بيانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در اولين اجلاس سراسري زکات ـ 95/3/11
۱۱ خرداد ۱۳۹۵
۲۰:۴۹
۳,۳۸۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
بحثهای قرآنی و روایی زکات؛ بسیار مفصل است من به سهم خود به بعضی از نکات آن اشاره میکنم. موضوع اهتمام به احياء زکات یکی از خدمات بزرگ نظام جمهوری اسلامی و از برکات انقلاب اسلامی است گرچه دیر محقق شد.
اولین نکته این است که در آیات و روایات آثاری برای زکات و هم برای مانعین از زکات بيان شده است. اين آثار اختصاص به زکات واجب ندارد، «خُذ مِن أَموالِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وَتُزَكّيهِم» و تزکیه اختصاص به زکات واجب ندارد، در مواردی هم که فقهای ما، زکات را مستحب دانستهاند همین آثار وجود دارد.
در ذيل آیه شریفه «كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ»، این روایت وارد شده، که تأکید میکنم این را برای مردم بخوانید. امام صادق علیه السلام ميفرمايد «هُوَ الرَّجُلُ یَدَعُ مالَهُ لا یُنْفِقُهُ فِی طاعَةِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ بُخْلاً» مورد اين آيه آن کسی است که مال دارد اما بُخل میورزد و زکات واجب یا مستحبش را نمیدهد.
این روایت اطلاق دارد و زکات واجب و مستحب را شامل ميشود. این آدم ثروتمند هنگامي که از دنیا میرود مالش را باقي میگذارد، وارثين او از دو حال خارج نيستند با اين مال يا طاعت خدا را انجام میدهند یا معصیت خدا را، « فَإِنْ عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَةِ اللهِ رَآهُ فِی مِیزَانِ غَیْرِهِ فَرَآهُ حَسْرَةً» اگر فرزند او صالح باشد و اين مال را در مسير طاعت خدا مصرف کند، روايت ميفرمايد این پدر میبیند که آثار این مال در نامهی اعمال فرزندش نوشته ميشود لذا موجب حسرت او ميگردد چون آن مال براي او بوده است ولي ثمرهاش براي ديگري است.
این یک مطلب که ما به مردم بگوئیم کاری نکنید که در روز قیامت همین اموالتان موجب حسرت شما بشود، گاهی اوقات مردم میگویند بعد از مرگ مالمان دست هر کسی افتاد دیگر به ما چه ربطی دارد؟ بايد به آنها گفت این آثار را دارد و موجب یک حسرت بزرگ در روز قیامت خواهد شد.
این تعبیر که از رسول اکرم(ص) بيان شده «سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاة» این هم باز اطلاق دارد، راه حفظ اموال زکات است، چه زکات واجب و چه مستحب.
مردم غالباً از این روایات خبر ندارند، این یکی از سنتهای الهی است که امام صادق(علیه السلام) فرمود «مَنْ مَنَعَ حَقّاً لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اَنْفَقَ فِی بَاطِلٍ مِثْلَیْهِ»، اگر در مورد زکات، خمس یا حقوق الهی انسان بخواهد کم بگذارد سنت خدا بر این است که مجبور خواهد شد دو برابرش را در راه باطل خرج کند. و باطل هم یک عنوان عام دارد.
قرآن کریم زکات را قرین نماز قرار داده، امام باقر(علیه السلام) فرمود «إن الله تبارك وتعالى قرن الزكاة بالصلاة فقال: أقيموا الصلاة وآتوا الزكاة فمن أقام الصلاة ولم يؤت الزكاة فكأنه لم يقم الصلاة». بيان بعضی روایات اين است کسي که زکات ندهد نمازش قبول نیست، اما در این روایت ميفرمايد گويا نماز نخوانده، در بعضی از نقلها هم این کانّه را هم ندارد یعنی کسی که زکات نمیدهد اصلاّ خواندن و نخواندن نمازش یکی است، این نمازی هم که میخواند اصلاّ خوانده نشده است.
نکته سوم در مورد زکات این است که بین زکات و خمس فرق وجود دارد، در باب خمس به حسب اولي ما خطاب و امري نداريم که فقیه يا حاکم خمس را از مردم بگیرد. البته ممکن است به حسب ثانوی از اختیارات ولی فقیه و فقیه جامع الشرایط باشد اما به حسب اولی چنين حکمي نداریم، به حسب اولی خدا میفرماید وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي تا آخر آیه، اما در باب زکات مسئله این چنین نیست.
رسول اکرم(ص) مأمور به اخذ زکات شده، «خُذ مِن أَموالِهِم صَدَقَةً»، شما میدانید آیات انفاق در قرآن چقدر زیاد است، «وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ» از آنچه به شما دادیم انفاق کنید، در اواخر حیات رسول اکرم(ص) به صورت یک امر خطاب آمد «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا» وقتی این آیه شریفه در ماه مبارک رمضان نازل شد رسول اکرم(ص) به منادی فرمود بين مردم ندا بدهید همانطوری که نماز بر شما واجب است زکات هم بر شما واجب شده است و مواردش را هم بیان کردند سپس صبر کردند یک سال که گذشت به منادی فرمودند به مردم بگوئید زکات اموالشان را بدهند و افرادي را فرستادند تا زکات را بگیرند.
حساب زکات با مسئلهی خمس فرق دارد. اصلاً عجیب است اگر کسی نماز نخواند يا خمس نپردازد نمیشود از مسجد بیرونش کرد و يا اصلاً نمیشود در انظار عام به مردم بگوئیم این آقا خمس نمیدهد. یک وقتی زمان مرحوم والدمان کسی آمد گفت یک روحانی در محل ما هست که وقتی وارد منزل ما میشود فرش را کنار میزند و میگوید من نمیدانم شما خمس میدهید یا نه لذا نميدانم جایز است که من تصرف در اين فرش کنم یا نه؟ ایشان فرموده بود خود عمل این آقا حرام است، چون نهایتش این است که شبهه او موضوعیه است و اصلاً حق ندارد سؤال کند.
اما شبهه موضوعیه مربوط به زکات را باید دنبال کرد، باید از مردم پرسید که زکات خود را پرداخت کردهاي يا نه؟ یعنی زکات از مواردی است که به اصطلاح ما در آن فحص لازم است، اگر خود مردم گفتند بر ما زکات واجب نیست، به همین مقدار باید بسنده کرد اما ابتداءً سؤالش لازم است. روایتي وجود دارد که زمانی رسول اکرم بعد از نماز فرمودند «قم یا فلان»، چند نفر را بلند کردند و فرمودند از مسجد خارج شوید، جای شما در مسجد نیست! عرض کردند یا رسول الله چرا؟ فرمود چون شما زکات نمیدهید.
یعنی این مقدار اهتمام لازم است که ما مردم را از غضب خدا حفظ کنیم، در روایات خمس چنين چيزي نيامده اگر کسی خمس نداد موجب غضب خدا گردد ولی در روایت زکات آمده اگر کسی زکات نداد غضب خدا را برای خود مقدّر کرده است.
روايت ديگر مربوط به شما مبلغین بزرگوار و عاملین زکات است؛ از امام صادق(علیه السلام) در کافی شریف ميفرمايد «تارِكُ الزَّكَاةِ وَ قَدْ وَجَبَتْ لَهُ مِثْلُ مَانِعِهَا وَ قَدْ وَجَبَتْ عَلَيْه»، البته نمیخواهم ایجاد خوف کنم ولی روایت اين است کسی که برای جمع کردن زکات نرود، تارک زکات یعنی تارک جمع زکات، تارک اینکه به مردم بگوید باید زکاتتان را بدهید، این فرد مثل مانع زکات است، آن فردي که زکات برایش واجب شده ولي زکات نمیدهد.
این تعبیر بسيار عجیبی است لذا مسئله زکات از ارکان نظام اقتصاد اسلامی است چه حکومت اسلامی باشد و چه نباشد! زکات چیزی است که طبق آيات شريفه قرآن در ادیان گذشته هم بوده است.
زکات امری است که از اول تشریع در همه شرایع آسمانی بوده است منتهی در اسلام تأکید فراوان نسبت به مسئلهی زکات شده است. البته این روایت را میشود معنای دیگری هم نمود ولی ظاهرش همین است که عرض کردم.
در روایت ديگري «أَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) نَهَى أَنْ يُخْفِيَ الْمَرْءُ زَكَاةَ مَالِهِ عَنْ إِمَامِهِ وَ قَالَ إِنَّ إِخْفَاءَ ذَلِكَ مِنَ النِّفَاقِ»؛ پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند اخفاء زکات یک نوع نفاق برای انسان است.
ما بايد این تعبیرات را برای مردم بگوئیم، مردم ما متشرّع و مقید هستند منتهی از این تعابیر و مفاهیمی که در باب زکات وارد شده یک مقدار دور هستند، باید نسبت به این تعابیر فرهنگسازی شود، رسانههای ما، صدا و سیما بايد در احياء فريضه زکات فعال باشند نباید فقط به سالی یک بار آن هم به عنوان خبر سمینار اجلاس زکات که بزرگان و نمایندگان محترم ولی فقیه و شما روحانیون بزرگوار حضور پیدا کردهاید اکتفا کرده و تمام شود، بلکه باید به صورت مداوم برنامهای برای بیان زکات در آیات و روایات و احکام زکات، همین موارد فقهی که در مورد زکات وجود دارد در قالب نمايش براي مردم بيان شود.
نکتهی پنجم اشاره به یک جهت فقهی در مسئله زکات است که در این جلسهی معظم مطرح میکنم. بحمدالله ما اکنون در بحث زکات جریان فقه حکومتی را که رهبری معظم(دام ظله العالی) در این چند سال نسبت به آن تأکید دارند کاملاً مشاهده میکنیم. ما در جریان زکات تأثیر زمان و مکان در اجتهاد را کاملاً ملاحظه میکنیم و شما مروجین، عاملین و مبلغین، میتوانید حوزههای علمیه و فقها را با آنچه که از نزدیک مشاهده میکنید در این امر یاری نماييد. بالأخره در آیندهی نزدیک ممکن است فتاوا تغییر کند و بگویند بیش از این نُه چیزی که در آن زکات واجب است موارد دیگری هم ممکن است واجب باشد.
اول سخن عرض کردم اصلاً اگر ما این فتوا را نداشته باشیم ميتوانيم به مردم بگوئیم در روایات ما وارد شده بر هر چه کیل یا وزن میشود زکات مستحب است! در روایات ما وارد شده که زکات زمین، مسکن، دکان، زینتآلات، جواهراتی که زنها دارند مستحب است.
این را هم بین مردم ترویج کنید، کسی که میخواهد عروس شود طبیعی است که برای مجلسش نیاز به زیورآلات دارد، در روایت آمده که زکات حُلي و زيورآلات عاریت دادن آن است، خانمي یک لباس زیبا و يا جواهرات خوبی دارد این را به دیگران عاریه بدهد این میشود زکات آن، ما اين روايات را داريم، یعنی مشکلی نداریم که به مردم بگوئیم در غیر این موارد واجب، زکات مستحب است، و آنها را تشویق به مسئلهی زکات کنيم.
به این فکر باشید که در چارچوب اجتهاد، در چارچوب فقاهت، آیا راهی برای این مطلب وجود دارد که دایرهی وجوب زکات از این موارد یک مقدار گستردهتر شود يا نه؟ خود شما شنیدید وقتی آیه زکات نازل شد رسول اکرم در نُه چیز زکات قرار داد و عفی عما سوا ذلک، این «عفی» یعنی در بقیهی چیزها هم زمینه و مقتضی وجوب زکات بوده است اما رسولخدا از آن گذشت نمودند.
این عفی به این معنا نیست که از اول خدا اراده کرده فقط همین نُه چيز مورد زکات باشد و در غیر از این نُه تا نباشد، در روایاتی که ذیل آیات زکات وارد شده نکات عمیقی وجود دارد، همين روایت میگوید رسول خدا «عفي عمّا سوی ذلک» اين عبارت به این معناست که در بقیه چیزها هم زمینه و امکان وجوبش هست، مقتضی یعنی بالاتر از امکان. مقتضی وجوبش هست اما رسول خدا براساس مصلحتی عفو فرمودهاند.
در زمان ائمه معصومین(علیهم السلام) هم امیرالمؤمنین(علیه السلام) نسبت به بعضی از اسبها زکات قرار دادند مثل قاطر که در زمان رسول خدا مورد زکات نبود. البته این را هم داریم که در زمان ايشان بعضی خدمت ائمه(ع) رسيده و گفتند برنج ما خیلی زیاد است، ائمه فرمودند مگر نگفتیم پیامبر عفا عما سوی ذلک.
منتها این یک جهت حکومتی در آن زمان داشته و ائمه ما دنبال این بودند که زکات خیلی در اختیار حاکم جور قرار نگیرد، حکام آن زمان بني اميه بودند یا بنی العباس که هیچ کدام صلاحیت حکومت نداشتند آن بزرگواران این جهت را توجه داشتند که زکات مسلمانها در اختیار حکام است. چون حکام اینها را به مصرف صحیح نمیرساندند لذا بناء بر توسعهاش نداشتند. ولی از بعضی تعبیرات روایات استفاده میشود که تعيين موارد زکات در اختیار حاکم مسلمین است.
حالا اگر در جزیرة العرب آن زمان ثروتهای عمدهی مردم در این غلات اربعه و انعام ثلاثه و طلا و نقره بوده اما در خیلی از نقاط دنیا ثروت عمدهی مردم اینها نیست بلکه چیزهای دیگری ممکن است باشد، در همین کشور ما الآن ثروت عمدهی مردم در زمین و ساختمان است این یک جهتی از ثروت است. اگر ما فقه را از زاويه محدود و با نگاه شخصی مطرح کنیم همین است که بگوئیم پیامبر فرمود زکات در این نُه چيز واجب است «و عفا عما سوی ذلک».
این بحث با خود مرحوم والدمان هم مطرح شد و ایشان میفرمود اين «عفا» تصریح بر این است که «الی یوم القیامة عفا». خیلی از فقهای دیگر هم این نظر را دارند ولی اين کلام قطع نظر از فقه حکومتی است.
وقتی ما میگوئیم اسلام یک دین جهانی است و فقه ما می تواند حکومتداری کند، ضوابط برای حکومت مشخص کند و مصالح و مفاسد را در میدان حکومت دنبال کند بايد بگوييم راه توسعه موارد زکات وجود دارد، برخی از فقهای بزرگ هم یا فتوا دادهاند و یا احتیاط وجوبی کردهاند که در غیر از این نُه مورد هم باید زکات داده شود، مشهور بین علمای اهل سنت هم وجوب در غیر از این نُه تا هم وجود دارد.
عرض من این است شما روحانیون بزرگوار همانند یک فرد عادی عمل نکنید که فقط به مردم بگوئید این آیه زکات است و این هم روایتش و باید زکات بدهی و مسئله تمام شود، خودتان به فکر آیندهی حوزهها و فقه باشيد، به کمک فقها بیائید، تجربیات خود را به حوزهها و بزرگان منتقل کنید و آنها بتوانند در بيان فتوا از این مطالب استفاده کنند.
همین مقدار بگويم در روایاتی که در باب زکات وجود دارد يکي از بهترین نتیجهها این است که این موارد زکات در اختیار فقیه است، هم فقیهی که بسط ید نداشته باشد میتواند به عنوان ولایت شرعی که دارد معين کند و هم در نظام جمهوری اسلامی که اختيار با ولیّ فقیهی است که متصدی حکومت و ولايت است. او میتواند زکات را در غیر از این نُه مورد قرار بدهد. لذا بحث زکات از عناوين فقه حکومتی است، حالا مبانی فقه حکومتی چیست؟ ملاکاتش چیست؟ ادلهاش چیست از حوصله اين جلسه خارج است.
نکتهی بعد اين است: ما در باب حج ميگوييم اگر کسی بدهکار است. مقدار پولي که دارد کم است و به هر دو نميرسد. یا باید با آن دِینش را بدهد و یا با آن حج برود، آقایان فقها میگویند اينجا حق الناس بر حق الله مقدم است، دین باید ادا شود، اما در باب زکات قضیه برعکس است، در تعارض بین زکات واجب و سایر دیون، پرداخت زکات مقدم است.
اگر فردي به شخص معینی مدیون است از طرف دیگر زکات هم بر او واجب شده. مقدار مالی که دارد یا باید با آن زکاتی را که بر عهدهاش هست بپردازد و یا باید دینش را بپردازد، فقها فتوا میدهند زکات واجب بر اداء سایر دیون مقدم است، اینها نکات فقهی است که اگر شما روحانیون بزرگوار روی آن تأکید کنید و مردم را از این نکات مطلع بفرمائید بسیار مهم است.
از جمله نکات دیگر، آیاتی است که در مورد عقوبت زکات بيان شده است، ولي این آیات کمتر برای مردم قرائت میشود، آیه 34 و 35 سوره مبارکه توبه ميفرمايد «وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» در ذهن ما اين است که کنز يعني انسان طلا و نقره را در گاوصندوقها و بانکها و پستوها مخفی کند!
در روایت معتبر در ذیل این آیه شریفه وارد شده «ما أدی زکاته فلیس بکنز وإن کان تحت سبع أرضین»، ثروتمندی که زکات مالش را پرداخت کرده اگر میلیاردها هم داشته باشد و نگهداری بکند کنز نیست، اگر چه آن را در طبقهي هفتم زمین هم مخفی کرده باشد. «و کل مالٍ لا یؤدی زکاته فهو کنزٌ و إن کان فوق الارض» آن مالی که زکاتش داده نشده کنز است ولو اینکه جلوی رویش بر روي زمين گذاشته شده باشد.
ما بايد اینها را برای مردم بگوئیم. اینکه «فتکوی بها جباههم» در قيامت با همین طلا و نقرههايي که در دنیا زکاتش را ندادند و نگه داشتند پيشاني و پشت و پهلوي بدنشان را داغ میکنند. و به آنها خطاب میشود هذا ما کنزتم لانفسکم این همان چيزي است که شما برای خود مخفی کردید. یا این آیه شریفه « قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ» عجیب این است از چیزهایی که از زمان مرگ حسرت پشیمانیاش شروع میشود عدم پرداخت زکات و گرفتاریهایی است که برای او معین و مقدر کردهاند.
ما اگر واقعاً زکات را درست همینطور که ائمه ما فرمودهاند بيان کنيم و از جیب خودمان هیچی نگوئیم، فقط آنچه در روایات و قرآن آمده و در متن دین است، گفته و اضافهتر نگوئیم ولو اینکه اضافه بر این تصور هم ندارد. آدم به کسی که مانع زکات است چه میگوید؟! در روایت ميفرمايد اگر زکاتت را پرداختي تدفع غضب الله، غضب خدا را از خود دور ميکني. اگر ندادی غضب خدا شامل حال تو می شود، بالاتر از غضب خدا چیست؟ بالاتر از آن تصور نمیشود. همین متن دین را بگوئیم، قربة إلی الله هم بگوئیم و دنبال کنیم که این ثروت عظیم اسلامی واقعاً استیفا بشود. نباید در نظام اسلامی با این دستوراتی که دین برای ما مقرر کرده ما فقیر داشته باشیم!
من خاطرهای را عرض کنم بعد از رحلت مرحوم والدمان جناب آقای عسکراولادی(رحمة الله علیه) با اعضای کمیته امداد به قم تشریف آوردند، در همان جلسه به ایشان عرض کردم من قبل از اینکه شما صحبت کنید یک مطلبی را از شما میپرسم و آن اینکه شما هر سالی که پیش والد ما آمدید، امسال هم که پیش مراجع و بزرگان آمدهايد، آمار میدهید میگوئید در سال گذشته ما 15 هزار مددجو تحت پوشش داشتیم و امسال شده 18 هزار، سال بعد شده 20 هزار، گفتم آقای عسکراولادی این آمار وهن برای نظام اسلامی است، شما باید بگوئید پارسال 15 هزار بوده و امسال شده 10 هزار نفر، گفتم بعد از گذشت سی سال از انقلاب الآن نباید یک نفر فقیر واقعی ـ نه فقیر حرفهای ـ در این کشور وجود داشته باشد، ایشان گفت درست است در اين مطلب بسیار خوبی است.
با وجود این ثروت عظیم مردم ما در زمان جنگ فداکاري کردند، شهید دادند به همين کمیته امداد غیر از مسئله زکات این همه مردم کمک کرده، مردم چیزی کم نگذاشتند، باید یک مدیریت دقیق و صحیحی بشود تا مردم اطمینان پیدا کنند این مال زکات که در اختیار مسئولین زکات قرار داده میشود صحيح مصرف ميشود، این را هم باید براي مردم از راههای مختلف روشن کنیم تا با خیال راحت زکاتشان را ادا کنند.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
اهم مطالب:
1ـ مسئله زکات از ارکان نظام اقتصاد اسلامی است چه حکومت اسلامی باشد و چه نباشد! زکات چیزی است که طبق آيات شريفه قرآن در ادیان گذشته هم بوده است.
2ـ بحمد الله ما اکنون در بحث زکات جریان فقه حکومتی را که رهبری معظم دام ظله العالی در این چند سال نسبت به آن تأکید دارند کاملاً مشاهده میکنیم.
3ـ در روایات ما وارد شده که زکات زمین، مسکن، دکان، زینتآلات، جواهراتی که زنها دارند مستحب است.