اسباب هلاکت انسان در بیان امام حسن مجتبی(ع)

۲۸ فروردین ۱۴۰۱

۱۳:۲۶

۱,۰۴۶

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت میلاد کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی(علیه السلام)
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ

چون امروز پانزدهم ماه مبارک رمضان و مصادف با ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) است نقل این روایت را از آن حضرت مغتنم می‌دانم.

حضرت می‌فرمایند: «هلاک الناس فی ثلاثٍ؛ الکبر والحرص والحسد» هلاکت و نابودی مردم در سه چیز است؛ یعنی هر یک از این سه امر به تنهایی می‌تواند انسان را نابود کند.

«فالکبر هلاک الدین»، تکبر موجب هلاکت در دین است. باید دید چه نسبت و سنخیتی بین تکبر و هلاکت در دین وجود دارد؟

انسان وقتی گرفتار تکبر شود، منیّتش افزایش یافته در نتیجه خضوع و پرستش او آرام آرام کم می‌شود، همه گرفتاری‌های انسان هم در این منیت‌هاست، تا آنجایی که حتی در دعا کردن هم دائماً گرفتاری‌های خود را می‌بیند، در حالی که باید دنبال دعاهایی باشیم که بیشتر مسئله‌ی تحمید و تسبیح و تهلیل خدای تبارک و تعالی در آن است؛ مثل دعای سحر.

وجه شاخص دعای سحر این است که انسان غور در اسماء و صفات الهی می‌کند، و اگر هم از خداوند طلبی می‌کند طلبش مراتب بالای اسماء و صفات الهی است، نه خواسته‌های نفسانی.

در بسیاری از دعاها ولو دعاهای مأثوره حاجت‌‌های دنیوی انسان مطرح است، ولی دعایی که تقریباً در آن منیّت انسان هیچ ظهور و بروزی ندارد و تماماً حول اسماء و صفات الهی و درخواست عالی‌ترین درجات آن است همین دعای سحر است. لذا باید به خواندن دعای سحر خیلی اهتمام ورزیم. ماه رمضان می‌آید و می‌رود این دعای سحر طبق عادت خوانده می‌شود و از رسانه‌ها هم در منازل پخش می‌شود ولی متاسفانه تأمل در آن نمی‌شود.

این دعای سحر برای اینست که ما بخواهیم خود را به این اسماء و صفات نزدیک و بلکه به لطف پروردگار به برخی از این اسماء و صفات متصف کنیم اما شاخص اصلی‌ دعا بیان خود اسماء و صفات الهی است.

در هر صورت کبر که اساسش منیّت، خودخواهی و خودپرستی است، موجب هلاکت در دین شده و انسان را به جایی می‌رساند که نعوذ بالله می‌گوید عقل من این را می‌فهمد، خدا هم اگر این حکم را مثلاً درباره حجاب فرموده، گفته باشد! کبر سبب می‌شود که انسان دست از عبادات بردارد، کبر سبب می‌شود که انسان فقط به درک خودش معتقد شود. بنابراین باید مراقب باشیم در وجود ما راه نیابد.

نشانه کبر هم این است که انسان بگوید من از همه بهتر می‌فهمم. حتی اگر انسان با خودش حدیث نفس ‌کند و در خیال خود به این نتیجه رسد که من از همه بهتر می‌فهمم، قدرت و مال و اعتبار و آبرویم از همه بیشتر است، این از شاخصه‌‌های کبر در وجود انسان است و در نهایت موجب هلاکت دینش خواهد شد. «وبه لعن ابلیس» ابلیس هم که سزاوار لعن خدای تبارک و تعالی شد به خاطر همین کبر بود.

«والحرص عدو النفس»؛ عامل دوم هلاکت انسان، حرص است. حرص دشمن نفس است، البته حرص مذموم، حرص به دنیا و دنیاطلبی است  وگرنه حرص به آخرت و حرص به کسب علم و تقوا ممدوح است.

حرص به دنیا یعنی امروز که این وسیله را دارم دنبال بهتر از این باشم. بهتر را  هم که گرفتم باز دنبال بهتر از آن باشم. این حرص دشمن انسان است؛ چون انسان به هر مرحله‌ای از دنیا که دستیابی پیدا کند درجه‌ی حرص نفس او بالاتر می‌رود.

مثلا در مورد کسب مال یک وقتی می‌گوید اگر فلان مبلغ را داشتم هیچ غصه‌ای نداشتم. در برخی از آیات قرآن هم هست خدا آن مبلغ را به او می‌دهد؛ اما بعد چه می‌کند؟ حرصش بیشتر می‌شود می‌گوید دو برابر این را به دست آورم. بعد چهار برابر می‌خواهد و همین‌طور زیاده‌طلبی می‌کند. لذا حرص دشمن انسان است، حرص در خوردن انسان را پرخورتر می‌کند، حرص بر گفتن انسان را در بیشتر حرف زدن حریص می‌کند و همین طور همه اموری که از تعلقات دنیاست.

«وبه أخرج آدم من الجنة» آنچه که سبب شد حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) از بهشت خارج شود حرص بود. خدا در بهشت همه چیز را برای آدم قرار داد منتهی فرمود فقط نزدیک این درخت نشو! اما حضرت آدم گرفتار وسوسه شیطان شد و مرتکب ترک اولی گردید که بعضی‌ چنین می‌گویند، یا به قول بعضی دیگر این وسوسه قبل از نبوت حضرت آدم بوده و مانعی برای نبوتش نیست، وجوه دیگری هم هست که در مباحث اصول هنگام بحث عصمت انبیاء ذکر کرده‌ام و ترک اولی را در آنجا نپذیرفتیم.

«والحسد رائد السوء»، حسد فرمانده انسان به سمت بدی‌هاست.

وقتی انسان به دیگری حسادت پیدا ‌کند که چرا فلانی این مرتبه از علم را دارد، شروع به تخریب او می‌کند. تخریب قانع‌اش نمی‌کند تا می‌رسد به اینکه با توجیهات نفسانی قتلش را جایز می‌داند. حسد اینطور است.

چند شب قبل حرم مشرف بودم؛ کنار من دو طلبه که یکی‌ از آنها که خیلی هم مسن‌تر بود نشسته بودند؛ آن فرد جوانتر راجع به مسائل معنوی و سیر و سلوک از او سؤال می‌کرد، شنیدم صحبت یکی از اساتید حوزه شد، آن آقای به حسب ظاهر مرشد، شروع کرد به اهانت و حرف زدن پشت سر آن استاد. من گفتم خدایا ماه رمضان، شب جمعه، آنها در حرم حضرت معصومه طلبه‌ای آمده پیش او که چیزهایی راجع به سیر و سلوک یادش دهد ولی خودش چطور در دام شیطان افتاده است؟ این حسد است و چه قضایایی که این حسد در طول تاریخ به وجود نیاورده حتی در خود حوزه‌های علمیه. در میان مردم هم که دیگر به انحاء مختلف وجود دارد.

به هر حال از خودتان در برابر حسد مراقبت کنید، اگر نسبت به کسی شنیدید علمش زیاد است بگوئید الحمدلله، ان شاء الله همه از او استفاده کنند، اگر شنیدید کتاب خوب می‌نویسد یا مبلّغ خوبی است، شما خدا را شکر کنید و بگویید بهتر از آن هم نصیب شما کند. مطمئن باشید خدا به انسان می‌دهد. ولی اگر همان لحظه اول که شیطان سراغ انسان می‌آید و می‌گوید تخریبش کن، او سواد یا تقوا و ‌عقل و اخلاق ندارد، این رائد و رهنمای سوء است و آدم را قدم به قدم به بدی می‌کشاند.

«ومنه قتل قابیل هابیل»،[بحارالانوار 75: 11] تا جایی که حسد، سبب قتل هابیل توسط قابیل گردید.

خلاصه آنکه امام مجتبی(علیه السلام) به ما فرمودند: هلاکت انسان در هر یک از این سه صفت است: کبر، حرص و حسد. مراقبت کنیم این صفات مذموم در ما به وجود نیاید، ان شاء الله.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


برچسب ها :

فاضل لنکراني ولادت امام حسن مجتبی(ع) امام حسن مجتبی(ع) نیمه رمضان نیمه ماه رمضان هلاکت انسان در سه چیز اسباب هلاکت انسان حسد کبر حرص