حرکت امام حسین(ع) غیر از مسئله قیام برای دفاع از دین خدا، چیز دیگری نبود
۲۲ شهریور ۱۳۹۸
۱۳:۵۵
۱,۷۶۵
چکیده :
نشست های علمی
-
نظریه جهاد ذبّی و نسبت آن با فقه مقاومت
-
در تشریع، عدالت به عنوان ملاک جعل احکام نیست و اگر هم باشد، در موارد بسیار جزئی و نادر است
-
برخی از ابتکارات امام، از اول تا آخر فقه تحول ایجاد کرده است
-
مرحوم محدّث قمی يک شخصيت تأثيرگذار در تاريخ حديث، تاريخ رجال، مقتل و حتی در مسائل فقهی بود
-
رشد و هدايت بشر در مسير الهی و اجراي حق و عدالت در سایه حکومت دین محقق میشود
-
ما معتقدیم ولایتي که برای فقیه ثابت است، منوط به داشتن حکومت نیست
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
قال أباعبدالله الحسين(عليهالسلام): «مَا الْإِمَامُ إِلَّا الْحَاكِمُ بِالْكِتَابِ الْقَائِمُ بِالْقِسْطِ وَ الدَّائِنُ بِدِينِ اللهِ الْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ الله»
توفیقی حاصل شد که خدمت شما بزرگواران، عزاداران، نوکران أباعبدالله الحسین(عليهالسلام) حضور پیدا کنم.
مطلب
اول اینکه این روزها متأسفانه در فضای مجازی مطالب کلیشهای قدیمی که
قبلاً پنبهاش زده شده و بزرگان جواب آن را دادهاند، منتهی با تعبیراتي
امروزیتر، جذابتر و به اصطلاح قول خودشان علمیتر در ذهن مردم و جوانان
ما به نام مقابله با تحریفهایی که نسبت به عاشورا صورت گرفته القاء
ميکنند که به نظر من خود اين مطالب بدترین تحریف است.
گاهی
اين شبهه را القاء ميکنند چرا میگويید قیام امام حسین(عليهالسلام)؟
امام حسین(عليهالسلام) که قیام نکرد، امام از مدینه خارج شد و به مکه رفت
به عنوان بلد امن الهی، آنجا خبردار شد که میخواهند ترورش کنند از آنجا
به عراق آمد و در مسير کوفه هم که با حُر برخورد کرد به حُر گفت بگذاريد به
جاي ديگري بروم. حُر گفت دستور آمده که بر حسین تنگ بگیر و او را در
سرزمین بیآب و علف قرار بده که نتواند به جایی برود، بعد از آن امام
حسین(عليهالسلام) چاره ديگري نداشت، مقابله کرد و کشته شد. چرا اسم این حرکت را قیام میگذارید؟
لکن با مراجعه به کلمات خود امام حسین(عليهالسلام) و محکمات دینی به
وضوح در مییابیم که حرکت امام حسین(عليهالسلام) غیر از مسئله قیام برای دفاع
از دین خدا چیز دیگری نبود. اين افراد به اسم مقابله با تحریفهای عاشورا
مرتکب چنین تحریف آشکاري ميشوند. گاهی اوقات تعابیر خیلی بدتر ازاين هم
ميکنند متأسفانه چون در فضای مجازی مطرح میشود همه ما خطبا و محققین باید
جواب اين القاءات را بيان کنيم.
ما میگويیم به سخنان امام دقّت کنيد، در همان
جلسه اولی که مروان، امام حسین(عليهالسلام) را به قصر خود دعوت کرد و
گفت یا بیعت یا قتل؟ امام حسین(ع) مگر نفرمود «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ
السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيد» پس فقط
مسئله بیعت نکردن نبود، بحث نابودي اسلام بود و هر مسلمان وظيفهاي براي
حفظ و دفاع از کيان اسلام دارد. حضرت فرمود «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ
السَّلَامُ» با وجود حاکمي مثل يزيد فاتحه اسلام را بايد خواند.
قبل
از انقلاب افرادی در همین حوزه این حرفها را میزدند میگفتند در کدام
کتاب تاریخی آمده که پیامبر(ص) به امام حسین(ع) در عالم رؤیا یا غیر رؤیا
فرموده: «ان الله شاء أن یراک قتیلاً»؟ بر فرض عین این جمله در یک کتاب
تاریخی نباشد، ولی این همه قضايا که در روايات از زمان حضرت آدم(علی نبینا و
آله و عليهالسلام) تا زمان پیامبر(صلي الله عليه و آله)، راجع به شهادت
امام حسین(ع) و اينکه این مسیری که میرود مسیر شهادت است را چکار کنیم؟!
به این دو قضیه که در کتاب کافی شریف آمده توجّه و دقّت شود.
یکی
قضیه حدیث لوح است که جبرئیل(ع) غیر از مسئله قرآن، لوح مکتوبی را قبل از
وفات پیامبر، از ناحيه خداوند برای پیامبر آورد و عرض کرد خدای تبارک و
تعالی آنچه که بر اهلبیت و اوصیاء تو واقع میشود در این لوح ذکر فرموده
است. پیامبر اين لوح را به امیرالمؤمنین(ع) داد و فرمود آن قسمتی که مربوط
به خودش هست را ببيند.سپس امیرالمؤمنین آن را به امام حسن(عليهالسلام) داد و امام حسن هم به امام حسین(عليه السلام).
در
مورد امام حسين(عليه السلام) این جمله در آن لوح نوشته شده بود «اخْرُجْ
بِقَوْمِكَ إِلَى الشَّهَادَةِ وَ لَا شَهَادَةَ لَهُمْ إِلَّا مَعَكَ وَ
اشْرِ نَفْسَكَ لِلَّهِ تَعَالَى»، همراه قوم خود به سوي شهادت برو که
شهادتي نصيب آنها نميشود مگر همراه تو. جانت را با خدا معامله کن.
اين
حديث در جلد اول کافي ص280 نقل شده است. کتاب کافي که کمتر از کتابهاي
تاريخي نيست. کافي کتابي است که بزرگان اصولي ميگويند کسي حق مناقشه در
اسنادش را ندارد. حالا «إن الله شاء أن یراک قتیلا» نیامده باشد. البته
بعضی از محققین اسناد اين روايت را هم ذکر کردهاند. به هرحال اين یک
مسئله مسلم بود که قیام امام حسین(ع) سرانجامش شهادت حضرت و یارانش و
اولادش و اسارت اهلبیتش بوده است.
در حدیث ديگر
که به سند صحیح در کافی آمده؛ روزي حمران به امام صادق(عليهالسلام) عرض
کرد یابن رسول الله چطور شد امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین(عليهم
السلام)، آنگونه به شهادت رسیدند؟ به تعبير بنده آيا راه دیگری وجود نداشت
که گرفتار شهادت نشوند؟
اين حديث به خوبي
ميرساند آن موقع هم در ذهن بعضی از رُوات اين سؤال بوده که نمیشد امام
حسین(ع) راه دیگری را انتخاب کند؟ این آقایانی که میگویند حرکت امام
حسین(عليهالسلام) صلحجويانه بود نه قيام، بدترین تحریف را ایجاد
میکنند.
بدن انسان میلرزد وقتی این حرفهای
غیرصحیح و غیرمحققانه را میشنود. اگر حرکت امام صلح جویانه بود وقتي از
مکه میخواست حرکت کند یک عده پیشنهاد کردند که به یمن بروید، آنجا آب و
هوایش خوب و شیعیان شما هم حضور دارند، بدون مشکل ميتوانيد امر به معروف و
نهی از منکر کنید. چرا فرمود نه، برنامه من این است که به عراق بروم؟ اگر
واقعاً دنبال صلح بود چرا به عراق آمد؟!
در مسير حرکت امام، فرزدق
شاعر با امام ملاقات کرد. حضرت راجع به مردم کوفه از او سؤال کردند عرض کرد
«یابن رسول الله قلوبهم معک و سیوفهم مع بنی امیه»، آنها قلبشان با شماست
ولی شمشیرهایشان در اختیار بنی امیه است. طبق اين تعبير غلط، حضرت بايد از
همان جا برمیگشت تا خونی ریخته نشود. واقعاً
انسان اگر از تلخي اين تعبير غلط بميرد جا دارد. یک حرکت تاریخی، يک قيام
به حق و يک انقلاب بزرگ را که زیر این آسمان از ازل تا ابد نظیر ندارد و
رهبرش یک امام معصوم که فرزند رسول خداست، اصحاب و یارانش هم از بهترين
اصحاب و اولاد رسول خدا و بنی هاشم و دیگران هستند، شجاعانه تا آخرين نفس
در مقابل سپاه یزید ایستادند و کشته شدند، آنگاه عدهاي بگويند نه، امام
حسین دنبال صلح بود! خواست برود به جایی که کسی کارش نداشته باشد.
اين
افراد متوجه نيستند که اگر امام هم جایی فرموده بگذارید من با زن و بچهام
به جای دیگری بروم، این سخن برای اتمام حجت بوده، امام حسین میدانست آنها
این کار را نمیکنند، خودش فرمود اینها بجز قتل من به چیزی قانع نیستند!
پس چطور ميتوان گفت به دنبال صلح بوده؟ انسان تعجب میکند، چگونه اين
افراد اسم خودشان را متفکر میگذارند. چه ظلمی و چه جوری بالاتر از این به
امام حسین(عليهالسلام)؟
امام
باقر(عليهالسلام) فرمود: «يَا حُمْرَانُ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ
تَعَالَى قَدْ كَانَ قَدَّرَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ قَضَاهُ وَ أَمْضَاهُ وَ
حَتَمَهُ عَلَى سَبِيلِ الِاخْتِيَار»، خدا شهادت را بر حضرت مقدّر و حتمی
کرد اما به اختیار، و فرمود حسینم اگر میخواهی نروی، نرو.
همه
عظمت امام حسین(ع) در همین است، با اینکه خدا راه را بر او باز گذاشته
بود، حضرت مسير شهادت را انتخاب نمود، چون راه ديگري براي حفظ دين خدا باقي
نمانده بود. پس این مسئله مسلم است، نگويید کجا نوشته «إن الله شاء أن
یراک قتیلا»؟!
عبارتی را این روزها تلویزیون از
رهبری معظم انقلاب پخش میکند که بسیار دقیق است، نظر عالمانه و محققانه
همين است که ایشان ميفرمايد اگر حسین بن علی(ع) تنها هم بود، به قتال با
یزید برميخاست. این خیلی مسئله مهمی است، امام حسین(عليهالسلام) تشخیص
داد اسلام در خطر است و فرمود: «فإنَّ السُّنَّة قَد أُميْتَت، وإنَّ
البِدعَةَ قَد أُحيِيت»، تعجب است، این همه کلمات مسلم از امام
حسین(عليهالسلام) وجود دارد و در کتابهای شیعه و سنی این کلمات نوشته
شده که حضرت فرمود «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ
أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَى عَنْه»، آيا نميبينيد به حق، دیگر عمل
نمیشود و کسی از انجام باطل جلوگيري نمیکند.
در
جاي ديگر امام حسین(عليهالسلام) به کلام پیامبر(ص) استشهاد فرمود «مَنْ
رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ
اللهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ يَعْمَلُ فِي عِبَادِ اللهِ
بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يُغَيِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ
كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَه»، چه تعبیری از این
بالاتر که حرکت امام حسین(عليهالسلام) مقابله با سلطان جائر زمان خود
بوده است.
سلطان جائر دو نوع است، یک سلطان
جائری که ظلم و ستم میکند ولی کاري به حکم خدا ندارد، حلال خدا را حرام
نميکند. اما سلطان جائر ديگر، افزون بر ظلم و جور حلال خدا را حرام و حرام
را حلال کرده و از دین خدا چیزی باقی نميگذارد، نظير معاویه که همینطور
بود، ولی در زمان یزید به اوج رسید و امام حسین(عليهالسلام) دید جای
نشستن و سکوت نیست.
والله باید در مقابل
تحریفهاي اين افراد بيدانش فرياد کشيد. میگوید اینکه امام
حسین(عليهالسلام) گفته: «خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي» يعني حضرت دنبال
صلح بوده است! شما که فرق بین صلح و اصلاح را نمیفهمید چگونه ادعاي فهم
ميکنيد؟ صلح یعنی آشتی و سازش، اما اصلاح یعنی از بين بردن این همه فسادی
که معاویه و یزید در بين امت اسلام ايجاد کردند و این همه بلایی که بر سر
اسلام آوردند و احياي اسلام ناب محمّدي(ص). کجای این با صلح ارتباط دارد؟
نکته
ديگر آنکه «خرجت لطلب الاصلاح» خروج یعنی قیام، هر کسی که مختصر آگاهي به
ادبیات و استعمالات این الفاظ داشته باشد ميفهمد، خروج در مقابل حاکم یعنی
قیام علیه حاکم. عرب از قدیم الایام کسی که در مقابل حاکم وقت قيام میکرد
میگفتند خروج کرده. بنابراين حرکت امام حسین(عليهالسلام) یک قیام و یک
نهضت عليه حکومت يزيد بود.
اساساً اگر بنا بود
امام حسین(ع) در مقابل یزید قیام نکند پس در چه زمانی از ازمنه باید در
مقابل طاغوت قیام کرد؟ یزید چیزی از اسلام باقی نگذاشته بود، در آن زمان
این را همه میدانستند.
افزون بر اينکه خدا شهادت امام
حسین(عليهالسلام) را مقدّر کرده بود که شواهد زیادی دارد و در کتابها
ذکر شده است. میگویند این جمله «ان الله شاء ان يراک قتيلاً» کجاست؟ این جمله هم که نباشد، این همه شاهد وجود دارد مثل اين قضيه که شيعه و سني آن را نقل کردهاند:
یک
روز رسول خدا(ص) در میان مسلمانها خطبه میخواند، در ميان خطبه فرمود
میبینم که فرزندم حسین به دست امت من کشته خواهد شد. مردم شروع به گریه
کردند. پیامبر فرمودند «أتبکونه و لا تنصرونه»؛ تعجب است که الآن گریه
میکنید ولی بعد یاریاش نمیکنید! این قضیه در موارد زیادی از عامه و خاصه
آمده است.
حرف ما این است که اگر به این روایات
کار نداشته باشیم و بگويیم اينها سند ندارد، در مورد قرآن چه ميگوييد؟
آيات جهاد در قرآن چقدر هست؟ مگر هدف از جهاد با مشرکین که یکی از مسلمات
است چه بوده؟ جهاد با مشرکین برای این بود که آنها دنبال این بودند که مردم
سراغ اسلام نروند، یزید و معاويه هم همین هدف را داشتند.
در
زمان امام حسن(عليهالسلام) شرایط قيام مهیا نبود، اما در زمان امام
حسین(عليهالسلام) فساد يزيد و تجاهر به فسق او به اوج رسيده بود. يک نوع
از جهاد به نام «جهاد ذبی» است. یعنی اگر یک زمانی اصل اسلام در خطر قرار
گيرد و بخواهند اساس اسلام را از بین ببرند بر هر انسان مسلمانی دفاع از
کيان اسلام واجب است. چون ما هیچ چیز زیر این آسمان بالاتر از دین خدا
نداریم، اگر دین خدا در معرض خطر قرار گيرد من نمیتوانم دست روی دست
بگذارم بگویم من که کاری نمیتوانم کنم، بايد مقابله کنم، ولو فرزند پيامبر
کشته شود، ولو زن و بچههایش اسیر شوند.
یک سال
در همین محفل محترم این بحث را مطرح کردم که چگونه حرکت امام
حسین(عليهالسلام) را از منظر عقل میتوانیم توجیه کنیم. چرا امام
حسین(عليهالسلام) قنداق علي اصغر، طفل ششماهه را گرفت و به میدان آورد؟
مگر نمیدانست آنها بیرحم هستند و به کودک شيرخوار هم رحم نمیکنند، مگر
شب عاشورا وقتی حضرت قاسم عرض کرد عمو جان آیا من هم در میان شهدا هستم،
امام نپرسيد «کیف الموت عندک؟» عرض کرد «أحلي من العسل»، امام فرمود: بله
عمو جان، هم تو و هم آن طفل صغیر من جزء شهدا هستید.
امام
حسین(عليهالسلام) میدانست علی اصغر را میکشند، ولی چرا آورد؟ چون
میخواست به ما بفهماند وقتی دین خدا در خطر است باید حتی از این طفل شش
ماهه هم گذشت، این میشود جهاد ذبی یعنی جهادی که برای دفاع از اسلام است.
امام
خميني(رضوان الله تعالی علیه) فریاد میزد اسرائیل بايد از بین برود، الآن
هم یک عده نادری میگویند که به ما چه ربطی دارد؟ اسرائیل سرزمین فلسطین
را اشغال کرده است، حال فلسطینیها خودشان ميدانند با اسرائيل چه کنند، به
ما چه ربطی دارد؟ ارتباطش این است که اسرائیل میخواهد اساس اسلام را از
بین ببرد، هدف اسرائیل، مکه و مدینه و عتبات و مشعر و منا است. همه اینها
را میخواهد از بین ببرد آیا میتوانیم ساکت باشیم؟ هرگز.
امام
حسین(عليهالسلام)، برای حفظ دین خدا قيام کرد. تمام کلمات امام
حسین(عليهالسلام) و ائمه بعد را ببینید، کلمات
امیرالمؤمنین(عليهالسلام) و پیامبر(صلي الله عليه وآله) و انبیاء قبل را
ببینید، تمام این کلمات دانه دانه فریاد میزند که حسین بن علی قیام کرد و
میدانست نتیجه کارش شهادت است.
در منزل زباله
وقتی خبر شهادت مسلم و هانی را به امام(عليهالسلام) دادند، حضرت چکار
کرد؟ شمايی که میگويید امام حسین(عليهالسلام) دنبال صلح بود، پس بايد از
همان جا برمیگشت! اما امام(عليهالسلام) اصحابش را جمع کرد و فرمود «إنا
لله و إنا إلیه راجعون»، الآن خبر ناراحت کننده شهادت مسلم و هانی و
عبدالله به من رسيد. من اين مسير را تا انتها میروم، هر کس ميخواهد با من
بيايد و هر کسی هم نمیخواهد برود.
عدهای همانجا رفتند! اگر واقعاً
دنبال صلح بود نمایندهاش را که در کوفه با آن همه نامه به شهادت رساندند
برمیگشت و راه دیگری انتخاب میکرد. ولی باید این قیام شکل بگیرد، باید
اسلام «محمدیّ الحدوث و حسینی البقاء»، بماند. باید «أنا من حسین و حسینٌ
منّی» متجلي گردد. پيامبر که فرمود حسین از من است معنايش روشن است. اما
چرا فرمود أنا من حسین؟ چون پيامبر هم به برکت حسین باقی میماند، دین
اسلام که امروز به دست من و شما رسیده از برکت قيام ابا
عبدالله(عليهالسلام) است. شما نگاه کنید در دنیا امروز امام حسین(ع) چکار
میکند؟
در خبری از عزاداری مردم شیعه در لندن
نوشته بود یک کسی گفت پلیس لندن آمد از من پرسید شما چرا گریه میکنید؟
گفتم ما یک امامی داشتیم که فرزند پیامبر ما بود و در 1360 سال پیش با
فجیعترین وضع او را به شهادت رساندند با زبان تشنه و گرسنه، بچههایش را
کشتند، حتی به فرزند ششماههاش هم رحم نکردند. آن پلیس گفت حق دارید ناله و
گریه کنید، بعد خودش هم گریه کرد.
در
اين کشور قیام امام حسین(ع) این اثر را گذاشت که این انقلاب را به وجود
آورد، این همه شهید، جان عزيز خود را فداي اين انقلاب کردند. شهدای خیابان
19 دی که یکی از با افتخارترین شهدای قم هستند، با چه هدفي به جبههها
رفتند؟ آنها سر سفره امام حسین(ع) نشستند.
برادران،
نگذارید این تلاشهای شیطانی که به نام بیان تحریفهای عاشورا بدترین
تحریف را در عاشورا ایجاد میکنند، در ذهن جوانان ما رسوخ کند. براي موجه
نشان دادن حرف باطل خود نامی از استاد شهید مطهری به ميان میآورند.
شهيد
مطهری(رضوان الله تعالی) نسبت به نقل برخي قضايا مثل قضیه لیلا و مطالب
غير حماسي تردید داشت، والاّ آقای مطهری کِی اصل قیام و حماسه امام حسین(ع)
را زیر سؤال برده؟ آقای مطهری(رضوان الله عليه) دنبال این بود که اساس این
قیام فریاد در مقابل ظلم است، مقاومت در مقابل ظلم است. همین فرهنگ مقاومت
که امروز رهبری ما اینقدر اصرار دارد و اسرائیل و دیگران را همین فرهنگ
مقاومت در دنیا علیل کرده است.
میگویند این از استثناییترین قضایای تاریخ بشریت
است. یعنی اين قضیه استثنایی بوده و تو ديگر در فکر قيام اين چنيني نباش.
حرکت امام حسین به من و تو ربطی ندارد و آن یک استثنا در خلقت الهی بوده
است. این چه حرفهایی است؟
امام حسین(ع) قدم
به قدم افراد را به همراهي با خود و قيام عليه ستمگران دعوت میکرد، «من
کان باذلاً فینا مهجته فليرحل معنا» از اول حرکتش فریاد زد.
آقا
میگوید در کتابها نداریم که امام حسین(ع) گفته باشد «هل من ناصر ینصرنی»!
پس این همه دعوت در هر منزل و در طول راه دنبال این و آن فرستاد، براي چه
بود؟
تشکیکهایی ميکنند که واقعاً انسان
رنج میبرد از اينکه بزرگترین حادثه تاریخ بشریت را تضعيف کرده و
ميخواهند نسل امروز را از اهداف امام حسین(ع) دور سازند.
امروز روز شهادت امام سجاد(عليهالسلام) است. امام سجاد(ع) بعد از شهادت امام حسین(عليهالسلام) چکار کرد؟
میگویند روضهخوانی از زمان صفویه درست شده، پس چه کسی از همان روز عاشورا،40 سال برای امام حسین(ع) روضهخواني و گریه کرد؟
امام
صادق(ع) میفرماید «إن زین العابدین بکي علی أبیه أربعین سنة صائماً نهاره
و قائماً لیله»، امام زين العابدين(ع) چهل سال بر مصيبت پدرش گريست در
حالي که روزها را روزه میگرفت و شبها را به عبادت میپرداخت.
امام
باقر(ع) میفرمود: پدرم امام سجاد(ع) مثل جدّم امیرالمؤمنین(ع) در هر
شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند، روزها را روزه میگرفت، هنگام افطار،
غلام حضرت تا غذا و آب را میآورد حضرت شروع به گریه و ذکر مصيبت
أباعبدالله(ع) میکرد: «فَإِذَا حَضَرَ الْإِفْطَارُ جَاءَ غُلَامُهُ
بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَيَضَعُهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيَقُولُ كُلْ يَا
مَوْلَاي»، میفرمود «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ(ع) جَائِعاً» چطور من غذا
بخورم در حالي که پسر رسول خدا را گرسنه شهید کردند، «قُتِلَ ابْنُ
رَسُولِ اللهِ(ع) عَطْشَاناً» تشنه شهیدش کردند «فَلَا يَزَالُ يُكَرِّرُ
ذَلِك» و مکرراً اين جملات را تکرار ميکرد.
بهطوري
که اشکهای مبارکش روی غذایش می ریخت، حتی در بعضی از نقلها آمده حضرت
اینقدر گریه میکرد، مردمی هم که اين صحنه را مشاهده میکردند آنها هم به
گریه میافتادند، این سیره ائمه ما بوده از همان لحظات شهادت امام حسین(ع)،
اشک ریختند و روضه خواندند. حال اين افراد مغرض و نادان ميگويند
روضهخواني از زمان صفويه باب شده است.
بله کتاب
روضة الشهدای ملاحسین کاشفی در آن زمان نوشته شد و مدتي هم مرسوم شد که از
روی آن کتاب روضه میخواندند ولی اساس روضه و نوحه و گریه به زمان شهادت
حضرت برميگردد. حتّي بالاتر از آن به زمان انبياء گذشته تا حضرت آدم. در
روايات چندین تعبیر نسبت به شيون و زاري داریم. نیاحه، فریاد، صرخه، ضجه
و... گاهی اوقات میگویند چرا در دستهجات عزاداری مداحها فریاد میزنند،
اين دستور ائمه ما ميباشد. یعنی چه آرام؟ مگر مصيبت کمي بوده؟ اين مصیبت
بر حسب روايات «أعظم المصائب» است، هر چه فریاد بزنیم، هر چه اشک بریزیم،
هر چه زاری کنیم کم است و نمیتوانیم حقّش را ادا کنیم.
خداوند همهی ما را هر چه بیشتر با قیام امام حسین آشنا بفرمايد.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
حرکت امام حسین(عليهالسلام) غیر از مسئله قیام برای دفاع از دین خدا چیز دیگری نبود.
این آقایانی که میگویند حرکت امام حسین(عليهالسلام) صلحجويانه بود نه قيام بدترین تحریف را ایجاد میکنند.
متوجه نيستند که اگر امام هم جایی فرموده بگذارید من با زن و بچهام به جای دیگری بروم این سخن برای اتمام حجت بوده.
والله باید در مقابل تحریفهاي اين افراد بيدانش فرياد کشيد. میگوید اینکه امام حسین(عليهالسلام) گفته: «خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي» يعني حضرت دنبال صلح بوده. شما که فرق بین صلح و اصلاح را نمیفهمید چگونه ادعاي فهم ميکنيد؟
«خرجت لطلب الاصلاح» خروج یعنی قیام، هر کسی که مختصر آگاهي به ادبیات و استعمالات این الفاظ داشته باشد ميفهمد، خروج در مقابل حاکم یعنی قیام علیه حاکم.
يک نوع از جهاد به نام جهاد ذبی است. یعنی اگر یک زمانی اصل اسلام در خطر قرار گيرد و بخواهند اساس اسلام را از بین ببرند بر هر انسان مسلمانی دفاع از کيان اسلام واجب است.
امام حسین(عليهالسلام) میدانست علی اصغر را میکشند، ولی چرا آورد؟ چون میخواست به ما بفهماند وقتی دین خدا در خطر است باید حتی از این طفل شش ماهه هم گذشت، این میشود جهاد ذبی یعنی جهادی که برای دفاع از اسلام است.
يکي از آثار قیام امام حسین(ع) این است که امروز آمریکا را در مقابل انقلاب ما به ستوه آورده، مگر انقلاب ما ریشهای غیر از قیام امام حسین(ع) دارد؟
شهيد مطهری دنبال این بودند که قيام حضرت صدمه نبیند و چهره نهضت امام را از هرگونه ضعف و سستي بزدايد. اينک با سوء استفاده از یک حرف ایشان حرفهای باطل خودشان را القاء ميکنند.
واقعاً انسان رنج میبرد از اينکه بزرگترین حادثه تاریخ بشریت را تضعيف کرده و ميخواهند نسل امروز را از اهداف امام حسین(ع) دور سازند.
میگویند روضهخوانی از زمان صفویه درست شده، پس چه کسی از همان روز عاشورا،40 سال برای امام حسین(ع) روضهخواني و گریه کرد؟