اينکه يأس از رحمت الهي يکي از گناهان کبيره است به جهت همين سوء ظن به قدرت و رحمت پروردگار است

۰۵ تیر ۱۳۹۵

۱۹:۴۶

۴,۶۶۵

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، در تکيه آسيد حسن قم، پبرامون رحمت و غضب خداوند و يأس از رحمت خداوند
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى»
(طه:81)


شب نوزدهم ماه مبارک رمضان است. خدای تبارک و تعالی را شاکریم که ما را موفق فرمود تا اين شب را که به یک احتمال از لیالی قدر است درک کنیم. از خدا استمداد می‌جوییم همانطوری که اصل وجود ما را برای درک این ماه مبارک توفيق داد در این لیله‌ی قدر عنایات خودش را افزون کند و دست ما را بگیرد و بهترین عنایات و برکات خود را شامل حال ما بفرماید ان شاء الله.

موضوع سخن عمدتاً در مورد رحمت و غضب خداست؛ از موضوعاتی که بسیار به آن نیاز داریم و باید به آن توجه کنیم و در زندگی ما بسیار تأثيرگذار است. خیلی از اوقات بلاهایی بر سر ما می‌آید و مصیبت‌هایی بر جامعه وارد می‌شود، آيا انسان می‌داند علت آن چيست؟ و این مشکل از کجا بوجود آمد؟

در مورد رحمت خدا به این حدیث قدسی توجه فرماييد که بسیار حدیث خوبی است. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید من در هر شبانه‌روزی به هر بنده‌ای از بندگانم 70 بار نظر کرده و در هر مرتبه 70 بار اراده مي‌کنم آنچه را که به او عنایت مي‌نمايم. همه نعمت‌هاي عالم رحمت خداست، وجود ما رحمت خداست، انبیاء رحمت خدا هستند، کتب آسمانی رحمت خداست، لیله‌ی قدر رحمت خداست و تا برسیم به تمام این نعمت‌های ظاهری که در عالم وجود دارد.

اصلاً انسان با یک نگاه به خودش از سر تا پا رحمت خدا را می‌بیند، به غیر خودش هم که نگاه کند همه جا رحمت خداست. لذا به عنوان یک قاعده‌ی کلی می‌فرماید «سَبَقت رحمته غضبه» رحمت خدا از غضبش پيشي گرفته است. خداوند بنای بر رحمت بر بندگان دارد، این «سَبَقت» به قول ما طلبه‌ها به این معناست که ملاک در رحمت به مراتب قوی‌تر از ملاک در غضب است. مادامی که امکان رحمت بر بنده‌ای از بندگان خدا باشد خدا به او غضب نمی‌کند، بلکه به او مهلت می‌دهد چه کافر و چه مؤمن. خود این مهلت هم یک رحمتی از رحمت‌های الهی است، اینکه انسان تنبه پیدا کند. خداوند در ماه رمضان از همه‌ی بندگانش دعوت مي‌کند، نه فقط از مؤمنین، در اين ماه همه مهمان خدا هستند هر کسی به اندازه‌ی ظرفيت خود از این میهمانی بهره‌مند مي‌شود.

رمضان ماهی است که خدا درهای رحمتش را به سوی همه باز می‌کند حتي صاحبان عذر و افراد بيمار که روزه نمی‌گیرند یک وقت فکر نکنند که مهمان خدا نیستند، نه!‌آنها هم چون به وظیفه‌شان عمل می‌کنند مهمان خدا هستند، گاهی اوقات برای بعضی این توهم پیش می‌آید که من مریضم، و روزه نیستم که به من می‌گویید التماس دعا، در حاليکه در ماه رمضان همه به مهمانی الهی دعوت شده‌اند. چه آن کسی که روزه بگیرد و چه آن کسی که روزه نگیرد، لیله‌ی قدر هم از بزرگترین مظاهر رحمت خداست که ملائکه‌اش را می‌فرستد و دعاها را ثبت می‌کنند.

اما مطلبي که می‌خواهم به آن بپردازم و شاید در سخنرانی‌ها کمتر به آن پرداخته می‌شود در حالی که بسیار مهم است مسئله‌ی غضب خداست. خدای تبارک و تعالی در قرآن مجيد در آيات زیادی مسئله غضب يا سخط خدا را بيان فرموده است. در سوره مبارکه طه خدا به قوم حضرت موسی علی نبینا و آله و(علیه السلام) می‌فرماید: «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي» از رزق و روزی پاکيزه‌اي که بهره‌مندتان کرده‌ايم استفاده کنيد و با رزق الهی معصیت خدا نکنید، اگر کسی مالی به دستش آمده آن را در مسیر معصیت خدا قرار ندهد که در اين صورت خدا می‌فرماید: «فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي» غضب من بر شما فرود می‌آید.

 انسان اگر خدای ناکرده با پولش وسائل قمار بخرد يا مجلسی برپا کند که در آن محرّمات الهی و اختلاط زن و مرد باشد، چیزی که متأسفانه در زمان ما از مجالس عروسي به گوش می‌رسد، ده‌ها میلیون براي مجلسي خرج می‌کند که باید شروع یک زندگی مبارک برای دختر و پسر باشد اما تمامش با معصیت خدا شروع می‌شود، خدا می‌فرماید اگر کسی از رزقی که من به او دادم در مسیر صحيح استفاده نکند و بگوید این پول خودم هست هر کاری بخواهم با آن می‌کنم، با این پول دست زن و بچه را بگیرد و به کشورهای کفر ببرد تا مظاهر فساد را ببینند و خدای ناکرده مرتکب فساد شوند، این موجب فرود غضب خدا بر آنها خواهد شد.

بعد به عنوان یک قانون کلی می‌فرماید: «وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى» اگر کسی غضب من بر او فرود آيد نابود می‌شود و دیگر سر بلند نمی‌کند و نبايد امید به نجات داشته باشد! غضب خدا با غضب انسان‌ها فرق دارد. غضب انسان این است که وقتی ناراحت می‌شود در درونش آشوبی برپا گردد که حرف زدنش، اعمال و کردارش دست خودش نیست ممکن است خدای ناکرده کسی را هم به قتل برساند، لذا می‌گویند وقتی عصبانی شدید در خود تغییر حالت به وجود آوريد چون معلوم نمی‌شود نتیجه‌اش چه خواهد شد.

اما در مورد خدا اینطور نیست. غضب خدا مثل من و شما نیست، فردي از امام باقر(علیه السلام) پرسید غضب خدا چیست؟ فرمود غضب خدا عذاب و عقاب خداست، بلاهایی که برای انسان قرار می‌دهد، امراض صعب العلاجی که امروز به وجود آمده، البته نمی‌گوئیم هر مرضی نشانه‌ی غضب خداست، چون در روايات آمده برخي از ابتلاءات نسبت به بعضی از بندگان لطف خداست. ولی نسبت به آدمی که در مسیر درست دین حرکت نمی‌کند این بلاها غضب الهی است، غضب خدا همین بلا و عذاب است، همین امراض و مصیبت‌هاست.

امام باقر(عليه السلام) فرمود یک وقت کسی خیال نکند غضب و رضای خدا مثل خشم و رضاي ما انسان‌ها است که وقتی از یک چیزی خوشحال می‌شویم در ما یک تغییری به وجود می‌آید و وقتی غضب می‌کنیم درون‌مان یک آشوبی به وجود می‌آید، برای خدای تبارک و تعالی این تغییرات و این حالات محال است. پس غضب خدا چیست؟ غضب خدا همان عذاب خدا و بلاها و امراض است، هرگاه انسان با یک بلای نابهنگام و غیر متوقع مواجه شد این آیه را در ذهن بياورد «وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى»؛ خدا می‌فرماید کسی که گرفتار غضب من گردد نابود می‌شود و امیدی به سعادتش نیست، نه در دنیا بلکه براساس روايات در آخرت هم گرفتار شده و مشمول شفاعت قرار نمی‌گیرد.

تکيه آسد حسن

حال بايد ديد چه اموري انسان را دچار غضب الهي مي‌نمايد.

يکي از اين امور محاجه در توحيد و ربوبيت خدا پس از پذيرش دعوت اوست. خداوند در سوره مبارکه شوری آیه 16 می‌فرماید: «وَ الَّذينَ يُحَاجُّونَ فِي اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ» الحمدلله ما همه موحدیم و خداوند به لطف ائمه معصومين(علیهم السلام) بهترین معانی توحید را در اختیار ما قرار داده ولی آنها که در توحید محاجه و شک می‌کنند، بدانند گرفتار غضب خدا می‌شوند.

مورد دوم کسی است که مؤمنی را عمداً به قتل رساند. «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابًا عَظيمًا».

سومين مورد همان آيه از سوره‌ي مبارکه طه است که خواندم، اگر کسی از رزق خدا در مسیر معصیت او استفاده کند، گرفتار غضب الهي خواهد شد این خیلی مهم است که ببینیم مال‌مان را کجا خرج می‌کنیم؟

چهارمين مورد کسانی هستند که در میدان جنگ پشت به دشمن کرده و از او رو برمی‌گردانند و موجب تضعيف مسلمان‌ها مي‌شوند. آيه 15 و 16 سوره أنفال «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ اْلأَدْبارَ * وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ».

پنجم کسانی هستند که سوء ظن به خدا دارند و باید از آن به خدا پناه ببریم. گاهي اوقات انسان می‌گوید خدا به من لطف و نظری ندارد و همه راههایش را بر روی من بسته! این چه خدایی است؟ اين حرف‌ها سوء ظن به خداست و به قدري خطر دارد که مزاحش هم درست نیست و نباید بر زبان جاری شود! هرگاه مشکلی در زندگی، در کسب و کار و یا ارتباط با دیگران به وجود آید و انسان ببيند همه‌ی راه‌ها بسته می‌شود نباید مأیوس شود.

اينکه يأس از رحمت الهي يکي از گناهان کبيره است به جهت همين سوء ظن به قدرت و رحمت پروردگار است. خداوند مي‌گويد حق نداری مأیوس شوی، راه بسته نیست! آن خدایی که ما به او اعتقاد داریم، با لطف و کرمی که دارد، بنده‌اش را رها نمی‌کند.

خداوند متعال در سوره فتح آيه 6 علت عذاب منافقين و مشرکين را «ظن سوء و گمان بد» به خدا بيان مي‌فرمايند «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظّانِّينَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيرًا».

ششمین مورد از عوامل عذاب الهی، که از روایات استفاده می‌شود همان است که در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) شنیده‌اید که رضایت آن حضرت موجب رضایت خدا و غضب او موجب غضب خداست، یعنی یکی از عواملی که موجب غضب خداست دشمنی با حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.

در ذيل آیه 14 سوره لقمان «أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصيرُ» روایت بسيار جالبی را اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین(علیه‌‌السلام) نقل کرده، ظاهر آیه اين است که خدا می‌فرماید «شکرگزار من باش و نسبت به والدین خودت هم شکرگزار باش و بدانید عاقبت همه‌ی شما این است که به سوی من برمی‌گردید» این ظاهر آیه است اما در تأویل آیه امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرموده‌اند «الوالدان الذان أوجب الله لهم الشکر هما الذان ولدان العلم و ورثا الحکم و امر الناس بطاعتهما»، والديني که خداوند شکر آنها را واجب فرموده کسانی هستند که علم را تولید کرده و حکم و ولایت را از خدا به ارث گرفته‌اند، کسانی که خدا امر به اطاعت آنها کرده، یعنی وجود مبارک پیامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام).

در روایتی ديگر پیامبر فرمود «أنا و علیٌ ابوا هذه الامة»، من و علی پدران این امت هستیم، به این معنا که خدای تبارک و تعالی همانطور که شکر خودش را بر همه مردم واجب کرده، شکرگزاري نسبت به رسول خدا و امير المؤمنين را نيز واجب کرده است.

در این شبی که متعلق به امیرالمؤمنین است وقتی می‌گویند به یاد والدین باشیم، بدانيم والد حقیقی همه‌ی ما پیامبر و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) است. در ذیل این روایت نکته مهمي بيان شده است. امیرالمؤمنین می‌فرماید حالا که من و پیامبر دو پدر برای این امت هستیم وقتي می‌فرماید «أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ» اطاعت من و پیامبر واجب است بدانید رضای من و پیامبر رضای خداست و سخط من و پیامبر موجب سخط خداست.

در اين آيه خداوند سه مطلب را بيان فرموده: 1ـ بندگانم شکرگزار من باشيد. 2ـ پدر و مادرتان را هم شکر کنيد. 3ـ بدانيد مصير و منتهي و بازگشت همه‌ي شما به سوي من است. حال سوال اين است که «إِلَيَّ الْمَصيرُ» را خدا براي چه اينجا آورده؟ امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرماید «إِلَيَّ الْمَصيرُ» یعنی «فمصیر العباد إلی الله و الدلیل علی ذلک الوالدان»، راهنمای رفتنِ به سوی خدا و خداپرستی تنها امیرالمؤمنین و رسول اکرم(علیهما السلام) است.

گاهی اوقات بعضی‌ از جوان‌ها مي‌پرسند مگر انسان بدون پیغمبر و قرآن و امام نمي‌توانست خدا را بپرستد؟ حتی می‌گویند وقتی خدا پرستی جزء فطرت انسان است و فطرت هر کسی او را وادار به پرستش خدا مي‌کند. «فطرة الله التی فطر الناس علیها»، پس ما چه نیازی به قرآن و پیامبر و امام داریم؟

جوابش این است که فطرت، اصل خدا پرستي را می‌گوید، اما اینکه این خدا را چگونه بايد عبادت کرد و چگونه به او تقرب جست يا اين خدا از چه کاري خوشش مي‌آيد و به چه چيزهايي امر و نهي کرده، چه چيز موجب سعادت و چه چیز موجب شقاوت انسان‌هاست، اینها را باید پیامبر و ائمه معلوم کنند.

عمده این مطلب است که امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید رفتنِ به سوی خدا و خداشناس و خداپرست شدن یک راه دارد، و آن هم راه پیامبر، امیرالمؤمنین و اولاد امیرالمؤمنین است. به همين جهت است که ما در این شب قرآن بر سر گرفته و خدا را به خودش و به کتابش و به پیامبر و به همه‌ی ائمه قسم می‌دهیم.

ممکن است کسی سؤال کند سند اين عمل کجاست؟ سند نمی‌خواهد، خود همین روايت اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین می‌گوید دلیل و راهنما، آن هم تنها دلیل و راهنمای به سوی خدا پیامبر است و من، منتهی تا زمانی که امیرالمؤمنین در قيد حيات بوده خودش را فرموده و بعد هم ائمه معصومین را.

هفتمین مورد از موارد غضب خداوند که در روايات آمده اين است که انسان در پيري گناه کند، گناه جوان بزودي موجب غضب خدا نمي‌شود! چون جوان است خدا به او مهلت مي‌دهد ولي کسي که عمرش از 50 سال عبور کند و آرام آرام وارد ميانسالي و کهنسالي شود، اگر گناه کند، هر گناهی که باشد موجب غضب الهی می‌شود.

هشتمین مورد از عوامل غضب الهی، کسانی هستند که مال خودشان را انفاق نمی‌کنند. شخصی مال و ثروت فراوان دارد اما حاضر نیست انفاق کند و از آن به بیچاره‌ها، اقربا و فامیلش بدهد.

ان شاء الله در جمع ما چنین افرادی نیستند ولی این آیه شریفه را شنیده‌اید که بعضي از انسان‌ها وقتی از دنیا می‌روند از خداوند مي‌خواهند «...رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلّي أَعْمَلُ صالِحًا فيما تَرَكْتُ»، من را به دنیا برگردان تا یک کار خوب انجام بدهم، خطاب می‌آید «كَلاّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها»، اين حرفی است که خودش بر زبانش جاری می‌کند و دروغ می‌گوید، بعد در روایات دارد که این آدم وقتي پرده‌ها کنار رود و آن عالم را ببیند می‌فهمد عجب! زکات مالش را نداده، می‌گوید خدایا من را به دنیا برگردان زکات مال خودم را پرداخت کنم تا از اين آثار فراواني که زکات دارد محروم نشوم، اما ديگر فايده‌اي ندارد.

نهمین مورد از مواردی که در روایات مورد غضب الهی ذکر شده‌اند آدم‌هایی هستند که خود را تسلیم مقدرات الهی نکرده و مي‌خواهند با قضا و قدر الهی مخالفت کنند. مثل کسی که مقدّرش این است اولاد نداشته باشد هر چه معالجه هم کند به نتیجه نمی‌رسد! در آخر نسبت به خدا شکوه مي‌کند يا کسي که هر چه تلاش مي‌کند ثروتمند نمی‌شود، یک کسی که گرفتار بيماري لاعلاج شده  و با مرض زندگی‌اش را دنبال می‌کند.

اين افراد چنانچه در درون خود تسلیم مقدرات الهیه نباشند از کسانی هستند که مورد غضب الهی واقع می‌شوند. يکي ديگر از عواملی که موجب غضب الهی است این است که زنی به ازدواج با یک مرد فاسق راضی باشد، خواستگاری مردي را که اهل نماز و روزه نیست و اهل گناه است قبول مي‌کند.

دهمین مورد از مواردی که مورد غضب الهی هستند انساني است که نمازش را بدون هیچ عذری تأخیر بیندازد. چیزی که ما خیلی آسان می‌گیریم، می‌گوئیم خدا پنج شش ساعت براي نماز وقت قرار داده است. درست است که خدا توسعه داده ولی اين مربوط به فردي است که مشغول کاری است و عذری دارد ولی انساني که بيکار نشسته و هیچ عذری ندارد و این عبادت مهم خدا را به تأخیر می‌اندازد در روایات فرموده‌اند مورد غضب خدا قرار مي‌گيرد.

یک بحثی هست که آیا تمام گناهان موجب غضب خدا مي‌شود یا نه؟

در بعضی از مقالات دیدم گفته‌اند هر گناهی موجب غضب خداست، در حالي که نمی‌شود این کلام را از آیات و روایات استفاده کرد.

البته در برخي روايات از جمله روايتي از امیرالمؤمنین(علیه السلام) هست که حضرت فرمود: خدای تبارک و تعالی چهار چیز را در چهار امر پنهان کرده؛

یکی رضایت خودش را در اطاعات از او، آدم نمی‌داند کدام اطاعت موجب رضای خداست، لذا می‌گویند هر اطاعتی را که انجام مي‌دهيد چه در واجبات و چه در مستحبات کوچک نشمارید، نگوئید این که چیزی نیست، گاهی اوقات به یک جواب سلام که آن هم واجب است، اهمیت داده نمي‌شود اما امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید چه بسا رضای خدا در همین اطاعت باشد، در تمام واجبات و مستحبات حواس‌مان باشد رضای خدا با کدام حاصل می‌شود.

بنای خدا بر این است که رضايتش مخفی باشد، ممکن است یک کسی مرتب نماز شب بخواند، اما اين نماز شب‌ها به اندازه‌ی اینکه در يکجا آبروی مؤمنی را حفظ کرده باشد، رضای خدا را به همراه نداشته باشد، البته رضای خدا غیر از ثواب الهی است، بر هر عملی که ما انجام می‌دهیم خدا به منّ و کرمش ثواب مترتب کرده ولی رضايت خدا، مطلب ديگري است که آثار زيادی برای آن ذکر شده و وارد این بحث نمی‌شوم.

مورد دوم: اجابت خودش را در دعا پنهان کرده است. ما باید دائماً دعا کنیم. «ادعونی استجب لکم» ولی اینکه در این دعا اجابت است یا آن دعا و يا اينکه کیفیت اجابت هر دعايي چگونه است این را مخفی گذارده است، لذا هيچ وقت نباید از دعا مأیوس شد حتي در شدیدترین حالات. انسان از دعا کردن مأيوس نشود، نگوید خیلی دعا کردم، این حرف غلط است! باید باز هم دعا کند.

مورد سوم: آن است که خدا اولیاء خود را در میان بندگان مخفی نگه می‌دارد. آدم گاهی اوقات به برخي افراد نگاه می‌کند و می‌گوید این کجا و بنده‌ی صالح خدا بودن کجا؟ فکر می‌کند بنده صالح خدا بودن به این است که تسبیح یک متری دست کسی باشد! نه، اتفاقاً تاریخ هم نقل می‌کند انسان‌هایی که مردم غالباً به ایشان توجهی ندارند و مشغول کار خود هستند جزء اولیاء خدا بوده‌اند، لذا نباید بندگان خدا را به ديده تحقیر نگاه کرد. مبادا کسي بگويد من که اهل نماز شبم، من که زیارت ائمه ام ترک نمی‌شود، نمازهای مستحبی را می‌خوانم، من کجا و فلان آدم کجا! نه. ما حق نداریم راجع به بندگان خدا اینطور قضاوت کنیم، خدا اولياء خودش را در میان بندگان خود مخفی نگه داشته است.

چهارمین مورد که مربوط به بحث ما است این است که خداوند غضب خود را در میان گناهان پنهان کرده، یعنی نبايد هيچ گناهي را ناچيز شماريم و بگوييم خدا مي‌بخشد. چه بسا غضب خداوند در يک گناه صغيره باشد. لذا انسان بايد همه‌ي گناهان را ترک کند. از آيات و روايات استفاده مي‌شود که هر گناهي مي‌تواند ظرف غضب خدا باشد. البته از آن طرف هم نمي‌توانيم به ضرس قاطع بگوييم هر گناهي موجب غضب خدا است. نه، اين سخن برخلاف آيات و روايات است.

پس هيچ گناهي را نبايد کوچک شمرد. در فرهنگ ديني ما فرق نمي‌کند کسي هزار تومان از مال مردم را بخورد يا صد ميليارد را. هر دو مي‌تواند موجب غضب خدا گردد. تفاوت مراتب اينها از جهات حقوق دنيوي است که مجازات آن کسي که کمتر تضييع کرده از جهت ظاهري تفاوت مي‌کند. ولي از جهت غضب الهي اينطور نيست. اين حديث الآن در ذهنم آمد.

مرحوم والد ما(رضوان الله عليه) هنگام تدريس کتاب الغصب که يکي از کتب مهم فقهي است اين روايت را خواندند که اگر يک ساختمان معظمي درست شد و بعد اين ساختمان بدون زلزله و هيچ عامل مادي فرو ريخت. تعجب نکنيد ممکن است علتش اين باشد که يک آجر از آجرهاي اين ساختمان غصبي بوده و به خاطر آن خدا غضب کرده و ساختمان فرو ريخته است. ببينيد چقدر حساب و کتاب دقيق در دستگاه الهي وجود دارد. در آن ساختمان شايد پنجاه هزار آجر بکار رفته باشد.

به هرحال غضب خدا در ميان گناهان پنهان است و اين خيلي مهم است.

گاهي اوقات از ما مي‌پرسند چکار کنيم گناه نکنيم؟ بهترين راه اين است که انسان هنگام مواجهه با گناه بگويد نکند غضب خدا در همين گناه باشد. همان‌طور که اگر هزار ظرف غذا جلوي شما بگذارند و بگويند يکي از اين ظرف‌ها سمّي است و شما را مي‌کشد، چنانچه سخت گرسنه هم باشيد، امکان ندارد از آن غذاها بخوريد، ما هم در مواجهه با گناه اگر اين باور را داشته باشيم که هر گناهي مي‌تواند ظرف غضب خدا باشد، آيا گناه مي‌کنيم؟

ماه رمضان براي اين است که اين معارف را درون خود بيشتر بارور کنيم. البته به رحمت خدا اميدواريم و رحمت خدا بر غضبش سبقت گرفته است، ولي غضب خدا هم قاعده و ميزان دارد، و شوخي نيست «وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى».

خدایا رحمت واسعه‌ی خود را در این لیالی قدر شامل حال ما بفرما و غضب خودت را در دنیا و آخرت از ما دور بفرما.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



برچسب ها :

شب قدر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان تکيه آسد حسن رحمت خدا غضب خدا یأس از رحمت خدا