إحيای فاطميه؛ راه تقرب به خدا و إحيای اسلام، قرآن و تمام معارف ماست

۲۶ بهمن ۱۳۹۶

۱۳:۳۴

۴,۴۲۳

خلاصه خبر :
حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت بركاته) در چهارمين همايش شعر محبوبه خدا که به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) مورخ 96/11/26 در سالن مرکز فقهي ائمه اطهار(ع) برگزار شد به ايراد سخنراني پرداختند.
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحيم

«اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيُّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ»(سوره نور/35)

ايام سوگواري و شهادت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را تسليت عرض مي‌کنم. خدا را شاکر هستيم که متنعم شده‌ايم به اين كه نسبت به اين حضرت في الجملة شناختي پيدا كنيم و گوشه‌اي از وجود خود را به حقيقت آن حضرت منور كنيم.

إحياي فاطميه، إحياي اسلام است. احياي فاطميه، احياي بشريت است. إحياي فاطميه، احياي همه‌ي حقيقت‌‌هاست. إحياي فاطميه، راه تقرب به خداست. تا ما وجود خود را به نور فاطمه منور نموده و با اين نور بتوانيم به خدا تقرب پيدا كنيم.

من بناي سخنراني ندارم فقط از باب وظيفه تشكر مي‌كنم از شعراي بزرگوار آئيني كشور، كه مايه افتخار همه ما هستند. خصوصاً بزرگان شعراي قم که چند سال است اين جلسه با عظمت را تشكيل مي‌دهند که تا حدّي جامعه فاطمي ما را نسبت به شناخت هر چه بيشتر حضرت فاطمه زهرا(س) حركت دهند. خصوصا برادر بزرگوار جناب آقاي سيد حميد برقعي و شاعر پرافتخارمان آقاي مجاهدي و مهماناني كه از خراسان و مشهد الرضا(ع) ما را مفتخر به ميزباني خود نموده‌اند.

به اشاره عرض مي‌کنم آيه‌اي را كه قرائت كردم آيه بسيار آيه مهمي است. معناي «اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ» خدا نور آسمان و زمين است، چيست؟ آسمان و زمين متقوّم به نور خدا و حقيقت خداست، يعني اگر اراده و فيض خدا نبود، نه آسماني بود و نه زميني.

بعد مي‌فرمايد مثل اين نور، مانند «مشکاة» است. «مشكاة» در روايات ما هم بر وجود مبارك پيامبر اكرم(ص) تطبيق شده و هم بر وجود فاطمه(سلام الله عليها) و در بعضي از روايات بر قلب مؤمن هم تطبيق شده که البته اينها چون تأويل و تطبيق آيات است، با يكديگر سازگاري دارد، يعني هم مي‌تواند پيامبر(ص) باشد، هم فاطمه(س)، هم قلب مؤمن و هم ائمه‌ي معصومين(ع)، همه اينها مصداق مشكاة هستند.

حالا همه‌ي حرفها اينجاست كه فاطميون و عزاداران حضرت زهرا(س) باید بدانند و بدانيم براي چه شخصيتي و چه وجود گرانمايه‌اي عزاداري مي‌كنيم؟ براي وجودي كه خدا مثال نور خودش را آن وجود دانسته و به بشر مي‌گويد اگر مي‌خواهيد يك مثل و رشحه‌اي از نور من را ببينيد كه نور من حقيقت همه آسمان‌ها و زمين است، آن را در وجود پيامبر و فاطمه ببينيد.

برخي مي‌پرسند آيا حديث «لولاک لما خلقت الافلاك» سند دارد يا نه؟
چه سندي بالاتر از مطابقت آن با اين آيه نور مي‌توان پيدا نمود؟ چه عبارتي مهمتر و چه آيه‌اي بهتر از اين آيه براي شناخت حضرت زهرا(س) مي‌توان پيدا کرد؟ بدون مشكاة، بدون مصباح، بدون زجاجه -كه همه‌ي اينها انوار مقدسه اهلبيت(عليهم السلام) هستند و بس-، كدام بشري مي‌تواند خداوند متعال، نور آسمانها و زمین را بشناسد؟ فقط به بركت اينهاست كه به خدا مي‌‌رسيم. اينكه مي‌گويم إحياي فاطميه، إحياي اسلام است، إحياي قرآن است، إحياي همه‌ي معارف ماست، ريشه در همين آيه دارد.

در تفسير فرات كوفي روايت بسيار مفصلي را جابر از امام باقر(عليه‌‌السلام) نقل مي‌نمايد که به حضرت عرض مي‌کند: «جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ فِي فَضْلِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ[ع‏]»، اينها افرادي بودند که ارزش ائمه را مي‌دانستند، علاوه بر سؤال از مسائل عادي حلال و حرام، از ائمه(ع) مي‌پرسيدند حديثي راجع به فضيلت مادرتان فاطمه بفرماييد كه با نقل آن براي شيعيان، آنها خوشحال شوند.

امام باقر(ع) فرمود: پدرم از رسول خدا(ص) نقل كرد كه وقتي روز قيامت فرا رسد براي همه‌ي أنبياء منابري از نور قرار مي‌دهند و منبر من بالاترين منبر است. «فَيَكُونُ مِنْبَرِي أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
«فَيَقُولُ اللهُ جَلَّ جَلَالُه‏ يَا أَهْلَ الْجَمْعِ إِنِّي قَدْ جَعَلْتُ الْكَرَمَ لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ»؛ آنگاه خداوند در آن روزي که همه ما نياز به کرامت اولياء و مقربان درگاهش داريم مي‌فرمايند اي اهل محشر من کرامت را براي محمد و علي و حسن و حسين و فاطمه قرار دادم. «يَا أَهْلَ الْجَمْعِ طَأْطِئُوا الرُّءُوسَ وَ غُضُّوا الْأَبْصَارَ»، چه خبر است؟ خداوند خودش صحنه‌ي محشر را مديريت مي‌کند و به اهل محشر مي‌فرمايد سرهايتان را پائين بيندازيد و چشم‌هايتان را ببنديد، «فَإِنَّ هَذِهِ فَاطِمَةُ تَسِيرُ إِلَى الْجَنَّةِ»، اين فاطمه است که مي‌خواهد وارد بهشت شود.

«فَيَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ بِنَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنَ اللُّؤْلُؤِ الْمُحَقَّقِ الرَّطْبِ عَلَيْهَا رَحْلٌ مِنَ الْمَرْجَانِ فَتُنَاخُ بَيْنَ يَدَيْهَا فَتَرْكَبُهَا...»؛ جبرئيل حضرت را سوار بر ناقه‌ي مخصوصي تا دم در بهشت مي‌آورد در حالي که صد هزار ملك از جانب راست و صد هزار ملك از جانب چپ حضرت و صد هزار ملك ناقه حضرت را روي بالهاي خودشان به سمت بهشت مي‌برند. «فَإِذَا صَارَتْ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ تَلْتَفِتُ فَيَقُولُ اللهُ يَا بِنْتَ حَبِيبِي مَا الْتِفَاتُكِ وَ قَدْ أَمَرْتُ بِكِ إِلَى جَنَّتِي»؛ هنگامي که حضرت به درب بهشت مي‌رسند درنگ مي‌کنند. خدا مي‌فرمايد دختر حبيب من! چرا صبر كردي؟ من درب بهشت را باز كردم داخل بهشت شو.

«فَتَقُولُ يَا رَبِّ أَحْبَبْتُ أَنْ يُعْرَفَ قَدْرِي فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ»؛ فاطمه آنجا چه مي‌كند؟! عرض مي‌كند خدايا من تا امروز توقعي نداشتم، اما اينک مي‌خواهم قدر و منزلتم معلوم شود.

«فَيَقُولُ اللهُ يَا بِنْتَ حَبِيبِي ارْجِعِي فَانْظُرِي مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ حُبٌّ لَكِ أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّتِكِ خُذِي بِيَدِهِ فَأَدْخِلِيهِ الْجَنَّةَ»؛ اي فاطمي‌ها، اي دوستداران حضرت زهرا(س)، اين سند ارزش همه‌ي كارهاي ما و شماست. خدا مي‌فرمايد زهرا جان برگرد و نگاه كن، هر كسي كه در قلب او محبت تو و اولاد توست دست او را بگير و وارد بهشت كن.

بعد امام باقر مي‌فرمايد «وَ اللهِ يَا جَابِرُ إِنَّهَا ذَلِكَ الْيَوْمَ لَتَلْتَقِطُ شِيعَتَهَا وَ مُحِبِّيهَا كَمَا يَلْتَقِطُ الطَّيْرُ الْحَبَّ الْجَيِّدَ مِنَ الْحَبِّ الرَّدِي‏»؛ اي جابر همان‌طور که پرنده وقتي مي‌نشيند دانه‌هاي سالم را مي‌خورد و دانه‌هاي ناسالم را کنار مي‌گذارد، فاطمه هم محبينش را از بين اهل محشر جدا مي‌کند و وارد بهشت مي‌نمايد.

و عجيب‌تر اين است که «فَإِذَا صَارَ شِيعَتُهَا مَعَهَا عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ يُلْقِي اللهُ فِي قُلُوبِهِمْ أَنْ يَلْتَفِتُوا»؛ وقتي اين افراد كه حضرت زهرا براي ورود به بهشت جدا کرده به درب بهشت مي‌رسند، خدا به قلبشان مي‌اندازد کنار درب بهشت توقف کنند.

خدا به آنها مي‌فرمايد: «فَإِذَا الْتَفَتُوا يَقُولُ اللهُ يَا أَحِبَّائِي مَا الْتِفَاتُكُمْ وَ قَدْ شَفَعَتْ فِيكُمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ حَبِيبِي»؛ دقّت شود بر طبق اين حديث کسي که محب زهراست، خدا محب او مي‌شود. مي‌فرمايد اي دوستان من چرا ايستاديد؟ فاطمه که شما را شفاعت کرد تا داخل بهشت شويد.

اينها که دست پرورده‌ي زهرايند مي‌گويند خدايا ما هم مي‌خواهيم قدر و منزلت ما که يک عمر فاطمه فاطمه گفتيم روشن شود. ببينيد خدا به خاطر حضرت زهرا در قيامت چه مي‌کند؟

مي‌فرمايد «يَا أَحِبَّائِي ارْجِعُوا وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ كَسَاكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ سَقَاكُمْ شَرْبَةً فِي حُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْكُمْ غِيبَةً فِي حُبِّ فَاطِمَةَ خُذُوا بِيَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ»؛ خدا به شيعيان حضرت فاطمه(س) در روز قيامت مي‌‌فرمايد: پس شما هم به پشت سرتان نگاهي كنيد هر کسي که شما را به خاطر محبّت به فاطمه دوست داشته يا بخاطر محبّت فاطمه به شما غذا خورانده يا لباس پوشانده يا ليوان آبي به شما نوشانده، دستش را بگيريد و وارد بهشت کنيد.

بر حسب اين روايت عزادار فاطمه در قيامت به مقام شفاعت مي‌رسد. دست عده‌ي زيادي را مي‌گيرد و وارد بهشت مي‌كند.

اين را قدر بدانيد، جامعه‌ي ما تا فاطمي نشود مهدوي نمي‌شود، جامعه ما تا فاطمي نشود علوي نمي‌شود، تا فاطمي نشود حسيني نمي‌شود، بايد هرچه بيشتر دنبال شناخت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) باشيم.

در خاتمه‌ي عرايضم اين خواب را براي شما عزيزان عرض كنم.
جدّ ما كه از مجتهدان بنام و شاگردان برجسته‌ي مرحوم آيت الله العظمي حائري بودند گفتند يك شبي من خواب ديدم در محضر آيت الله العظمي بروجردي نشسته‌ام از ايشان اجازه گرفتم مرخص شوم. آقاي بروجردي فرمودند آقاي فاضل بنشينيد مهمان مهمي دارم. عرض كردم چه كسي مي‌خواهد تشريف بياورد؟ فرمودند مادرم زهرا مي‌خواهد بيايد، بنشين.

گفتم شما از اولاد ايشان هستيد شايد مناسب نباشد من باشم. فرمودند نه بنشينيد.

چند دقيقه‌ي بعد بي‌بي با يك عظمت و جلالي تشريف‌فرما شدند. سلام كرديم و جواب سلام ما را دادند و بلافاصله فرمودند فرزندم آقاحسين (اسم كوچك آقاي بروجردي) تمام مصيبت‌هايي كه بر من وارد شده و براي شما نقل گردیده، همه‌اش درست است، اينکه من را سيلي زدند، اينکه من را پشت در قرار دادند، اينکه درب خانه‌ي من را آتش زدند، همه‌اش درست است. بي‌بي اينها را نقل كرد و من از شدت گريه از خواب بيدار شدم. نزديك اذان صبح بود.

آن روز زودتر از روزهاي ديگر خدمت آقاي بروجردي رسيدم. آقا فرمودند آقاي فاضل چه شده امروز زود آمدي؟

گفتند آقا من يك خواب عجيبي ديدم و همينطور منقلب هستم. خواب را براي ايشان عرض كردم. آقاي بروجردي زار زار شروع به گريه كردند. تا ظهر كه من آنجا بودم چشم‌شان گريان بود. دائماً ‌جملات حضرت را يادآوري مي‌كردند و مي‌گريستند. بعد هم كه من برگشتم دوستان گفتند ايشان تا شب گريه مي‌كرد.

ناقل اين قضيه فرزند مرحوم آيت الله ميلاني است که اين را براي يكي از علماي مشهد كه اکنون در قيد حيات است نقل كرده و او هم براي من نقل كرده است. جد ما که به مشهد مشرف شده بودند اين ماجرا را خدمت آقاي ميلاني هم نقل كردند و آقاي ميلاني هم همين حالت گريه و بُكا را پيدا کرده بودند.

اميدوارم همه ما مشمول عنايت و شفاعت حضرت زهرا(س) قرار بگيريم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

اهم مطالب:
۱ـ احياي فاطميه، احياي همه‌ي حقيقت‌‌هاست. إحياي فاطميه، راه تقرب به خداست.
۲ـ برخي مي‌پرسند آيا حديث «لولاک لما خلقت الافلاك» سند دارد يا نه؟ چه سندي بالاتر از مطابقت آن با اين آيه نور مي‌توان پيدا نمود؟
۳ ـ بر حسب اين روايت، عزادار فاطمه در قيامت به مقام شفاعت مي‌رسد.
4ـ جامعه‌ي ما تا فاطمي نشود مهدوي نمي‌شود، جامعه ما تا فاطمي نشود علوي نمي‌شود، تا فاطمي نشود حسيني نمي‌شود.





برچسب ها :

فاطميه شهادت حضرت زهرا(س) محبوبه خدا فاضل لنکراني محبوبه خدا 96 فاطمه ايام فاطميه اهميت فاطميه اهميت مجالس فاطميه حضرت زهرا در احاديث محبت فاطمه شب شعر اشعار فاطمي سوگواره محبوبه خدا