عدم فهم صحیح دین؛ عامل بدعت‌گزاری‌ها

۲۹ فروردین ۱۴۰۳

۱۲:۲۳

۵۰۶

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی بمناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) و تذکر بابت عذاب بی‌حجابی و میثاق خدا با علمای دین
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ»

امروز هشتم شوال و مصادف با سالروز تخریب مراقد مطهره ائمه بقیع(علیهم‌‌السلام) است.

این عمل غیر عقلائی، غیر شرعی و بی‌منطقی که حدود صد سال پیش در 13 فروردین سال 1305 شمسی واقع شد، ابعاد مختلفی دارد که یک بُعدش اینستکه چرا این حادثه واقع شد؟ آیا قدرت طلبی وهابیت و خاندان سعود و اهداف دنیوی عامل این قضیه بود، یا اینکه ریشه‌ی اصلی این حادثه عدم فهم صحیح از دین بود؟ 

البته همین عدم فهم صحیح از دین و تشکیل فرقه ضاله وهابیت هم عوامل بیرون از اسلام دارد.

اساس فرقه ضاله وهابیت بر این است که دین را به نحو دیگری خلاف آنچه که کتاب و سنت مطرح کرده، در جامعه القا کنند. ریشه این تخریب  هم به این مسئله برمی‌گردد. 

نخست فتوا دادند ایجاد بنا بر قبور حرام است یا زیارت قبور شرک است و بر اساس آن فتوا این حادثه بسیار دلخراش را به وجود آوردند.

این هتک حرمت بر مرقد پیشوایان معصومی که از اول تا آخر خلقت، موجودی با ارزش‌تر و عزیزتر از آنها نداشته و نخواهیم داشت، اگر همه علما و فقهای عالم را در یک کفه ترازو قرار بدهند با تار موی‌ یکی از امامان معصوم ما برابری نمی‌کند. هتک حرمتی به این بزرگی انجام دادند و همه ما را  تا الان عزادار کردند. ریشه یابی این حادثه غمبار باید مورد توجه همه ما قرار بگیرد.

اینکه می‌بینیم دشمنان اسلام این فرقه جعلی و ضاله وهابیت را به وجود آوردند تا به اسم اسلام جنایاتشان را علیه مسلمانان و شیعیان انجام دهند، همانگونه که آمریکا و اسراییل، داعش جنایتکار را بر اساس همین افکار انحرافی وهابیت بوجود آوردند آیا نباید سبب شود که فکر ‌کنیم ریشه اینها چه بوده؟ 

ممکن است همان ریشه که عدم فهم صحیح دین است در یک حد محدودی در خود ما ایجاد و موجب انحراف ما از مکتب اهلبیت(علیهم السلام) و بدعتگزاری در دین شود. لذا باید به این مسئله  خیلی توجه داشته باشیم.

در سوره مبارکه اعراف خدای تبارک و تعالی می‌فرماید «‌فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ» عرب به فرزند ناصالح خَلْف وبه فرزند صالح خَلَف می‌گوید، عالمان ناصالح آمدند وارثان کتاب تورات و انجیل شدند «يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى» متاع این دنیای پست را گرفتند و دین و کتاب خدا را فروختند و کنار گذاشتند، «وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا» بعد هم می‌گویند ما زود بخشیده می‌شویم «وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ» در حالی‌ که اگر باز هم یک متاع چرب و نرم دنیایی گیرشان آید با وجود اینکه از رفتارگذشته خود توبه کرده‌اند دوباره سراغ دنیا می‌روند.

آنگاه خداوند در مقام مؤاخذه‌شان برآمده و می‌فرماید: «أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ» اینها چه می‌کنند؟ آیا نسبت به کتاب از اینها میثاق گرفته نشده؟ به دلالت التزامی یا اقتضا یا به هر نحو دیگر، از باب «‌تعلیق الحکم علی البعث مشعرٌ بالعلیة»، معنای آیه این است که از هر عالم دینی در مورد کتاب میثاق گرفته شده، یعنی هر کسی که مدعی دین شد و گفت من دین‌شناسم فکر نکند که یک ادعایی می‌کند و بس. با همین ادعا یک اعتباری برای او به وجود می‌آید، هر کسی که سر سفره دین نشست یک عهد و پیمان بین او و کتاب الهی بسته می‌شود واین اختصاص به علمای یهود ندارد، در علمای اسلام هم همین‌طور است که در رأس‌شان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) قرار دارد و بعد هم عالمان دین.

افرادی که در صدا و سیما و رسانه‌ها خودشان را به عنوان کارشناس دین مطرح می‌کنند ولو ثبوتاً هم این صلاحیت را نداشته باشند! باید بدانند چه بار سنگینی را با همین عنوان بر دوش خود قرار می‌دهند. بین عالم دین و کتاب الهی یک عهدی هست، اینجا تعبیر به عهد بین عالم و خدا نیست، عهد بین عالم و کتاب خداست، یعنی هر عالمی با آنچه که در کتاب خدا آمده و با دانه دانه احکام خدا پیمان بسته، تک تک دستورات و آیات خدا یک عهد و پیمانی است با او، این چقدر وظیفه را سنگین می‌کند؟ 

میثاق با کتاب، یعنی عهد بسته‌ام ملتزم به اول تا آخر کتاب باشم و سر سوزنی از آن تخطی نکنم، من تعهد دارم کتاب الهی را ترویج کنم نه امیال شخصی خود را، نه آنچه افرادی از من انتظار دارند و این انتظار انسان را وادار به تحریف دین خدا کند.

متأسفانه این کار در زمان ما خیلی انجام می‌شود، ببینید عده‌ای عمامه به سر چگونه حجاب و آیات امر به معروف را بر خلاف آنچه خدا فرموده تفسیر جدید می‌کنند؟ اسمش را هم می‌گذارند بازخوانی جدید، از چه زمانی تحریف کتاب بازخوانی جدید شده؟ این صریح قرآن است که می‌فرماید «‌وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»، در امر به معروف و نهی از منکر خداوند یک ولایت عامه برای مردم قرار داده و می‌فرماید هر کسی بر دیگری در این مسئله ولایت دارد. پدر بر فرزند و فرزند بر پدر، زن بر مرد و مرد بر زن، پیر بر جوان و جوان بر پیر.

 اگر انسان ببیند کسی معروفی را انجام نمی‌دهد باید به او امر کند. ببینید چگونه معنای آیات خدا را تحریف می‌کنند؟ می‌گویند امر به معروف یعنی ترویج معروف، شما حق ندارید به انسان دیگر امر و نهی کنید! این توهین به اوست و معنایش این است که من می‌فهمم و تو نمی‌فهمی. این کار فضولی کردن در کار دیگران است. باید به این فرد گفت مگر ما به میل شخصی خودمان امر و نهی می‌کنیم؟ خداوند ما را موظف به امر و نهی کرده است تا آنچه که  نزد خدا و دین معروف است را بگوئیم، اگر به کسی بگوییم نماز بخوان، آیا فضولی در کار دیگران است؟ 

متأسفانه چنین مطالبی را مطرح می‌کنند که بدترین تحریف است و اسمش را می‌گذارند بازخوانی. از چه زمانی اسم تحریف، بازخوانی شده است؟ اگر این باشد پس تمام تحریف‌گران تاریخ بازخوانی جدید کرده‌اند.

قرآن می‌فرماید «‌أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» مگر از عالمان دین میثاق گرفته نشده که غیر از حق نگویند و حق ندارند سر سوزنی برخلاف کتاب خدا حرف بزنند، اگر عالم دین هستید قبل از اینکه حرفی بزنید باید ببینید قرآن چه می‌گوید؟ سنت پیامبر و ائمه معصومین چه می‌گویند؟

خدای تبارک و تعالی در این آیه شریفه متعلق میثاق را یک عنوان کلی قرار داده است «‌أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلَّا الْحَقَّ» آنچه که می‌خواهید به عنوان خدا مطرح کنید غیر از حق نباید باشد یعنی همان که در متن دین آمده، همان‌که پیامبر و ائمه اطهار بیان فرموده‌اند، غیر از این نمی‌توانید حرف دیگری بزنید.

قضیه تخریب قبور هم برای این است که به این آیه و نظایر این آیه عمل نکردند و دنبال متاع دنیا، قدرت‌طلبی یا هر عنوان دیگری بودند و دین را کنار گذاشتند و این مصیبت را به وجود آوردند. این معیار مهم‌ترین دستور برای من و شماست، هر کسی که در سلک طلبگی هست و می‌گوید من عالم دین هستم، قبل از اینکه حرفی بزند و کاری به عنوان دین کند ببیند این حرف صحیح است یا نه؟ این حرف را خدا فرموده یا نه؟

بعد می‌فرماید «‌أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ»، یک معنای درس تکرار است به چیزی که پی در پی باشد درس می‌گویند، همین درس و بحث‌ها که مطالعه و گفتن و نوشتن دارد را دَرس می‌گویند، معنای دیگر درس کهنگی و اندراس است. به چیزی که ‌بر‌ اثر بارش پی‌درپی باران یا تابش مستمر آفتاب پوسیده شده می‌گویند مندرس، قرآن می‌فرماید این عالمان ناصالح که نسبت غیر حق به خدا می‌دهند دنبال اندراس و تضییع دین هستند. 

می‌گویند امر به معروف و نهی از منکر نداریم، حجاب نداریم! جهاد نداریم، آیا امروز مسلمانان در برابر دشمنی به نام اسرائیل وظیفه‌ای ندارند که درصدد از بین بردن همه مکاتب آسمانی است؟ حتی برخی از خود علمای یهود می‌گویند صهیونها می‌خواهند یهودیت را هم از بین ببرند. آیا در مقابل این همه ظلم و جنایت و کشتار که در کمتر از یک روز یک روستا را با تمام ساکنینش از بین بردند، قرآن ما را موظف به مقابله نمی‌کند؟ نمی‌گوید سکوت نکنیم؟ در مقابل چنین ظلمی بایستیم؟ بیان عدم مقابله با دشمن و سکوت در برابر ظالم یک نوع تحریف دین است.

جدا کردن دین از سیاست نیز به این معنا که اسلام کاری به حکومت و اینکه چه کسی حاکم و مسلط بر مسلمین باشد ندارد، این هم یک نوع تحریف است. این آیه هشداری جدی از جانب خدای تبارک و تعالی به عالمان دین است که خداوند آنها را در مورد میثاقی که بسته‌اند بشدت مؤاخذه می‌کند.

در ذیل این آیه شریفه امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَيَّرَ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ أَنْ لَا يَقُولُوا حَتَّى يَعْلَمُوا وَ لَا يَرُدُّوا مَا لَمْ يَعْلَمُوا»، خدا با دو آیه از قرآن بندگانش را تعییر، سرزنش و مواخذه کرده که یکی از آن‌ دو، همین آیه است، می‌فرماید چیزهایی را که نمی‌دانید نگویید و مادام که نمی‌دانید چیزی را رد نکنید، سپس به همین آیه استدلال می‌کنند.

از جاهایی که به همین آیه در روایات ائمه ما(علیهم‌السلام) تمسک شده، روایت امام سجاد(علیه‌السلام) است که می‌فرماید «فَانْظُرْ لِنَفْسِكَ فَإِنَّهُ لاَ يَنْظُرُ لَهَا غَيْرُكَ» نفس ‌خود را مورد محاسبه و سؤال قرار بده، غیر تو کسی‌ صلاحیت این کار را ندارد، چون «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ»، خودت ببین چکاره‌ای؟ «وَ حَاسِبْهَا حِسَابَ رَجُلٍ مَسْئُولٍ وَ اُنْظُرْ كَيْفَ شُكْرُكَ لِمَنْ غَذَّاكَ بِنِعَمِهِ صَغِيراً وَ كَبِيراً»، ببین نسبت به آن کسی که نعمتهایش را کم یا زیاد به تو داده چگونه شکر می‌گذاری؟ خوف آن دارم مشمول این آیه باشی که می فرماید «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا اَلْكِتابَ».

یعنی یکی از موارد تضییع نعمت این است که یک طلبه درس دین بخواند و بداند خدا چه می‌گوید اما به خاطر مطامع دنیوی و به خاطر اغراض سیاسی شکر این نعمت را به جا نیاورد و حق آن را تضییع کند.

بازی کردن با دین خدا آثار سوء دنیوی و عقوبت اخروی عجیبی دارد. اینطور نیست که کسی دین خدا را به دنیا بفروشد، با دین خدا بازی کند و احکام خدا را استهزاء کند بعد هم هیچ اثری نداشته باشد. بگوید حجاب را خدا فرموده، اما کجای قرآن و کدام روایت فرموده اگر کسی حجاب را رعایت نکرد عذاب می‌شود؟

متأسفانه این حرف را یک طلبه‌ای در فضای مجازی زده که یک نوع استهزاء به حکم خداست.

وقتی حکمی را خدا فرموده است، آیا عقل نمی‌گوید دستور خدا را باید اطاعت کنیم؟ اگر این فرد اولیات اصول را بلد بود می‌دانست عقل، مخالفت با حکم خدا را مذمت می‌کند. خداوند درآیات شریفه 13 و 14 سوره نساء بعد از بیان احکام می‌فرماید «‌تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»، این احکام حدود الهی است کسی که اطاعت خدا و رسول کند، خدا او را به بهشت می‌برد و این فوز بزرگی است.

اما آن طرف چی؟ «‌وَمَنْ يعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ وَيتَعَدَّ حُدُودَهُ يدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ»، کسی که  مخالفت با خدا و رسول کرده از حدود الهی تعدی کند، فرقی هم نمی‌کنداین یک کبرای کلی بین تمام احکام ارث و نکاح و طلاق و معاملات است، یکی از احکام هم حجاب است. عبادات و معاملات، همه حدود الهی هستند که اگر کسی با آن مخالفت کند استحقاق خلود در آتش پیدا می‌کند شاید خدا در قیامت از او بگذرد، اما استحقاق ورود به نار و خلود در نار را می‌‌یابد و خداوند تأکید می‌کند که «وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ».

به چه دلیل در فضای مجازی که میلیون‌ها جوان زن و مرد می‌شنوند، یک عمامه به سر بگوید حجاب واجب است اما کجا آمده اگر کسی حجاب را رعایت نکرد گرفتار عذاب می‌شود؟ این صریح آیه قرآن است، اگر این آیه هم نبود مقتضای قواعد همین است.

این مسئله خیلی مهم است، خود را ملتزم به این عهدی که هر کدام از ما با قرآن و پیامبر و دین داریم بدانیم، غیر از آنچه که دین گفته حرفی نزنیم، از خودمان یک مطالبی را به عنوان دین اضافه نکنیم و به جامعه تحویل بدهیم که آثار اخروی و دنیوی بسیار بدی دارد.

از خدای تبارک و تعالی عاجزانه تقاضا می‌کنیم هم ما را آگاه به دین کند و هم ما را در مقام عمل ملتزم و مقیّد به انجام دستورات دینی و عدم تخلّف از آن بفرماید.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته


برچسب ها :

هشتم شوال حجاب فاضل لنکرانی وهابیت قبرستان بقیع تخریب بقیع تخریب قبرستان بقیع فرقه ضاله وهابیت عدم فهم صحیح از دین زیارت قبور حجاب اجباری اهمیت حجاب عذاب بی حجاب عذاب بی حجابی فتوای بدون علم عالم دنیا زده طمع به دنیا بازی با دین خدا حجاب حد الهی حجاب حدود الهی است تعدی از حدود الهی حجاب و نظام اسلامی میثاق علما با خدا