پيوند مسجد با ولايت
۲۳ اسفند ۱۳۹۵
۱۴:۳۶
۳,۷۶۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
و اللعن علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين
و اللعن علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين
«قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
ولادت باسعادت دخت نبي اکرم فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را تبريک و تهنيت عرض ميکنم. اميدوارم به برکت اين ولادت با سعادت خداي تبارک و تعالي عناياتش را بر کشور و مردم و نظام مقدس جمهوري اسلامي مضاعف بفرمايد.
از شما بزرگواران در برگزاري اين جلسه باعظمت که براي ما اميدآفرين است تشکر ميکنم. ان شاء الله آسيبهاي فراواني را که امروز جامعه و جوانهاي ما مواجه آن هستند، به برکت اين مساجد و شما ائمه جماعات کاهش يابد. اين تشکل و اجتماع يکي از مصاديق بارز «يدالله مع الجماعه» است. و واقعاً خدا را بايد شکر کرد.
گاهي اوقات انسان نيمه خالي ليوان را ميبيند و فقط نگاه ميکند به آسيبها و آمارهاي تکان دهنده جرائم و بعد هم مخصوصاً ما طلبهها ميگوييم پس ما چکار کردهايم؟ و گاهي اوقات اشکال را در سطح بالاتر برده و ميگوييم نظام اسلامي چه کرده؟ در حالي که به نظر من نيمه پر ليوان را هم بايد ديد و اين سوال را مطرح کرد که اگر اين مساجد و پايگاهها نبود و اگر نظام اسلامي نبود چه ميشد؟ در قضاياي سياسي هم همينطور است. واقعاً آيا هيچ فکر کردهايم اگر اين نظام اسلامي در طول اين سي و چند سال نبود، اگر اين فداکاريها و ايثارگريها و خونهاي پاک شهيدان نبود، امروز درّندگي آمريکا و اسرائيل به چه حدي رسيده بود؟
البته نميخواهيم بگوييم که ما دل خود را با همين چيزها خوش کنيم، نه. بايد وظايف خود را بشناسيم و آن را به خوبي انجام بدهيم. در درجه اول روحانيت موظف است هدايت ديني و فکري و اخلاقي جامعه و جوانان را عهده دار باشد. با همين مساجد و چنين اجتماعاتي ميشود همه کارها را انجام داد.
در مورد آيه شريفه «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ» بايد گفت در آيه قبل کساني که مرتکب گناه و فحشا ميشدند بهانه آورده و ميگفتند که «وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها»، خدا به ما امر کرده که اين کار را انجام بدهيم. خدا در جواب ميفرمايد «قُلْ إِنَّ اللّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ». خدا امر به فحشا و بدي نميکند بلکه امر به قسط مينمايد «قُلْ أَمَرَ رَبّي بِالْقِسْطِ». قسط در اينجا مختص امور اقتصادي نيست. بلکه به معناي مطلق خوبيها و ارزشها در همه امور است. سپس ميفرمايد: «وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» اينجا مفسران احتمالاتي را مطرح و برخي گفتهاند خدا ميفرمايد چهرههايتان را به سوي کعبه و قبله قرار دهيد. احتمال دوم مورد استدلال فقهاي اهل سنت و بعضي از فقهاي ما است که گفتهاند نماز جماعت و حضور در مسجد واجب است.
احتمال سوم اين است که هنگام خواندن نماز حضور قلب داشته باشيد. حال کاري به اختلاف تفاسير ندارم. برداشت بنده اين مطلب است که اين با آيه قبل چه تناسب و ارتباطي دارد؟ آنها گناه ميکردند، فحشا و جنايت انجام مي دادند ميگفتند خدا به ما امر کرده است. بعد خدا ميفرمايد خود «قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» چرا تهمت به خدا ميزنيد؟ به نظر من ميشود چنين استفاده کرد که خدا ميفرمايد من نه تنها ميگويم سراغ فحشا نرويد بلکه براي ترک فحشا و جنايات، بايد سراغ مساجد برويد و خالصانه خدا را بخوانيد. تجربه نشان داده روايات هم ميفرمايد و از خود همين آيه هم استفاده ميشود که تنها راه يا بهترين راه براي جلوگيري از فحشا و فساد و منکرات در جامعه دعوت مردم به حضور در مسجد است.
در دو آيه بعد ميفرمايد «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» ذيل اين آيه شريفه رواياتي را مرحوم کليني در کتاب کافي آورده که مضمون روايات اين است که مسجد را بر ائمه معصومين عليهم السلام تطبيق کرده و گفتهاند « عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» يعني، «عند الائمه عليهم السلام» خب اين پيوند ميان مسجد و ولايت نکته بسيار مهمي است. يعني مسجد بدون ولايت ائمه معصومين عليهم السلام مسجد نيست. حقيقت و روح مسجد، روح عبادت و بندگي خدا در اعتقاد به ولايت ائمه معصومين عليهم السلام است.
ما اگر بخواهيم مساجد را آباد کنيم بايد در زمينه اعتقاد مردم به ولايت کار کنيم. در اين عصر مهمترين مطلبي که مراجع ما به آن توجه دارند مسئله امامت است. اصلاً انقلاب ما از ولايت آغاز شد. آن درک عميق و وسيع امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) نسبت به ولايت بود که اين انقلاب را آفريد و الا اگر امام نسبت به ائمه معصومين، شئون امامت و گره خوردن اسلام با امامت، آن بينش بلند را نداشت کي دنبال انقلاب رفته و به فکر انقلاب ميافتاد؟ کي نظريه حکومت اسلامي و نظريه ولايت فقيه در ذهن امام شکل ميگرفت؟
ظاهر آيه همين است که با ظاهر آراسته به مساجد برويد يا در مساجد حضور قلب داشته باشيد. اما در روايت تأويل آيه را به ائمه معصومين عليهم السلام بيان فرمودهاند. ما گاهي اوقات غفلت کرده و ميگوييم تأويل آيه مربوط به اهلش است و ما نبايد سراغ تأويل آيات قرآن برويم در حالي که به خوبي ميبينم بعضي از اين تأويلها در زندگي ما چقدر کاربردي و مؤثر است نظير همين بيان پيوند بين مسجد و امامت. باز در آيه 81 سوره جن «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا» در فقه ما و تفاسير ظاهر مساجد را همين مواضع سبعه و هفتگانه در سجده برشمردهاند. پيشاني، دو دست و دو زانو و دو انگشت شصت پا. اين ظاهر آيه است. ولي در روايتي امام کاظم عليهالسلام ميفرمايد: «هم الاوصياء»، يعني مساجد را تطبيق بر ائمه معصومين عليهم السلام مينمايند.
اين تأويل و تطبيق آيه است و معناي ظاهرياش همان مواضع سبعه است. ولي اين تأويل يعني چه؟ اين که حقيقت مسجد را امامت تشکيل ميدهد يعني چه؟ اين تأويل پيام دارد. پيامش اين است که اگر بخواهيد مساجدتان زندهتر شود، اگر بخواهيد باعث عمران مساجد شويد بايد توجه به ولايت کنيد و ولايت را در مؤمنين تقويت کنيد. لذا ما بايد روي مسئله امامت خيلي کار کنيم. امروز اگر علماي ساير مذاهب از ما سؤال کنند کليد حل مشکلات بشر چيست؟ ميگوييم توجه به اهل بيت و امامت. کليد حل مشکلات اسلام فقط امامت است پس بايد امامت را بشناسيم و به آنچه که در اين حقيقت هست توجه پيدا کنيم تا همه مشکلات حل شود. «من رکبها نجي و من تخلّف عنها غرق». امام کاظم ميفرمايد مراد از مساجد در آيه شريفه «أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ» اوصياء پيامبر (ص) است.
وقتي رواياتي را که در ذيل اين آيات بيان شده ملاحظه کنيم به نکات بسيار خوبي دست مييابيم. در همينجا امام صادق(ع) به يونس بن يعقوب فرمود: «ملعون ملعون من لم يوقر المسجد» کسي که به مسجد احترام نميگذارد ملعون است. بعد حضرت فرمود «أتدري يا يونس لم عظّم الله المسجد» ميداني خدا براي چه مسجد را واجب الاحترام قرار داده؟ و فرموده: «انّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» سپس ميفرمايد: «کانت اليهود و النصاري اذا دخلوا کنائسهم اشرکوا بالله تعالي فامر الله سبحانه و تعالي نبيه ان يوحّد الله فيها و يأخذه».
فرمود: مسيحيها و يهوديان وقتي به کليسا و معابد خود ميروند آنجا خبري از توحيد نيست آنجا شرک است، عبادتشان عين شرک است در حاليکه مسجد و معبد بايد جاي توحيد باشد نه شرک، لذا خدا ميفرمايد مسجد را احترام کنيد و آن را مکان توحيد قرار دهيد. حال توحيد را از کجا ياد بگيريم؟ آيا غير از ائمه اهل بيت عليهم السلام منبعي ديگري براي شناخت توحيد داريم؟ با اين روايت فقط يک امر تعبدي را مطرح نميکنيم که بگوييم مساجد يعني ائمه. ما تا اين اندازه ميفهميم که مراد از ائمه هم اين است که بايد امامت را درک کنيم. منتها بايد دقت کنيم امامت را براي چه بايد درک کنيم؟ هر چند اين اشخاص و ذوات نوراني مورد احترام هستند و خاک پاي اينها با همه عالم برابري ميکند اما آنچه وراي اين است آن که ما بايد توحيد را از اين ذوات مقدسه ياد بگيريم و اصلا بدون اينها توحيد معنا ندارد. ما معتقديم حقيقت اين زيارتها و تشرفات به اعتاب عاليه رسيدن به توحيد است ولو در زيارت خود توجه به آن نداريم.
روايت ديگر در کتاب بصائر الدرجات در ذيل اين آيه شريفه سوره شوري است. «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَينَا إِلَيكَ وَمَا وَصَّينَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ» خود اين آيه بحثهاي خيلي مهم و جالبي دارد. مخصوصاً نسبت به سؤالات و شبهاتي که در زمان ما مطرح ميشود و ميگويند حجاب زن چه ربطي به حکومت اسلامي دارد؟ حجاب يک امر شخصي است. هر کس ميتواند حجابش را رعايت کند يا نکند. به نيروي انتظامي و مسئول امر به معروف و نهي از منکر و بسيج، چه ارتباطي دارد که بخواهند با افراد بي حجاب در خيابانها برخورد کنند.
جواب سوال در اين آيه شريفه است که خداوند به پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد ما شريعتي که براي تو قرار داديم هماني است که براي نوح و ابراهيم و موسي و عيسي قرار دادهايم. اولين نتيجه آيه اين است که دين اسلام جامع همه اديان گذشته است. آدمهاي ناداني که ميگويند انسان بايد راهي براي ارتباط با خدا داشته باشد. برويد خدا را عبادت کنيد فرقي نميکند تحت عنوان اسلام باشد يا مسيحيت. آيا نميدانند عقل بين راه جامع و ناقص فرق ميگذارد؟ اسلام جامع همه اديان گذشته است. دومين نتيجه طبق همين آيه و آيات ديگر مثل «يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ» اين است که مسلمانان بايد به تمام دستورات شريعت نوح، ابراهيم، موسي و عيسي ايمان داشته باشند. يعني الان کسي مسلمان است که به تمام قوانيني که پيامبران اولو العزم از طرف خدا آوردند ايمان داشته باشد.
حال خدا ميفرمايد يک دستوري که من به همه انبياء دادم اين بوده که «أن اقيموا الدين». دين را اقامه کنيد. اقامه دين به چيست؟ اقامه دين به اين است که مراقبت کنيم مردم همه اهل نماز هستند يا نه، اگر امام جماعت ديد مردم محل نسبت به نماز جماعت بيتفاوتند وظيفه دارد به آنها به عنوان يک واجب تذکر بدهد. اگر ديد زنان رعايت نميکنند موظف است به آنها تذکر بدهد ولو به ادله امر به معروف و نهي از منکر هم کاري نداشته باشيم. هر مسلماني بايد دين را در حد توان خود اقامه کند بنابراين کسي نگويد که حجاب يک امر شخصي است. اين افراد از روي ناداني اين حرف را ميزنند. چه فرقي ميکند همان طور که تأمين امنيت مالي، سياسي و اقتصادي مردم به عهده حکومت اسلامي است امنيت ديني مردم هم بر عهده حکومت است پس چهطور نسبت به امنيت ديني که ميرسيد ميگوييد لطفا دخالت نکنيد. نبايد حکومت دخالت کند. اقامه دين هم بر عهده حکومت است و هم مردم، منتهي به نحو صحيح و دقيق و با روش مبتني بر مسائل ديني و طبق قواعد و ضوابط ديني.
اما در مورد روايتي که در ذيل اين آيه آمده، انسان واقعاً هر چه به قرآن و روايات مراجعه ميکند ميبيند هنوز فهمش نسبت به امامت خيلي ناقص است حالا نسبت به خدا و صفات خدا که جاي خود دارد. امام هشتم در بصائر الدرجات ميفرمايد: «نحن الذين شرع لنا دينه» ظاهر آيه در «شرع لکم» خطاب به همه مسلمانهاست ولي امام رضا عليه السلام ميفرمايد : «وَ نَحْنُ الَّذِينَ شَرَعَ لَنَا دِينَهُ وَ قَالَ فِي كِتَابِهِ شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى فَقَدْ عَلَّمَنَا وَ بَلَّغَنَا مَا عَلِمْنَا وَ اسْتَوْدَعَنَا عِلْمَهُمْ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِي الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ أَقِيمُوا مَا قَالَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ...».
مطلبي را ائمه ميفرمايند که ما هر چه ميگوييم در قرآن وجود دارد. يکي از روايات اين است که فرمودهاند «نحن ورثة الانبياء» اين کلام در کجاي قرآن بيان شده است؟ امام هشتم عليه السلام ميفرمايد از همين آيه که خدا فرموده: شرع لکم، مخاطب واقعي يا مخاطب اولي اين آيه ائمه هستند. چون در بعضي از آيات هست «نحن أولي الناس بالله، يا بکتاب الله، يا بدين الله» و اينجا ميفرمايد «نحن الذين شرع لنا دينه» چقدر لطافت دارد ميفرمايد مخاطب اول نه منحصر. گاهي برخي افراد تطبيقات را هم غلط معنا ميکنند امام رضا(عليه السلام) ميفرمايد مخاطب اول ما اهل بيت و ائمه معصومين هستيم.
«نحن ورثة الأنبياء» ما وارث نوح و ابراهيم و اسماعيل و موسي و عيسي هستيم. پس همين آيه هم ميگويد ائمه ما ورثة الانبياء هستند. چرا در زيارت ائمه به آنها خطاب به وارث کرده و ميخوانيم شما وارث ابراهيم و موسي و عيسي هستيد. اينها وارث چه چيزي هستند؟ يعني شما وارث آن چه که آنها از سوي خداوند آوردند هستيد و به آن عالم و آگاهيد. عرض بنده خدمت شما بزرگان و ائمه جماعات اين است که از مسجد بهتر از آنچه که تا حالا در ذهنمان بوده استفاده کنيم. امام جماعت نه فقط در نماز امام است بلکه بايد الگو باشد و مردم او را در همه حالات امام خود بدانند.
ما اگر بخواهيم انقلابمان با وجود اين همه مشکلات فراوان، مخصوصاً مشکلات اخلاقي و اقتصادي مستحکمتر شود بايد هرچه بيشتر بتوانيم از اين مساجد و اين موقعيت براي ارتباط هرچه بيشتر مردم با مساجد استفاده کنيم. و راهش هم تمسک به اهلبيت و شناخت آنهاست. الحمد لله پيوند مردم با دين محکم است. عقيده من اين است اگر هر امام جماعتي در هر شب يک جمله کوتاه راجع به امامت بگويد مطمئن باشيد جمعيت مسجد چند برابر خواهد شد و آثار فراواني هم براي خودمان و مستمعين و مدعوين دربر دارد.
والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته