تقیه، صیانت از همه جوانب دین، فرد و جامعه

۰۳ آبان ۱۴۰۳

۱۲:۱۱

۷۸

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار با سردار جلالی، رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب عالی خوشامد عرض می کنم. بحمدالله از افتخارات کشور این مجموعه بسیار حساس و مهمِ پدافند غیر عامل است. 

منابع دینی ما نسبت به موضوع پدافند غیر عامل تأکیدات خیلی روشنی دارد، هرچند عنوانش پدافند نیست، ولی عنوان صیانت از دین، صیانت از جامعه، صیانت از اقتصاد، صیانت از جان و مال و آبروی مردم، عناوین محوری پدافند غیر عامل در متون دینی ماست.

من در بحث فقه سیاسی خود با دوستان به مناسبتی روایات تقیه را بررسی می‌کردم، نگاه غالب علماء به تقیه یک نگاه خیلی محدود است. در این حد که دریک شرایط و اضطرارخاص، انسان باید تقیه کند ولی وقتی روایات تقیه را دیدم، در روایات آمده که نُه دهم دین تقیه است، در روایت دیگر امام(علیه‌السلام) می‌فرماید دین یعنی تقیه، بعد راوی می‌گوید من دین الله؟ امام(علیه‌السلام) قسم یاد می‌کند می‌فرماید ای والله من دین الله.

یا مثلاً تعابیر «لا ایمان لمن لا تقیة له»، حتی بالاتر: «لا دین لمن لا تقیة له»، این تعابیر یک بار خیلی وسیعی دارد و نمی‌توان به این معنا ملتزم شد اگر کسی در جایی که باید تقیه کند، تقیه نکرد و کشته شد، این فرد ایمان ندارد و مؤمن نیست.

در روایت دیگری امام(علیه‌السلام) می‌فرماید هیچ چیزی در روی زمین محبوب‌تر از تقیه در نزد من نیست.

طبق این روایات یک معنای تقیه این است که انسان باید از آسیب‌ها و بدعت‌هایی که می‌خواهد بر دین وارد شود، جلوگیری کند. تقاضا می‌کنم محققین‌ در مورد این روایات کار کنند.

در مورد آیه شریفه «إنک لعلی خلق عظیم» که درباره وجود مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله) است شاید زیاد شنیده باشید که می گویند خلق عظیم یعنی اخلاق نیکو، در‌حالی‌که معنای آیه این نیست و از عباراتی است که دقيق معنا نشده است.

در روایتی که ذیل این آیه نقل شده معنای خلق عظیم را چنین فرموده که خدا هنگام مبعوث نمودن پیامبر به رسالت ‌حضرت را به صفات خودش مودب نمود «ادّبه بصفاته» و یکی از مهم‌ترین صفات این بود که به پیامبر یاد داد چطور تقیه کند «أدّبه بالتقیة» برای اینکه جامعه را حفظ کند شد «اذن خیر لکم»، هر کسی که حرفی می‌زد پیامبر با او مقابله نمی‌کرد و حرفش را گوش می‌داد که خودش از مصادیق تقیه است، برای اینکه حاکم اسلامی باید این فرد را در جامعه حفظ کند و لو حرفش صد در صد باطل باشد نباید برخورد شدید کند و بگوید تو نمی‌فهمی برو دنبال کارت، مسئولین باید یک‌چنین افرادی را در صحنه نگه دارند، این یعنی حفظ جامعه و مردم.

اصولاً تدریجی بودن احکام برای این بوده که دین حفظ شود، اگرهمان اول خدا تمام احکام را یک روزه نازل نموده  و مردم را مکلف به آن می‌کرد، کسی زیر بار دین نمی‌رفت، مثلاً  قرآن حرمت شراب و خمر را در چهار مرحله ذکر کرده و در نهایت می فرماید: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ»، اینها همه از مصادیق تقیه است، تقیه به معنای وقایه یعنی صیانت و حفظ کردن است، انسان در مرحله اول موظف است دین خدا را حفظ کند بعد خودش و خانواده و جامعه‌اش را حفظ کند. حتی ‌جهاد هم خود یک نوع تقیه است.

متاسفانه یک عده‌ی نادر از علما که برخی‌ از آنها نیز به رحمت خدا رفته‌اند، این فکر را به مردم تزریق کرده بودند که زمان غیبت موقع تقیه است و تقیه هم در این زمان به سکوت است، اگر دیدی ظالمی جنایت می‌کند و مال مردم را چپاول می‌نماید حق حرف زدن نداری، دست روی دست بگذار تا حضرت ظهور کند، ما به استناد آیات قرآن و روایات اهل‌بیت(علیهم السلام) در جواب می‌گوییم اصلاً تقیه برای حفظ دین است، برای حفظ دین یک جا باید فریاد زد و یک جا هم باید سکوت کرد، بستگی به شرایط دارد، نمی‌‌توان گفت که گفته‌اند شما چند هزار سال در مقابل ظالمین زمان سکوت کنید اسمش را هم بگذارید تقیه و بعد هم به خودتان ببالید و بگویید این تقیه عبادت است و ما تحمل ظلم می‌کنیم.

اتفاقاً در روایات تاکید شده که تقیه برای حفظ دین است اگر یک جایی سکوت و بی‌توجهی موجب وهن دین شود آنجا تقیه اقتضا می‌کند که قیام کنیم.

یا همین آیاتی که در قضیه ذوالقرنین و قوم یأجوج و مأجوج در سوره مبارکه کهف آيه 94 تا 98 مطرح است، خدای تبارک و تعالی می‌فرماید مردم به ذوالقرنین گفتند یأجوج و مأجوج افساد در زمین می‌کنند و کشاورزی ما را از بین می‌برند، آدم‌های ما را می‌کشند و نسل ما را نابود می‌کنند تو به داد ما برس، ذو القرنین دستور داد آهن‌های خیلی بزرگ آماده کنید، آهن‌ها را بین دو کوه قرار داد و اطرافش آتش برافروخت و مس گداخته بین این آهن‌ها ریخت و یک دیوار فلزی محکم درست کرد. قرآن می‌فرماید با این تدبیر ذو القرنین دیگر یاجوج و ماجوج قدرت نداشتند از این دیوار بالا بروند یا سوراخش کنند و وارد زمین‌های مردم شوند، در روایات ما این قضیه را یکی از مصادیق تقیه بیان کرده‌اند.

در زمان حاضر نیز تدبیر بسیار حکیمانه‌ی رهبری معظم(دام ظله) در خفه کردن نطفه داعش، مصداقی از تقیه برای حفظ دین و نجات مردم بود که به دست سردار بزرگ شهید سلیمانی که از افتخارات و افراد کم‌نظیر زمان ما بود این کار انجام گرفت، اگر همان زمان در آن نقطه این کار انجام نمی‌شد معلوم نبود که داعش چه بلایی برسر کشور بیاورد، داعشی که دست پرورده اسرائیل و آمریکا بود به اقرارخودشان.

یا این جبهه‌ی مقاومتی که امروز به وجود آمده کاملا از منظر تقيه براي حفظ دين و كشورهاي اسلامي،مبنای دینی دارد، اینطور نیست که سرزمینی غصب شده باشد و ما بگوئیم اختیار با مالکین آن زمین است.

برخی می‌گویند اختیار ماندن یا رفتن اسرائیلی‌ها با خود فلسطینی‌هاست. جواب اين است كه هدف اسرائیل نه فقط فلسطین بلکه به تصریح خودشان نیل تا فرات است و بعد از شهادت شهید مقاومت سید حسن نصرالله که از افتخارات روحانیت است، برخی از وزیران صهیون دو مرتبه این هدف کلی‌ نیل تا فرات را بر زبان نحس‌شان جاری ساخته‌اند.

اسرائیل می‌خواهد تمام کشورهای اسلامی را بگیرد و این مطلب را امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) حدود شصت سال پیش برای مردم بیان کردند. برای خنثی کردن این توطئه ما باید همان جا جلوی اسرائیل بایستیم و همان جا دشمن را زمین‌گیر کنیم. به همین جهت است که جنبش حزب الله و مجاهدین حماس وگروه‌های مقاومت فلسطین در صدر جبهه مقاومت قرار گرفته‌اند.

بنابراین در یک جمله این پدافند غیر عامل مصداق بارز تقیه‌ی به معنای وسیع است که در دین ما وجود دارد. بر طبق آن نگاه محدود ممکن است کسی بپرسد تقیه چه ربطی به این بحث‌ها دارد؟ ولی با ملاحظه همه روایات و آیاتِ تقیه، و رسیدن به آن نگاه وسیع انسان می‌یابد که برای حفظ دین و مقابله با نقشه‌های شوم دشمن برای نابودی اسلام و سرزمین‌های اسلامی باید مقاومت کرد.

اینکه رهبری معظم انقلاب در این شرایط بسیار حساس و با وجود تهدیدات دشمن، با شهامت در نماز جمعه حضور پیدا می‌کند مصداق بالای حفظ دین و مصداق بالای حفظ روحیه مردم و حفظ روحیه مجاهدان است و این اقدام شجاعانه نه فقط در ایران بلکه در دنیای اسلام و نزد آزادی‌خواهان جهان چه بسیار هم اثر کرد و تاثیرگزار بود، شاید بتوان گفت در دوران زندگی‌ سیاسی و مبارزاتی رهبر انقلاب، هرچند نقاط درخشان فراوانی نورافشانی می‌کند ولی اقامه این نماز با آن کیفیت خاص یکی از برجسته‌ترین نقاط درخشان حیات ایشان شد و مایه افتخار ایران و اسلام و انقلاب و حوزه‌های علمیه گردید.

اولاً در درجه اول باید دعا کنیم خداوند وجود شریف ایشان وهمه نیروهای مجاهد، سرداران رشید ایران و مجاهدین حزب الله و فلسطین و یمن و عراق را حفظ کند. سنت خداوند در طول تاریخ بر این است که بعد از وارد شدن چنین ضربه‌هایی از جانب دشمن، خدا به نحو قوی‌تری این ضربه را برای مسلمین جبران کرده و ما امید آن جبران را داریم ان شاء الله.

در همان اوائل انقلاب دشمن امثال شهید مطهری و بهشتی و قدوسی‌ها را که بازوان امام بودند به شهادت رساند اما انقلاب اسلامی با خون آن عزیزان بارورتر و مستحکم‌تر شد و به حرکت خودش ادامه دارد. اکنون در لبنان و فلسطین هم همین‌طور خواهد بود، اینک با شهادت سید حسن نصرالله و رهبران جبهه مقاومت، این جبهه توسعه‌ی هزار برابری پیدا کرد یعنی فکرمقاومت گسترش پیدا نمود، امروز نقاط مختلف اروپا، آمریکا، آفریقا همه طرفداری از مقاومت می‌کنند، امیدواریم ان شاء الله با تدبیرو درایت‌های رهبری ‌و با همت مردم عزیز لبنان و فلسطین، ضربه‌های کاری به اسرائیل زده بشود و بزودی آنچه که آرزوی همه ماست برآورده شود.

در این موقعیت حساس باید در مقابل دشمن، از همه کشور مراکز علمی و دانشگاهی و حوزه‌های علمیه یک صدا بیرون آید و امروز به لطف خدا این یکصدایی وجود دارد. تعجب از زمزمه‌ای است که بعضی سر داده‌اند و براي اسرائيل محدوده قانوني تصور نموده‌اند در ‌حالي ‌كه اسرائیل یک غده سرطانی است و مسلمانان با وحدت و اتحاد بايد دنبال هدم اسرائيل و نابودي آن باشند. بحث اینکه سابقه تاریخی‌اش چه بوده و در برخي از زمان‌ها فلسطینی‌ها تا حدودي موجودیت آن را قبول کرده‌اند، باید کنار گذاشته شود. اسرائیل غده چرکینی است که باید از بین برود.

ما به وعده‌ خدای تبارک و تعالی اطمینان داریم، حالا چه زمانی؟ نمی دانیم. امروز، فردا یا چند سال دیگر به هرحال این غده سرطانی منطقه که برای هدم اسلام آمده باید از بین برود. چطور مسئله به این مهمی را بخواهیم با طرح موضوع غصب زمین حل کنیم!

خوشبختانه فضای عمومی کشور همه تبعیت از رهبری دارند، امروز شرایط انقلاب و توانمندی نظام قابل مقایسه با اول انقلاب نیست و این شواهد زیادی هم دارد، لذا تبعیت از رهبری، ضروری‌تر و واجب‌تر از گذشته است، ما اگر می‌خواهیم ایران‌ و انقلاب‌مان حفظ بشود و اگرخواهان موفقیت کشورهستیم مهم‌ترین مسئله این است که همه باید حول رهبری و تابع محض ایشان باشیم. الحمدلله وقتی می‌بینیم مردم، دولت، مراکز علمی وحوزه‌ها، نیروهای نظامی همه تابع رهبری هستند خدارا شکر می کنیم، از نیروهای مسلح و ‌امثال جنابعالی و دوستانتان که سناریوهای مختلف احتمالی را بررسی و راه‌های مقابله با آن را طراحی کرده‌اید تشکر می‌کنیم.

امروز بغض‌ مردم نسبت به اسرائیل صد برابر گذشته است، حتی آنها که به هر علتی خیلی دلداده‌ی انقلاب هم نبودند. این را اسرائیل نمی‌فهمد و نمی‌داند چه بلایی سر خودش آورده، یعنی اگر زمانی در همین کشور بخشی بسيار اندك با انقلاب زاویه داشتند و شعار نه غزه نه لبنان سر می‌دادند، آنها هم دیگر این شعار را نمی‌دهند.

امروز هر کسی که این جنایات اسرائیل را می‌بیند که چقدر زن و کودک بیگناه رابه خاک و خون می‌کشد خون گریه می‌کند ولو معتقدبه انقلاب هم نباشد. یک روحیه خیلی بالایی در مردم به وجود آمده نظیر همین روحیه ایثار در بانوان، عروس‌هایی که تمام سرمایه‌شان زیورآلاتی است که هنگام ازدواج به او هدیه شده، آن را خالصانه به مردم جنگ‌زده لبنان و فلسطین تقدیم می‌کنند. باید این روحیه قوی‌تر شود و مردم هم بیشتر در صحنه باشند، باید از ظرفیت حضور مردم بیشتراستفاده بشود.

  امیدواریم با همراهی مردم و دعای امام زمان(عج) و به برکت خون شهدای اخیر، سردارانی که تقدیم اسلام شد، به‌زودی شاهد پیروزی مجاهدین و نابودی دشمن ددمنش باشیم. ما مطمئن هستیم خون این شهیدان هدر نمی‌رود و به نتیجه خواهیم رسید ان شاء الله.

دعا می‌کنم خداوند متعال توفیق شما را در این مسیر بیشتر کند، بتوانید توطئه‌های دشمن را قبل از طراحی، حدس زده و پاسخ محکمی برای آن پیدا کنید و دست دشمن را از همه جوانب نظام، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، تربیت و... کوتاه کنید.




برچسب ها :

پدافند غیر عامل فاضل لنکرانی سردار جلالی جبهه مقاومت اسرائیل خبیث تقیه ارتباط تقیه با پدافند غیر عامل رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور اسرائیل غده سرطانی تبعیت از رهبری