۲۴ دی ۱۳۹۴ و ۲۰:۴۸

روايت مفصلى در مكارم  الاخلاق آمده است مبني بر اين كه اباذر خدمت رسول اكرم (ص) آمد و از آن حضرت طلب موعظه و نصيحتى كرد. پيامبر ـ (حالا در يك جلسه بوده يا در جلسات متعدد) ـ سفارش‌هاي زيادي بيان مي‌فرمايد و حدود سه چهار صفحه است که شايد آقايان هم ملاحظه فرموده باشند. در يك قسمت از اين سفارش‌ها آمده است: يا اباذر انّ شر الناس منزلة عند الله يوم القيامة عالم لا ينتفع بعلمه بدترين مردم از نظر منزلت و مقام و مرتبه نزد خدا در روز قيامت، عالمى است كه لا ينتفع بعلمه. معناي اين عبارت چيست؟ آيا مقصود پيامبر (ص) اين است كه از نظر عذاب، بدترين درجات عذاب براى عالمى است كه از علمش استفاده نمي‌کند؟. اين معنا هم با ظاهر روايت سازگارى ندارد و هم اينكه بالاخره ملاك ندارد و با ملاكات عقلى سازگارى ندارد. پس، بايد بگوييم در ميان مردمى كه اهل عذاب نيستند، در روز قيامت، بدترين و پايين‌ترين آنها از نظر منزلت و موقعيت، عالمى است كه از علمش استفاده نمي‌کند.

البته در هر روايتى مى‌‌تواند از همان موضوعى كه ملاك براى حكم است بحث شود، يعنى حالا اگر عالمى از جهات ديگر استحقاق عقاب ندارد و معصيت خدا نكرده است، اما از علمش هم نفعى نبرده، اين پايين‏ترين منزل و مرتبه را در روز قيامت پيش خدا دارد. در اينجا چند سؤال وجود دارد؛ اول اين که عبارت «عالم لا ينتفع بعلمه» به چه معناست؟ دوم اينكه اگر كسى عالم شد، به حسب ظاهر، در دنيا مورد اعتناي خداوند بوده، ملائكه ه‏اى را براى او موظف مى‌‌كند كه از لحظه ‏اى كه از خانه مى‌‌خواهد بيرون برود به دنبال علم، مراقبت كنند و تا وقتى كه بر مى‌‌گردد هرچه به عنوان حسنه است براى او ثبت كنند، حالا اگر از علمش استفاده نكرد، چرا در قيامت مى‌‌شود «شرّ الناس»، و چرا منزلت او را پيش خدا از همه افراد بشر پايين‌تر است؟! واقع مسأله اين است که ما بايد يك مقدارى بيشتر دقت كنيم در آنچه كه با آن سر و كار داريم؛ ما به اراده‏ ى جدى آمديم وارد تحصيل علم شديم؛ قصد جدى داريم و تحصيل علم را اراده کرديم و كسى هم ما را اجبار نكرده است؛ آيا مى‌‌توانيم بگوييم ما در اين مجموعه‌ى مقرراتى كه خداوند قرار داده است، از اين علمى كه داريم تحصيل مى‌‌كنيم، هر كارى خواستيم بكنيم و بگوييم حالا از اين علم هم استفاده بكنيم يا نكنيم، اختيارش با خودمان است؛ ولو بحسب ظاهر اختيارش با خود انسان است، اما بالاخره اين يك حقيقت و امانتى است، يك واقعيتى است که خداوند در اختيار من و شما قرار داده است؛ اين را در اختيار ديگران قرار نداده است؛ در اختيار قليلى از بشر قرار داده است.

علم يك حقيقت و واقعيتى است، تعبير كنيم به امانتى كه خدا در اختيار انسان قرار داده است. بايد بفهميم واقعيتش چيست. فكر نكنيم حالا ما به اراده خودمان آمديم تحصيل علم مى‌‌كنيم و مطالبي را ياد مى‌‌گيريم، حالا خواستيم عمل كنيم يا عمل نكنيم. «لا ينتفع بعلمه» ، كسى كه از علمى كه خدا براى او قرار داده است تا از آن علم استفاده كند، و او استفاده نمى‌‌كند، در حقيقت بزرگترين نعمتى كه خدا به او داده است را دارد تضييع مى‌‌كند. ما ذهنمان را گاه در مورد تلف و تضييع، معطوف مى‌‌كنيم به چيزى که مال باشد و انسان آن را از بين ببرد؛ مى‌‌گوييم آقا تضييع كردى، مال را از بين بردى، ظلم كردى.! اما با اين روايت، انسان مى‌‌تواند بفهمد كه در مورد علم نيز اگر انسان از علمش استفاده نكند و نفعى از آن نبرد، فقط همين تحصيل علم باشد، در حقيقت دارد علم را تضييع مى‌‌كند و امانتى را كه خدا به او داده، تلف مى‌‌كند. هر روز هم داريم به آن اضافه مى‌‌كنيم، هميشه در حال اتلاف هستيم، هميشه در حال از بين بردن هستيم و خودمان خبر نداريم.

اين علمى كه يك موهبت الهى است، استعدادى است كه خدا به ما داده، زمينه‏ اش را داده، امكاناتش را داده، در قلب خودمان نيز آن را جا داديم، فهميديم كدام حلال است و كدام حرام، فهميديم كه حق چيست و باطل چيست؛ که آدم جاهل نمى‌‌تواند حق و باطل را تشخيص بدهد، حلال و حرام را تشخيص بدهد، اوصاف خدا را، اوصاف صحيح را از غير صحيح نمي‌تواند تشخيص بدهد؛ علم نوري است که خدا در قلب هر کسي که بخواهد قرار مى‌‌دهد؛ منافات ندارد؛ همين نورى را كه خدا قرار مى‌‌دهد اگر انسان از آن بهره‌ بردارى نكند، براى انسان مى‌‌شود حجاب و ظلمت. پس عالمى كه از علمش استفاده نمى‌‌كند، چرا بايد بشود شرّ الناس؟ من هميشه گفته‏ ام، گاه انسان فكر مى‌‌كند اين روايات يا در مقام مبالغه است و يا اينكه خدا مى‌‌فرمايد من مى‌‌خواهم بگويم مى‌‌شود «شرّ الناس» تعبداً؛ نه، واقعاً همينطور است؛ همين علمى كه در دنيا براى انسان كمال است و انسان را به اعلى درجه كمال مى‌‌تواند برساند، اگر از اين علم استفاده نشود، باطنش اين است كه او را در آخرت به بدترين مرتبه و در پست‏ ترين مراتب قرار مى‌‌دهد. اين يك ملازمه روشنى دارد؛ يعنى اگر انسان واقعاً خوب دقت كند، بر اين مطلب برهان دارد.

ان شر الناس منزلة عند الله يوم القيامه عالم لا ينتفع بعلمه ، چرا نمي‌گويد پولدارى كه لا ينتفع بماله؟ چرا نمى‌‌گويد قدرتمندى كه لا ينتفع بقدرته؟ اينها را نمى‌‌گويد و فقط عالم را مى‌‌گويد؟. روايات ديگرى هم قريب به همين مضمون داريم. پس، براى ما تا اندازه‌اي روشن شد كه چرا عالمى كه از علمش استفاده نمى‌‌كند، علمش را تضييع كرده است. حالا يك مقدارى خدا علم را در اختيار انسان قرار داده است كه از اين علم براى هدايت خودش و ديگران استفاده كند، نكرده است، چه مي‌شود؟ علم داريم به اين که نماز چه آثارى دارد، ـ (البته «لا ينتفع» را بعداً معنا مي‌کنم و الآن وقت گذشته است) ـ اين در حقيقت معانده‏ اى با خداست، مقابله‌ا‏ى با خداست، يك بى اعتنايى با خداست، چنين موهبت عظيمى را خدا در اختيار ما قرار مى‌‌دهد و ما از آن استفاده نمى‌‌كنيم؛ اين مي‌شود بى‌اعتنايى به خدا؛ اثرش هم اين است كه در قيامت، خداوند بايد بيشتر از همه افراد به ما بى‌اعتنايى كند.

شر الناس منزلة عند الله
يعنى خدا قيامت به اين شخص هيچ توجهى نمى‌‌كند. تو در دنيا به امانتى كه خدا به تو داد توجه نكردى و آن را ضايع و اتلاف كردى، بي‌اعتنايي کردي، و نتيجه بي‌اعتنايي نيز بي‌اعتنايي است. فقط هل جزاء الاحسان الا الاحسان که نيست، جزاء بي‌اعتنايي نيز بي‌اعتنايي است. پس، ببينيد آقايان! من اين را در درجه اول به خودم عرض مى‌‌كنم که واقعاً من گاه حديثى را مى‌‌خواهم بخوانم و معنا بكنم، هم قبلش و هم بعدش واقعاً از خدا استغفار مى‌‌كنم، براى اينكه خودم عامل نبوده ‏ام واقعاً و نيستيم، توفيق مان هم كم است، ولى واقعاً ببينيم كه كجا قرار داريم؟ در چه مرحله‏ اى قرار داريم؟ خدا چه چيزي را براي ما قرار داده است؟ فكر نكنيم كه اينها يك امور سطحى است! و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين.



منبع : مکارم الاخلاق،‌ ص 460



کلمات کلیدی :

علم رسول اکرم اباذر علم بی عمل آخرت بدترین مردم عالم دینی وضعیت عالم بی عمل در آخرت

۱,۸۸۷ بازدید