امروز این همه دشمنیها با انقلاب ما؛ فقط بخاطر حکومت اسلامی است
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
۱۷:۱۸
۸۵۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
صدا و سیمای قم باید معرِّف حرکتهای عمیق علمی حوزه باشد
-
وعده صادق ۲؛ باعث شادی قلوب مردم و مجاهدین و مرهمی بر زخم دل جبهه مقاومت شد
-
مرقومه آیت الله فاضل لنکرانی در دفتر یادبود شهید پر افتخار فرمانده مجاهد حزب الله لبنان
-
برگزاری مجلس بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله از طرف آیت الله فاضل لنکرانی
-
پیام تسلیت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سید مقاومت؛ سید حسن نصرالله
-
اين وقايع نشان میدهد اسرائیل به اوج استیصال رسیده و خودش فهميده دیگر باقی ماندنی نیست
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز:
«وَإِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُون»
(آل عمران 187)
چنانچه انسان نگاه اجمالی به آیات قرآن داشته باشد به اين مطلب مهم میرسد که بعد از توحید خدای تبارک و تعالی هیچ مسئلهای مهمتر از اطاعت خدا و رسول نیست.
هدف خدا از خلقت بشر این است كه انسان از خدا و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و كسانی که از طرف خدا و رسول معین شدهاند اطاعت كند و جهان بشريت تحت یک حکومت واحده باشد كه حکومت خداست. قرآن كريم در آيات فراوان هم اصل مسئلهی حکومت دین، هم خصوصيات حاکم مسلمین، هم خصوصيات کسانی که نباید بر مسلمین حکومت کنند و هم آثار حکومت دینی را بیان کرده است. در طول این 44 سالي كه از پیروزی انقلاب اسلامي ما ميگذرد، یکی از سؤالات مطرح این بوده که اساساً آیا اسلام حکومت دارد یا نه؟
متأسفانه در حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی یا در نشريات هنوز این زمزمهی جاهلانه که ناشی از جهل به قرآن است وجود دارد که اسلام و دين حکومت ندارد. حتی در همین یکی دو سال اخیر این زمزمه از برخی عمامه به سرها مطرح شد، در چهلمین سال انقلاب جلساتی برگزار شد و صریحاً گفتند این 40 سال نشان داد كه دین نمیتواند حکومت کند، گاهی اوقات الفاظ فریبندهای هم به كار ميبرند که در حكومت ديني قداست دین صدمه میخورد، روحانيون هم اگر در خدمت حکومت و نظام قرار بگیرند صدمه میخورند.
تقدس و قداست دین باید حفظ شود، برای حفظ قداست دين و روحانيون باید از دخالت دادن دين در امر حكومت اجتناب ورزيد و گفت دين حق حكومت ندارد. مهمترين نظريهي فقهي امام كه فوق مسئلهي ولايت فقيه هم هست اين بود كه امام آمد اين نگاه خراب و اين جهالت را كنار زد و فرمود اسلام حكومت دارد و نه تنها حكومت بلكه اسلام معنايي جز حكومت ندارد و اين جمله را در كتاب البيعشان فرمودهاند كه «الاسلام هو الحكومة». احكام و قوانين اسلام هم از شئون اين حكومت و مطلوب بالعرض هستند. امام اين بيداري را به حوزههاي علميه داد و پرده از يك حقيقت دفن شدهي هزار و چندصد ساله برداشت، به همين جهت است كه امام حق بزرگي بر دين، مردم ، روحانيت و فقه دارد.
اين حرف كه میگویند امام مسئله ولایت فقیه را از مقبوله عمر بن حنظله استفاده کرد و این حکومت را تشکیل داد، از اساس غلط است. قبل از مسئله ولایت فقیه، قرآن میگوید دين حكومت دارد و بعد هم شرايط حاكم را بيان ميفرمايد. متأسفانه در طول اين 44 سال حوزههاي علميه این فکر امام را درست دنبال نکردند، در درجه اول مقصر اصلی ما هستیم، ما این فکر امام را درست درك نکردیم و نیامدیم برای آن، سمینارها و نشستها برگزار کنیم، در درجه بعد هم رسانهها نیامدند این مطلب را دنبال كنند. اگر امروز ما در ميان بعضي از نسل جوانمان نسبت به حکومت دینی شاهد تزلزل و تردید هستيم. چون اینها نمیدانند حقیقت حکومت دین چیست؟ اگر کسی حقیقت حکومت دین که همان حکومت خداست را بداند، هرگز در ذهنش به رفراندوم گذاشتن حکومت دین خطور نميكند! مگر میشود نماز و روزه را به رفراندوم گذاشت؟
این یک بحث بسيار مفصل است که تاكنون حدود 40 جلسه راجع به آن در بحثهای فقهی خود بحث کردهام و اكنون اجمالی از آن را برای شما عرض میکنم چون به نظرم مهمترین مسئلهی زمان ماست، اگر یک روحانی اعم از شیعه و اهلسنت این مسئله را برای خودش حل نکرده باشد تا ثریا میرود دیوار کج. و اگر این را حل کرده باشد، در تمام بحرانها محکم خواهد ايستاد و لذا وقتی دفاع مقدس پيش آمد ميبينيم در كنار برادران بسيج و سپاه و ارتش، روحانيت يك جايگاه ويژه و حضور پررنگي دارد، آمار شهداي روحانيت را بنگريد كه به نسبت از همهي اقشار بيشتر است.
در جمع مدافعين حرم باز روحانيت در صف مقدم است، چون براي اين عزيزان مسئله حفظ حكومت و نظام اسلامي اولويت دارد. شهيد بزرگوار حاج قاسم سليماني هم خيلي بهتر از من و شما اين مسئله را درك كرد و فهميد كه دين حكومت دارد و براي حفظ و پاسداري از آن بايد در تمام جبههها فداكاري كرد و در اين جهت هيچ فرقي بين ايران، عراق، سوريه، يمن و لبنان نيست.
به اين مجموعه آيات قرآن كه منظومه حكومت در اسلام است دقت كنيد:
«شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ»، فهم اين آيات نياز به تفسير هم ندارد، در سوره مباركهي شوري خداوند ميفرمايد هدف ما از آنچه كه به نوح و ابراهيم و موسي و عيسي توصيه و به خود تو به عنوان تشريع وحي كرديم اقامه دين است. «أن أقيموا الدين»، همه پيامبران براي اقامه دين آمدهاند، چه آنها كه صاحب كتاب بودند يا نبودند. بين اينكه تو آيات قرآن را براي مردم قرائت كني يا دستور خدا را به مردم ابلاغ كني با اقامه دين فاصله بسيار است. اقامه دين يعني پيامبر بايد مراقبت و رصد کند كه مردم واجبات را انجام میدهند یا نه؟ محرمات را ترک میکنند یا نه؟
متأسفانه یک عده افرادی که خیلی حظ و بهره علمی حتی از ظواهر قرآن هم ندارند، میگویند حجاب چه ربطي به حکومت دارد؟ البته من با نحوه و کیفیت آن فعلاً کاری ندارم و آن بحث دیگری است! اما حکومت دینی باید تلاش کند احکام الهی درست پیاده شود و مراقب انجام واجبات و ترك محرمات باشد. أن اقیموا الدین به خوبی دلالت دارد كه بر هر پيامبري اقامه دین واجب است و اقامه دين نيز نياز به حكومت دارد.
همينطور آیاتی که به نحو کبرای کلی میفرماید «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»، ما پيامبران را فرستادیم که مطاع باشند و مردم از آنها اطاعت كنند. اطاعت از خود رسول، نه فقط از خدا. اطاعت از خدا که سر جای خود محفوظ است، اگر خدا فرموده نماز بخوانید، روزه بگیرید و حج بروید آن یک اطاعتی دارد، اطاعت رسول هم اطاعت دیگری است.
سرّ اینکه در «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ»، «أطيعوا» دو بار تکرار شده، این است که امر به اطاعت از رسول یک امر تأسیسی است نه ارشادی، نسبت به اطاعت خدا عقل حكم ميكند ولی اطاعت رسول و اولو الامر را خدا باید بگوید. خدا میفرماید از رسول اطاعت کنید، یعنی اگر امر به جنگ کرد بجنگید، اگر امر به پرداخت مالتان كرد بپردازيد. رسول هر امر و نهياي نمود از او اطاعت كنيد، اولوا الامر هم چون در کنار خدا و رسول قرار داده شده (حتی به تصریح علمای اهل سنت) باید معصوم باشد، نمیشود خدا بگوید از اولی الامری اطاعت کن که خطا و اشتباه میکند و مرتكب گناه میگردد. باید کسانی باشند که معصوم از گناه و خطا باشند.
«مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» به آنچه که رسول حتی به عنوان خودش امر و نهی میکند عمل كنيد که این بحث تشریع النبی بحث مفصلی است که اكنون مجال پرداختن به آن نيست.
در آيه 54 سوره نور «قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ» تهدید ميكند اگر از رسول اطاعت نکنید به او زياني نميرسد. او به وظيفه خود عمل كرده و اين شما هستيد كه از مسئوليت خود سرباز زدهايد.
ارتباط اين آيات با مسئله حکومت، به جهت ملازمهاي است كه بين اطاعت و حكومت وجود داردو اگر بگويند در اين شهر و استان از اين آقا بايد اطاعت كنيد معلوم ميشود كه اداره آنجا بر عهده اوست و در حقيقت حاكم اوست. در اين آيات كه به صورت مطلق ميفرمايد رسول مطاع است يا از او اطاعت كنيد يعني رسول حاكم بر شماست.
در آيه شريفه «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَمَنْ يتَوَلَّ يعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا» خداوند آثار اطاعت و عدم اطاعت را بیان میکند. هر كس از خدا و رسولش اطاعت كند او را وارد بهشتهايي خواهد كرد كه نهرها از زير آن جاري است و هر كس هم از اطاعت او سرپيچي كند گرفتار عذاب الیم میشود.
این آیات به خوبی نقشهی مهندسی حکومت دینی را ترسيم ميكند و حاكمان بر بشر را منحصر به خدا، رسول، اولوالامر والذین آمنوا ميكند. با اين آيات چطور بتوان گفت دین حکومت ندارد؟ دین فقط نماز، روزه و یک سری فروع است؟! چطور گفته شود خدا کاری ندارد به اينکه چه کسی بر شما حکومت کند یا نکند؟ پس آيه شريفه «لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» چه ميشود كه مي گويد نباید كفار حاکم بر مسلمین باشند. قبل انقلاب خیلی روشن کفار مسلط بر این کشور بودند و حاكمان پهلوي یا از آمریکا دستور میگرفتند، یا از انگلیس و بیتالمال مسلمین را به یغما میبردند و هیچ کسی جرأت نفس کشیدن نداشت.
امروز دشمنی آمریکا و مخالفین انقلاب اسلامي با این نیست که ما مسئلهی نماز، روزه، حج، زکات و ... را مطرح کنیم. حرف آنها اين است كه چرا اين انقلاب داعیه حکومت دارد؟ اینکه قرآن را آتش میزنند نه برای این است که در این قرآن آیات نماز و روزه و حج است، برای این است که این قرآن آیات جهاد دارد. روزي به یکی از علمای بزرگوار که تردید داشت دین حکومت دارد یا نه گفتم این همه آیات جهاد كه در قرآن ذكر شده و به نظرم به مراتب از آیات نماز هم بیشتر است! در چه زماني بايد انجام شود و چه کسی باید دستور جهاد بدهد؟ در چه شرايطي و به چه افرادي بايد دستور جهاد دهد؟
اينكه امام مردم را برای مقابله با صدام بسيج كرد و مردم هم اطاعت كردند و این همه شهید دادند، آخر الامر هم مادر شهید میگوید خودم هم حاضرم به ميدان بروم، روی چه قانونی قابل فهم است؟ آيا غیر از این است که امام را به عنوان دین و تجسم دین تلقی کرده. جهاد برنامه میخواهد و این برنامه بدون حکومت نمیشود. مگر میتوان بدون حکومت دینی گفت مردم سراغ جهاد بروند، مباحث امر به معروف و نهی از منکر هم بدون حکومت نمیشود، متأسفانه در این 44 سال هنوز اين مسائل درست تبیین نگرديده و در جایگاه خودش قرار داده نشده!
ما باید برای نسل امروز این مسئله را روشن کنیم و بگوئیم تو میخواهی خدا بر تو حاکم باشد یا کفارِ عرقخورِ قاتلِ جنايتكار؟ اسلام میگوید ولی و حاکم بر بشر «إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا» خدا، پيامبر و ائمه معصومين(علیهم السلام) است، در مقابل نيز میفرماید «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِياءَ»، یهود و نصارا را حاكم و ولي خود قرار ندهید و به قدري مسئله حکومت برای خدا مهم است كه در ادامه آيه ميفرمايد هر كس يهود و نصارا را حاكم بر خود كند او هم همانند آنها میشود، یعنی مسلمان از دنیا نمیرود!
در مسئله ضرورت تشكيل حكومت ديني به هیچ حدیثی هم نياز نداريم همين دو آیه که چه کسی بر مسلمين حکومت کند يا نه، كفايت ميكند.
در آیهای که اول بحث از سوره مبارکه آل عمران بيان گرديد «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ» خداوند از انبیاء، از علمای یهود و به همین ملاک از علمای اسلام چه از شیعه چه اهل سنت فرقی نمیکند، پیمان گرفته که این کتاب را برای مردم بیان کنید.
کدام یک از ما در طول این 44 سال راجع به حکومت در قرآن برای مردم حرف زدهایم؟ در کجا و در چه مجالسی آن را تحلیل و تحقیق کردهایم؟ این کار را نکردیم، در حالي كه اين یک میثاق الهی است. اين تأكيد رهبری معظم انقلاب نسبت به جهاد تبیین، ریشه در همین آیات دارد، پیامبران موظف به بیان کتاب بودند. «أَنْزَلْنَا إِلَيكَ الذِّكْرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ»، خدا به رسولش میفرماید ما قرآن را بر تو نازل کردیم که آن را براي مردم تبيين كني، نمیفرماید قرائت کنی. اگر فقط قرائت قرآن واجب بود پیامبر كه هر گاه آیهای نازل میشد آن را برای مردم میخواند، ولی خدا میفرماید باید آن را بیان و تبيين کنی، ما میگوئیم این قرآن که معجزه جاودان پیامبر اکرم است در هر زمانی نیاز به بیان و مبیّن دارد، بعد از رحلت رسول خدا هم اين نیاز وجود دارد و باید سراغ افرادی برويم که علم الکتاب نزد آنهاست يعني امامان معصوم(علیهم السلام).
حال ما هم که تابع پیامبر و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستیم چقدر به این وظیفه تبیین عمل کردهایم؟ چقدر نسبت به مبانی فقهی انقلاب فکر کردهایم؟ مرحوم والد ما حضرت آیت الله العظمی فاضل(رضوان الله تعالی علیه) همیشه میفرمود آقایان روحانیون، طلاب و اساتید، الآن وظیفهی یک طلبه با قبل از انقلاب خیلی تفاوت کرده و این نعمت بزرگی است كه به ما عنايت شده، قبل انقلاب وظیفه ما در حدّ همین مباحث فروع و تبیین آن و یک مقدار هم مباحث اعتقادی بود اما خبری از این مباحث اصلی نداشتیم!
من مدتهاست در ابداعات و ابتکارات امام تأمل میکنم، یک وقتی در ذهنم آمد مسئلهی خطابات قانونیه مهمترین ابداع امام است، ولی وقتی به این بحث رسیدم که امام میگوید «الاسلام هو الحکومة» دريافتم تاكنون دين را كه بلا تشبيه همانند يك طبيب جراح فوق تخصص است در حد يك تزریقاتی تنزل داده بودند، دين نه فقط براي بيان احكامي فردي بلكه برای حکومت آمده و مدعی است اگر بشر بخواهد به سعادت برسد باید فقط تحت حکومت خدا و كساني باشد که خدا معین کرده.
دین مدعی است اگر حکومت دینی به نحو صحیح تشكيل شود و کتاب خدا تورات، انجیل و قرآن قانون قرار بگیرد، نزول بركات الهي را از آسمان و زمين به دنبال خواهد داشت. «وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيهِمْ، لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ» این تصریح آیات قرآن در مورد حکومت است، چه چیز از این واضحتر؟
در این دهه فجر انقلاب اگر واقعاً ميخواهیم به اسلام خدمت کنیم و قدردان امام و خون شهدا باشیم، این انديشههاي نوراني امام را درست متوجه شویم و در درجه اول خودمان باور کنیم. آن كس كه به حکومت دینی اعتقاد ندارد میگوید حاكم بايد کسی باشد که بتواند كشور را اداره کند خواه دستوراتش مورد تأیید دین باشد یا نباشد، این حرفها را گفتهاند و الآن هم میگویند.
اگر در آن زمان مرحوم مدرس فرمود سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست، امام حرفی را بيان فرموده که هزاران مرتبه بالاتر از آن حرف است امام فرمود «الاسلام هو الحكومة» دین ما عین حکومت است و حکومت عین دین و دین باید حکومت کند. امروز این همه دشمنیها با انقلاب ما فقط برای همین است. رهبری معظم مکرر فرمودهاند دشمن سر مسائل انرژی هستهای و موشک با ما مشکلی ندارد، مشكل آنها اين است كه چرا اسلام باید حکومت کند؟ چرا شما داعیهدار حکومت دین شدید؟
امروز هدف از این همه برنامههای وسیع اسلامزدایی و اسلامهراسی، در خارج و داخل ایران، از طریق فضای مجازی مأيوس ساختن نسل جوان از دین و حکومت دینی است و این وظیفهی سنگین من و شماست که این موضوع مهم و حياتي را در درجه اول خودمان بشناسیم و بفهمیم و بعد برای نسل امروز در دبیرستانهاو دانشگاهها و روی منبرها مطرح کنیم آنگاه آثارش را خواهیم دید.
از همه شما بزرگواران خصوصاً نماینده معظم ولی فقیه آیت الله فلاحتی که یک عالم فرهیخته است تشكر ميكنم. حوزهها را باید از جهات علمي تقويت کنیم، گیلان مهد علما و فقهای بزرگ بوده، در نجف، قم و خراسان، هميشه فقهای گیلانی انگشتنشان بودهاند، در عصر ما هم در زمره مراجع مرحوم آیت الله العظمی بهجت(رضوان الله تعالی علیه) یکی از شاخصترین فقها بود، این سلسله را تقویت کنید، خودتان را از جهت علمی روز به روز قویتر کنید، ما معتقدیم هويت حوزه علمیه و طلبگی در این آیه خلاصه شده است «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يشَاءُ وَمَنْ يؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِي خَيرًا كَثِيرًا»، هر وقت کسی سؤال میکند طلبگی چیست؟ میگوئیم طلبگی رفتن به سوي این حکمتی است که خدا فرموده است.
در روايتي ذیل این آیه از امام(علیهالسلام) میپرسند حکمت چیست؟ میفرماید «معرفة الرب و اطاعة الامام»، در اين حديث هم مسئله اطاعت از امام معصوم و اوصياي پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مطرح است. ما كه در اين زمان مفتخر به سربازي امام زمان(عج) هستيم بايد از عمر خود به بهترين وجه استفاده كنيم، به بركت اين نظام اسلامي دايرهي فقه و دين بسيار توسعه پيدا كرده و جامعيت دين در حال آشكار شدن است.
در مركز فقهي ائمه اطهار(علیهم السلام) كه بنده افتخار خدمتگزارياش را دارم، گروههاي پژوهشي مختلفي در فقه پزشكي، فقه سياسي، فقه خانواده، فقه كودك، فقه اجتماعي، حقوق بشر اسلامي، فقه امنيت، فقه القرآن و فقه قضاء و ... فعال هستند. در فقه كودك، دائرة المعارف هشت جلدی تدوين شده كه هر جلد آن حدود 600 صفحه است در آن بين مذهب شيعه و چهار مذهب اهل سنت مقارنه شده و دستورات اسلام از يك سال قبل از ولادت انسان كه به پدر و مادر ميگويد چه بخور؟ چه فكر كن؟ چه بگو؟ تا زمان بلوغ جمعآوري شده است. چندين سال قبل نماينده سازمان ملل در حقوق كودك به مركز فقهي آمده بود و ميگفتند ما در پي تحقيق راجع به حقوق كودك در اسلام بوديم. از الازهر مصر كه از مراكز بزرگ جهان اسلام است درخواست كرديم كتابي كه حاوي دستورات اسلام درباره كودك است به ما بدهند، بعد از چند ماه يك كتاب 100 صفحهاي به ما دادند كه بسياري از صفحات آن نيز عكس بود. حال ديدن اين موسوعهاي كه شما تهيه كردهايد براي ما بهتآور است.
عزيزان بايد بدانيم اسلام جامعيت دارد و تمام ارزش اين دين به جامعيتش است در فقه پزشكي كتابي ارائه دادهايم به نام آيات فقه پزشكي در قرآن كه اطبا با تعجب ميپرسند مگر آيات مربوط به فقه پزشكي هم در قرآن داريم؟
امروز در حوزهي علميه ولو گلايههايي از ناحيه تعمق در دروس وجود دارد، ميرزا حبيب الله رشتيها، ميرزاي قمي در آن پيدا نميشود ولي بحمد الله دايرهي علم در حوزه خيلي گسترش پيدا كرده، در فقه، اصول، اعتقادات، حديث، با اين حال هنوز در احاديث ما بسياري از معارف به صورت خام باقي مانده! جامعيت دين را باور كنيم، عظمت علمي حوزهها را حفظ و تقويت نمائيم. اين فضل خداست كه دست من و شما را گرفته و در كنار سفره قرآن و عترت قرار داده تا ما به آن وصيت پيامبر كه فرمود «انّي تاركٌ فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي» عمل كنيم.
اهميت زمان، شرايط انقلاب و دشمنيها را بسنجيم، خدا هم كمك ميكند. همينطور كه در بحبوحه اين بحرانها وقتي انسان صحبتهاي رهبري معظم انقلاب را ميشنود از اين اتكايي كه به نصرت الهي دارند آرامش پيدا ميكند.
اميدوارم شاهد شكوفايي هر چه بيشتر حوزه گيلان و فضلاي آن چه در گيلان و چه در قم باشيم و اين حوزهها در خدمت دين، اهلبيت و انقلاب بوده و همراه و در كنار مردم باشند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته