تضعیف مرجعیت، ملازم با تضعیف انقلاب است
۰۸ آبان ۱۴۰۰
۱۰:۴۴
۱,۲۶۷
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از شروع بحث دو نکته را باید عرض کنم.
نکته اول امروز بیست و سوم ربیع الاول و مصادف با ورود حضرت معصومه(سلام الله علیها) به شهر قم است که بعد از تشریف فرمائیشان به قم و 17 روز اقامت، وفات یافتند.
این برکاتی که امروز در قم وجود دارد، این حوزه بسیار بزرگ و بینظیر عالم تشیع و این درس و بحثها و تحقیقات همه از عنایات این بیبی است و ما طلاب و حوزویان مدیون این وجود شریف هستیم.
قم عنوان حرم اهلبیت(علیهم السلام) را دارد و عجیب اینست که این عنوان حتی برای دیگر عتبات مقدسه هم ذکر نشده، بر طبق آن حدیث شریف که میفرماید مکه حرم خدا و مدینه حرم پیامبر است، تا میرسد به اینکه برای ما اهلبیت حرمی هست و آن قم است، قم حرم همه اهلبیت(علیهم السلام) است و این عنوان از مختصات قم است و جای دیگری این عنوان را ندارد.
ما خدا را شکر میکنیم که در این حرم با لطف و عنایت خدای تبارک و تعالی موفق به آشنا شدن و آموختن احکام واردهی از طرف صاحبان این حرم هستیم، این برای ما بسیار جای افتخار دارد، از این جهت باید روز ورود حضرت به قم را گرامی بداریم و توجه بیشتر به صاحب این قبر شریف داشته باشیم و روز به روز ارتباط معنوی خود را با این حرم کریمه اهلبیت(علیهم السلام) و این قبر مطهر بیشتر کنیم.
نکته دوم درباره اهانتی است که این روزها در بعضی از سایتها به یکی از مراجع بسیار بزرگ عالم تشیع وارد شده که شما کم و بیش در جریان هستید.
ما نمیگوئیم کسی حق انتقاد ندارد، خود رهبری معظم انقلاب فرمود به خود من هم میتوانید انتقاد کنید و این یک حقی است برای مردم که اگر مطلبی را ولو از یک مرجع تقلید یا از رهبری دیدند و اشکال یا انتقاد داشتند بتوانند آن را بیان کنند. اما متأسفانه آنچه که در این نوشتار واقع شده نقد نیست، بلکه اهانت است، آن هم نه اهانت به یک مرجع مسلم تقلید، بلکه اهانت به نهاد مرجعیت و اهانت به همه مراجع شده است.
برای ما بسیار سخت و دردآور است که در نظام جمهوری اسلامی که به برکت نهاد مرجعیت به وجود آمده است چنین اهانتی صورت میگیرد. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه اگر توانست موفق به رهبری این انقلاب و به وجود آوردن این انقلاب بشود برای این بود که مرجع تقلید مردم بود، وقتی میفرمود امری واجب است و دستوری میداد مثل دستور امام زمان(ع) به او نگاه میکردند، یک چنین حقیقتی در قاموس شیعه وجود دارد.
وقتی یک مرجع تقلید و مجتهد جامعالشرایط مطلبی را بیان میکند باب انتقاد بسته نیست اما اهانت به او جایز نیست.
در آن روایت معروف امام(ع) میفرماید: اگر کسی با اینها که حجج ائمه معصومین(علیهم السلام) در زمان غیبت هستند مخالفت کند با ائمه مخالفت کرده است. یک مصداق مهم مخالفت اهانت است. چگونه این افراد به خودشان اجازه اهانت به یک مرجع دینی را میدهند؟
تاسیس و استمرار بقاء این نظام به وجود این مراجع بزرگوار است و تاریخ هم به خوبی به این مطلب شهادت میدهد، دشمن دنبال تضعیف شیعه است، دنبال تضعیف مرجعیت است، این آقایان که خود مدعی دشمنشناسی هستند، چرا در زمین دشمن بازی میکنند؟ و همان کاری را که دشمن میخواهد از زبانشان خارج میکنند، چرا اهانت؟ اینکه گفته شود سخن این مرجع را دیگران به او تلقین کردهاند و حتی تعبیر بسیار سخیف تقلید سیاسی را به کار بردند، آیا نقد است یا اهانت؟ هر وقت خواستند اهانتی کنند میگویند اینها خودشان این حرفها را نمیزنند اطرافیانشان برای آنها مهندسی میکنند. در زمان مرحوم والد ما رضوان الله تعالی علیه همین قلم به دستهای این چنینی که امروز هم متأسفانه بعضی از رسانهها در اختیارشان هست همین حرفها را میزدند، در حالی که این خلاف واقع است ما خودمان از نزدیک دیدهایم.
در سالهای آخر حیات امام خمینی(رضوان الله علیه) نیز برای توجیه مخالفت با ایشان، از یک چنین حربهای استفاده میکردند، اینها باورشان نیست به اینکه یک کسی مثل امام، رهبری یا مراجع، مؤید به تأییدات الهیه هستند، با وجود پیری و سن بالا گاهی برای پاسخ به استفتاءات، مطالعه اخبار و بررسی امور مردم از یک جوان بیشتر وقت میگذارند. اصلاً مراجع بیشترین ارتباط را با مردم و طوایف و اقوام مختلف شهرها و استانها دارند.
گاهی یک مسئول اقتصادی کشور پیش پدر ما میآمد، مرحوم والد ما میفرمود مثلاً سیبزمینی را چرا گران کردید یا چرا گران شده؟ آن مسئول میگفت من اطلاع دقیق ندارم، ما از ایشان میپرسیدیم از کجا مطلع شدید؟ میفرمودند دیروز یک گروه از کشاورزهای فلان استان که برای ملاقات آمده بودند این حرف را زدند. مراجع با مردم ارتباط دارند، چرا به بهانهی حرفی که مورد پسندتان نیست تهمت میزنید و اهانت میکنید. اولاً شما که مدعی پیروی از رهبری هستید، آیا رهبر معظم انقلاب میپسندد که یک کسی دهان خودش را باز کند و به بهانه حرفی که یک مرجع مسلم تقلید در ملاقات با یک مسئولی زده، شروع به اهانت کند؟ این که من میگویم اهانت، چون من کلمه کلمه این مطالب را دقیق دیدم، عرض کردم تعبیر میکند که اینها تقلید سیاسی میکنند.
اولاً گاهی میگویند چرا در هشت سال گذشته حرفی نمیزدید؟ من عرض کنم مراجع ما در تمامی دولتها هر وقت اشکال و مطلبی بوده یا شفاهاً یا با نامه یا در ملاقاتها صریحاً میگفتند، چون برای مرجع تقلید غیر از دین، خدا و امام زمان چیز دیگری معیار نیست.
اینجا خاطراتی دارم، در سال 1377 در دولتی که موسوم به دولت اصلاحات بود، نامهای را مرحوم والد ما و سه نفر دیگر از مراجع به دولت آن زمان نوشتند و اشکالات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، همه را بیان کردند. در دولتهای بعد هم همینطور. در دولت نهم و دهم خیلی از مراجع صحبت کردند ولی نمیگذاشتند حرفشان به جایی برسد. اینکه بگوئیم اینها در هشت سال گذشته همراه بودند این خود یک افترا است.
تعبیر کردند مراجع ارتباطات محدود و محیط بستهای دارند؛ این هم یک افترای دیگر است، مگر مرجع تقلید نمیداند اگر بدون علم حرف بزند این کار حرام است؟ او خودش منبع برای شناساندن حلال و حرام به من و شماست، تا یک حرفی برایش مسلم نباشد نمیتواند آن را مطرح کند، یا تعبیر کرده افراد بیت و دفتر برای مراجع مهندسی مواضع یا طراحی ذهن میکنند، این تعبیرات بسیار تعبیرات خطرناکی است، و همان چیزی است که انگلیس و آمریکا دنبال میکنند. در دولت نهم و دهم که یکی از اهداف رئیس و اطرافیانش تضعیف نهاد مرجعیت بود همان زمان مرحوم والد ما میگفتند این دولت با اشخاص ما مخالف نیست بلکه با نهاد مرجعیت مخالف است، میخواهد روحانیت و مرجعیت را تضعیف کند.
البته به این نکته هم باید توجه داشت در این قضایا یک عدهای هم که با انقلاب زاویه دارند به بهانه حمایت از مرجعیت میخواهند عقدهگشایی کنند. اما بدانیم اهانت به مرجعیت و تضعیف آن بدون هیچ تردیدی مخالف سیاست امام و رهبری است و تضعیف انقلاب است، تکریم مراجع عقلاً و شرعاً بر ما واجب است، این روایاتی که وارد شده را آقایان ببینند؛ قال رسول الله(صلی الله علیه و آله): «أکرم العلماء فإنهم ورثة الانبیاء فمن أکرمهم فقد أکرم الله و رسوله»، تکریم علما بر ما سفارش شده، ائمه معصومین(علیهم السلام) مصداق بارز این حدیث هستند و عالمان دین و نایبان ائمه نیز که برای ما حجت قرار داده شدهاند، تکریمشان واجب است، چرا به بهانهی نقد اهانت میکنید؟
از یک طرف این افراد قلم به دست چنین اهانتهایی که میکنند با مبانی انقلاب و امام و رهبری سازگاری ندارد و مسلم به ضرر حوزهها، کیان شیعه و انقلاب است. از طرف دیگر عدهای که با انقلاب زاویه دارند به بهانه حمایت از مرجعیت دنبال عقدهگشایی خودشان نسبت به انقلاب هستند، متاسفانه اینقدر فضا مسموم است که میدانم بعد از انتشار این صحبتها بعضی از سایتها یک قسمت آن را میآورند و بعضی هم قسمت دیگرش را، پس امانتداری کجا رفت؟ باید فاتحه امانتداری را خواند.
حرف این است که ما به دستور مسلم دین، تکریم مراجع را واجب میدانیم. مخصوصاً یک شخصیتی مثل آیت الله العظمی صافی دام ظله العالی که سابقهشان روشن است، همه لحظات زندگیشان برای اسلام، شیعه، انقلاب و حوزهها بوده. اصلاً نمیشود درباره اینها سر سوزنی بگوئیم تحت تأثیر جریانات خاصی قرار گرفتهاند، این کارها مربوط به خود شماست که لباس یک جریانی را میپوشید و کاری به دین و مردم هم ندارید. مراجع واقعاً نگران وضع مردم هستند.
مرحوم والد ما گاهی میفرمودند از فکر مشکلاتی که مردم دارند من شب تا صبح خوابم نمیبرد، این آقایان در قاموس سیاسیشان این چیزها نیست اما یک مرجع تقلید این چنین است، یک مرجع تقلید از امیرالمؤمنین(علیه السلام) یاد گرفته که فرمود اگر به یک زن یهودیه هم ظلم کنند سزاوار است انسان بمیرد. اینها در قاموس مرجعیت هست. یک مرجع بیدار و دلسوز برای خودش، بیت و طرفداران خود اصلاً ارزشی قائل نیست، بلکه آنچه در نظر او ملاک هست دین و دستورات خداوند است.
لذا ما این اهانت را محکوم میکنیم. از اهانت کننده میخواهیم بیدار شود و توجه پیدا کند که حرفهای او نقد نیست، بلکه توهین و اهانت و افترا است، آب به آسیاب دشمن نریزد، نگذاریم که این جور مسائل إن شاء الله ادامه پیدا کند.
اهم مطالب:
1. ما نمیگوئیم کسی حق انتقاد ندارد، خود رهبری معظم انقلاب فرمود به خود من هم میتوانید انتقاد کنید و این یک حقی است برای مردم که اگر مطلبی را ولو از یک مرجع تقلید یا از رهبری دیدند و اشکال یا انتقاد داشتند بتوانند آن را بیان کنند. اما متأسفانه آنچه که در این نوشتار واقع شده نقد نیست، بلکه اهانت است.
2. امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) اگر توانست موفق به رهبری این انقلاب و به وجود آوردن این انقلاب بشود برای این بود که مرجع تقلید مردم بود.
3. وقتی یک مرجع تقلید و مجتهد جامعالشرایط مطلبی را بیان میکند باب انتقاد بسته نیست اما اهانت به او جایز نیست.
4. اینکه گفته شود سخن این مرجع را دیگران به او تلقین کردهاند و حتی تعبیر بسیار سخیف تقلید سیاسی را به کار بردند، آیا نقد است یا اهانت؟
5. شما که مدعی پیروی از رهبری هستید، آیا رهبر معظم انقلاب میپسندد که یک کسی دهان خودش را باز کند و به بهانه حرفی که یک مرجع مسلم تقلید در ملاقات با یک مسئولی زده، شروع به اهانت کند؟
6. مراجع ما در تمامی دولتها هر وقت اشکال و مطلبی بوده یا شفاهاً یا با نامه یا در ملاقاتها صریحاً میگفتند، چون برای مرجع تقلید غیر از دین، خدا و امام زمان چیز دیگری معیار نیست.
7. انتظار داریم همه علاقمندان به انقلاب، نگذارند مرجعیت تضعیف شود، تضعیف مرجعیت ملازم با تضعیف انقلاب است بدون هیچ تردیدی.
8. اگر یک مرجع مسلم تقلید که همواره همراه انقلاب و رهبری بوده است چنانچه انتقادی به نظام میکند قطعاً روی دلسوزی و خیرخواهی و ناصحانه است.
9. از یک طرف این افراد قلمبه دست چنین اهانتهایی که میکنند با مبانی انقلاب و امام و رهبری سازگاری ندارد و مسلم به ضرر حوزهها، کیان شیعه و انقلاب است. از طرف دیگر عدهای که با انقلاب زاویه دارند به بهانه حمایت از مرجعیت دنبال عقدهگشایی خودشان نسبت به انقلاب هستند.