توجه ویژه حوزه علمیه به هوش مصنوعی / وظیفه روحانیت مراقبت بر دینداری مردم است
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
۱۳:۲۱
۹۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
«لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ»
ولادت با سعادت خاتم الانبیاء پیامبر اکرم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و همچنین امام جعفر صادق(علیه السلام) رئیس مذهب تشیع را محضر مبارک امام زمان(عج) و همه مسلمانان و شیعیان و حضار محترم و سروران بزرگوار تبریک عرض نموده و هفته وحدت را که یکی از ایام سرنوشت ساز برای امت اسلامی است، گرامی میداریم.
چند کلمهای به مناسبت ولادت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) عرض کرده و بعد نکاتی را متذکر میگردم. یکی از اموری که حوزههای علمیه باید به آن بپردازد، معرفی پیامبر از دیدگاه قرآن است، این ضرورت نه فقط برای افراد بیرون از خانواده مسلمین ضرورت دارد بلکه انسان گاهی حس میکند که خود امت اسلام هم آن طور که باید و شاید، پیامبر را نشناختهاند. مقصود هم فقط طرح یک جهت شخصی از زهد و زندگی پیامبر نیست که البته اینها همه باید در جای خودش کاملاً مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما به برکت نامگذاریهای رهبری معظم انقلاب، سال پیامبر اعظم در کشورمان داشتیم. در عین حال بعضی از حرفها و حرکات و موضعگیریها از جانب قلم به دستها و کسانی که ادعا دارند اهل فکر و نظر هستند، کشف از این میکند که وجود واقعی پیامبر و ارزشهایی که آن حضرت برای امت اسلام و بلکه جهان بشریت به ارمغان آوردند کاملاً روشن نشده.
در آیهای که تلاوت شدخداوند می فرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيهِ مَا عَنِتُّمْ»، پیامبر عظیم الشان ما خود را شریک همهی غمهای جامعه میدانست، گویا هر رنج و دردی که بر جامعه و افراد وارد میگردید قبل از آن بر پیامبر وارد میشده، چرا که آن حضرت شاهد بر اعمال امت است. «حریص علیکم»، پیامبرنسبت به هدایت مردم حریص بود، روی این جمله یک مقدار باید دقت و تأمل بشود. یعنی پیامبراز جانب خدا فقط مجرد یک مبلغ و پیام آور وحی نبود که بگوید من پیام خدا را به جامعه منتقل کردم و دیگر کاری به جامعه ندارم خواستند عمل کنند یا نکنند! اینطور نبود، پیامبر نسبت به ایمان انسانها، مراتب توحید وشناخت واعتقادات آنها، عملکرد و اخلاق مردم، و اقامه فروعات فقهیه حرص میورزید.
گاهی که ما بر برخی از فروعات تأکید می کنیم، عدهای از افراد که قلبشان مریض است فکر میکنند به بقیهی امور کاری نداریم! نخیر این عنوان «حریصٌ علیکم» به حسب اصطلاح اصولی، اطلاق دارد، یعنی پیامبر بر مجموعهی اعتقادات، اخلاق و احکام حریص بود. اساساً اگر کسی بخواهد بگوید وظیفه رسول خدا فقط مجرد ابلاغ بود با این تعبیر «حریصٌ» سازگاری ندارد.
در سوره مبارکه کهف میفرماید: «فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا»، باخعٌ هم از جهت لغوی و هم روایاتی که در ذیل این آیه شریفه هست به معنای «قاتلٌ» است یعنی خدا میفرماید تو از غصه اینکه مردم به این قرآن ایمان نیاورند و عدهای مشرک و کافر باقی بمانند، میخواهی خودت را هلاک کنی. این تعبیر در دو جای قرآن آمده، یکی اینجا و دیگر در سوره مبارکه شعراء که میفرماید: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يكُونُوا مُؤْمِنِينَ».
سؤال این است که این تعابیر چه پیامهای فقهی دارد؟ آیا این تعابیر مجرد بیان روش اخلاقی پیامبر بوده یا اینکه حاوی پیامهای فقهی هم هست؟
یک پیام فقهی مهم این آیات متوجه روحانیت است. چون بر مبنای روایت «العلماء ورثة الانبیاء» مدعی وراثت از انبیاء هستند پس باید حریص بر ایمان مردم باشند، اگر در جامعه ضعف ایمان باشد نباید آرام و قرار داشته باشند، گاهی بحث میکنند که چه دلیلی بر دخالت روحانیت وجود دارد؟ و گاهی هم بحث امر به معروف و نهی از منکر را چنان تضییق کرده و غلط تفسیر میکنند که فقط منحصر به خود معصومین(ع) شود، چیزی شود که بود و نبودش فرقی نداشته باشد (یلزم من وجوده عدمه). نباید اینطور با دین برخورد کرد، توجه به اعتقادات و رفتار مردم صریح و ظاهر آیات قرآن است، روحانیت موظف است مراقب دینداری مردم باشد، قبل از انقلاب همین مراقبت عملی بر دینداری مردم بود که پایه های انقلاب و ریشههای آن را در قلوب مردم قرار داد، امروز بمراتب باید قویتر از آن زمان باشد چون دین با معنای وسیعتری به جامعه آمده؟ روحانیت چنین وظیفه خطیری بر عهده دارد.
برخی که میخواهند با روحانیت مخالفت کنند میگویند روحانیت فقط خرافه آورده، متأسفانه این نسبت ناروا را فردی زده که عنوان استاد دانشگاهی را هم یدک میکشد، کجا روحانیت دنبال خرافهگرایی است؟ کلام روحانیت بر اساس قرآن و عترت است، روحانیت حقایق و معارف را مطرح میکند، مگر بو علی سینا جزء روحانیت نبوده، مگر فارابی، ملاصدرا، خواجه نصیر نبودند همینها که امّهات مسائل علمی دانشگاه برپایه نظریاتشان مطرح می شور از ارکان روحانیت بودند و هنوز هم هستند و ما در میان روحانیت مفتخربه شخصیتهایی هستیم که دارای یک جامعیت علمی فوقالعاده هستند.
روحانیت مظهر علم است، ما در عین اینکه برای همه علوم احترام قائلیم، اما علمی که ممزوج به نورانیت و متصل به وحی است فقط در اختیار روحانیت است، البته همه علوم ناشی از خدای تبارک و تعالی است که خالق علم است، ولی آن علمی که مبنایش قرآن و عترت است در حوزه هاست، ما کدام علمی را مشکلتر و عمیقتر و مؤثرتر از معرفت الهی داریم؟ مبانی و ابعاد و قواعد معرفت الهی، همه در اختیار روحانیت است و روحانیت اینها را بررسی میکند و دائماً در حال تکامل است، حوزهها دائماً این مبانی را بازسازی و غنیسازی میکنند، غنیسازی در حوزهها دائمی است، مسئولیت اصلی حوزه این است.
ما اگر این عمق را در حوزهها از دست بدهیم، از این مسئولیت اصلی فاصله گرفته ایم. اگر طوری عمل کنیم که طلاب قبل از توجه به عمق و حقیقت مطالب، برای رسیدن به مدرک یا گرفتن نمره یا ارتقای پایه و سطح تلاش کنند، از این حقیقت فاصله گرفتهایم. ما اگر امروز آسیبهای روحانیت را خوب ریشهیابی کنیم برمیگردد به اینکه از عمق علوم الهی، اعم از اعتقادات، فقه، اخلاق و ... فاصله گرفتهایم و این یک هشداری است که متوجه مسئولین محترم حوزه و همه ماست، اینطور نیست که فقط متوجه مسئولین حوزه باشد و اساتید و طلاب مسئولیت نداشته باشند.
بعد از ذکر این مقدمه خدا را سپاسگزاریم که در بیست و هفتمین سال تأسیس مرکز فقهی قرار داریم، این شجره مبارکهای که به دست مرجع بزرگوار عالم تشیع مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رضوان الله تعالی علیه) غرس شد و امروز ما شاهد آثار و برکات و نتایج آن هستیم که به بخشی از آنها معاونتهای محترم آموزش و نیز پژوهش اشاره فرمودند و از زحمات ایشان تشکر فراوان دارم.
کارهای پژوهشی زیادی مخصوصاً در بخش کلام دوستان ما به مناسبتهای مختلف در قضیه سلفیگری، داعش، در قالب نشستهای علمی و منشورات داشتند که ان شاء الله همه باید در یک مجموعهای منتشر شود، همه اینها به فضل و عنایات خدای تبارک و تعالی و دعای امام زمان(عج) است که من تردیدی ندارم عنایت آن حضرت شامل مجموعهی حوزه مقدسه است که گوشهای از آن این مرکز فقهی در قم، مشهد، افغانستان و بعضی از نقاط دیگراست. خدا را شکر میکنم.
ما دنبال این هستیم که فضلای محترم در این مجموعه با عمق معارف دینی آشنا و ازعمیقترین مطالبی که در فقه، اصول، کلام و تفسیر مطرح شده اطلاع پیدا کنند و بر آن تسلط یابند، هدف ما این است و بحمدالله محقق هم شده بطوری که وقتی طلبهای دوره سطحش تمام شد بتواند رسائل و مکاسب و کفایه را تدریس کند. البته در کنار تحصیل بایدبه مسائل اخلاقی و تهذیب نیز توجه داشته باشیم.
نکته دیگر توجهی است که رهبری معظم انقلاب(دامظله) چند سال است در صحبتهایشان بیان فرمودهاند، حوزه نباید از هوش مصنوعی غافل باشد، من خودم یک بحثی را سال گذشته در مسئله طلب و اراده و امرٌ بین الامرین داشتم که یک دقت نظرهایی بین نظریه امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) و مرحوم آیت الله خوئی(رحمة الله علیه) در تفسیر أمرٌ بین الامرین هست که هیچجا تا به حال نوشته نشده و من خودم با بحث و دقت و فحص به آن رسیدم، به یکی از این دوستانی که ابزارش را داشت گفتم از هوش مصنوعی سؤال کن، فرق میان این دو نظریه چیست؟ دیدم دقیقاً همان مطالبی را بیان کرد که من یافته بودم، این خیلی عجیب است!
یک وقتی سخن از هوش مصنوعی بود یکی از دوستان گفت پس ما چرا درس میخوانیم؟ گفتم اینجاست که معنای روایت «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء» روشن می شود، هوش مصنوعی تا این نظریه امام و آقای خوئی را نداشته باشد چه وقت میتواند فرق بین این دو را بیان کند؟ ما باید خلق نظریه کنیم و هوش مصنوعی باید وسیلهای شود برای من و شما، تا خلق و تولید نظریه کنیم، آن نظریه دیگر با هوش مصنوعی محقق نمیشود، باز به دوستمان عرض کردم اینکه قرآن میفرماید « لَا يمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» به این معناست که قرآن یک بواطن و حقایقی دارد، که هوش مصنوعی نمیتواند آن را بفهمد، شما الآن به هوش مصنوعی بگوئید محکمات و متشابهات قرآن چیست؟ هزار تا هوش مصنوعی هزار سال دیگر هم بیاید غیر از آن طهارت مطلقهای که در درجه اول در اختیار ائمه معصومین و وجود مبارک پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده و بعد هم افراد ی که دارای مراتبی از طهارت هستند، قدرت فهمش را ندارند.
من خواستم فقط تذکر بدهم که حوزه اینطور است، آن آقایانی که میگویند حوزه دنبال خرافات است، بدانند با ورود کامپیوتر به ایران بیش از سیسال پیش، این ابزار در دسترس فضلا و طلاب بوده، حوزه از مجموعهی تولیدات جدید علم استفاده میکند، در فقه پزشکی ما که من باید به ویژه از مدیر محترم این بخش تشکر کنم در حوزه علمیه بیش از ده سال است در این مرکز تحت مدیریت ایشان و زیر نظر معاونت محترم پژوهش رشد کرده، چقدر مسائل جدید فقهی و پزشکی در حیطه فقه مورد بحث و مداقه قرار گرفته، بعد میگویند حوزه با علم ارتباط ندارد.
مهمترین مسائل جدید اقتصادی امروز در حوزه مطرح میشود، همینطور مهمترین مسائل جدید پزشکی، سیاسی، اصلاً در مورد تولیدات فقه سیاسی که در مجموعهی مرکز فقهی انجام شده، من به صراحت عرض میکنم هیچ مجموعهای در قم و بیرون قم چنین تولیداتی نداشت، این مجرد یک ادعا نیست، ما میتوانیم عرضه کنیم و بگوئیم مثل این مباحث اجتهادی در فقه سیاسی کجا تا به حال مطرح شده؟ و خدا را شکر میکنیم و این را وظیفه خودمان میدانستیم.
شاخص اصلی حوزه علم است، شاخص اصلیاش ایمان است، شاخص اصلیاش توجه به مردم است، شاخص اصلی امروز حوزه توجه به انقلاب است، حوزهای که باید از انقلاب و اهداف انقلاب مراقبت کند، از اهداف شهدا و امام و رهبری مراقبت کند، این یک مسئلهی خیلی واضحی است.
به برکت انقلاب حوزه این همه از جهت علمی گسترده شده، به برکت انقلاب است که دین از درون این حوزه بیرون آمده و در جامعه ایران و غیر ایران پخش شده، آیا از یک چنین دستاورد بزرگی حوزه نباید مراقبت کند؟ نباید حوزه آسیبشناسی کند؟ نباید حوزه مبانی علمی و فکری این نظام را تقویت کند؟ بحمدالله یکی از نگاههای مرکز فقهی آن است که در حد خود مبانی علمی انقلاب را در همهی ابعاد تبیین کند.
ریشه فقه هستهای که یک بحث جدید در خود دانشگاهها و حوزهها بود در همین مرکز فقهی غرس شد و اینها همه لطف خدای تبارک و تعالی است.
در خاتمه از زحمات همه برادران ارجمندی که در این مجموعه به ما کمک میکنند تشکر کرده و دعا میکنم همه این امور مورد رضایت خدای تبارک و تعالی امام زمان (عج) باشد.