پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»

۰۸ اسفند ۱۴۰۳

۱۸:۲۶

۶۰

خلاصه خبر :
پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»
آخرین رویداد ها
با سلام و پوزش 
«الصوم لی و أنا أجزی به»

در مورد این روایت شریفه نبوی بزرگانی از علماء عامه و خاصه احتمالاتی در مراد از آن را ذکر کرده اند، که شاید رساترین احتمالات دربیان منزلت صوم و متناسب با سیاق روایت این است که من با همه عظمت و کبریائی که دارم پاداش و جزای صائمینم.
این احتمال که بگوئیم «اگر بنده بخواهد به من جزا بدهد صوم را بدهد» شاید از نظر لفظ و معنی دور از ذهن باشد،
اما از نظر معنا بندگان در شأنی نیستند که بخواهند وبتوانند به غنی مطلق بالذات پاداش و جزا بدهند چون آنچه در عالم هستی میباشد «حتی صوم صائم» همه و همه متعلق به ذات باری است پس معنا ندارد جزای به او جل وعلا قرارگیرد.
و اصلا این تعبیر که اگر بنده‌ای بخواهد بمن جزاء دهد زیبنده شأن و منزلت فقر مطلق در مقابل غنی مطلق نیست.
بعضی از لغویین گفته اند «المجازاة هي المكافات و هي المقابلة من كل واحد من الرجلين والمكافاة هي مقابلة نعمة بنعمة هي كفؤها، و نعمة الله تعالي عن ذلك» يعني مجازات جبران نعمتي است با نعمتی همسان در مقابل نعمتی که از سوي فردي به فرد ديگر میرسد، و نعم الهی بزرگتر از آن است که با نعمتی جبران شود.
اما از نظر لغوی، واژه «جزاء» فعلی است متعدی به دو مفعول که گاهی یکی از مفعولها حذف میشود و بعضی از اوقات مفعول دوم با حرف «باء» که احتمال معنای سببیت دارد استعمال میشود.
بنابراین بعید نیست معنای روایت شریفه این باشد.
 منٍ خالق هستی (بدیع السموات الارضین و رب السماوات و الارضین) پاداش و جزای روزه داران به سبب روزه ای که گرفته‌اند می‌باشم.
جزای هر عملی متناسب با درجه اخلاص آن عمل است، جزای یک عمل بهشت و یک عمل غلمان و یک عمل حورالعین و یا رضوان الله است، اما جزای صوم به دلیل بالابودن میزان اخلاصش، چون یک عمل کاملا سری است، خود خداونداست
والله عالم
سید محمدهاشمی


پاسخ معظم له

سلام علیکم 
آیا اولا تناسب وجود دارد که خدا جزای عمل انسان باشد؟
این پایین آوردن عظمت خدا نیست که او را جزای یک عمل ضعیف قرار دهیم؟ 
اگر اخلاص هم در نهایت آن باشد اما عمل در حدی نیست که جزای آن خدا باشد و لو عامل آن پیامبر(ص) باشد.
اینکه فرمودند بنده در شأنی نیست که به غنی مطلق جزا و پاداش دهد، در جواب باید گفت مگر خدا در قرآن نفرموده «إن تنصروا الله ینصرکم» من را یاری کنید تا شما را یاری کنم، آیا خدا نیاز به یاری بندگان دارد؟ یا «فاذکرونی اذکرکم» آیا خدا نیاز به یاد بنده دارد تا خدا از او یاد کند؟
پس جواب همه خصوصا مورد بحث اینست که این عمل گونه ای از ادب نسبت به منعم مطلق است همانطوری که در عرف یک شاگرد به استاد هدیه می‌دهد یا یک فقیر به شخص ثروتمند هدیه می‌دهد.
اینکه به لغت اشاره کردند باید گفت درست است جزای حقیقی همین است که همسان باشد اما در این مورد قرینه دلالت دارد که جزای حقیقی مراد نیست، بلکه اصل جزا مراد است و لو همسان نباشد.
موفق و مؤید باشید.

برچسب ها :