید ضرورت‌های جامعه بشری را درک کند، عالمان بزرگ مذهبی سؤالات روز بشر خصوصاً آنچه را که برای نسل جوان مطرح می‌شود در بین خود مورد بحث قرار دهند. البته حالا یک مقدار شبهات را دشمن ایجاد می‌کند برای اینکه مسلمین را در بن‌بست قرار بدهند مثلاً آیه‌ای از آیات قرآن را از جهت ادبی یا علمی مورد اشکال قرار می‌دهند. این شیطنت‌هایی است که در کارشان بوده و هست، و روز به روز هم زیادتر می‌شود.

ولی در کنار این القاء شبهات پرسش‌هایی هست که برای بشر پیدا شده است، این را چه کسانی باید پاسخ بدهند؟ مثلاً مسئله تلقیح مصنوعی که ما بحث آن را پانزده سال پیش مطرح کرده و چاپ هم شده است. مرد و زنی که از راه طبیعی نمی‌توانند اولاد پیدا کنند آن زمان که من احصا کردم طب امروز حدود 15 راه برای این امر از نظر علمی درست کرده بود. یکی از فضلا که همین اواخر کتابی در این موضوع نوشته می‌گوید در این 15 سال ده‌ها راه جدید دیگر هم پیدا کرده‌اند.

این مسائل خواه ناخواه فقه را توسعه می‌دهد، یعنی فقیه باید در این مسائل حضور پیدا کرده آن ادله و ضوابط اجتهادی و استنباطی را به میدان بیاورد، در همین بحث تلقیح مصنوعی برخی از آیات قرآن به نحو جدید وارد فقه شد و علما قبلاً آن آیات را مورد استدلال قرار نمی‌دادند.

نتیجه این است که ما باید فقه، اصول، تفسیر و حدیث را خیلی قوی‌تر و متقن‌تر از گذشته بخوانیم و اینهارا بر مسائل روز تطبیق بدهیم، این تطبیق کار آسانی نیست. نمی‌شود گفت ما یک بار گفته‌ایم تلقیح مصنوعی حرام است پس تا آخر حرام است، آن زمان یک نوعش مطرح بوده، اما الآن انواع دیگری مطرح شده که باید مورد بحث قرار گیرد. یک وقتی علما می‌گویند بخاطر لوازم و مقارناتی که دارد حرام است مثلاً مستلزم تماس دست اجنبی به اجنبیه است اما حالا راههایی درست کرده‌اند که انتقال نطفه فقط با دستگاه است و هیچ‌گونه تماس اجنبی با اجنبیه در آن وجود ندارد، البته من خودم در آن بحث‌ها تحقیقاً به این نتیجه رسیدم که تنها شکل حلال تلقیح مصنوعی انتقال نطفه زوج در رحم زوجه است ولی صور دیگر همه حرام است.

اکنون در دنیا و خود ایران این عمل تلقیح انجام می‌شود، اگر واقعاً بسیاری از این موارد درست نیست علما باید آن را با دانشمندان و مسئولین به بحث بگذارند. پس نکته اول عرض بنده تحول در حوزه‌های علمیه است، یکی از جهت پاسخ‌گویی به شبهات جدیدی که دشمن القا می‌کند، دوم از جهت نیازهای فراوانی که به شکل طبیعی به وجود می‌آید. ما قبلاً چیزی به نام کامپیوتر و اینترنت و رسانه نداشتیم  اما الآن رسانه داریم که شامل روزنامه و صدا و سیما و ماهواره و شبکه‌های اجتماعی می‌شود و هرچه که عنوان رسانه بر خود دارد.

در همین مرکز فقهی سوالاتی که مربوط به فقه رسانه و هنر هست جمع‌آوری شده، فقط سؤالات فقهی نه سؤالات مربوط به بُعد روانی و اجتماعی آن. این سؤالات فقهی حدود یک کتاب 200 صفحه‌ای شده، که پاسخ هر سؤالی ممکن است چند صفحه بشود. بنابراین باید شیوه درس خواندن و نوع نگاه به درس‌ها در حوزه‌های علمیه قوی‌تر شود. ما بالأخره سر سفره گذشتگان نشستیم و هر سرمایه‌ای که داریم از آنهاست، همه اینها سر جای خودش محفوظ. ولی باید از این سرمایه به یک شیوه بسیار دقیق‌تر برای نسل امروز استفاده کنیم.

ما اگر امروز شبهات راجع به اسلام را نتوانیم درست جواب دهیم نسل جوان از روحانیت جدا خواهد شد و به مراتب از زمان طاغوت وضع بدتر خواهد شد، نه در ایران، بلکه در همه جا. در غرب هم جوان‌ها از کلیسا آرام آرام جدا شدند چون کلیسا نتوانست آنها را اقناء کند. دین را به نحوی بیان کردند که با عقل و خواسته‌های طبیعی بشر و اغراض عقلایی منافات پیدا کرده بود. در حالیکه دین نباید اینطور باشد. یک دین الهی مثل اسلام کاملاً بر پایه عقل و فطرت استوار است. بشر باید روز به روز گرایش به دین پیدا کند، ما هم اگر نتوانیم در این زمینه قوی عمل کنیم یک چنین نتیجه‌ی غیر صحیحی بر آن مترتب خواهد شد.

نکته دوم اینکه امروز دشمن به این نتیجه رسیده که برای از بین بردن اسلام باید روحانیت و حوزه‌های علمیه، اعم از شیعه و سنی را از بین ببرد، تا حالا هم ترفندهای فراوانی به‌کار برده است. امروز تاکتیک دشمن به نظر من در حوزه‌های علمیه عوض شده، شعله‌ور کردن اختلاف در بحث امامت و اینکه شیعه حق می‌گوید یا اهل‌سنّت یک نقشه کهنه شده است. جواب این بحث داده شده است آنها امروز در متون علمی ما کار کرده و موزیانه القاء می‌کنند آیا اسلام اصلاً حکومت دارد یا نه؟ تلاش می‌کنند، شبیه نزاع بین معتزله و اشاعره ایجاد کنند. در قدیم الایام دست‌های سیاسی در کار بود که بیایند بحث‌هایی را مطرح کنند که قرآن حادث است یا قدیم؟ خدا که متکلم است کلامش حادث است یا قدیم؟ آن بحث‌های فراوان بین معتزله و اشاعره که در کتاب‌های اعتقادی وجود دارد، امروز هم به نظر می‌رسد از همین راه وارد می‌شوند و با نفوذ در نزد یک عالم شیعی یا سنی گاهی مطالبی حتی در حد انکار ضروریات دین مطرح می‌کنند.

باید خیلی توجه داشته باشیم، در مورد میراثی که از گذشتگان و بزرگان ‌به ما رسیده نسبت به مواردی که دقیق و صحیح است ملتزم باشیم. مراقب باشیم که دست‌های آلوده سیاسی نیاید از راه همین مباحث علمی بخواهد دریچه‌های نزاع و اختلاف را میان علمای فرقه‌ها باز کند. امروز دشمن دنبال این هست و اتفاقاً شواهد زیادی هم در بحث‌های فقهی، تفسیری و اعتقادی دارد.

شاهد هستیم که از مسئله تکفیر که سیاست کهنه شده اینهاست هنوز هم استفاده می‌کنند و مسلمانان را به جان هم می‌اندازند.

مطلب سوم اینکه این انقلاب و حکومت اسلامی یک امانت الهی است و ما باید هر چه بیشتر در تحکیم مبانی این نظام کوشش کنیم. ما نمی‌گوییم در این نظام اشکالی وجود ندارد، مسئولی اشتباه نمی‌کند حتی ممکن است خدای ناکرده عمداً ‌کارهای غیر صحیحی انجام شود، اما اصل این نظام، نظامی اسلامی متعلق به همه مسلمین است و ما باید آن را حفظ کنیم. هیچ وقت کسی فکر نکند اگر خدای ناکرده به این نظام اسلامی ضربه‌ای وارد شود فقط شیعه ضربه می‌خورد، نه. این نظام بر اساس قرآن کریم، بر اساس سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و بر اساس سنت ائمه معصومین(علیهم السلام) بنا نهاده شده است.

اساس نظام در کتاب و سنت است، امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) می‌فرمود جامعیت اسلام به این است که حکومت داشته باشد. نداشتن حکومت برای اسلام نقص است، پیامبر در مدینه حکومت کرد بعد از پیامبر هم افرادی آمدند حکومت کردند که همه به نام اسلام بوده است. کسی نمی‌تواند ادعا کند که این حکومت‌ها نبود یا به نام اسلام نبود، همه به نام اسلام بود. هرچند در طول تاریخ افرادی بر این منصب نشستند بدون داشتن ملاکات شرعی اما ما در آن بحث نداریم، حرف ما این است که اسلام حکومت دارد. برهان عقلی که امام خمینی بر این امر ذکر می‌کردند این بود احکامی که ما در اسلام داریم چه در عبادات و چه در معاملات خصوصاً در جزائیات بدون حکومت معنا ندارد. آیا این همه احکام حدود و دیات و قصاص را بدون حکومت می‌شود انجام داد؟ خیر.

لذا باید این نعمت نظام جمهوری اسلامی را قدر بدانیم و مراقبت کنیم که آن را به خوبی حفظ کنیم و هر چه می‌توانیم از جهت علمی و فکری این نظام را تقویت کنیم تا ان شاء الله به سمتی برویم که واقعاً احکام اسلام پیاده شود، ما هیچ هدفی غیر از این نداریم، هدف فقط پیاده شدن احکام اسلام است.


برچسب ها :

شيعه سني اسلام فاضل لنكرانی ائمه جمعه و جماعات اهل سنت استان گلستان و مازندران ديدار ائمه جمعه و جماعات اهل سنت استان گلستان و مازندران وحدت شيعه و سنی