تخريب قبور مسلّما بر خلاف قرآن و رضایت خدا و پیامبر اکرم(ص) بود
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
۱۳:۲۷
۸۳۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطاهرين
هشتم شوال المکرم مصادف با سالروز تخریب گنبد و بارگاه قبور ائمه بقیع(علیهم السلام) است.
در سال 1344 قمری با فتوای پانزده نفر از علمای مدینه این ظلم و جنایت بزرگ به اسلام در تاریخ اسلام واقع شد.
البته قبل از آن هم تخریب ديگري صورت گرفته و بازسازي شده بود اما در سال 1344 قمري که ظاهراً مصادف با فروردین 1305 شمسی است این جنایت بزرگ واقع شد و مستندشان هم فتوای ابن تیمیه و امثال او بود مبني بر اینکه بناء بر قبور شرک است.
ظاهر قضيه اين بود كه ساختمانها و گنبد و بارگاهی که بر قبور تأسیس میکنند را يكي از مصاديق شرك ميدانند، اما هدف اصلی تخریب بنای قبر مبارک پیامبر اکرم (ص) بود، كه به لطف خدا موفق به این عمل نشدند.
اینجا بحثهای مختلفی وجود دارد، یک بحث این است که به چه دلیل بنای بر قبور شرک است؟ اگر کسی را در یک جا دفن کردند و اتاقی هم به هدف تعظیم صاحب آن قبر، يا حفظ یک تاریخ، روی آن قبر درست کردند مثل آنكه یک فرمانده جنگ شهید شود و بر قبر او بارگاهی درست کنند برای حفظ تاریخ یک کشور مخصوصاً اگر آن تاریخ مربوط به دین هم باشد، کجای این شرک است؟
براي هر کسی که کمترین آشنایی به اسلام و قرآن داشته باشد روشن است كه معناي شرک پرستش غیر خداست اينكه کنار خدا یک معبود دیگری داشته باشیم «لا تدعوا مع الله إلهاً آخر» این ملاک اصلی است، اما اگر یک بارگاهی برای حفظ تاریخ یک کشور يا تاریخ یک دین يا برای بیان عظمت صاحب قبر که نشان دهد صاحب این قبر با اموات دیگر فرق دارد، ساخته شود کجای این كار عنوان شرک را دارد؟ متأسفانه این فتوای بیپایه و اساس منشأ چنین جنایتی گرديد.
نکتهی مهم این است اولاً: این مطلب یک امر انسانی و عقلائی است یعنی ساختن بارگاه بر روی قبر يك انسان ارزشمند يا برجسته، قبل از اسلام هم بوده است مثل بارگاه قبور پیامبران الهي حضرت داود(ع) در قدس، حضرت یعقوب، ابراهیم، اسحاق و ... در الخلیل، بعد از اسلام هم در جنگهایی كه واقع شده و مسلمین آن مکانهارا فتح کردند کسی نیامد بگوید این بارگاهها نماد شرک است.
ثانياً امثال ابن تیمیه که نسبت به صحابه خیلی تأکید دارند مگر اطلاع نداشتند در زمان خود پیامبر اکرم(ص) قبوری بوده دارای اتاق و بارگاه، اما پیامبر هيچگاه از آن نهی نفرمودند. درباره بعضی از صحابه که در زمان خود پیامبر فوت كردند چنین چیزی تحقق پیدا کرد، اما مورد نهی پیامبر قرار نگرفت. بعداً هم كه روی قبور برخی از همسران و اولاد پیامبر اتاق و بارگاهی درست شد خود صحابه هم نمیگفتند اين كار شرک است، پس ابن تیمیه چنین حرف باطلی را از کجا به میدان آورد؟
ما به عنوان يك احتمال بسيار قوي اين مطلب را در نقد بحث مقاصد الشریعه ذکر کردهایم که نسبت به طرح موضوع مسئلهی مقاصدالشریعه در ميدان اجتهاد اینطور نیست که بگوئیم جمعی از علمای اهلسنت نشستند و دیدند چنین عنصری در اجتهاد وجود دارد، و آن را به كار گرفتند. بايد دست افراد بیرون از دین را در ايجاد و انتشار اینگونه افكار نادرست در میان مسلمین ديد. مثل بنيانگذاران مذهب جعلي وهابیّت که روشن است چه کسانی هستند؟!
همان طور که در مورد بهائیت، اجنبیها اين مذهب جعلی را در بين شيعيان درست کردند و با اين مذاهب جعلي در اعتقادات و احکام فراوان دست بردند.
از جمله در مسئله شرک، برای اینکه بین مردم و صاحبان این قبور جدایی بیندازند گفتند زیارت شرک است، ساختن بنا بر قبور شرک است! هدف اصلی هم جدا کردن مردم از ارزشهاست. چطور این عنوان شرک در قرن هفتم و هشتم به وجود آمد؟ در طول هفت قرن بين مسلمین نه بنای بر قبور و نه زیارت قبور شرک نبود اما در قرن هفتم شرک شد؟! آيا در طي آن هفت قرن، علما و آشنایان به دین، اهلبیت، صحابه و تابعین نبودند؟ نمیشود به صورت عادی از کنار این قضيه گذشت و بگوئیم یک ابن تیمیهای پیدا شد او گفت و بقیه هم گفتند! ابن تیمیه از کجا گفت شرک است؟ باید ریشهی این كار ابن تيميه را پیدا کرد؟
به هر حال روشن است كه اين قبور و بارگاهها هيچ ربطي به مسئلهي شرك ندارد، اولاً يك امر انساني و عقلائي است غير مسلمانان هم قبل از اسلام انجام ميدادند و بعد از اسلام هم مسلمانان انجام دادند و الآن هم همه انجام ميدهند و يك امر طبيعي است.
ثانياً در قبوري مثل قبر پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) اين كار مصداق بارز تعظيم شعائر الله است. چون اين افراد الگوهاي بشر هستند، گاهي اوقات سؤال ميكنند اين حرم و بارگاه حضرت رضا(عليهالسلام) يا ائمه در عراق را به چه هدفي اينقدر توسعه ميدهند؟ چرا اينقدر مزيّن باشد؟ وجهش اين است كه بايد به بشر بگوئيم اين بزرگواران استثناءات بشر هستند، اينها يك ويژگيهايي دارند كه در بشر معمولي نيست، اينها حجت خدا بين مردم بودند، حالا اگر قبرشان به صورت عادي در كنار قبور ديگر ميبود توجه افراد را جلب نمي كرد و اين سؤال پيش نميآمد كه اين كي هست؟ اما الآن هر كسي به مشهد الرضا برود سؤالش اين است كه اين چه شخصيتي است كه اين همه براي او عظمت قائلند و همين سؤال او را به شناخت شخصيت آن حضرت و شناخت اسلام و تشيع هدايت ميكند.
اين حادثهاي كه در سال 1305 شمسي به وجود آمده نبايد فراموش شود دولت وقت ايران در آن زمان اين روز را روز عزاي عمومي اعلام كرد و الآن هم بايد دولت جمهوري اسلامي به اين مسئله توجه شديد داشته باشد. در فرمايشات رهبري معظم انقلاب، مراجع بزرگوار و مرحوم والد ما نسبت به اين حادثه تعابير بسيار مهمي وجود دارد، يعني بزرگان ما نسبت به اين مسئله هر سال پيام داده و واكنش نشان دادهاند.
حوزه علميه هم بايد توجه داشته باشد و به مردم چنين مصيبتي را كه واقع شده، يادآوري كنيم، چرا بارگاه چهار امام شيعه را كه ذريهي پيامبر اكرم(ص) بودند و بر صدق، علم، عدالت و تقوا و فضايل آنها همه اعتراف دارند تخريب نمودند؟
در زندگي اين چهار امام يك نقطهي قابل اشكال وجود ندارد. تاكنون احدي نتوانسته بگويد اشتباه كردند، گناه كردند، توجه به مردم نداشتند، علم نداشتند، اينكه در هر فضيلتي در قله و در رأس قرار دارند را همه قبول دارند، هم اهل سنت و هم شيعه كه مقام امامت ايشان را قبول دارد.
آيا تخريب قبور اين بزرگان با سفارش خدای تبارک و تعالی كه به پیامبر فرمود به مردم بگو من از شما در مقابل رسالتم هيچ مزد و اجري نميخواهم مگر مودّت ذی القربی را، سازگاری داشت؟ آیا کار اینها برخلاف قرآن نبود؟ مسلم بر خلاف قرآن و بر خلاف رضایت خدا و پیامبر اکرم(ص) بود.
ما باید نسبت به چنین روزی توجه و اهتمام داشته باشیم و به همه شیعیان و به همه مسلمانها یادآوری کنیم که اين فرقهی جعلی وهابیّت چنین مصیبتی را برای اسلام به وجود آورد و البته اهداف دیگری هم داشتند و دارند و هنوز هم آن هدف سوءشان نسبت به قبر مبارک پیامبر باقي است.
حتماً شنیدید بعضی از علمای مدینه که 40 الی 50 سال در مدینه زندگي كردند با افتخار ميگفتند هنوز در این 50 سال یک بار بر پیامبر سلام نکردهاند! اینها ناشی از این است که دین را درست نفهمیدند.
امیدواریم حوزههای علمیه و مردم توجه زيادي داشته باشند و مصيبت اين روز را مورد توجه قرار بدهند، و با تشکیل مجالس عزاداری این مصیبت را مطرح کنند تا توجه به توطئههاي دشمنان اسلام در نسلهای آینده باقی بماند ان شاءالله.