این حکومت اسلامی مستند به ادله عقلی و نقلی و قرآنی است

۰۸ بهمن ۱۴۰۰

۱۵:۵۱

۱,۰۱۳

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در ديدار طلاب و فضلاء آبادان
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت سروران، اساتید، فضلای محترم، علمای بزرگواري که در قم یا حوزه علمیه‌ آبادان مشغول درس و تدريس هستید خوش‌آمد عرض می‌کنم.

امیدوارم به برکت حضرت معصومه(سلام الله علیها) و دعای آن حضرت عنایات خدای تبارک و تعالی بر همه فضلا، طلاب و حوزه‌های علمیه و مخصوصاً ما و شما افزون گردد، یاد می‌کنیم از علمای بزرگوار آبادان که به رحمت خدا رفتند و حق بسیار بزرگی بر مردم و طلاب آبادان دارند، بزرگاني که سهم وافری در انقلاب و ديانت مردم داشتند، همچنين شهدا و رزمندگان و مجاهدان آن خطه که به فیض شهادت نائل شدند.

حرف بسیار زیاد است گاهی انسان مردد می‌ماند از کجا شروع کند؟ انسان به فضای مجازی که نگاه می‌کند می‌بیند حملات نسبت به حوزه‌های علمیه و طلاب، خصوصاً فضلای انقلابی فراوان است. گاهی هجمه به فقها مي‌کنند که اينها نمی‌توانند حکومت صحیح و معقولی برای مردم داشته باشند.

گاهی به خود فقه حمله کرده و می‌گویند فقه ناتوان از این قضیه است، برخي نيز فقه را یک علم مندرس کهنه‌ی قدیمی مي‌نامند، تعابیر ناروا و غیر عالمانه‌اي که در مواردي انسان احساس می‌کند ناشی از عداوت است. گاهی هم فقها را می‌خواهند از اعتبار بیندازند، نقشه مي‌ريزند که چه کنند فقها را نزد مراکز علمی و سیاسی و اجتماعی و هم در انظار عامه مردم از اعتبار بيندازند.

همین اواخر در یک کلیپی یکی از افراد خارج‌نشيندر سخنانی می‌گوید فقه و فقها با قرآن ارتباط ندارند. این حرف یک حرکت حساب شده است. براي توجيه حرفش می‌گوید من روی حسن ظن می‌خواهم این مشکل حل شود. ولی بیخود می‌گوید! می‌خواهند ارتباط بین فقها و قرآن را قطع کنند، به مردم بگویند اینها وقتی با قرآن ارتباط ندارند چطور ادعا مي‌کنند حکومت‌شان حکومت قرآنی و اسلامی است؟ کتاب اسلام، قرآن است.

در جواب توهم اين فرد بايد گفت ميان مفسرين و کساني که نسبت به قرآن عمیق کار کرده‌اند، فقها از برجستگی ويژه و بالايي برخوردارند. هرچند غالب فقها نیامدند از اول تا آخر قرآن را برای ما تفسیر کنند، اما آن آیاتی از قرآن را که فقیه به آن تمسک کرده و در فقه مورد استشهاد قرار می‌دهد، از نظر عمق و دقت با هیچ تفسیری قابل مقایسه نیست.

اساساً ريشه این حرف که فقها از قرآن جدا هستند به اين تهمت بر مي‌گردد که شیعه از قرآن جداست. شیعه فقط تمسک به روایات می‌کند. اين افترايي است که اهل‌سنت بر شیعه بسته‌اند. سؤال ما از اهل‌سنت این است آیا در مسائل فقهی، ائمه ما بیشتر به قرآن تمسک کرده‌اند یا علمای اربعه‌ی اهل‌سنت؟ کتاب‌های ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد بن حنبل موجود است، استدلال‌هاي قرآني این کتاب‌ها در مقابل روایاتی که ائمه ما به قرآن استدلال کرده‌اند، اصلاً قابل مقایسه نیست.

در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) یکی از محققین تحقيقي حول همین موضوع انجام داد که روشن شود امامان ما و ائمه اهل‌سنت به چه تعداد از آیات تمسک کرده‌اند؟ دیدیم اصلاً قابل مقایسه نیست. نتيجه آن تحقيق شش هفت جلد کتاب به نام «تمسّک العترة الطاهرة بالقرآن الکریم» است. زماني که دو جلد این کتاب چاپ شده بود یکی از علمای الازهر به ديدار من آمد، این کتاب را جلوی او گذاشتم و گفتم این کتاب چیست؟ یک مقدار آن را تورق کرد گفتم با وجود این همه استشهادات ائمه ما به قرآن، آیا این تهمتی که برخی از شما به شیعه می‌زنید که شیعه قائل به تحریف قرآن مي‌باشد درست است؟ سه بار گفت کلا. هرگز. این کتاب اثبات می‌کند ائمه ما به همین آیاتی که در قرآن موجود است تمسک کرده و فقهاي شيعه هم به همين آيات تمسک مي‌کنند.

مگر می‌شود امام(علیه السلام) به آیه‌ای تمسک کند اما فقیهی که خودش را تابع مذهب جعفری و امامیه می‌داند به آن آیه تمسک نکند؟ بنابراين کتب فقهی فقهای ما مملو از دقایق تفسیری در آیات قرآن است. ما حرفهاي خود را مستند مطرح می کنیم.

همین گوینده در جایی نقل می‌کند کسی به امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) راجع به یک فتوایی اشکال کرد و گفت این فتوای شما با این آیه سازگاری ندارد، امام فرموده بودند بله من توجه به این آیه نداشتم! این آدمی که این را نقل می‌کند کافی است به کتابی که از امام در مورد تمسک به آیات الاحکام چاپ شده و هزار صفحه هم هست مراجعه کند، دقت‌هایی که امام در آیات قرآن دارد قابل مقایسه با نوع مفسرین نیست. چرا ما بگوئیم فقهای ما از قرآن دور هستند؟

امام(قدس سره) در کتاب «آداب الصلاة» یا «اسرار الصلاة» خود که مربوط به نماز است در مورد یک آیه بسيار نکات دقیق و بدیعي را در چند صفحه، ذکر مي‌کنند بعد هم در آخر می‌فرمایند من در مورد این آیه آنقدر مطلب دارم که اگر بنویسم یک جلد کتاب می‌شود.

اینها فقهای بزرگ ما هستند و کتاب‌هايشان هم موجود است.

مواردي را که مرحوم والد ما(رضوان الله علیه) در فقه‌شان به آیات قرآن تمسک کرده‌اند استخراج کردیم، دو جلد به عنوان «فقه القرآنم چاپ شده. چرا فقها را متهم می‌کنید که از قرآن دور هستند؟ متأسفانه بعضی از همین هم لباسی‌های ما هم همین خیال را دارند، هرچند خیلی نادر هستند؛ اگر کسی حواشی مکاسب مرحوم شیخ را ببیند، مشحون از تمسک به آیات قرآن کریم است. چرا این نسبت ناروا را به فقها مي‌دهند؟‌

بايد ديد هدف و نقشه دشمن چیست؟ من نمی‌گویم این آدم حتماً نقشه دشمن را می‌داند، اين قضاوت با خداوند عالم به ضماير است ولی نقشه اصلی دشمن این است که بگوید حوزه‌های علمیه به روايات چسبيده‌اند و از قرآن بهره‌ای ندارند، بعد هم سراغ روایات و اخبار آمده و به انحاء مختلف در آن خدشه مي‌کنند تا این را هم از اعتبار بیندازند و در نهايت بگويند فقها و حوزه‌هاي علميه فاقد قرآن و عترت هستند که وصیت مهم پیامبر اکرم(ص) برای بقای اسلام واقعی بود.

هدف ديگرشان تضعيف روايات است؛ مي‌گويند سراغ قرآن برويد، اما آنچه که در این روایات آمده را کنار بگذارید، چون خبر واحد است و سندش اعتباری ندارد، ساليان طولاني حدیث نوشته نمی‌شده، بعدا آنها را جمع‌آوری کرده‌اند.

اينجا دو مطلب قابل توجّه است:

يکي اينکه براي فهم قرآن و دين ما نیاز به امامت و روایات ائمه(علیهم السلام) داریم. به دليل آیه شریفه 44 سوره نحل «و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل إلیهم ولعلّهم يتفکرون»، قرآن نیاز به بیان دارد، این کتاب نه فقط در زمان رسول خدا(ص)، بلکه در هر زمانی نیاز به بیان دارد. يکي از ويژگي‌هاي قرآن نسبت به سایر کتب آسمانی این است که در آن کتاب‌ها همين که آن پيامبر آنچه را که بر او نازل شده برای مردم قرائت می‌کرد، قضيه تمام مي‌شد.

اما از خصوصیات قرآن اين است که نیاز به بیان دارد «أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس» خداوند مي‌فرمايد قرآن را بر تو نازل کرديم تا آن را براي مردم بيان و تبيين کني. نفرمود «لتقرئه علی الناس». پیامبر بیان کرد و بیانشان را هم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در همان مصحف خودش نوشت و ما معتقدیم آن مصحف الآن نزد امام زمان(عج) است، قرآن نیاز به بیان دارد و بیانش در هر زمانی باید از جانب کسی باشد که خودش جوهر و حقیقت این قرآن باشد، نور او با نور قرآن واحد باشد و آن غیر از امام معصوم شخص دیگری نیست، این یکی از آیاتی است که به خوبی می‌شود در مسئله امامت به آن تمسک کنیم. می‌خواهند روایات را به بهانه‌های مختلف از دست ما بگیرند.

نکته دوم اینکه در خود روایات ما آمده برای تشخيص صحت یک روایت که از ما هست یا نه ببینید موافق قرآن هست یا نه؟ یا موافق سایر احادیث قطعیه‌ی ما هست یا نه؟ در اصول در بحث تعادل و تراجیح مطرح شده که در روایات، ائمه نمی‌گویند اگر از ما چیزی شنیدید اول ببینید راوی‌اش عادل يا موثق است یا نه؟ این را نفرمودند! می‌گویند اگر از ما چیزی رسید ببینید موافق قرآن هست یا نه؟ هر چند بخاطر ممانعت از کتابت حديث مدت زيادي شیعه کتاب حدیثی اصلاً نداشته، ولی ما به خوبی می‌توانیم با اين معیار روایاتی که به دست ما رسيده را به خوبی محک بزنيم یا باید موافق با قرآن باشد یا با روایات قطعیه.

به‌هر‌حال امروز در شرایطی قرار داريم که از هر جهت به حوزه‌های علمیه هجوم می‌آورند، در مورد مشکلات اقتصادی طوري به مردم تلقین می‌کنند که آن را از ناحيه روحانیت ببينند، در حالی که امروز روحانیت از جمله اقشاری است که در این شرایط سخت اقتصادی بسیار در فشار زندگی می‌کند. من نمی‌توانم بعضی از اموری که امروز در حوزه علمیه قم می‌گذرد را نقل کنم، ما به چشم خود مي‌بينيم استادی که چند فرزند دارد برای امرار معاش خود نماز و روزه می‌گیرد و خانواده‌اش هم در خانه‌ها کار می‌کند. از اینها کم نداریم. طلابی که براي تأمين معاش بخشی از وقت‌شان را به کارهای دیگر مي‌پردازند اما به مردم می‌گویند اینها زندگی‌های مرفه دارند در حالی که واقعاً بیش از 80 درصد روحانیت در پائین‌ترین سطح زندگی می‌کنند با کمترین حقوق، شهريه‌اي که اینها می‌گیرند به اندازه پايين‌ترين حقوق در هيچ قشري از جامعه نمی‌رسد. از آن طرف این هجمه‌های علمی که به حوزه‌ها می‌شود، حوزه‌ها با قرآن ارتباط ندارند، فقها با قرآن ارتباط ندارند، روایاتشان این چنین است و...

البته من نمي‌خواهم بگويم راجع به قرآن تا آنجا که شده کار کرده‌اند ولی کم کار نکرده‌اند، کارهای زیادی انجام شده و موضوعات فراواني هم باقي مانده است.

یکی از بحث‌هایی که در زمانه‌ی ما باید به قرآن مراجعه شود این است که اسلام حکومت دارد یا نه؟‌

امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) مدعی بود بله «الاسلام هو الحکومة»، حوزه‌های علميه باید مستندات قرآني مبانی امام را استخراج و بيان کنند. شما اگر دلسوز هستيد توصیه کنید، از قرآن بیشتر استفاده کنید. این فرمایش درستی است و حوزه‌ها هم باید سراغ این مسئله بروند. هنوز بسیاری از آیات قرآن هست که باید روی آن کار اجتهادی شود.

برای نمونه آیات مبارکه 13 تا 15 سوره شوری را ملاحظه بفرمائید، «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ» خدا می‌گوید اساساً تشریع دين برای حکومت است. «شرع لکم» خطاب به پیامبر و امت اسلامی است که «اقامه دین» کنید. مقصود از ارسال این همه رسول و کتاب فقط این نبوده که دين را بیان کنند، بعد هم بگویند خیلی خوب حالا هر کس هر طور خواست عمل کند. این با کدام حکمت سازگاری دارد؟!

خداوند می‌فرماید تشريع کردم برای شما مسلمان‌ها تمام آنچه را که بر نوح، ابراهيم، موسی، عیسی، بعلاوه آن اضافاتی که بر پیامبر نازل کردم تا اینکه اقامه‌ی دین کنيد. «اقامه دین» یعنی حکومت دینی، یعنی دین محور در سیاست، اخلاقیات، اجتماعیات، اقتصاد، فرهنگ و امور نظامی باشد.

بر طبق این آیه قرآن، پیامبر مأمور به تشکیل حکومت بوده است. در یکی دو آیه بعد می‌فرماید «فَلِذلِكَ فَادْعُ» یعنی «فلاقامة الدین» به مردم بگو براي اقامه دین باید استقامت کنيد. بیان دین که استقامت لازم ندارد، پیامبر آن را بیان می‌کرد و تمام می‌شد. استقامت مربوط به حکومت و جريان بخشيدن دين در تمام امور زندگي است.

شاهد ديگر دنباله آيه است که مي‌فرمايد: «وَ أُمِرْتُ ِلأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ» اجراي عدالت بر چه کسی تناسب دارد؟ کسي که حاکم است. حاکم باید عدالت را جاري کند و جاري ساختن عدالت، نياز به ابزار و حکومت دارد.

می‌گویند: «پیغمبر حکومت تشکیل نداد، کجای اسلام حکومت دارد؟ اینها حرفهایی است که آقای خمینی از خودش درآورده و در کلمات فقها نبوده است»!

آيا اين آيات، متن قرآن نيست؟ آیا می‌شود گفت حکومت هم یک امر اجتهادی ظنی مثل بعضی از فتاوا در بعضی از فروعات است؟ پس چرا امام این همه به آن اهمیت داده است؟ می‌گویند با یک مقبوله عمر بن حنظله می‌خواهیم ولایت فقیه درست کنیم؟ این عدم اطلاع شما را می‌رساند.

مرحوم آقای بروجردی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «البدر الزاهر» می‌فرمایند اصلاً برای اثبات ولایت فقیه ما نیازی به روايات و مقبوله عمر بن حنظله و مشهوره أبی خدیجه نداریم، با یک استدلال محکم و برهانی، ولايت فقيه را اثبات مي‌کنند.

اين قرآن است که مي‌فرمايد هر پیامبری دینی را که آورده برای حکومت بین مردم است، حالا معلوم می‌شود چه کسی از قرآن اطلاع ندارد، ما اطلاع نداریم يا آن آقایی که در خارج نشسته و این اتهام را به فقهای شیعه می‌زند؟ جواب این آیات را چه مي‌دهيد؟ چرا همینطور چشم بسته حرف می‌زنید؟

این حکومت اسلامی مستند به ادله عقلی و نقلی و قرآني است، یکی از مسلمیات دین ماست. اگر کسی با قرآن مأنوس باشد بخوبي مي‌فهمد آيه شريفه 64 سوره نساء که مي‌فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللهِ» اينکه رسول باید مطاع باشد و اطاعت شود، یعنی حکومت. حکومت مگر غیر از اطاعت از رسول است؟ هر چه رسول گفت انسان بايد انجام دهد، هر دستوری برای جامعه و در هر بعدی از ابعاد جامعه داد مردم باید انجام بدهند.

تقاضای من از همه حوزویان و مخصوصاً شما فضلا اين است که این مباحث را که رهبری معظم انقلاب هم در چند جا از صحبت‌هایشان بر آن تکیه کرده‌اند را دنبال کنيد. چون ایشان می‌بیند دشمن کجا را نشانه گرفته؟ دشمن مي‌خواهد بگوید مسأله حکومت اسلامی و ولايت فقيه یک امر اجتهادی ظنی از سوي امام راحل بوده و هیچ اعتباری هم از ناحيه شارع در کار نبوده است. در نتيجه همه کارهایی که تا حالا در اين انقلاب انجام شده معلوم نیست درست باشد.

مي‌خواهند با اين حرف، مشروعيت انقلاب را زير سؤال ببرند. امام یکی از شخصیت‌هایی است که تا روزهاي آخر عمرشان با قرآن بسيار مأنوس بود. معروف است که در هر ماه رمضانی چند ختم قرآن می‌کرد آن هم یک شخصیتی که در عرفان و فلسفه نظیر نداشت، در فقه و اصول در رده‌های اول فقاهت بود.

اين فقيه بي‌نظير از همه مجموعه‌ی دین این حکومت و نظام اسلامی را برای ما به ارمغان آورد.

ما باید قدر این نظام را بدانیم و به عنوان یک تکلیف با افتخار در خدمت این نظام باشیم. حالا دشمن هر چه مي‌خواهد بگوید، آنها که با این حکومت مخالف هستند هر چه می‌خواهند بگویند.

این متن دین ماست و هر کسی که اندک تأملی در قرآن و روایات کند به این مسئله می‌رسد. البته هیچ کس ادعا ندارد آن حکومتی که مطلوب خداست الآن در ایران وجود دارد، متأسفانه بی‌تقوایی‌ها، دزدی‌ها، اختلاس‌ها، ناجوان‌مردی‌هاي زيادي انجام شده، ولی اساس مسأله که نظام اسلامی است نباید با اینگونه امور متزلزل شود، سعي کنيم مبانی علمی آن را بیشتر بفهمیم و ان شاء الله با حفاظت از آن بتوانيم حقيقت دين را هر چه بیشتر در سطح جهان منتشر کنیم.

امیدوارم حوزه علمیه آبادان با این قدمتی که دارد روز به روز درخشش بیشتر داشته باشد، فضلای قوی‌تر و مجتهدان ورزیده‌تري به جامعه شیعه تحویل دهند و همه از برکاتشان بهره‌مند شویم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


برچسب ها :

فاضل لنکرانی انقلاب اسلامی امام خمینی اقامه دین حکومت اسلامی رهبر معظم انقلاب معیشت طلاب مبانی سیاسی آیت الله بروجردی طلاب و فضلاء آبادان سختی معیشت طلاب آیت الله بروجردی اقامه دین یعنی حکومت اسلامی حمله به فقه حمله به دین حمله به حکومت اسلامی