شرائط ازدواج موقت، دلیل کلام حضرت علی(ع) در مورد زنان
۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۱۴
خواهشمندم در خصوص چند مسئله كه برای من باعث ايجاد شبهه شده، مرا راهنمايي بفرمايید. 1. آيا اينكه اسلام تعدد زوجات و عقد موقت را براي مردان جايز دانسته، منوط به وجود شرايط خاصي ميباشد يا اينكه مرد ميتواند بدون داشتن دليل قانع كنندهاي، تنها به اين خاطر كه تمايل به داشتن همسر ديگري دارد ازدواج مجدد نمايد؟ در صورتي كه مرد بدون رضايت همسر اول و داشتن دليل مناسب همسر ديگري اختيار كند و اين كار او موجب آزار همسر اول و فرزندانش شده و آنها را دچار مشكلات مادي و روحي نمايد ازدواج دوباره او چه حكمي پيدا ميكند؟ آيا از ديدگاه اسلام برقراري عدالت بين همسران از جمله ي شرايط چند همسري مردان نميباشد؟ 2. برخي با استناد به اين آيه قرآن كه ميفرمايد «الرّجال قوّامون علي النساء» اينطور بيان ميكنند كه اسلام سرپرستي زنان را به عهده مردان گذاشته و به مردان حق حكمراني بر زنان را داده است، پس مردان هرطور كه صلاح بدانند و بخواهند ميتوانند با زنان رفتار كنند، آيا چنين برداشتي از اين آيه درست است و منظور قرآن همين ميباشد؟ 3. گفته شده در برخي از نسخههاي نهج البلاغه آمده است كه حضرت علي(ع) زنان را ناقص العقل دانستهاند. به نظر شما اين سخن حقيقت دارد؟ در صورت صحت انتساب اين گفته به حضرت، آيا منظور این است كه درك و شعور زنان از مردان كمتر بوده و از نظر عقلي دچار نقص ميباشند يا مراد چيز ديگري بوده است؟ 4. در صورتي كه زن تمايل به برقراري روابط زناشويي با شوهرش داشته باشد و مرد از انجام اين كار امتناع ورزد، آيا مانند زن كه در صورت امتناع، موجب ارتكاب حرام ميشود، براي مرد هم گناهي منظور ميشود؟
کلمات کلیدی :
۲۹,۲۰۵
حکم کشتن فرزندان معلول ذهنی
۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۵۳
چند سال پيش خواهر بنده فرزندي به دنيا آورد که طبق نظر پزشک متخصص ژنتيک؛ معلول ذهني و جسمي (مونگول) بود. با شنيدن اين خبر در بدو تولد آن کودک و شوک شديد وارد شده بر ما، در آن هنگام ما آن کودک را در خانه رها کرديم و تنها گذارديم تا شايد بميرد. (خدا ما را ببخشد) پس از چند روز هم، من که تنها ملاقات کننده کودک در اين چند روز بودم ديگر نتوانستم زجر او را تحمل کنم و با اقدام به خوراندن دارو به او، او را کشتم. (به خدا پناه ميبرم) اکنون پس از گذشت سه سال از اين موضوع، همچنان اين مسأله براي من مسألهاي تازه باقي مانده است. من از کار خود بسيار نادم و پشيمان هستم. ميخواستيم بدانيم براي پذيرش توبه مان (من و پدر و مادرش) باید چکار کنيم و آيا کفاره و راه جبراني براي ما وجود دارد يا خیر؟
کلمات کلیدی :
۳,۸۵۷
تأسیس شرکت به نام معصومین(ع)
۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۴۹
يکي از مؤمنين اقدام به تأسيس شرکتي تجاري با نام مطهر یکی از معصومین نموده است. نظر به اينکه اين نام بر روي سربرگها، فاکتور فروش، کارت ويزيت، مهر شرکت و... درج ميشود و ممکن است در بلاد غير اسلامي و در دست افراد غير مسلمان هم قرار گيرد و يا حتي دور ريخته شود، مستدعي است بفرماييد: 1) آيا چنين اقدامي هتک حرمت و بي احترامي به نام مقدس این معصوم و خلاف شرع تلقي ميشود و يا بلا اشکال است؟ 2) انجام چنين کاري موجب برکت و مبارکي خواهد بود يا خير؟
کلمات کلیدی :
۲,۰۰۴
احکام خانواده
۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۴۹
جواني هستم 22 ساله، دچار بيماري سيلان مني شدم و از مراجعه به پزشك شرمگينم. شما راه چاره اي به من نشان دهيد.
کلمات کلیدی :
۱,۹۳۴
احکام خانواده
۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۳۰
- نوجوان يا جواني، در اثر غفلت و گمراهي، با وجود اعتقاد به شرعيات، دچار وسوسه نفس گشته و از طريق اينترنت در محيط هاي گفتگو (چت) حرفهاي ضد اخلاقي زده (تا جايي كه بصورت مجازي اعمال خلاف عفت و شرع را از طريق گفتگو انجام داده. فرضا بوسيدن و لمس كردن...) اكنون پس از گذشتن چند سال، به شدت متأثر و پشيمان است. ولي هميشه اين شك كه نكند اعمال من خدايي ناخواسته گناه كبيره زنا محسوب شود... چه بايد بكند؟ خواهش ميكنم در اين مورد توضيح كامل بفرماييد. چون ناراحتي حاصل از اين عمل، چنان گريبانگير شده است كه شك عجيبي حتي در خصوص قبولي طاعات و عباداتي كه انجام ميدهد بوجود آورده، تا جايي كه احساس ميكند هر جا كه در زندگي مشكلي برايش پيش ميآيد منشأ آن به اين عمل برميگردد.
کلمات کلیدی :
۲,۱۶۴
استمناء و ضررهای دنیوی و اخروی آن
۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۵۹
من دختري هستم 23 ساله، با اعتقاد به مسائل ديني، مشکل من اين است که: در دوران کودکي استمناء ميکردم و نميدانستم کار اشتباهي است. دوران دبيرستان متوجّه خطا و گناه بودن آن شدم. تصميم به ترک اين کار گرفتم؛ با نماز خواندن، قرآن خواندن، روزه گرفتن و هر کاري که فکر ميکردم من را از اين کار وا ميدارد. ولي متأسفانه انگار اعتقادات من محکم نبود، هر بار که انجام ميدادم با ناراحتي و تنفّر از کارم بود. به خدا قول ميدادم که ديگر همچين خطايي نکنم، براي خود حدود تعيين ميکردم که اگر در اين زمان اين کار را کردم خدايا فلان بلا را سرم بياور، ولي هيچکدام فايدهاي نداشت. بعضي اوقات تا يکسال و نيم انجام نميدادم، ولي دوباره خلف وعده ميکردم و دوباره روز از نو روزي از نو. خيلي سعي ميکردم ترک کنم ولي نميشد. عهد شکني ميکردم. هر دفعه بعد از انجام، در همان ثانيه اول، پشيمان ميشدم، از خدا عجز و خواهش ميکردم بختم را بفرستد تا بتوانم از اين کار دست بکشم، ولي انگار اين اشتباه من سدّي براي رسيدن به خوشبختي بود. حالا خيلي ناراحتم. دائما قول ميدهم که اين دفعه واقعا ترکش ميکنم ولي فايدهاي ندارد، دوباره به اين سمت کشيده ميشوم. حالا بيشتر نگران اين هستم که بعد از هزاران بار قول دادن و بی وفایی به عهد، خدا ديگر مرا مورد رحمت و آمرزش خود قرار ندهد و از من روي بگرداند و مرا جزو کافرين قرار دهد. به خداوندي خدا خيلي دوست دارم آن را ترک کنم که مورد رحمت خداوند قرار گيرم ولي انگار فايدهاي ندارد. هميشه اميد به بخشش خداوند دارم ولي اکنون احساس ميکنم ديگر کار از کار گذشته و ديگر حکم انساني را دارم که نميتواند به وعده خود عمل کند و ديگر راهي برايش باقي نمانده است. البته من ميدانم خدا خيلي بزرگتر از آن چيزي است که ما فکر ميکنيم، ولي هر چيزي حد و حدودي دارد. حالا سؤال من اين است که آيا امکان دارد خدا مرا مورد رحمت خود قرار دهد و منت بر سر من بگذارد و من را ببخشد؟ خواهش ميکنم راهنمايم باشيد، سخت ناراحت و غمگين و ترسناک از روي گرداندن خداوند، من بجز خدا هيچ کس را ندارم و در اين دنيا بدون خدا، پوچ و نابودهستم. کمکم کنيد.
کلمات کلیدی :
۹,۶۱۳