موضوع حکومت اسلامی محوری‌ترین مسئله نظام ماست
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
۱۵:۲۲
۸۵۶
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت شما بزرگواران، رزمندگان، سلحشوران، مدافعان، سرداران، پاسداران و محافظان این انقلاب، اسلام و مکتب اهل‌بیت علیهم السلام خوش‌آمد عرض مي‌کنم.
فردا مصادف با هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام) است که در فروردین 1305 شمسی این جنایت بزرگ بر اسلام واقع شد و با فتوای پانزده نفر از علمای وهابی مدینه، قبور و بارگاه ائمه اربعه بقیع خراب شد. هدف اصلی آنها اجراي يک فتوای فقهی ظاهری نبود.
چون تا قرن هفتم هیچ عالمی از علمای اهل‌سنت نگفته بود بناء بر قبور شرک است. از قرن هفتم و هشتم به بعد که ابن تیمیه آمد این فتوای باطل را داد و بر اساس این فتوا قرن‌ها بعد آمدند قبور ائمه بقیع و بناهای آنجا را تخریب کردند.
حال سؤال اصلی این است چگونه و با چه هدفي چنین حادثه‌ای در میان مسلمانان و به اسم اسلام واقع شد؟ آیا واقعاً به دنبال تقويت توحيد مردم بودند و مي‌خواستند مردم آلوده به شرک نباشند؟ هر کسی که با الفبای قرآن آشنا باشد می‌داند که این کار شرک نیست، ساختن بنا بر مزار امامان يک مذهب و بزرگان دين کجا شرک است؟ کجا عبادت غیر خداست؟ معیار در شرک، عبادت غیر خداست، خودشان هم می‌دانستند که این حرف مسخره و بي‌اساس بهانه‌اي بيش نيست. اما چرا این کار را انجام دادند؟
ما قبل از اسلام مسئله بناء بر قبور را داشتیم در ادیان و مذاهب دیگر هم وجود دارد. بالأخره وقتي فرمانده شجاع ارتشی کشته شود براي تجليل از فداکاري‌هاي او بر مزارش بنايي مي‌سازند تا از خودگذشتگي این فرد جزء تاریخ آن کشور شود و برای جوانانشان الگو قرار گیرد. اين یک امر کاملاً عقلایی است. اما هدف پليد آنان در تخريب بارگاه ائمه بقيع عليهم السلام جدایی مردم از امامت بود.
به‌نظر من آنها نه به دنبال این بودند که مردم را از شرک جدا کنند و نه دنبال تقویت توحید مردم بودند، خودشان هم این را می‌دانستند، دنبال این بوده و هستند که مردم را از امامت جدا کنند، وجود بارگاه بر مزار چهار امام معصوم مردم را از سراسر دنیا به سمت خود جذب می‌کند کما اینکه الآن مرقد مبارک ائمه اطهار در عراق و ایران همینطور است، پاسخ به اين شبهه‌ها که گاهی می‌گویند آیا امام رضا عليه‌السلام به این همه تزیین و آینه‌کاری رواق‌ها راضي است؟ همين است که جنبه اصلي اين‌کار توجه دادن مردم به اینست که در اين مکان حجت خدا دفن است.
لذا براي هر بيننده‌اي اين سؤال مطرح مي‌شود این حجت خدا که بوده و چه می‌گفته؟ چه پیامی برای ما داشته؟ وقتی قبور مطهر امام مجتبی و امام سجاد و امام باقر و امام جعفر صادق عليهم‌السلام را تخريب کنند و مزارشان مثل سایر قبور در قبرستان بقیع باشد، آنگاه سؤالی برای کسی مطرح نمی‌شود، فقط شیعياني که این سابقه تاریخی را می‌دانند از آن خبر دارند. اتفاقا برای شیعه همان تکریم و احترامی که با وجود بارگاه بوده الآن بیشتر است ولی توجه غیر شیعه قطع می‌شود. آنکه شیعه یا مسلمان نیست چون چيزي مشاهده نمي‌کند طبعا سؤالي هم برايش بوجود نمي‌آيد و نمی‌پرسد اینجا چه کسی مدفون است.
بنابراين برداشت من اين است که هدف اصلي دشمن قطع ارتباط بین مردم و امامت است.
سؤال دوم اين است نتيجه ارتباط مردم با امامت چيست که آنها را وادار به اين کار کرده است؟ آیا مردم از جهت روحی و معنوی و علمي ارتقا پیدا می‌کنند؟ این امور که ضربه‌ای به آنها نمی‌زند، اگر مردم فقط از جهت علمی و معنوی از فرمایشات ائمه معصومین علیهم السلام استفاده کنند ضربه مهلکي به دشمن نمی‌زند، آن مشکل و معضل مهمي که ارتباط بین مردم و امت با امامت برای دشمنان ايجاد مي‌کند و مانع رشد آنان در جامعه مي‌شود خط‌دهي سیاسی ائمه(عليهم السلام) است، یعنی چه؟ یعنی وقتی مردم با ائمه(عليهم‌السلام) ارتباط داشته باشند می‌دانند نباید زیر بار ظلم بروند، می‌دانند حکومت ظالم را نباید بپذیرند، بايد به آيه شريفه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» عمل کنند، می‌دانند براساس فرمايش ائمه ما اگر کاتبي به اندازه‌ی قلمی که در دوات بزند برای حاکم جور بنویسد این کار حرام بیّن است، وقتی مردم اینطور تربیت شوند دنبال حکومت و حاکم صالح می‌روند، حکومتی که خدای تبارک و تعالی بيان فرموده است و اين امر براي آنها مشکل‌ساز است.
اصلاً علت اینکه در طول تاريخ حکومت‌ها سایر مذاهب را تقويت و شيعه را تضعیف و سرکوب می‌کرده‌اند، برای اين است که شیعه غدیر دارد. طبق فرمايش امام خميني رضوان الله تعالی علیه خداوند در غدير فقط یک مقام معنوی را برای امیرالمؤمنین بیان نکرد، مقامات معنوی امیرالمؤمنین قبلاً با آیات مختلف و گفتارهای متعدد پیامبر(ص) بیان شده بود، آنچه که در غدير پیامبر مأمور بيان برای مردم گرديد این بود که باید بعد از پیامبر تحت حکومت امیرالمؤمنین و اولاد طاهرينش قرار بگیرند و در زمان غیبت و عدم حضور امام هم مسئله ولایت فقیه به‌عنوان جانشین ائمه معصومین(علیهم السلام) مطرح مي‌شود. این مهم ترین پیام اسلام است.
شما برادران سپاه در یک مسیر بسیار حساس قرار دارید، ما دوران هشت سال دفاع مقدس را در ابتداي پيروزي انقلاب داشتیم، این دفاع مقدس هرچند دفاع از وطن بود، صدام حمله کرده و می‌خواست کشور ما را بگیرد و وعده کرده بود تا سه روز دیگر در تهران است. ولي آن زمان فقط بحث اشغال یک سرزمين مطرح نبود، بحث این بود که این جوانان ما برای دفاع از اسلام و حکومت اسلامی جان دادند، وصیتنامه‌های شهدا را ببينيد، شاید وصیتنامه‌ای را پیدا نکنید که در آن این جمله نباشد که «من برای دفاع از اسلام رفتم». اين جمله در همه وصيت‌نامه‌ها موجود است.
مهم‌ترین پیام اسلام مسئله حکومت الهی است، مهم‌ترین پیام مکتب اهل‌بیت حکومت خداست، اين فکر را قرآن به ما یاد داده است که می‌فرماید: «إن الله هو الولی»، کسی که می‌تواند بر انسان ولایت داشته باشد فقط خداست و هيچ بشري حق ولايت بر انسان را ندارد غير از خدا و کساني که خدا تعيين فرموده که همانا رسول خدا و ائمه معصومین(عليهم‌السلام) هستند. و در زمان غيبت امام معصوم هم فقیه جامع الشرایط که نائب اوست اجازه حکومت دارد. چنين حکومتي مي‌شود حکومت خدا.
بزرگان دين، امام، رهبری و مراجع عظام هم وقتی مسئله حکومت دین را بیان می‌کنند نه اینکه بخواهند به‌صورت يک امر تشریفاتی گفته باشند خوب است حکومت دینی باشد! نخير. حکومت ديني بايد باشد و اصلاً ما موظفیم که زیر بار ولايت غير خدا و آن کسی که از طرف خدا منصوب نيست نرویم، خدای تبارک و تعالی در سوره مائده می‌فرماید «لا تتخذو اليهود والنصاري اولياء» یهود و نصارا را به عنوان ولیّ خود قرار ندهید، آنگاه در چند آیه بعد می‌فرماید: «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا»، فقط و فقط ولی شما خداست و پیامبر و والذین آمنوا که ائمه معصومین علیهم السلام هستند.
این یک نقشه سیاسی بسیار اساسی است که قرآن به ما داده، بعضی فکر می‌کنند که حکومت اسلامی در همین 40 ساله درست شده، یعنی ايده حکومت اسلامي در این 40 سال مطرح شده، نه، اين ایده از صدر اسلام و زمان پیامبر اکرم (ص) مطرح است. گاهی بعضی افراد روی ذهنیت‌های غیر صحیح خود که اسم پژوهش هم روي آن می‌گذارند می‌گویند ما پژوهش کردیم پیامبر چه زمانی حکومت تشکیل داد؟ ما از اینها مي‌پرسيم آيا مي‌شود در یک جایی جنگ وقوع يابد بدون فرماندهي و حکومت؟ مگر چنين چيزي ممکن است؟!
پيامبر بیش از 70 غزوه و سریه داشته، شما پاسداران بهتر از من می‌دانید جنگ فرمانده، امکانات، برنامه و قوا می‌خواهد، چه کسي غیر از حاکم مي‌تواند اين امر را تنظیم کند؟ این همه جنگي که پیامبر در این مدت کوتاه انجام داد، مگر بدون حکومت ميسّر بود؟ مسلم پيامبر اکرم(ص) در همان زماني که به مدینه آمدند حکومت تشکیل دادند، در زمان ما حکومت‌ها را در قالب انتخابات و رأی مردم تشکيل مي‌دهند و در آن زمان هم مردم پیامبری پیامبر را با بيعت پذیرفتند. اصلاً پیامبری ملازم با حکومت است منتهی پیامبران گذشته حکومتشان محدود به یک منطقه خاص بود، امّا پیامبر ما و امير المؤمنين بر کل دنیای زمان خودش حاکم شدند.
امروز که شما در این مسئولیت بزرگ قرار دارید و این افتخار برای شماست که خود را برای دفاع از حرم اهل‌بیت، انقلاب، اسلام، در یک مجموعه رزمی بسیار حساس قرار داده‌اید، در مورد حکومت اسلامي خیلی فکر کنید هر چه این مسئله برای شما روشن‌تر بشود ارزش کار شما هم در نظرتان بیشتر می‌شود، شما امروز به عنوان نیروهای رزمی حکومت اسلامی مطرح هستید، ارتشي که به قول امام، ارتش اسلام است، امام کسی نبود که بخواهد برای خوشآیند چند فرمانده ارتش یک حرفی زده باشد! اینکه می‌فرمود ارتش و سپاه ما ارتش و سپاه اسلامند یعنی شما نیروهای حکومت اسلامی هستید همان حکومتی که خدا فرموده است.
البته در زمان غیبت ما از یک سری توفیقات محرومیم مسلم همه آن کارهایی را که می‌شود برای جامعه انجام داد نمي‌توانيم انجام دهيم و کسی هم این را انکار نمی‌کند، هیچ کسی نمی‌گوید این حکومت صد در صد از بالا تا پائین همه کارهايش اسلامی است و لذا مشکلات و مسائلي در آن وجود دارد اما اساس این است که ما زیر چتر حکومت اسلامی هستیم، حکومت اسلامی یک امری است که ریشه قرآنی و سابقه بسیار کهن دارد، مهم‌ترین عنایت و لطفی که امام خميني رضوان الله تعالی علیه به بشریت و به مسلمانان کرد عرضه اين حکومت در جهان معاصر بود.
شما ببینید در میان اهل‌سنت، دشمن حکومت را طوری تزریق کرد که حکومت داشته باشید اما هر کسی بر شما غلبه کرد و حاکم شد همان ولی شماست، به زور، به کشتار، به فسق، حتی اگر کسی مثل یزید فاسق و حجاج ستمگر بر شما مسلط شد شما بگوئید این حاکم ماست. خود این یک بحث تاریخی مفصلی دارد که چطور شد چنین فکری در دنیای اهل‌سنت به وجود آمد؟
اما اساس این است که در اصل اسلام حکومت وجود دارد و ما باید روی این موضوع بیشتر فکر کنیم. یکی از شاخصه‌هايي که رهبری معظم درباره جهاد تبیین مطرح می‌کند همین است که جوانان ما بدانند چرا انقلاب کردیم؟ چرا این همه شهید و جانباز تقديم انقلاب کرديم؟ چرا با این همه دشمنی‌ها و اين همه گرفتاری‌های اقتصادی مواجه هستيم که عمده‌اش مربوط به این قضیه است که دشمنان خارجي به کمک منافقان داخلي نمي‌خواهند حکومت اسلامي شکوفا شود.
گاهی می‌گویند فلان جا جنگ بوده اما مسائل اقتصادی‌اش مشکلی نداشته، بله امروز زیر این آسمان هيچ کجا غیر از ایران خواهان حکومت اسلامی واقعی نيست. همین است که تمام دنیا و ابرقدرت‌ها را به مقابله با آن کشانده و می‌گویند یعنی استقلال چه؟ یک وقت فکر می‌کردند حکومت باید وابسته به شرق یا غرب باشد، یا باید برای آمریکا باشد یا روسیه، هيچ‌گاه به چیزی به نام حکومت اسلامی فکر نمی‌کردند. حال دريافته‌اند اگر این حکومت اسلامی درست پیاده و عرضه شود، تمام دنیا از آن الگو می‌گیرند لذا سنگ‌اندازی می‌کنند، تحریم ها و جنگها را می‌آورند، مخالفت‌ها و سياه‌نمايي‌ها می‌کنند، برای اینکه اساس اين نظام متزلزل بشود و مردم بگویند اگر حکومت اسلامی اين است ما آن را نمی‌خواهیم.
بنابراين وظيفه علماء است که در تبیین آن کوشش کنند و وظيفه مسئولين است که در پياده ساختن آن تلاش کنند. البته تدبیر می‌خواهد، توجه می‌خواهد، استفاده کردن از متخصصین می‌خواهد که من وارد این بحث نمی‌شوم. عرض من این است که روی این موضوع کار کنید، من از نمایندگان ولی فقیه می‌خواهم نسبت به تبيين مباني حکومت اسلامي در حوزه‌ها و بين رزمنده‌گان و نیروهای انقلاب زیاد کار بشود.
شما الآن این انقلاب را مي‌خواهيد تحویل نسل بعد از نسل اول انقلاب بدهید باید مباني اين انقلاب روشن باشد، لذا موضوع حکومت اسلامی محوری‌ترین مسئله نظام ماست و ماباید این را حفظ کنیم، هر قدمي که براي حفظ آن برداریم، قطعاً یک جهاد است، بدون هیچ تردیدی، این برای ما اظهر من الشمس است، امروز هر کسی در هر جایی برای حفظ این نظام، برای رفع مشکلات این نظام، برای تقویت این نظام، برای شناختن طرح‌های دشمن و مقابله با آن تلاش کند، تلاش او عنوان جهاد دارد. امروز بچه‌های انقلاب باید در فضای مجازی ورود پیدا کنند ببینند دشمن برای مقابله با این نظام چطور به میدان آمده و چگونه اعتقادات مردم را به بازی می‌گیرد و با اين توطئه مقابله کنند و جواب آنها را بدهند. قطعاً اين‌کار عنوان جهاد را دارد.
بايد خدا را شکر کنیم در زمانی قرار گرفتیم که زیر چتر نظام و حکومت اسلامی هستیم. کاملاً روشن است هر کسی در حفظ اين نظام اگر کوتاهی کند، نه جواب خدا را دارد نه رسول خدا و نه ائمه معصومین را، ولایت ائمه او هم خراب است، نمی‌شود کسی بگوید من ولایت ائمه معصومین را دارم ولی کاری به این انقلاب ندارم، این تناقض است.
شما اگر ولایت ائمه معصومین(ع) را می‌پذیرید حکومت اسلامي دستور قرآن و ائمه(عليهم‌السلام) است، انبیاء برای حکومت و اقامه دین آمدند، برای اینکه دین در جامعه پیاده شود، يک مسلمان متدين نمي‌تواند بگويد امروز یک کسی می‌خواهد حجاب داشته باشد یا نه به من چه ارتباطی دارد؟ ما زیر سایه حکومت اسلامی هستیم باید احکام اسلام پیاده شود من اگر ببینم در یک جایی به دستور خدا کم توجهی مي‌شود یا خدای ناکرده زیر پا گذاشته مي‌شود، نباید آرام قرار داشته باشم، باید تلاش کرده و دنبال اجرای دستورات الهی باشیم، باید هر چه بیشتر حقیقت حکومت اسلامی را بفهمیم و به دیگران بشناسانیم و این مسئله بسیار مهم است و به نظر من مهم‌ترین مسئله زمان ماست.
ببينيد در فضای مجازی چقدر عليه دين و نظام تبلیغ می‌کنند. به اذهان القاء مي‌کنند، حالا که دیدید بعد از 40 سال مردم نتوانستند از حکومت راضی باشند پس دین نمی‌تواند حکومت کند! همه‌ی حرف دشمن این است که دین نمی‌تواند حکومت کند، یک وقت می‌گفتند دین جنبه‌ی فردی دارد ما پاسخ داديم از اول تا آخر قرآن که اين همه آیات اجتماعی وجود دارد مي‌رساند دین اجتماعی است.
يکي از شئون دین حکومت است و دین باید حکومت کند، گاهی چنين مغلطه مي‌کنند که اگر دین به میدان حکومت بیاید مردم از دین دور می‌شوند، یعنی چه؟ به فطرت مردم بگوئیم شما می‌خواهید تحت حکومت خدا باشید یا حکومت آمريکا؟ تحت حکومت خدا باشید یا یک کافر؟ مردم کدام را قبول می‌کنند؟ روشن است هر کسی خواهد گفت مي‌خواهم تحت حکومت خدا باشم، حکومت خدا یعنی همین اجرا و پیاده کردن دستورات الهی.
ان شاء‌الله خدای تبارک و تعالی هر چه بیشتر ما را به کتاب خود و دستورات آن آشنا بفرماید و ما را موفق به عمل به وصیت پیامبر اکرم که تمسک به ثقلین هست بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته