هوش مصنوعی می‌تواند تحول در اجتهاد ايجاد کند

۱۶ آذر ۱۴۰۰

۱۳:۴۸

۱,۱۹۸

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در جمع اساتید حوزه و دانشگاه‌‌های استان مرکزی پیرامون هوش مصنوعی
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم

روز دانشجو را خدمت شما اساتید محترم دانشگاه و همه دانشجویان بزرگوار تبريک عرض مي‌کنم. امیدوارم آن انتظاری که انقلاب و نظام اسلامی و دقيق‌تر از آن انتظاری که دین از اين مجموعه تأثير‌گزار دارد چه استاد حوزه باشد و چه دانشگاه، چه دانشجوی دانشگاه باشد چه حوزه، بتوانیم در این مقطع بسیار مهم از تاریخ به‌خوبي آن وظیفه‌ای که دین بر عهده‌ی ما گذاشته را هم بفهمیم و هم جامه‌ی عمل بپوشانیم.

امروز جهت تحقق بخشيدن به بيانيه گام دوم انقلاب باید وحدت حقیقی و واقعی، وحدت عملي و نه شعاری، بين اين دو قطب علمي کشور برقرار شود تا دانشگاه و حوزه بتوانند نقش خودشان را هر دو به‌خوبي ایفا کرده و توانایی‌های خود را در همه ابعاد به میدان بیاورند. و اين مهم به یک گفتار و برگزاري یک جلسه و همایش تمام نشود.

همان‌طور که دوست عزيزمان فرمودند يک راه تحقق وحدت عملي، نگاه حوزه و دانشگاه به مسأله محوري است و يک نمونه از مسائل مسئله‌محور هم هوش مصنوعی است که بحمدالله مورد توجّه هم حوزه و هم دانشگاه قرار گرفته است و جهت عمده تشکیل اين جلسه برای همین قضیه است.

این مقداری که ما اطلاعات داریم و در جریان هستیم امروز هوش مصنوعی در همه ابعاد علم وارد می‌شود یعنی علمی نيست که بتوان گفت هوش مصنوعی نمی‌تواند در آن ورود پیدا کند و اکنون که هوش مصنوعی در همه مسائل نظامی، امنیتی، پزشکی و ديگر علوم راه پیدا کرده حوزه هم بايد نسبت به آن توجّه ويژه داشته باشد و نباید بگذارد زمان بگذرد و دیگران بیایند از همین هوش مصنوعی در مسائل دینی و علوم دینی استفاده کنند و به‌وسيله آن به مقاصد باطلشان برسند.

به نظر می‌رسد هوش مصنوعی ابزاری است که اگر در دست اهلش قرار گيرد می‌تواند نتایج بسیار خوب و مفیدی را به بشر ارائه کند اما اگر در دست نااهل و مخالف دین افتد، نتایجی مضرّ به سعادت بشر از آن مي‌گيرند.

بايد از اساتیدی که در هوش مصنوعی تخصص دارند استمداد کنیم که به میدان علوم اسلامی به معنای کلان آيند تا بتوانيم با آن جامعیت دین را عرضه کنيم. ما الآن نمونه‌هايي از جامعیت دین را با اطلاعات اجمالی که از قرآن و سنت و ادله کسب مي‌کنيم استخراج کرده و می‌گوييم اين مورد شاهد بر اینست که دین یک امر اجتماعی است اما با استفاده از این ابزار، به نمونه‌هاي فراواني از اجتماعی بودن دین دست يافته و مي‌يابيم اصلاً دین برای اصلاح دنیا و آخرت مردم آمده و دنیا را هم در همه ابعاد مورد توجّه قرار مي‌دهد.

دین حکومت دارد، دین سیاست اخلاق، تربیت، روانشناسی، اقتصاد، دفاع نظامي و... دارد، البته نمی‌خواهیم بگويیم دین ریاضی، شیمی، فیزیک و طب دارد، نه! چون اینها از دایره جامعیت خارج هستند. دین موضع و نظر خودش را نسبت به هدایت بشر بيان مي‌کند البته علم جزء دین است و نباید آن را قسیم دین قرار داد. اينکه قرآن مي‌فرمايد «و لا یحیطون بشیءٍ من علمه» يعني خدای تبارک و تعالی می‌فرماید ما یک مقداری از علم را به بشر داده‌ایم، کسي قدرت احاطه بر علم خدا را ندارد لذا ما معتقدیم علمی که خدا در اختیار بشر قرار داده جزئی از دین است، خدای تبارک و تعالی بشر را ترغیب و تشویق کرده که سراغ علم برود، از جمله برنامه‌های دين تشویق و ترغیب به علم است، می‌گوید برو قوانین طب و فيزيک و شيمي و رياضي را به دست بیاور.

حال اگر هوش مصنوعی به میدان بیاید در حد تمام اجتماعی بودن و جامعیّت دین را تثبیت می‌کند، با هوش مصنوعی ديگر نمی‌توان گفت دین کارایی ندارد، هنوز بعد از چهل و اندی سال از انقلاب این نزاع مطرح است که دین حکومت دارد یا نه؟ این نزاع متأسفانه در حوزه‌ها هم کم و بیش هست و شاید شعار اصلي برخي از چهره‌های برجسته دانشگاهي هم این باشد که دین یک امر فردی است اما به نظر من به خوبی با اين ابزار مي‌توان اجتماعی بودن دين را اثبات کرد. حوزه‌ها بايد از طريق متون و منابعي که در دست دارند مواد و محتوای آن را درست کنند، طراحي و مدلسازی‌ و برنامه‌اش را هم متخصصین فن، تا به این نتیجه روشن برسیم. امروز اگر از هوش مصنوعی در پيشبرد دین استفاده نکنیم یک جفای بزرگ هم به خود هوش مصنوعی و هم به دین کرده‌ايم.

از همه جالب‌تر اینست که هوش مصنوعی می‌تواند تحول در اجتهاد ايجاد کند. اجتهاد مسئله بسیار بسیار سخت و مشکلي است، گاهی بعضی می‌گویند حاصل عمر یک مرجع تقلید همين یک جلد رساله عملیه است؟ آنها نمی‌دانند برای رسيدن به حکم يک موضوع چه بسا يک سال تحقيق و مطالعه لازم باشد.

خود ما در مباحث معاملات درس خارج بیع، یک سال طول کشید تا يک مسئله از کتاب تحرير امام را تمام کردیم. قرآن هست، روایات، عقل و اجماع هست، تازه غیر از اینها یک مبانی اصولی، رجالی، قواعد فقهیه و یک سری مؤلفه‌های دیگر وجود دارد، همه اینها را که یک انسان نمی تواند به صورت جامع در ذهن داشته باشد بالاخره وقتی می‌خواهیم بگويیم خودکشی حرام است یا نه؟ «لا تقتلوا انفسکم» تصریح به این دارد ولی از همین برداشت‌ها و استظهارات مختلف هست که می‌فهمیم که مربوط به خود شخص است.

اين که به نظر من هوش مصنوعی می‌تواند تحول در اجتهاد ایجاد کند به این معناست که يکي از فرق‌های مهم بین کامپیوتر و هوش مصنوعی این است که کامپیوتر الفاظ محور و هوش مصنوعی معنا محور است، یعنی معنا را تشخیص می‌دهد و این واقعاً چیز عجیبی است. الفاظ راحت‌تر تشخیص داده می‌شود که این چه لفظی است، این لفظ صد جا و ديگري هزار جا آمده، اما تشخیص معنا اساساً متوقف بر اين باور است که درون همه‌ی اجزاء عالم یک ادراک مرموز وجود دارد به نظرم بعید نیست اشاره قرآن به آيه شريفه «إن من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» هيچ چيز در عالم نيست مگر ‌آنکه خدا را تسبيح مي‌کند ـ به اين امر هم باشد ـ هرچند اظهار نظر قطعي نمي‌توان نمود. يعني مي‌فرمايد یک شعور پنهانی در همه‌ی اجزاء عالم وجود دارد یک مرحله‌اش این است و شاید بالاتر از این باشد.

بالاخره هوش مصنوعی درک معنا می‌کند، ممکن است یک فقیهی متوجه نباشد که معنای این آیه با معانی ده آیه دیگر مرتبط است ولي با هوش مصنوعی می‌تواند این ارتباط را درک کند و از اين جهت است که عرض می‌کنم تحول در اجتهاد ایجاد می‌کند. همين‌طور در روایات که تعدادش زیاد است. در استنباط حکم اين بحث مطرح است که وقتي فقيه در یک جایی شک کرد باید فحص از دلیل کند، فحص از دلیل کار آسانی نیست، گاهی الفاظی را که در ذهنش هست به کامپیوتر می‌دهد ببیند این لفظ آمده یا نه؟ می‌بیند نیامده، اما وقتی پای درک معنا به میدان آيد این هوش مصنوعی می‌تواند بگوید این معنا در فلان روایت مطرح است، پس فقیه بوسيله هوش مصنوعي مي‌تواند فحص از دلیل را به خوبی استفاده کند. هوش مصنوعی در اجتهاد بسیار کارآیی دارد.

مثلاً یکی از مشکلات در اجتهاد اين است که فرض کنيد مرحوم شیخ اعظم انصاری در اصول می‌گوید اجماع منقول حجت نیست ولی در فقه به اجماع تمسک کرده، يعني هوش مصنوعي براي رفع اختلاف فتوي با مبنا کارایی زياد دارد. الآن ما در فقه مواجه می‌شویم به اينکه مثلاً مرحوم امام یا مرحوم آقای خوئی به سید یزدی اشکال می‌کنند که فتوایی که اینجا داده‌ای با مبنای خودت سازگاری ندارد، و همینطور هم هست! بالاخره انسان گاهی توجه ندارد که این فروع فراوانی که هست باید با مبانی‌اش کاملاً منطبق شود. در انطباق مبانی بر فتاوا از این هوش مصنوعی می‌شود استفاده کرد، یعنی یک فقیه فتواهای مغایر با مبانی‌اش صادر نمی‌کند.

این مطلب در فرمایشات رهبری معظم انقلاب است که وظیفه‌ی اصلی حوزه حفظ دینداری مردم است. اصلاً چه بسا در آینده براي تبلیغ و ترویج دین و ارتباط با مخاطب راهي، غیر از هوش مصنوعی نباشد. شما دیدید کرونا چگونه فضاهای آموزشی را متحول کرد، فضاهای متعارف را خارج و فضاي مجازی را جايگزين آن کرد، مسئله تبليغ دين در آینده نيز چه‌بسا این چنین گردد.

حتی من این مسئله را هم شنیدم که با هوش مصنوعی می‌توانند در مقدمات فکری افراد تغییر ایجاد کنند و او بتواند نتیجه‌ی دیگری از افکار و اعتقاداتش بگیرد که فهم اين یک مقدار برای من دشوار است چه برسد به باورش! بالأخره اگر این چنین باشد در آینده‌ای نه چندان دور هم برای تبلیغ و ترویج دین و هم برای فهم دین ما ابزاری غیر از هوش مصنوعی نخواهیم داشت لذا ضرورت دارد هم حوزه‌های علمیه به اين امر توجه کامل کنند و هم دانشگاه‌ها.

هوش مصنوعی زمینه بسیار خوبی براي وحدت عمل حوزه و دانشگاه است که هر دو کنار هم بنشینند تا از این ابزار برای رشد علم و فهم دین، برای تحول در اجتهاد، برای تبلیغ و ترویج دین به نحو شایسته استفاده کنیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

برچسب ها :

فاضل لنکرانی هوش مصنوعی هوش مصنوعی عامل تحول در اجتهاد حوزه و هوش مصنوعی اساتید حوزه و دانشگاه‌‌های استان مرکزی نقش هوش مصنوعی در آینده دین