امامت سرمایهای است که نمیشود هيچ چيزي در دنيا را با آن عوض کرد
۰۵ آبان ۱۳۹۶
۲۰:۴۵
۳,۴۰۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
وعده صادق ۲؛ باعث شادی قلوب مردم و مجاهدین و مرهمی بر زخم دل جبهه مقاومت شد
-
مرقومه آیت الله فاضل لنکرانی در دفتر یادبود شهید پر افتخار فرمانده مجاهد حزب الله لبنان
-
برگزاری مجلس بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله از طرف آیت الله فاضل لنکرانی
-
پیام تسلیت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سید مقاومت؛ سید حسن نصرالله
-
اين وقايع نشان میدهد اسرائیل به اوج استیصال رسیده و خودش فهميده دیگر باقی ماندنی نیست
-
کشورهای اسلامی باید در مقابل رژیم صهیونیستی یکپارچه شوند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و صلّی الله علی سیدنا و نبینا أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین
و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدّین
خدا را سپاسگزاریم که افتخار خدمت به اهلبیت(سلام الله علیهم أجمعین) را به این جمع حاضر، شعرای عزیز، مداحان، روحانیون و ملت عظیم الشأن ما و به همه شيعيان عنایت کرده است.
نسبت به شهادت امام حسن(ع) در روز هفتم صفر چند سالی است خدمتگزاری بیشتری انجام میشود، و ما نيز بر خود لازم ميدانيم در حد توان وظيفه خود را انجام دهيم. مناسب است یاد کنم از مرحوم والد، مرجع ولایی شیعه حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رضوان الله تعالی علیه)، که در زمان حیاتشان تلاش بسياري کردند و توصيه نمودند که در جهان تشيع باید یک روز مخصوص امام حسن سوگواری بشود و روز هفتم صفر بر حسب ادلهی تاریخی ما معتبرتر از 28 صفر است، بزرگان ما نيز همچون مرحوم آیت الله العظمی حائری مؤسس حوزه این روز را معتبر میدانستند و ادلهی زیادی هم دارد.
من نمیخواهم حال و هوای بسیار خوب مجلس تغيير کند که افتخار مرثیه سرایان ما جناب آقای انسانی ـ که مرحوم والد ما به ایشان عنایت خاصی داشتند ـ ايجاد کردند. لذا چند جمله کوتاه در مورد امام مجتبی(ع) عرض میکنم.
اولین نکته اين است «حكي أنّ الله (عزّوجلّ) حجب هذين الاسمين عن الخلق حتّى يسمّى بهما إبنا فاطمة عليهما السّلام، فإنّه لا يعرف أنّ أحدا من العرب تسمّى بهما في قديم الأيّام الى عصرهما»؛ اي عزاداران امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) که در دو ماه محرم و صفر اين چنين عزاداری میکنید بدانيد خداوند اسم این دو امام را از خلق خود پوشيده نمود و تا زمانی که این دو به عنوان فرزند فاطمه متولد شدند اجازه نداد این دو اسم بر احدی از بشر گذاشته شود!
روایت عروه بارقی میگوید پیامبر(ص) فرمود: «أن الحسن و الحسين اسمان لشجرتين في رياض الجنة».
این روایات را میخوانم براي اینکه هدف خود را از برگزاري اين جلسات حماسهی صبر و عزاداریها و برپايي دستهجات روشن کرده و نفوس خود را به امامت نزدیک کنیم، امامت سرمایهای است که خدا در اختیار ما شیعيان قرار داده، امامت سرمایهای است که نمیشود چيزي را با آن عوض کرد، هیچ چیزی در دنيا مقابل امامت ارزش ندارد، نه علم، نه مقام، نه ثروت، نه قدرت، همهی اینها در مقابل امامت صفر هستند.
بدانیم برای چه کسانی عزاداری میکنیم، حسن و حسين نام دو شجره و درخت در بهشت است و پيامبر(ص) در لیلهی معراج از ميوه اين دو درخت تناول کردند.
ببینید ریشه از کجاست، ریشههایی که قبل از ولادتشان مطرح بوده است، مردم، جوانان، روحانیون ما باید اين بزرگواران را الگوي زندگي خود قرار دهیم. اگر امروز برای عزاداري امام حسن آمدهايم، محاسبه کنيم چقدر از اخلاق و سیرهی حسنی درس گرفتهايم و تصمیم بگيريم آن را در زندگی خود پیاده کنیم.
لااقل تا اندازهای که در توانمان هست تلاش کنيم به آنچه در اين روايت آمده عمل کنيم. «کان اذا توضأ ارتعد مفاصله»، وقتی میخواست وضو بگیرد مفاصل بدنش میلرزید، به حضرت عرض میکردند چه خبر شده؟ فرمود: «حَقٌّ عَلَى كُلِّ مَنْ وَقَفَ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّ الْعَرْشِ أَنْ يَصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ وَ كَانَ ع إِذَا بَلَغَ بَابَ الْمَسْجِدِ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ يَقُولُ إِلَهِي ضَيْفُكَ بِبَابِكَ يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ الْمُسِيءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا عِنْدِي بِجَمِيلِ مَا عِنْدَكَ يَا كَرِيمُ»؛ هر کسی که میخواهد در برابر خدا بایستد و با خدا صحبت کند ادبش این است، تصور کند در مقابل چه کسي و چه قدرتی میخواهد حرف بزند، آنگاه رنگش پريده و اندامش به لرزه ميافتد.
وقتی حضرت به در خانهی خدا و مسجد میرسید سرش را بلند کرده و عرض میکرد «الهی ضیفک ببابک» مهمانت به درب خانهات آمده «یا محسن قد اتاک المسی فتجاوز عن قبيح ما عندي بجمیل ما عندک یا کریم»، اين احسان کننده بينياز بنده گنه کارت به سوي تو آمده به خوبيهاي خودت از زشتيهاي من درگذر. چه خوب است که شعراي عزيز ما اين روايات را در مضامين اشعار خود بياورند.
«كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَى اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً يُغْشَى عَلَيْهِ مِنْهَا».
هنگامي که ياد مرگ و قبر و قيامت ميافتاد گریه میکرد، ما در تشییع جنازها با قهقهه میخندیم و حرف از دنیا میزنیم و غافل هستيم از اينکه یک روزی نوبت ما هم خواهد شد، در حاليکه وقتی انسان یاد موت و قبر میافتد باید اشکش جاری شود.
اين امام معصوم است با وجود آنکه هيچ گناهی ندارد و آن مرتبت عظيم را نزد خدا دارد ولي اين چنين از خوف مرگ و قيامت ميگريد. آيا تا حالا شده در تنهایی یک لحظه به یاد قیامت بیفتیم و از خود بپرسيم در قیامت چه وضعی خواهیم داشت؟ و برای آن روز خودمان اشک بريزيم؟ «إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ بَكَى» اين امام بزرگوار که سيد سرور جوانان بهشت است وقتی به یاد این میافتد که یک روزی باید از صراط که بین بهشت و جهنم است عبور کند ميگريد «وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَى اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً» وقتی به یاد این میافتاد که روز قیامت باید در برابر خدا جواب بدهد فریاد میزد و بیهوش میشد.
اینها سیرهی امام حسن(علیه السلام) است. اینها را باید عزاداران ما اعم از پير و جوان با این عزاداریها، در خودشان احیا کنند، جوانان عزيز ما براي اهلبيت، امام حسن و امام حسين(عليهم السلام9 عزاداري ميکنند آن آقاي خارج نشين با آن نفس آلودهاش میگوید یک کسی 1400 سال پیش کشته شد، چرا ما الآن عزاداری کنیم؟ اين حرف باطل بخاطر اين است که آن فرد با همه ادعاهايش جاهل است و نميداند امام حسن کيست و اهل بيت چه کساني هستند که این حرف را میزند.
یا میگویند یعنی چه یک روز دسته برای امام حسین(ع) و یک روز دسته برای امام حسن(ع)، یک روز برای حضرت زهرا(س) به راه مياندازند؟ اگر تمام عمر ما در این دستهجات باشد باز کاری نکردهایم! مراقب این سرمایهها باشیم، مراقب این مجالس باشیم، خدا را شکر هر چه بیشتر نیش و طعنه میزنند مردم ما بیشتر عظمت نشان میدهند، هر چه تهدید کردند براي راهپيمايي اربعین ببينيد مردم هر سال چه شکوهي را ايجاد ميکنند؟ امروز آن بچهی داخل گهواره هم میگوید لبیک یا حسین.
اين روايت را تازه ديدهام. عظمت امام را ببینید و بدانيد اينها از طفوليت چه کسانی بودهاند.
«أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) كَانَ يَحْضُرُ مَجْلِسَ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنِينَ فَيَسْمَعُ الْوَحْيَ فَيَحْفَظُهُ فَيَأْتِي أُمَّهُ فَيُلْقِي إِلَيْهَا مَا حَفِظَهُ فَلَمَّا دَخَلَ عَلِيٌّ(ع) وَجَدَ عِنْدَهَا عِلْماً فَيَسْأَلُهَا عَنْ ذَلِكَ فَقَالَتْ مِنْ وَلَدِكَ الْحَسَنِ فَتَخَفَّى يَوْماً فِي الدَّارِ وَ قَدْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ قَدْ سَمِعَ الْوَحْيَ فَأَرَادَ أَنْ يُلْقِيَهُ إِلَيْهَا فَأُرْتِجَ عَلَيْهِ فَعَجِبَتْ أُمُّهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَا تَعْجَبِينَ يَا أُمَّاهْ فَإِنَّ كَبِيراً يَسْمَعُنِي وَ اسْتِمَاعُهُ قَدْ أَوْقَفَنِي فَخَرَجَ عَلِيٌّ فَقَبَّلَه»؛
روایت عجیبی است، امام حسن هفت ساله بود و در مجلس جدّش پیامبر حضور پیدا میکرد و آنچه که جبرئیل بر پیامبر نازل ميکرد را میشنید، نمیگوید یسمع کلام رسول الله! کلام رسول الله بعد از وحی است. بعد از اینکه بر پیامبر آیه نازل میشد پیامبر آنرا برای کتّاب وحی میخواندند و آنها مینوشتند ولی در این روایت میگوید این بچهی هفت ساله همان وحي را ميشنيد و در ذهنش میسپرد، سپس به خانه نزد مادرش ميآمد و میگفت امروز این آیه بر جدّم نازل شد.
هنگامي که امیرالمؤمنین وارد خانه میشد میدید حضرت زهرا(س) این آیه را میداند، به حضرت میفرمود فاطمه جان این آیه را از چه کسي شنيدهاي؟ فرمود از فرزندت حسن. یک روزی امیرالمؤمنین(ع) در گوشهاي از خانه خود را مخفي نمود. امام حسن که نزد پیامبر بود و وحی را شنیده بود آمد آن را براي مادرش بخواند به آشفتگي افتاد، فاطمه تعجب کرد و فرمود حسن جان چرا آشفته شدي و آيه را نميخواني؟
فرمود «لَا تَعْجَبِينَ يَا أُمَّاهْ فَإِنَّ كَبِيراً يَسْمَعُنِي» مادر جان تعجب نکن یک بزرگی اينجا هست که میشنود و شنيدن او مانع کلام من ميشود و زبانم را بند آورده است. آنگاه اميرالمؤمنين(ع) بيرون آمد صورت مبارک حسن را بوسيد، اين مقام امام حسن است در سنّ هفت سالگي.
در ائمه ما از بدو تولدشان، آثار، علم، تقوا، کرامت، اخلاق و معجزات نمايان است. چه چیز خوبی در انسانها سراغ داريد که در امام حسن و امام حسین و ائمه ما به نحو کامل و تمام نبوده! اين کرامتها را چه کسی به اینها داده است؟
آخرین مطلب بنده اين ماجراي جالب است که حيفم ميآيد عرض نکنم؛ یک روزی امام حسن(علیهالسلام) سوار بر اسب با اصحابش میرفت، دید یک غلام سیاه گوشهی کوچه نشسته، یک سگی هم در مقابل اوست این غلام از ظرف غذای خود یک مقدار خودش میخورد و یک مقدار به این سگ میدهد، امام از اين رأفت غلام خیلی خوشش آمد، از اسب پائین آمد و فرمود برای چه این کار را میکنی؟
غلام عرض کرد آقاجان من غذا میخورم و این سگ به من نگاه میکند و حیا میکنم به آن غذا ندهم! حضرت خیلی خوشش آمد و فرمود تو غلام چه کسی هستی و مولایت کیست؟ گفت فلان آقا مولای من است، حضرت از همان جا نزد مولاي غلام رفته و فرمودند این غلامت را به من بفروش من میخواهم او را در راه خدا آزاد کنم. حضرت غلام را خريد و آزاد کرد. غلام گفت آقاجان تو من را آزاد کردی ولي من جايي ندارم که بروم، تا حالا در خانه مولایم بودهام حضرت فرمود خانه هم برایت تهیه میکنم. عرض کرد خانه برایم تهیه میکنی از کجا بیاورم بخورم؟ فرمود این مقدار دراهم را بگیر و خرج زندگیات کن.
میخواهم یک عرضی به امام مجتبی(علیه السلام) داشته باشم، شما یک غلام سياه را که نسبت به یک سگ رأفت نشان داده بود اينگونه مورد لطف و محبّت قرار داديد پس چه خواهيد کرد با اين عزاداران خود که در حزن و غم شهادت شما اين چنين بر سر و سينه ميزنند و اشک ماتم ميريزند و مجلس عزا بر پا ميکنند.
اهم مطالب:
1ـ آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رضوان الله تعالی علیه)، که در زمان حیاتشان تلاش بسياري کردند و توصيه نمودند که در جهان تشيع باید یک روز مخصوص امام حسن سوگواری بشود و روز هفتم صفر بر حسب ادلهی تاریخی ما معتبرتر از 28 صفر است.
2ـ هدف خود را از برگزاري اين جلسات حماسهی صبر و عزاداریها و برپايي دستهجات روشن کرده و نفوس خود را به امامت نزدیک کنیم.
3ـ امامت سرمایهای است که نمیشود چيزي را با آن عوض کرد، هیچ چیزی در دنيا مقابل امامت ارزش ندارد، نه علم، نه مقام، نه ثروت، نه قدرت، همهی اینها در مقابل امامت صفر هستند.
4ـ چه خوب است که شعراي عزيز ما اين روايات را در مضامين اشعار خود بياورند.