۱۲ دی ۱۳۹۴ و ۱۲:۲۲

خداوند تبارک و تعالي مي­فرمايد: «و قد نزّل عليکم في الکتاب» در قرآن وارد شده که «ان إذا سمعتم آيات الله يکفر بها و يستهزأ بها فلا تقعدوا معهم» (نساء، 140) وقتي که کفار آيات خدا را مي‌شنوند، به آنها کفر مي­ورزند و استهزاء مي‌کنند، حکم خدا اينست که «لا تقعدوا معهم»، قعود با آنها حرام است، «حتي يخوضوا في حديث غيره»، اگر دست از استهزاء و کفران آيات خدا برداشته و به بحث ديگري وارد شدند، آن وقت نشست و برخواست با آنها مانعي ندارد.

عمده، اين نکته است که، «إنّکم إذاً مثلهم» اگر شما هم وقتي که آيات خدا را کفار مي‌شنوند، منکرند يا استهزاء مي‌کنند، در آن مجلس کفر و استهزاء نشستيد، «إنکم إذاً مثلهم»‌ اين يک قانون خيلي مهم و عجيب است.

اگر کفار استهزاء کنند، انسان هم راضي به استهزاي آنها باشد، «إنکم إذاً مثلهم في الکفر»، اگر راضي به کفر و استهزاء آنها نباشد، همين مقدار که فقط در مجلس نشسته، «إنکم إذن مثلهم في الإثم و الذنب»‌، شما هم در گناه آنها شريک مي‌شويد.

فقها هم بر طبق اين آيه -مستندات ديگري هم شايد داشته باشند- فتوا مي‌دهند که، حضور در مجلس گناه حرام است. مرحوم محقق اردبيلي(ره) (در کتاب زبدة البيان) فرموده­اند: گرچه آيه مربوط به کفر و استهزاء مشرکين است، اما از آيه استفاده مي‌کنيم که، مجالست با اهل فسق در حين فسق‌شان حرام است، يعني اگر انسان با کسي بنشيند و او مشغول کذب است، همين مجالست حرام است.

مرحوم طبرسي(ره) (در مجمع البيان) از جماعتي از مفسرين نقل کرده که، اگر انسان در جلسه‌اي بنشيند و فاسقي دروغي بگويد که، با دروغ او جلساء در آن جلسه همه بخندند، که هم خودش و هم ديگران مي‌دانند که، دروغ مي‌گويد، «فيسخط الله عليهم»، خداوند بر آنها سخط مي‌کند.

اين مطلب بحث فراواني دارد، فقط عرض بنده اين است که، در «إنکم إذاً مثلهم» دقت کنيد، اگر ما باشيم و عقل ناقص خودمان، ما باشيم و حتّي عرف و اجتماع امروز، مي‌گوييم: به ما چه ارتباطي دارد، اگر در جلسه‌اي نشستيم و کسي کفري گفت يا فسقي مرتکب شد، ما چرا گناه کرده باشيم. امروز هر کسي که ادعاي حقوق بشر دارد، نمي‌تواند اين را قبول کند.

در مجلسي که شراب مي‌خورند، اگر انسان بنشيند، از نظر فقه ما، نشستن در اين مجلس حرام است. در مجلسي که ديگري موسيقي حرام مي‌زند و انسان هم گوش نمي‌دهد و فقط در اين مجلس نشسته، از نظر ما حرام است، اما براي اين عقول ناقصه که مدعي حقوق بشرند، قابل توجيه نيست.

ولي از نظر قرآني، اين چه واقعي دارد که، انسان نمي‌تواند آن را درک کند که، «إنکم إذاً مثلهم»؟ همين قرآني که خودش اين قانون را دارد که، «و لا تزر وازرةُ وزر اخري»، بگوييم: اينجا يک کس ديگري وزري را مرتکب مي‌شود، چرا ما هم متحمل آن وزر شويم؟ به حسب ظاهر من نشستم و ديگري هم دروغ مي‌گويد، من هم فقط در اين مجلس حضور دارم، ‌چرا من مبتلاي به وزر او شوم؟

ديگري گناهي مي‌کند و خودش هم بايد عقوبتش را متحمل شود، اما اينجا جهتي وجود دارد، شايد جهات مهم سياسي يا غير سياسي در آن باشد که، اسلام  جلوي اين مسئله را بگيرد که، در اجتماعي، کسي گناه کند و ديگري بنشيند. اصلا مي‌خواهد چنين اجتماعي محقق نشود.

اگر محقق شود، دامنه‌ي اجتماع وسيع مي‌شود، دامنه‌ي گناه، از گناهکار به ديگري هم سرايت مي‌کند، شايد اين هم يکي از احکام تحريميه‌ي سياسي اسلام باشد و شايد هم حکمت‌هاي ديگري داشته باشد که متوجه نمي‌شويم.

علي اي حالٍ انسان در خيلي از جلسات اگر خوب دقت کند، مشمول اين آيه «إنکم إذاً مثلهم» هست، حتي در مجلسي که انسان مي‌بيند منبري خلاف مي‌گويد، «انکم إذاً مثلهم» آنجا را هم شامل مي‌شود. منتهي در آنجا از باب اينکه اگر اعتراض کند، هتک مؤمن يا مسائل ديگري پيش مي‌آيد، ولي به حسب اولي «إنکم إذاً مثلهم» هم هست، اينکه خيلي از بزرگان ما در هر جلسه‌اي که منبري تشکيل مي‌شد، شرکت نمي‌کردند و گاهي اوقات مي‌گفتند: اگر منبري مي‌آيد، فقط مصيبت بخواند و ذکر مصيبت کند، شايد يک جهتش همين قضيه بوده است و اين را همين طور بر همه‌ي جلسات خودمان هم تطبيق کنيم.

از آن طرفش هم هست که، اگر انسان با عباد صالح خدا بنشيند، «إنکم إذاً مثلهم» آنجا هم وجود دارد. همان «مجالست العالم عبادة»، يکي از عناويني است که، از همين «إنّکم إذاً مثلهم» مي‌شود استفاده کرد.

علي اي حالٍ گاهي اوقات به ذهنم مي‌آيد که، يک قوانين کلي قرآني را، انسان هميشه در ذهنش داشته باشد، ولو اينکه قرآن اکثرش به عنوان قانون است، اما قوانين کلي هست که، در مواردي انسان بتواند پياده کند و خودش را حفظ کند و يک موردش همين عنوان «إنّکم إذاً مثلهم» هست.



منبع : سوره نساء، آیه 140



کلمات کلیدی :

گناه حضور در مجلس گناه قوانین قرآنی مجلس گناه سوره نساء آیه 140 سرایت گناه همنشینی با مومنین

۲,۴۳۴ بازدید