رسالت همه انبیاء مقدمه است برای حکومت جهانی حضرت بقية الله(عج)
۱۸ دی ۱۳۹۸
۱۷:۵۷
۲,۲۵۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
«جامعه مهدوی غایت رسالت انبیاء»
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت سروران و محققین در موضوع بسیار مهم مهدویت خوشآمد میگویم. خصوصاً از برادر بزرگوار حضرت آقای پورسیدآقایی که با مراتب علمی بسیار خوبی که بحمدالله دارند با اخلاص و جدیت این امر را دنبال میکنند و با برگزاری این همایشهای سالیانه منشأ خدمات و برکات فراوانی در این موضوع بر حوزه علمیه قم و جامعه شیعه شدهاند.
موضوعی که برای همایش امسال انتخاب فرمودید بسیار مهم است، یافتن طرح جامعی که انبیاء الهی و ائمه طاهرین(علیهم السلام) ترسیم کرده بودند برای اینکه آرام آرام جامعه بشری منجر به جامعه مهدوی شود. آنچه متوجه ذهن من شده این است که از بدو خلقت که خدای تبارک و تعالی حضرت آدم(علی نبینا و آله علیهم السلام) را خلق کرد این هدف و این سرانجام مدّنظرش بوده است.
دو آیه از قرآن سنگ بنای مهدویت است.
یکی همین آیه «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الارض یرثها عبادی الصالحون» است که محل بحث زیادی دارد اینکه خدا میفرماید ما بعد از ذکر این را در زبور نوشتیم ولو اینکه ذکر را به تورات تطبیق میکنند ولی بعید نیست مراد همه کتابهای آسمانی یا همه دستورات آسمانی باشد نه فقط خصوص تورات، یعنی آنچه که خدای تبارک و تعالی از ابتداء به همه پیامبرانش گوشزد فرموده قضیه مهدویت است تا بدانند این رسالتی که بر عهده حضرت آدم، نوح، ابراهیم و ... گذارده شده و تبلیغی که انجام میدهند گرچه به حسب ظاهر در یک زمان و مکان محدودی است، اما همه اینها مقدمه است برای حکومت حضرت بقیة الله(عج) و این خود موضوع خیلی مهمی است.
یعنی یک وقت ما میگوئیم انبیاء گذشته وعده دادهاند که در آخر الزمان حجتی از ناحیه خدای تبارک و تعالی حکومتی تشکیل میدهد این یک وعده است، اما یک وقت میگوییم رسالت هر پیامبری یک نحوه مقدمیّت برای حکومت آن حضرت داشته به طوری که اگر یکی از اینها نبود در یک جزئی از این مقدمات خلل به وجود میآمد و فاقد یک جزء از مقدمات میشد، بر این اساس رسالت همه انبیاء از آدم تا خاتم مقدّمه است برای حکومت جهانی حضرت بقیة الله(عج).
به نظر من بین این دو عنوان مقدمیت و بیان وعده فرق است؛ حرکت براساس وعده یک نوع است و حرکت با دید مقدمیّت نوع دیگر. باز مسئله ریشهدارتر از این است، باید از جهت تفسیری بحث بشود و این احتمال هم بعید نیست که من بعد الذکر یعنی بعد از آنچه که در هر ذکری آمده، (هر ذکری از کتب آسمانی، نه خصوص تورات). در زبور هم نوشتهایم که بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد. «أن الارض یرثها عبادی الصالحون».
دوم آیه شریفه «نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا» است. این اراده خداوند در چه زمانی بوده؟ حین نزول قرآن یا حین رسالت پیامبر؟ یا این اراده از قبل اسلام بوده، قبل از حضرت عیسی و موسی از آن حینی که خدا خواست برای بشر پیامبر بفرستد این اراده بوده و هست و تا زمان ظهور حضرت استمرار خواهد داشت. پس سابقه تاریخی و ریشه رسالت انبیاء و امامت ائمه اطهار(علیهم السلام) بر میگردد به این اراده ازلیه خدای تبارک و تعالی که بر اساس این اراده، رسالت انبیاء مقدمیت پیدا کرده برای این مراد.
حال اگر کسی بگوید این فقط یک ادعاست چه ارتباطی بین رسالت حضرت آدم و حکومت حضرت حجت(عج) وجود دارد؟ ما که ادعای مقدمیت میکنیم باید برای این مقدمیت دلیل باوریم. در خصوص عنوان وعده دلیلش روشن است میگوییم در تورات و انجیل آمده هرچند در خصوصیات و جزئیات بین مذاهب و ادیان اختلاف هست اما اصل این وعده مشترک آمده است. اما در مورد مقدمیت اگر دلیل مقدمیت بیان نشود ارتباط رسالت انبیاء گذشته با حکومت حضرت حجت(عج) شکل نمیگیرد.
ثمره این دو قول در همین ظاهر میشود که در بحث وعده ارتباط بین اینها لازم نیست پیامبری وعده میدهد که در آخر الزمان یک چنین قضیهای واقع میشود ولی بین شریعت و رسالت من، و آن حکومت جهانی حضرت ارتباطی نیست. اما بر مبنای قول مقدمیت، رسالت هر پیامبری از مقدمات وجودیه حکومت حضرت حجت میشود، مثل طهارت برای نماز. اگر از مقدمات وجودیه شد ارتباط وجود دارد، اگر ارتباط هست باید یک طرح جامع و یک فکر منسجمی هم بین حضرت آدم که شیخ الانبیاست تا خاتم الانبیاء باشد. باید یک طرح مشترک منسجم و یک تصویر جامع و دقیق از آن حکومت آخر الزمان بین اولین و آخرین پیامبر و حتی بین ائمه معصومین علیهم السلام وجود داشته باشد.
اراده خدا خود دلیل بر این مقدمیت و ارتباط میشود و دلیل بر این است که این حرف مجرد ادعا و شعار نیست. دلیلش آیات شریفه «کتبنا فی الزبور من بعد الذکر» و «نریدُ أن نمن علی الذین استضعفوا» است که دلالت بر این مدعا دارند.
حال مسئله اصلی این است چطور ما این شاخصهای مشترک بین همه ادیان را که ارکان حکومت حضرت حجت (عج) در آخر الزمان است استخراج کنیم. اگر ما این روایات پراکنده و مختلفی که از هر امامی و از خود پیامبر (ص) نقل شده جمع کنیم و در قالب آن طرح کلی قرار دهیم یک معنای عمیقتر، دقیقتر و روشنی را ارائه میدهد. مثل مسئله توحیدی بودن جامعه که یکی از شاخصهای بسیار مهم و مشترک بین همه انبیاء الهی است.
آیا حضرت حجت میخواهد قیام کند برای اینکه فقط ظلم را از بین ببرد؟ هر چند فرمودهاند حضرت قیام میکند و زمین را پس از آنکه ظلم و جور فرا گرفته پر از عدل و داد میکند «یملاّ الله الارض قسطا ً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»، ولی این یک بخش و گوشهای از قیام حضرت است اما آن حرکت اصلی حضرت موحد ساختن جامعه بشری است که برمیگردد به همان اراده خدا. خدا چرا انسان را خلق کرد؟ برای اینکه پی به توحید ببرد و موحد بشود.
«ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون أی لیعرفون» و من «لیوحّدون» را هم اضافه میکنم، یعنی مرتبه بالای معرفت که توحید است در هیچ زمانی غیر از زمان ظهور شکل نمیگیرد، حتی اگر صدها حکومت اسلامی تشکیل شود که الحمدلله ما متنعم به این نعمت بزرگ هستیم و از این جهت باید خدا را روزی هزاران بار شکر کنیم اما وقتی معصوم در رأس حکومت نباشد آن غایة القصوایی که خدای تبارک و تعالی از خلقت بشر و از ارسال رسل اراده فرموده که بشر موحد واقعی بشود شکل نمیگیرد. بله در نهایت یک جمع بسیار محدود آن هم در یک مرتبه خیلی ناقص و نازل شکل میگیرد.
موضوع توحیدی کردن جامعه فراتر از مسئله عدالت است. الآن مسئله عدالت را پررنگتر از مسئله توحید کردهایم، بله عدالت در قرآن و روایات مطرح است، در مسئله حکومت حضرت هم خیلی مطرح است اما قبل از مسئله عدالت و فوق آن، موحد ساختن افراد مهم است که این خود موضوع و زیر بنای کسب فضائلی مثل عدالت و سایر اخلاق و فضائل الهی میشود. بنابراین لازم است روی این مسئله خیلی کار شود.
نکته دوم اینکه روایاتی در مورد حضرت هست که باید خیلی خوب منقح بشود مثلاً درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) این روایت میفرماید: «نحن حجج الله علی خلقه و فاطمة حجةٌ علینا»، این حجت بودن فاطمه بر ائمه یعنی چه؟ این «حجةٌ علینا» یعنی فاطمه حجت بر امام زمان(علیه السلام) هم هست.
روایت دیگر از خود حضرت حجت (عج) هست که فرمودند من اسوه برای مردم هستم و مادرم فاطمه اسوه من است.
من به سهم ناچیز خودم به عنوان یک طلبه در حوزه تشکر میکنم از این اهتمام و این فکر بلند و افکار بدیعی که هر سال مطرح میکنید و تحولی در پژوهشها ایجاد میکنید و این موضوعات بسیار مهم را جلو میبرید که بسیار ارزشمند است امیدوارم عنایات آن حضرت بیش از گذشته شامل حال شما باشد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته