شکر و آثار آن

۲۵ خرداد ۱۴۰۱

۱۳:۱۱

۱,۲۰۳

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در مراسم اختتاميه سال تحصيلي و تجليل از دانش‌آموختگان ممتاز مركز فقهي ائمه اطهار(علیهم السلام)
آخرین رویداد ها


شكر و آثار آن[1]

بسم الله الرحمن الرحیم
«وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ»

روزهای آخر سال تحصیلی را سپري مي‌كنيم. مناسب ديدم در اين جلسه بحث «شکر» را مطرح كنم که غالباً از آن غافلیم. همه ما از شكرگزاري بسیاری از نعمت‌ها و الطافي که خدای تبارک و تعالی بر ما دارد، غافل هستيم و چه بسا گاهی بعضی از ما یک پله بدتر، ناسپاسی و ناشکری هم می کنیم، اما آنچه هست اینست که غالب ما توجه به نعمت‌های الهی كه ما را فرا گرفته است نداریم.

اولاً موفق شدیم یک سال تحصیلی را به پایان برسانیم، خود ما بیش از 130 روز درسی و هر روزی هم دو درس، كه در جمع 260 جلسه و هر درسی هم چند ساعت مطالعه و نوشتن دارد كه اين لطف خيلي بزرگ است كه ما طلبه‌ها بايد شکرگزار آن باشیم. اما در مورد آیه شریفه‌اي که قرائت کردم «و من شکر فإنما یشکر لنفسه»، آیا اين يك اِخبار است؟ یعنی خدای تبارک و تعالی خبر می‌دهد که اگر شما شکر کردی چیزی گیرِ من، کسی که نسبت به او شکرگزار هستی نمی‌آید بلکه هر چه هست نصیب خودت می‌شود، يعني نتیجه شکر به خود انسان برمی‌گردد.

يا در آيه دیگر مي‌فرمايد «لئن شکرتم لأزیدنکم»، اگر شكر كنيد بر شما مي‌افزايم و همين‌طور در روايات باب شكر آمده «من أعطی الشکر لم یحرم الزیادة» كسي كه شكرگزار باشد از فزوني و زيادت محروم نمي‌گردد. در اين روایات شکر عامل ازدياد نعمت است.

در مورد شکر چند معنا ذكر کرده‌اند، یک معنایش تحیّت و درود و ثناء نسبت به سبب شکر است. سبب الاسباب خدای تبارک و تعالی است. ما باید برای نعمت وجود و نعمت سلامت‌ خود خدا را شکر کنیم، برای نعمت عقل‌ و علم‌مان خدا را شکر کنیم، آن کسی هم که کار علمی ندارد و به فعاليت ديگري مشغول است درود مي‌فرستد بر آن سبب و كسي كه او را موفق به اين نعمت كرده است.

اينكه در قرآن و روايات شكر سبب زياده بيان شده يا تفسير «إنما يشكر لنفسه» است يا حاكم بر آن، يعني كلي قضيه اين است كه شكر هر چه نفع و اثر دارد به خود شكرگزار مي‌رسد، يك اثر زياده‌ي نعمت است اثر ديگر بقاء نعمت. در روايات فرموده‌اند اگر انسان بخواهد نعمت مادي يا معنوي كه خداوند به او عنايت كرده باقي بماند شكرش را به‌جاي آورد «و عليك بالشكر» پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در آن وصيّت يا توصيه‌شان فرمودند، «و عليكم بالشكر يزيد في النعمة»، بنابراين يك اثر «فإنما يشكر لنفسه بقاء النعمه» و ديگري «ازدياد النعمة» است.

امام مجتبی(علیه السلام) می‌فرماید: «النعمة محنةٌ» هر نعمتی چه مادي يا معنوي وسیله‌ی آزمایش خداست، «فإن شکرت کانت نعمةً» اگر با شکرگزاري آن را در حقیقت خودش ابقاء کردی، نعمت است «و إن کفرت سار النقمة» اما اگر کفران آن نعمت را کردی همین نعمت تبديل به نقمت مي‌شود.

امام سجاد(علیه السلام) می‌فرماید «سبحان من جعل الاعتراف بالنعمة له حمداً» اگر انسان اعتراف به نعمت كرده و بگويد هر چه هست از خداست اين حمد خداست، اگر بگويد وجود من، قدرت من، سلامت من، فكر من و هر چه هست مال خداست اين حمد خداست. حال ما در شبانه‌روز چقدر به اين جهت توجه مي‌كنيم؟!

اگر همه عشق و علاقه ما در اين باشد كه قال أقولُ بگوئيم و منيّت خود را براي خود يا ديگران اظهار نمائيم اين يك فاجعه است، اما اگر هنگام أقولُ گفتن توجه كنيم كه اين لطف و هدايت خداست، اين نوري است كه خدا در دل ما و فكري است كه در ذهن ما قرار داده و اعتراف به نعمت پروردگار كنيم اين مي‌شود حمد الهي. در ادامه امام زين العابدين(علیه السلام) مي‌فرمايد: «سبحان من جعل الاعتراف بالعجز عن الشكر شكراً»، در بعضي از كتب اخلاقي آمده «غاية الشكر إظهار العجز عن الشكر» غايت و نهايت شكر در اين است كه بگوئيم خدايا ما عاجزيم، نه فقط با زبان بلكه باور داشته باشيم كه عاجز از شكر نعمت‌هاي خداوند هستيم به طوري كه حتي نمي‌توانيم شكر يك نعمت خدا را بجا آوريم.

امام صادق(علیه السلام) به سفيان ثوري فرمود «إذا أنعم الله عليك بنعمٍ فأحببت بقاءها فأكثر من الحمد والشكر علي الله» حسب اين فرمايش امام صادق(علیه السلام) شكر علاوه بر آنكه موجب ازدياد نعمت است، موجب بقاء نعمت هم هست. اگر دوست داري نعمت پروردگار ادامه يابد خدا را زياد حمد و شكر كن. ذكري كه زبان بزرگان ما متذكر به آن است، حمد براي خداست.

امام صادق(علیه السلام) فرمود «لم یستزد فی محبوبٍ بمثل الشکر»، اگر نعمتي مورد علاقه‌ی انسان است هیچ چیزی مثل شکر موجب ازدیاد آن نمی‌شود.

حال ما در چه مسیری هستیم؟ ما كه خود را در مسیر فهم کلام خدا قرار داده‌ايم این فهم را چه کسی باید قوی کند؟ این فهم را چه کسی باید همیشه روشن نگه دارد؟ چه کسی باید در مسیر صحیح قرار بدهد؟ اگر خداي ناكرده یک وقت بگوئیم به به چه درسی داریم؟ چه بحثی داریم؟ اكنون مجتهد شدیم و بعد هم چه می‌شود! من گاهی كه این تعبیر را از بعضي می‌شنوم بدنم می‌لرزد! این خیلی نادانی است. فهم ما از  کلمات خدا، اين قرآنی که هر روز با آن ارتباط داریم چقدر است؟ خیلی اندک، اصلاً قابل ذکر نیست.

چه کنیم که فهم ما راجع به دین، راجع به قرآن، راجع به مبانی و منابع دینی زیاد شود؟ يك راه آن شکر است هر روز كه سر درس حاضر مي‌شويم خدا را شکر کنیم، البته این فقط نسبت به علم است، نسبت به همه چيزهايي که خدا برای ما مهیا کرده، بايد شكر كنيم. به من قدرت نطق داده که دو کلمه حرف می‌زنم، توجه کنم که اگر لحظه‌اي اراده کند من لال می‌شوم و دیگر قدرت تكلم ندارم، يا قدرت بيان كلمات را از دست مي‌دهم نمی‌فهمم کدام کلمه را اول و کدام کلمه را دوم بگویم.

دائماً بايد توجه داشته باشيم كه این نعمت از ناحیه خدای تبارک و تعالی است. یک علتی که یک عده نمي‌توانند از استاد درست استفاده کنند اینست که شکرگزار آن نيستند، برای خودشان توجیه می‌کنند که این استاد قوی نیست و ما را قانع نمی‌کند، البته نمی‌گویم همه موارد اینطور است اما گاهی ناشي از عدم شکر است.

در مطالعه روایات شکر به مواردي برخورد كردم كه سبب سلب نعمت از انسان مي‌شود، يك موردش ناشكري است. اينكه انسان دائماً به بالادست‌تر از خودش نگاه كند ببيند او امكانات مالي و اعتبارهاي دنيوي دارد، و من ندارم، همين موجب مي شود كه نسبت به آنچه دارد ناشكري كند و ناشكري هم موجب زوال نعمت مي‌شود.

اتفاقاً اين مسئله اصلاً نياز به روايت ندارد، وقتي مي‌گويد شكر موجب زياد شدن نعمت مي‌شود عكسش اين است كه زوال نعمت معلول ناشكري است. اما تعبير عجيب اين است كه امام مي‌فرمايند: «ربّ كلمة سلبت نعمة». گاهي اظهار يك كلمه موجب سلب نعمت مي‌شود. مثلاً بگويد اين چه خدايي است؟ اين در بين عوام شايع است. همين كلمه بسياري از نعمت‌ها را از انسان مي‌گيرد، حتي اگر روي مزاح باشد.

اينكه امام مي‌فرمايند: «المؤمن ملجم»، مؤمن بايد صمت و سكوت داشته و مراقب سخن خود باشد. متأسفانه برخي هنر را در اين مي‌بينند كه بگويند ميدان‌دار فلان جلسه گعده من بودم كه حرف مي‌زدم و جلسه را مديريت كردم، در اين گونه جلسات خيلي مراقب زبان خود باشيم. «ربّ كلمةٍ سلبت نعمة».

در روايات دارد امام مي‌فرمايد: «الطاعم الشاكر اجره كأجر الصائم المحتسب» محتسب يعني كسي كه عملش را قربة الي الله و به حساب خدا انجام مي‌دهد، پاداش كسي كه غذا مي‌خورد و شكر آن را به جا مي‌آورد همانند اجر روزه‌داري است كه خالصاً لوجه الله روزه مي‌گيرد و اين مثال براي پائين‌ترين مراتب شكر است.

عايشه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) عرض كرد «يا رسول الله لم تتعب نفسك» چقدر نماز مي‌خواني و مناجات مي‌كني؟ اينقدر خودت را به زحمت نينداز، مگر خدا به تو وعده نداده همه گناهان گذشته و آينده‌ات را مي‌بخشد «غفر الله لك ما تقدم من ذنبك و ما تأخر»، پيامبر فرمود: «أفلا أكن عبداً شكورا؟» آيا من نبايد بنده شاكر خدا باشم؟

با تأمل روي اين تعبير مي‌فهميم بقاء اين وعده‌ي خدا منوط به شكر پيامبر بوده، درست است كه خدا وعده داده «غفر الله لك ما تقدم من ذنبك و ما تأخر» كه تفسير و معناي اين ما تقدم و ما تأخر بحث خيلي مهمي است اما اجمالاً يعني ديگر گناهي ندارد، ولي همين غفران الهي منوط به شكر است،‌ نه اينكه پيامبر اگر شكر نكند فرقي نمي‌كند، پيامبر با آن عظمتي كه نزد خداي تبارك و تعالي دارد، با اين وعده‌ي حتمي كه خدا به ايشان داده، كه «من أصدق من الله وعداً» است اما گويا همين وعده هم براي بقاء نياز به شكر دارد، يعني اگر شاكر نباشد ممكن است در اين وعده خلل به وجود بيايد، أفلا أكن عبداً شكورا؟

حال كه ما مي‌خواهيم مسيرمان مسير انبياء باشد ان‌شاءالله و هدايتگر خود، خانواده و جامعه‌مان باشيم و منشأ آثار بزرگ علمي و معنوي بشويم، تحقق و بقاء اين توفيقات نياز به شكر دارد. الآن هر يك از ما نگاهي به گذشته كنيم، خدا اين همه توفيق داده يا درس گفتيم يا درس شنيديم يا نوشتيم، تحقيق كرديم، همه اين توفيقات و بقاء و استمرار آن مي‌طلبد که ما شاکر خدا باشیم، اگر بخواهیم این کتابی که خالصاً لوجه الله نوشتیم باقی بماند بايد شكر آن را بجا آوريم و الّا اگر شاکر نباشیم بگوئیم من هستم که این نظریه را دادم! خيلي زود از بین می‌رود و به فراموشی سپرده می‌شود.

این فرمايش پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) «أفلا أکون عبداً شکورا» باید هميشه و در همه كارها مورد توجه ما قرار بگیرد.

نکته مهم در موضوع شكر اين است كه شكر فقط در رابطه با خداي تبارك و تعالي نيست كه منعِم حقيقي است و همه نعمت‌ها به او منتهي مي‌شود بلكه نسبت به انسان‌هايي كه خدمتي به ما كرده‌اند هم هست. الان كه پايان سال است از اساتيد خود چقدر تشكر كرديد؟ صرف گفتن دست شما درد نكند هم كافي نيست! بايد از استاد خود تشكر واقعي كنيد، تشكر جمعي كنيد، و قدردان زحمات او باشيد كه يك سال براي شما زحمت كشيده است، حالا قوي، متوسط، عالي يا ضعيف.

امام مي‌فرمايند: «يقول الله تعالي لعبده يوم القيامة، أشكرتَ فلاناً» تو از فلاني تقدير كردي يا نه؟ او در جواب مي‌گويد خدايا او كيست، من فقط شكر تو را بجا آوردم «بل شكرتك» خداوند مي‌فرمايد اين شكر به درد نمي خورد وقتي از آن فرد تشكر نكرده باشي در واقع شكر من هم نكرده‌اي! «فيقول لم تشكرني إذ لم تشكرهم» يا «أشكركم لله أشكركم للناس» شكرگزارترين شما نسبت به پروردگار كسي است كه نسبت به مردم شكرگزار باشد. اگر مي‌خواهيد خدا را شكر كنيد از آنهايي كه واسطه‌ي نعمت هستند تقدير و شكرگزاري كنيد.

ما تا به حال چقدر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تشکر کرده‌ایم؟ با اين همه زحماتي كه پیامبر برای ما کشیده است؟ آيا یک بار گفتیم ای رسول خدا ما از تو ممنونیم، بر تو درود می‌فرستیم تا شاكر زحماتی باشيم که برای ما کشیدی. از امیرالمؤمنین و ائمه(علیهم السلام) چقدر تشكر كرده‌ايم كه با این همه روایات، سفره بزرگی را که می‌شود گفت لا یتناهی است برای ما گسترانده‌اند؟ آیا بعد از هر نماز اسمی از اینها می‌بریم و سلام و صلواتي به اینها می‌فرستیم؟ اينكه در بعضی از تعقیبات درود بر پيامبر و آل پيامبر وارد شده، در حقيقت شکرگزاري و قدرداني از زحمات اين بزرگواران است.

بعد از انبیاء و ائمه، بايد شاكر علما و مراجع بزرگ و اصحاب ائمه(علیهم السلام) باشيم که این روایات را در کتبشان نوشتند، حفظ و ضبط کرده و نسل به نسل منتقل کردند تا به دست ما رسیده. اینها به گردن ما حق بزرگي دارند. يكي از کسانی که ما باید بسيار شاکر او باشیم امام خميني رضوان الله تعالی علیه است، حقّی که امام خصوصاً بر ما طلبه‌ها دارد فكر نمي‌كنم هیچ عالم و مرجع و هیچ شخصیتی داشته باشد. امام بدون هيچ تعصبي حق بزرگی دارد فداکاری کرد، اجتهاد کرد، فهمی از دین پیدا کرد که اگر او نبود ما هم بر همان فهم جامد قدیمی باقی مانده بودیم، ما در سال چقدر به یاد این مرد هستیم، چقدر فاتحه برایش می‌خوانیم؟ چقدر بین خود و خدا قدردان او هستیم؟ حقی که شهدا بر ما دارند، همه شهدا از صدر اسلام تا به حال، هر کسی که خونش برای حفظ اسلام ریخته شده بر ما حق دارد، و ما بايد قدردان‌شان باشيم.

ما بايد نسبت به هر کسی كه حقی بر ما دارد و به وسیله‌ی او نعمتی به ما رسیده شاكر باشيم. اگر این شهدا نبودند آيا از این حوزه‌ها امروز اثري باقی مانده بود؟ آنها که با انقلاب مخالفند خيال مي‌كنند انقلاب هم نباشد این حوزه‌ها هست! اگر حکومت طاغوت ادامه پیدا کرده بود از مسجد و حسینیه و مدرسه علمیه جز ظاهر، چيزي باقی نمی‌ماند.

افزون بر شكرگزاري از افراد، بايد شكرگزار خود نعمت‌ها هم باشيم. نعمت درس و بحث همين و جلسات اخلاقي كه برگزار مي‌شود چه بسيار نكاتي از آيات و روايات در اين جلسات بيان مي‌گردد كه ما از آنها اطلاع نداريم.

مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) که فردا بيست و ششم خرداد ماه مصادف با پانزدهمین سال ارتحال ایشان است، حتي در مجلس روضه از اول تا آخر با دقت به سخنان سخنران گوش می‌داد كه چه می‌گوید؟ اگر موقع منبر کسی با ایشان حرف می‌زد ناراحت می‌شد، می‌گفت من در حال گوش دادن به حرف منبري هستم. هيچ‌گاه نمي‌گفت من کجا و اینها کجا، این حرفها برای من تازه نیست!‌ حتی اگر مطالبش تکراری بود، باز ایشان با دقت گوش می‌داد، بعد از منبر هم تذکر می‌داد که این نکته را خوب گفتی و اینجا را اشتباه کردی! این شکر است. شکر فعلی و عملی این است که انسان از نعمتی که خدا به او عنايت فرموده درست استفاده كرده و آن را ضایع نکند.

بنابراین ما بايد به این مطلب در زندگی خود خیلی اهمیت بدهیم، اگر بخواهیم ابعاد علم برای ما بیشتر شود، دائماً شکر کنیم، اگر مطلبی را فهمیدیم و خدا را بر آن فهم شکر كرديم همين سبب می‌شود خداوند مطلب دیگر و ابعاد دیگری از علم را در ذهن انسان قرار بدهد.

من به این آیه دقت می‌کردم که «کان الله شاکراً» شاکر بودن خدا به چه معناست؟ به اين بيان در کنز الدقائق برخورد کردم كه كتاب تفسیري خوبی است، نوشته بود شاكر بودن خدا به اين معناست كه «یقبل القلیل و یؤتی الجزیل»، چیز کمی را که شما انجام بدهی قبول می‌کند و به ازای آن صدها برابرش را می‌دهد، اینکه قرآن مي‌فرمايد: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» این شکر خداست، عقل می‌گوید در برابر یک کار خوب یک جزا و پاداش داده مي‌شود، اما این شکر خدای تبارک و تعالی اين است كه ده برابر پاداش مي‌دهد.

امیدواریم ان شاء الله همه ما شاکر پروردگار و عنايات او باشیم تا موجب ازدیاد و استمرار و بقاء نعمت باشد ان شاء الله.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

------------
[1]. سخنراني در مراسم اختتاميه سال تحصيلي و تجليل از دانش‌آموختگان ممتاز مركز فقهي ائمه اطهار(علیهم السلام).

تصاویری از این مراسم




برچسب ها :

فاضل لنکرانی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم‌السلام) شکر آثار شکر شکر منعم