۰۸ بهمن ۱۳۹۴ و ۱۷:۴۴

 در زمان ما وضع اعتقادي طلبه‏ ها بسيار ضعيف است . اگر از ما بپرسند دليل بر نبوت چيست؟ درست نمي‏توانيم جواب دهيم . دليل بر امامت چيست؟ درست نمي‏توانيم جواب دهيم . دليل بر معاد چيست؟ درست نمي‏توانيم جواب دهيم . همچنين نسبت به فروع اعتقادي، واقعاً مشكل داريم . مخصوصاً با اين همه هجمه‏ هايي که امروزه از طرف مسيحيت نسبت به دين ما وجود دارد . علماي ما در زمان قديم واقعاً جامع بودند؛ در باب اعتقادات، حتي متوني را از حفظ داشتند، نسبت به ادله اعتقادي اعم از آيات روايات، مسلط بودند . اما در زمان ما بسيار كمرنگ شده و اين كمرنگي اثرات بدي گذاشته است . بايد توجه داشته باشيم که اگر الان مسايل اعتقادي خودمان را محكم نكنيم، هيچ تضميني ندارد كه در آخر عمرمان نلغزيم . خواندن شرح علامه حلی بر تجريد الاعتقادِ خواجه طوسي، قبلاً مرسوم بود، زماني هم كه ما طلبه شديم مرسوم بود، اما متأسفانه در اثر مرور زمان كنار رفته است. كتاب‏ هاي ديگري به عنوان اعتقادات جايگزين کرده‌اند اما فايده‏اي ندارد و اثر آن کتب را ندارد . بنيان مسائل اعتقادي درآن كتاب‌هاست. اگر اعتقاداتمان ضعيف باشد عباداتمان نیز ضعيف می گردد.

يك زماني فكر مي‏كردم كه اگر کسي نسبت به عبادتی مثل نماز اهميت نمي‏ دهد، اين مسأله هيچ دليلي به جزء ضعف اعتقادي ندارد .امکان ندارد كسي از جهت اعتقادات بسيار محكم باشد، مع ذلك نسبت به نماز بي‌اهميت باشد . امکان ندارد كسي كه داراي اعتقادات قوي است، موفق به نوافل نشود - البته نوافل را بمعناي همه مستحبات نمي‏ خواهيم، بلکه در حد همين نوافق يوميه و الّا مستحبات زيادي داريم - . اگر كسي اصلاً مقيد به امور نباشد، اين ريشه در ضعف اعتقادي او دارد. و همچنين مسائل اخلاقي كه در انسان پديد مي‏ آيد هيچ ريشه‏اي به جز مسايل اعتقادي ندارد. اگر كسي واقعاً معاد را باور داشته باشد، هر آن خودش را به مرگ نزديك مي‏بيند . ولي نسيان مرگ، نسيان سؤال و جواب، اينها سبب مي‏ شود كه انسان لا ابالي شود؛ هر حرفي را بزند، هر عملي را انجام دهد و از هر مالي استفاده كند .

يكي از بزرگان حوزه، قضيه اي را براي بنده نقل مي‏ فرمود؛ که در زمان گذشته از طرف مجتهدي كه مسلم الاجتهاد بود مي‏ آمدند كنار حجره‏ هاي فيضيه براي طلبه‏ ها زغال مي‏ گذاشتند - زغال آن زمان مثل بخاري گازي اين زمان بود، يعني اين قدر حياتي بود - ايشان مي‏ گفت گاهي اوقات چند روز مي‏ گذشت مي‏ ديديم هيچيک از طلبه‌ها از اينها استفاده نكرده اند، با اينكه نياز داشتند و هوا سرد بود، گاهی مريض نيزمي‏شدند . وقتي دنبال ريشه قضيه مي‏گشتيم، مي‏گفتند ما مي‏دانيم اين شخص مجتهد است اما در اعلميت اين آقا ترديد داريم و چون اعلم نيست، نمي‏دانيم در آن پولي كه بعنوان وجوهات بدستش مي‏ رسد، مي‏تواند تصرف كند يا نمي‏تواند تصرف كند.

حوزه سابق ما اينطور بوده است، اما نمي گويم امروز اصلاً نيست، امروز هم برخي از طلبه‏ ها مقيدند. برخي نزد خود من مي‌آيند و حساب و كتاب زندگي شان را مي‏ كنند و خمس آن را مي‏ پردازند و حتي اگر بخواهم سهم امامش را به آنها برگردانم، قبول نمي‏ كنند. بحمد الله اين چهره‏ ها را نيز داريم ولي امروز اين چهره ‏ها مقداري كم است. چهره غالب حوزه بايد اينگونه باشد . متأسفانه امروز هر كس اعلام كند مي‏ خواهد شهريه بدهد - هر كسي که باشد - بلا فاصله صف طويلي درست مي‌شود براي اينكه اسم بنويسند . البته درست است که گرفتاري ها زياد است و نمي‏ خواهم آن را منكر شوم - چون شايد به جرأت بتوانم بگويم بيشترين كسي كه بر مشكلات طلبه‏ ها اطلاع دارد، بنده هستم چون با طلاب و فضلاء سر و کار دارم - ولي نه تا اين حد که انسان مشتبهات كه هيچ، بلکه آنچه مسلماً جايز نيست را هم بگيرد و تصرف كند.

واقعاً به خودمان بپردازيم و نگذاريم زمان بگذرد و طلبگي و جواني ما تمام شود و بعد هم ديگر كاري از دست ما ساخته نباشد . الان وقت خود سازي است. بالاخره مشكلات هست، اما مشكلات اجازه نمي‏ دهد كه انسان هر مشتبه و محرمي را استفاده كند .

کلمات کلیدی :

اعتقادات اصول عقاید اهمیت اعتقادات علل ضعف در عبادات شرح علامه حلی بر تجرید الاعتقاد

۱,۹۴۷ بازدید