خانواده شهدا افتخار بزرگی برای ما هستند

۲۲ تیر ۱۳۸۶

۱۵:۰۷

۴,۱۸۹

خلاصه خبر :
سخنراني حضرت استاد حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكراني مدظله در جمع خانواده‌هاي معظم شهداي استان قم در روز جمعه مورخ 22/4/86 در دفتر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني قدس سره الشريف
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين والصلوة والسلام علي سيدنا و نبينا و حبيب قلوبنا ابی القاسم محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) و علي آله الطّيبين الطّاهرين المعصومين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.

خير مقدم عرض مي‌كنم به شما بزرگان، خانواده معزّز و مكرّم شهداي اين شهر كه افتخاري براي حوزه علميه و براي مردم اين شهر و براي انقلاب هستيد. تشكر مي‌كنم از رنجي كه تحمل فرموديد و به بيت خودتان، بيت دين، بيت ائمه طاهرين عليهم‌السلام بيتي كه متعلّق به همه مجموعه شيعه است، تشريف آورديد و ما را مفتخر كرديد به زيارت خودتان. من كمتر از آن هستم كه بخواهم راجع به شهادت و شهيد و مقام ايشان صحبت بكنم و اصلاً كسي مي‌تواند صحبت كند كه يا خودش فهمي داشته باشد از اين مرتبت، و يا لااقل به نحوي مرتبط با اينها باشد.

واقعاً ‌عرض مي‌كنم وقتي كه آن سيماي نوراني جوانان پاك و با اخلاص و با ايثار را در جبهه هاي مقدّس، به ياد مي‌‌آورم واقعاً بدنم مي‌لرزد و احساس حقارت مي‌كنم كه چه امانتها، چه نورانيّت‌ها و چه حقائقي در ميان ما بود و ما اوقاتي را با اينان سپري كرديم و آنها به چه نقطه‌اي رسيدند و ما در چه عقباتي باقي مانده‌ايم و گرفتاريم. اين مقدار عرض مي‌كنم كه واقعاً فهم مقام شهدا از درك افراد عادي خارج است. وقتي كه خداوند اينها را به عنوان متاع خودش قرار داده، ديگر طبيعي است كه ما نمي‌توانيم راجع به آنها صحبتي كنيم، اما اين افتخار را داريم در زماني قرار گرفتيم كه لااقل از دوستان آنها بوديم، با خانواده‌هاي آنها ارتباط داريم و اميد به اين داريم كه همين مقدار ارتباط دست ما را در عالم قبر و در عالم قيامت بگيرد و ما را به سوي بهشت رهسپار كند.

من فراموش نمي‌كنم كه هر وقت از خانواده‌هاي معظم شهدا خدمت والد راحل ما رضوان ‌الله عليه مي‌رسيدند و به ايشان گفته مي‌شد كه ايشان پدر شهيدند، مادر شهيدند، برادر شهيدند، فرزند شهيدند، بلافاصله مي‌فرمودند خوشا بحالشان و برداشتي را ايشان از قرآن و از آيات قرآن داشتند كه من نديدم در كلمات ديگران، اين آيه شريفه «إن الله اشْتَري مِنَ المؤمِنينَ أنْفُسَهُمْ و أمْوالَهُمْ بأنّ لَهُمُ الجَنّْة» تا بحال براي ما ديگران معنا مي‌كردند: «آنهايي كه در راه خدا كشته شوند داخل بهشت مي‌شوند، بهشتي‌اند؛ شهيد بهشتي است؛ مجاهد در راه خدا بهشتي‌است»؛ اما ايشان طبق يك نكته ادبي مهمي كه در اين آيه وجود دارد مي‌فرمودند:«از آيه استفاده مي‌شود كه نه تنها اينها بهشتي اند بلكه بهشت در اختيار اينها است» مي‌فرمودند: «اگر گفتند يك خانه‌اي مال شماست، شما ديگر هر كس را كه بخواهيد مي‌توانيد داخل آن خانه ببريد بهشت طبق آيه شريفه بأنّ لَهُمُ الجَنّْة مي‌فرمودند از آيه من استفاده مي‌كنم  كه بهشت در اختيار اينهاست. 

آن وقت آيا شهيد در روز قيامت حاضر است خودش در اعلي عليّين بهشت باشد و پدرش پشت درهاي بهشت معطل بماند، مادرش معطل بماند، بستگان او معطل بماند. مي‌فرمودند: «خوشا بحال شما». شما ديگر خيالتان راحت باشد آن مرجع بزرگ وقتي با آن مقام علمي و معنوي و درجاتي كه داشتند، گاهي اوقات مي‌فرمودند ما بايد يك فكري كنيم اما شما بايد خيالتان راحت باشد.

قضايايي كه در طول جنگ بوده در ارتباط با سربازان و سپاهيان و مجموعه افرادي كه در جنگ حضور پيدا مي‌كردند و مطالبي كه ايشان مي‌فرمودند در اين رابطه فراوان است. اولاً ايشان از مراجعي بودند كه با كسالت هايي كه از سي سال پيش داشتند در جبهه حاضر مي‌شدند.

زماني كه من هم موفق به حضور در جبهه شده بودم، روزي ديدم ايشان در آنجا حضور پيدا كرده بود، آنجا جايي بود كه خط مقدم جبهه بود، آن شبي كه آنجا بودند و شب جمعه‌اي هم بود و سخنراني هم كردند جايي بود كه آن شب عراق به صورت بسيار شديد آنجا را كوبيد و هيچ اميدي كه ما صبح زنده از خواب برخيزيم نداشتيم، اما مي‌آمدند آنجا و طلاب حوزه را به قدري تشويق مي‌كردند در درسشان و مي‌فرمودند مبادا اين فرزندان اسلام را در جبهه تنها بگذاريد، يك عده‌اي از شما بروند در ميان اين عزيزان آنجا حضور پيدا بكنند، وظيفه است امروز.

من در مورد اين قضيه‌اي كه برادر بزرگوارمان خطيب ارجمند كه واقعاً مدتهاي زيادي را در بنياد شهيد قم ايشان خدمات فراواني داشتند حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي آهنگران راجع به فاطميه گفتند من اين را عرض بكنم، يك وقتي مقاله‌اي در يكي از نقاط كشور نوشته شد و عنوان اين بود «فاطمه زهرا سلام ‌الله عليها از ولادت تا افسانه شهادت» اين كلمه افسانه شهادت را كه ايشان شنيدند، اشكشان جاري شد؛ فرمودند: «عجب، اينها مي‌خواهند شهادت حضرت را كه رمز بقاي آن حضرت بوده از بين ببرند و دنبال اين هستند كه اين حقيقت مخفي بماند، دنبال اين هستند كه بگويند اين افسانه است. در همان سال وقتي كه ايام فاطميه شد فرمودند مردم بايد فاطميه را به يك عاشوراي دوم تبديل كنند، فرمودند نبايد ما بگذاريم اين حقيقت، كه فاطمه زهرا سلام الله عليها شهيده راه ولايت، كه مقامات ديگر آنحضرت نيز در جاي خودش محفوظ است اما اين مقام نيز بايد محفوظ باشدكه ايشان براي حفظ اسلام و ولايت در راه خدا جان داد. نميتوانست تحمل كند و ببيند كه عده‌اي مي‌خواهند اين مقام و منسب آن حضرت را مكتوم نگه دارند يا در آن اشكال ايجاد كنند.

چندين سال متوالياً اطلاعيه دادند بر اينكه مردم بايد روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها را گرامي بدارند. و روزي به من فرمودند كه شايد من بيش از پنجاه سال است كه در حوزه تدريس مي‌كنم، بيش از پنجاه كتاب نوشته‌ام كار به حسب ظاهر خيلي كرده‌ام، اما براي عالم قيامت به هيچ كدام آنها اميد ندارم، نمي‌دانم كه اينها براي خدا بوده يا نه.

 اما آنچه كه مرا اميدوار مي‌كند، اين چند سالي است كه براي شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها فرياد مي‌زدم من به اين اميد دارم. و ما در همين يكي دو ماهه آخر عمر ايشان هم آثارش را ‌ديديم، در بيمارستان برادران ما بودند بعضي از پزشكان بودند و همه مشاهده كردند كه ايشان گاهي اوقات چشمانشان را باز مي‌كردند عرض مي‌كردند صلي الله عليكِ يا فاطمه الزهراء سلام الله عليها و واقعاً براي ما مشهود بود كه يك اتصال عميقي بين ايشان و حضرت زهرا سلام الله عليها هست. اين ذكر از ايشان قطع نمي‌شد حتي يك وقتي من به يكي از اخوي‌ها گفتم اين را شما ضبط كنيد، اين سند است، خيلي مهم است. البته اگر اين هم نبود براي ما روشن بود، بر حسب موازيني كه ما داريم: «اَلْمَرءُ مَعَ ما أحَب، مَعَ مَنْ أحَب». انسان لحظات آخر با آنچه كه محبوبش هست از دنيا مي‌رود و اتصال به او پيدا مي‌كند.

شما خانواده شهدا افتخار بزرگي براي ما هستيد. واقعاً اينكه عرض مي‌كنم خدا مي‌داند تعارف نيست، اين عظمت و عنايتي كه خدا به شما ممصول داشته و از هر خانواده‌اي گلي و گلهايي را انتخاب كرده و در آنجا منتظر قدوم شما هستند و منتظر شما هستند اين مطلبي است كه مخفي نيست و ما هم بايد از شما ها تقاضا كنيم كه دست ما را بگيريد و در آن عالم ما را كمك كنيد، ديگران را كمك كنيد، همشهريان خودتان را كمك كنيد.

از ياد نمي‌برم كه والد ما رضوان الله عليه چقدر مقيّد به شركت در مجالس شهدا بود، تا مادمي كه قدرت داشت حركت بكند. چقدر از نمازهاي شهدا را در همين صحن مطهّر ايشان خوانده، خيلي افتخار هم مي‌كرد به اين قضيه، و مسائل زيادي ديگري كه در اين مورد هست.

من اين نكته را براي شما عرض كنم، مي‌دانم امكان ندارد يك پدر شهيد و يك خانواده شهيد در راهي كه شهيد خودش را داده كوچكترين ترديدي يا توقفي بكند؛ نه، اين امكان ندارد كه اين جمله را هم ايشان  مكرراً  به من و ديگران مي‌فرمودند؛ از لحظه‌اي كه با امام، انقلاب را و فرياد را و مقابله با طاغوت را آغاز كردند تا آخرين باري كه چهار پنج ماه قبل از ارتحالشان بود، مي‌فرمودند: تا اين لحظه يك آن در حقانيت راه امام و راه شهدا من ترديد نكردم، نه تنها ترديد نكردم بلكه هر روز اعتقادم به حقانيت اين راه بيشتر شده. اگر امام نبود، اگر شهدا نبودند، اگر دفاع مقدّس نبود، امروز نه حوزه علميه‌اي بود، نه روحانيتي بود و نه اسلامي بود. كشور ما را تبديل كرده بودند به يك كشور بي دين و بي ارزش. آقايان خانواده‌هاي محترم شهدا شهداي شما فقط بر كشور ما حق ندارند امروز بر همه دنيا حق دارند.

اگر امروز ما مي‌بينيم اسلام فريادش به بركت اين كشور در دنيا بلند است، اگر فرياد شيعه در دنيا بلند است اگر در لبنان جوانان شيعه در مقابل اسرائيل ايستاده‌اند، اين به بركت امام و شهداي ايران بوده است خودشان هم قبول دارند كه اگر شهدا ما نبود اگر اين دفاع مقدس نبود اگر انقلاب ما نبود لبناني در كار نبود اين توجهي كه امروز در دنيا به شيعه پيدا شده و جوانان قلبشان مالامال از عشق به اسلام و شيعه مي‌شود، به بركت خون شهداي شماست.

 شما نگاه نكنيد اگر مي‌بينيد من روحاني يا فلان مسئول يا فلان همسايه ارزش شهيد را نمي‌فهميم و خطا مي‌كنيم چه مي‌كنيم و چه مي‌كنيم، اين از بيچارگي ماست، خون شهيد آثار خودش را هر روز دارد در دنيا مي‌گذارد. وقتي مي‌رويد كنار قبور شهدا هر روز اعتقادتان اين باشد كه اينها هر روز دارند زنده‌تر مي‌شوند، ما نمي‌فهميم، اينها اثر خودشان را دارند مي‌گذارند و روز به روز دامنه‌اش وسيعتر مي‌شود. واقعاً بايد افتخار كنيد. در اين كشور جرقه اي بود كه زده شد و معلوم هم نسيت كه از اين جرقه‌ها به اين زودي در اين كشورديگر زده شود، خوشا به حال آنهايي كه فهميدند و استفاده كردند و خدا آنها را پذيرفت.

من فقط مي‌خواستم تشكري كنم از شما و نمي‌خواستم مصدّع بشوم. تشكر مي‌كنم از اينكه تشريف آورديد. من نورانيت خاصي را اينجا احساس مي‌‌كنم. در اين مكان مجالس زيادي برگزار شده، اينجايي كه شما تشريف آورده‌ايد شصت سال است كه ايام فاطميه روزه‌خواني مي‌شود ولي يك نورانيت ديگري را در چهره هاي مقدس شما و جبين‌هاي نوراني شما مي‌بينم.

تشكر مي‌كنم و اميدوارم كه صاحب اصلي ما كه همه افتخار سربازي او را داريم، افتخار نوكري او را داريم، امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف كه اين روز جمعه نيز متعلق به آن حضرت هست، به همه ما عنايت خاصي را مبذول بفرمايد. كشور ما، حوزه‌هاي علميه ما، مراجع معظم ما، و در رأس اينها رهبر معظم انقلاب ما كه سكّان‌دار اين انقلاب و پرچمدار انقلاب ما امروز هستند، ان شاء الله همه را تحت عنايات خاصه وليش موفّق و مؤيّد و مستدام بفرمايد. اميدواريم كه ما مورد عنايات خاص شهداي شما قرار بگيريم.

خداوند روح بلند امام راحل كه همه اين آوازه‌ها از ايشان است، همه اين بركات از اوست، روح بلند مراجع گذشته اين حوزه را و مرجع راحل، والد عظيم الشّأن ما را در اين عصر جمعه غریق رحمتش بفرمايد و عاقبت همه ما را ختم بخير بفرمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

برچسب ها :

فاضل لنکرانی شهید شهدا شهدای قم خانواده شهدای قم