طلبگی؛ تجارت بی خسارت

۱۵ آذر ۱۴۰۰

۱۴:۴۳

۱,۱۳۹

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی در درس اخلاق مدرسه علمیه ائمه اطهار(علیهم السلام)
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ»

توفیقی شد که خدمت شما طلاب بزرگوار، طلاب محترم مدرسه علمیه ائمه اطهار(علیهم السلام) برسم. قبل از آغاز سخن از مسئولین محترم و آقایانی که زحمات فراوانی برای این مدرسه می‌‌کشند تشکر می‌‌کنم. از همه آقایان بویژه از سرور مکرم‌ حضرت آقای فاضل کاشانی که خودشان از اساتید مبرز درس خارج هستند و قبول مدیریت این مجموعه را کردند با اینکه شرایط حالی‌ و سن‌شان اقتضای این را نداشت، اما از باب اینکه خدمتی به امام زمان(عج) در صفحات نامه‌ی اعمالشان بیشتر ثبت شود پذیرفتند، هم تشکر می‌کنم.

از دوستانی که با ایشان همکاری می‌کنند، از آقایانی که مسائل آموزشی، اداری، مالی، تربیتی، را عهده دار هستند، از همه تشکر می‌کنم. از شما طلاب محترم و اساتید این مجموعه، امیدواریم که هر قدمی که ما و شما برمی‌داریم حتی این جلسه‌ای که الآن در خدمت شما هستیم إن شاء الله جزء نامه اعمال ما ثبت شود.

من این آیه شریفه را می‌خوانم و یک معنای اجمالی می‌کنم، خیلی بحث دارد ولی اجمالی از بیان آیه را عرض کنیم.

از آیه استفاده می‌کنم که طلبگی یکی از مصادیق «تجارةً لن تبور» است.

قرآن می‌فرماید ما یک تجارتی داریم که در آن زوال، کساد و بالاتر از آن ورشکستگی، نابودی و هلاکت وجود ندارد، «تجارةً لن تبور». طلبگی از مصادیق اینهاست و شاید تنها مصداقش باشد چون آیه می‌فرماید «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ» کسانی که تلاوت کتاب خدا می‌کنند. می‌دانید بین تلاوت و قرائت فرق هست، هر تلاوتی، قرائت هست اما هر قرائتی تلاوت نیست. تلاوت همان طور که از ماده لغوی‌اش پیداست جایی است که اقتدا و تبعیت باشد، تلاوت کتاب یعنی کسی که آیات را بخواند تأمل کند و به این آیات عمل کند، «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ».

کار ما همین است، طلبه یعنی کسی که برای فهم کتاب خدا قدم برمی‌دارد، ادبیات می‌خواند برای اینکه کتاب خدا را بفهمد و بعد عمل کند. من همین جا تأکید می‌کنم ادبیات‌تان را با قوت بخوانید و اگر ادبیات‌تان ضعیف باشد قطعاً به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسید. نمی‌گویم در ادبیات مجتهد شوید و تمام اقوال و قواعد در ذهن‌تان باشد، اما باید در همین آیه، «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ»، اگر گفتیم خبر این إنّ چیست؟ باید بلا فاصله بتوانید در این آیه، اسم و خبر إنّ را پیدا کنید، اگر نتوانید این کار را کنید نمی‌فهمید آیه به چه معناست؟

خدا می‌فرماید آنهایی که کتاب خدا را تلاوت می‌کنند، یعنی تدبری که پشت سرش، عمل و تبعیت باشد، وقتی در قرآن می‌گوید «و القمر إذا تلیها» که از إعجاز قرآن همین است که نور قمر از خورشید گرفته می‌شود، تبعیت می‌کند و اخذ می‌کند، تالی قرآن، باید حقیقت قرآن را در درونش بیاورد و از او اخذ کند، در مقام عمل، تبعیت کند.

بعد هم «اقاموا الصلاة» نسبت به نماز و حدود نماز مراعات کند. اینجا من شواهد را نخواستم بیاورم که چرا تلاوت اینطور است؟ اولاً در بعضی از آیات داریم که «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»، آیات دیگر هم می‌آید اگر در این آیه قید «ان الذین یتلون» را نیاورده آن قید اینجا می‌آید. قرآن می‌فرماید «إِذا تُلِيَت عَلَيهِم آياتُهُ زادَتهُم إيمانًا»، بعضی‌ها می‌گویند ما قرآن می‌خوانیم هیچ ایمان‌مان اضافه نمی‌شود! شما قرآن می‌خوانید ولی تلاوت نمی‌کنید. تلاوت یعنی آن چنان همراه با آیات قرآن تبعیت کنید، هر آن نوری در درون‌تان ایجاد شود، لذا وقتی «إِذا تُلِيَت عَلَيهِم آياتُهُ زادَتهُم إيمانًا»، ایمان شما زیاد می‌شود، «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»، «إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا»، اینها را خواستم اشاره کنم، خودتان هم به آیات قرآن مراجعه کنید، تلاوت این است. باز همین جا عرض می‌کنم حتماً مقید به خواندن قرآن باشید، لااقل روزی یک صفحه، دو صفحه، در روایات آمده لااقل روزی 50 آیه از آیات قرآن را بخوانید.

شما این توفیق را پیدا کردید که می‌توانید تلاوت کنید نه فقط قرائت کنید، این عنایت را خدا به شما کرده،‌ با قرآن مأنوس باشید، طلبه ای که با قرآن مأنوس نباشد در قلبش نور وجود ندارد و علم را هم نمی‌تواند درست دریافت کند، خیال می‌کند اگر تمام قواعد فلسفی و عرفانی را حفظ کرد علم دارد! تا این نور در درون انسان نیاید ظرف درون انسان قدرت فهم حقایق عالم را ندارد. با قرآن مأنوس باشید، حتماً جزء برنامه‌های روزانه خودتان خواندن قرآن را قرار بدهید.

«إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ»، اقامه نماز یعنی نماز را با حدود و شرایطش اقامه کنید، طوری نشود که آدم 50 الی 60 سال از عمرش می‌گذرد و تازه می‌فهمد که هنوز دو رکعت نماز حسابی نخوانده، متأسفانه زیاد هم پیش می‌آید. از حالا مقید باشید نمازتان را اول وقت با حضور قلب درست بخوانید، عده‌ای هستند که اینقدر وسواسی می‌شوند که برای اینکه «ولا الضالین» را از مخرج ادا کنند، پنج بار می‌گویند و در آخر نماز را می‌شکنند این فایده ندارد.

همه اینها مقدمه است، تجوید برای اینست که انسان در متن واقعی قرآن قرار بگیرد نه اینکه از واقع دور شود، نمازتان را درست بخوانید، با خضوع و خشوع، طوری که بعد از نماز احساس کردید نورانیتی در شما ایجاد شد، آرامشی در شما ایجاد شد، اگر اینطور بود بدانید که نمازتان بالا رفته، این نمازی است که مورد قبول خدای تبارک و تعالی قرار گرفته، سجده‌هایتان را مختصر نکنید.

در روایات دارد که امام صادق(علیه السلام) فرمود: مؤمن و شیعه آن است که لااقل سه تسبیحه‌ی کبری را بگوید، اینها برای اینست که یعنی با خدا بیشتر حرف بزنیم، با خدا بیشتر ارتباط داشته باشیم. «أقاموا الصلاة»؛ به نمازتان خیلی اهمیت بدهید، این حرفها را از بزرگان و مراجع، اهل سیر و سلوک زیاد شنیدید که گفتند اگر دنیا می‌خواهید نماز اول وقت، آخرت می‌خواهید نماز اول وقت، «أقاموا الصلاة».

«وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً»، قسمت سومش جایی است که مال دارند، انفاق کنند سراً و علانیة، بعد می‌فرماید چنین کسانی «يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ»، دنبال یک تجارتی هستند که ورشکستگی در آن نیست، نابودی در آن نیست، اینطور نیست که شب بخوابد و صبح برخیزد ببیند همه دارایی‌اش از بین رفت، یک سیلی می‌آید و یک قضیه سیاسی واقع می‌شود، یک جنگی می‌آید تمام اموال این از بین می‌رود، کدام تجارت است که لن تبور؟ تنها این تجارت است.

هر روز با قرآن باشید، نسبت به نماز مقید باشید، انفاق در راه خدا داشته باشید. ویژگی ما طلبه‌ها چیست؟ ویژگی ما همین است، ادبیات می‌خوانیم برای فهم قرآن، اصول و فقه می‌خوانیم برای فهم قرآن و فهم دین خدا، چه تجارتی از این بالاتر؟ آیا با این آیه شریفه به خودمان اجازه می‌دهیم که رفیق من پنج سال پیش رفته کاسبی، الآن ببین چه خانه و ماشینی دارد و من چیزی ندارم؟! نمی‌فهمیم خدا به ما چه عنایتی کرده؟ اینها شعار نیست، اینها برای دلخوش کردن ما نیست، این یک واقعیتی است که خدا عنایت فرموده، هیچ تجارتی بالاتر از علم نیست، منتهی علمی که این خصوصیات را داشته باشد.

بعد خدا می‌فرماید «لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ»؛ به اینها اجر زیادی می‌دهم، تمام اجر اینها را می‌دهم، اجرشان را که می‌دهم «وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» از فضل خدا به اینها داده می‌شود، یعنی یک کسی که اهل تلاوت قرآن است، یعنی تدبر با عمل، اقامه نماز می‌کند، انفاق می‌کند، خدا می‌فرماید اولاً اجر این کارها جای خودش محفوظ است و تماماً به ایشان می‌دهم ولی «یزیدهم من فضله»، «یزید» فعل مضارع است و مضارع دال بر استمرار است، یعنی دائماً از فضل خودم نصیب اینها می‌کنم. این چه چیزی است؟ نمی‌فهمیم یعنی چه؟!

خداوند متعال برای عالم یک اجر و مقامی در بهشت قرار داده، ولی «یزیدهم من فضله»، هم در دنیا و هم در آخرت است، اجور مربوط به آخرت است، این «یزیدهم من فضله» یعنی هم دنیا و در آخرت.

اینجا بعضی از مفسران گفته‌اند یکی از فضلهای خدا؛ مقام شفاعت است. چرا عالِم روز قیامت مقام شفاعت دارد؟

به دلیل همین آیه. نیاز به روایت نداریم، آیه می‌فرماید اینهایی که «یتلون کتاب الله و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرّاً و علانیة» «یزیدهم من فضله»، اینها روز قیامت به مقام شفاعت می‌رسند. یکی از مصادیق فضل خدا، شفاعت است.

یکی از مصادیق فضل خدا، شهود خدا در قیامت است نه شهود ظاهری، چون خدا جسم نیست، آن شهود یعنی باز محضر خدا و حضور خدا را درک بیشتری داشته باشد که انسان فقط حرفش را می‌زند اما نمی‌توانیم واقعش را درک کنیم.

اینها آثاری است که برای این راه طلبگی و این مسیری که شما در آن قرار دارید ذکر شده است.

این آیه همیشه مدّ نظرتان باشد، در سوره مبارکه فاطر آیات 29 و 30 که یک وقتی که مشکلات سراغ‌تان آمد، وقتی که مریضی‌ها و محرومیت‌ها سراغ‌تان آمد، طلبگی در طول تاریخ فراز و نشیب داشته، یک وقت مردم خیلی انسان را احترام می‌کنند و یک وقت اهانت می‌کنند، مگر پیامبران ما این چنین نبودند؟! مگر خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بیشترین اهانت‌ها را ندید؟ طلبگی هم همین است، اهانت می‌کنند و احترام هم می‌کنند، نه اهانت مردم باید انسان را دلسرد کند و نه احترام ایشان آدم را خوشحال کند. آنچه باید انسان را خوشحال کند؛ رضای خدای تبارک و تعالی است.

من امیدوارم از این فرصتی که دارید خوب استفاده کنید، از وقت‌تان نهایت استفاده را کنید، نگذارید دقیقه‌ای از وقت شما تلف شود، برای روزهای تعطیلتان برنامه علمی داشته باشید.

إن شاء‌الله خدا توفیقات شما را زیاد کند و همه شما از علمای طراز اول شوید.

متاسفانه مجال نیست که بگویم امروزه در زمان ما نیاز جامعه‌ی بشر به یک طلبه، قابل مقایسه با نیاز به سایر اقشار نیست! بشر نیاز به یک روحانی ملا، با تقوا، بصیر، بیدار و کسی که مسائل دنیا را بفهمد، دارد، روحانیی که دشمنان انسان را بفهمد، موضع‌گیری کند. ما نمی‌خواهیم شما فقط یک طلبه‌ای باشید که علم و تقوا داشته باشید و از شما بپرسیم نسبت به اسرائیل نظرتان چیست؟ بگویید به من چه ارتباطی دارد! این مخالف با دین ماست و باید در این مسائل حساس باشیم، باید دشمنان دین را بشناسیم، چون ما می‌خواهیم از دین دفاع کنیم، دفاع جایی است که انسان دشمن را خوب بشناسد.

امیدواریم که خدا توفیق همه شما را زیاد کند و همیشه صبح که از خواب برمی‌خیزیم توجه اولمان به امام زمان(عج) باشد، خودمان را سرباز آن حضرت بدانیم و ان شاء‌الله دعای آن حضرت شامل حال همه ما بشود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


برچسب ها :

درس اخلاق طلبگی تجارت بی خسارت تجارة لن تبور اهمیت نماز اهمیت توجه به قرآن تفاوت تلاوت قرآن با قرائت قرآن شفاعت عالم وظایف روحانیت وظایف طلبگی