از ضروريات پژوهش؛ اهتمام به پژوهشهای راهبردی و کاردبردی در کنار پژوهشهای بنیادین است
۲۶ آذر ۱۳۹۹
۱۳:۰۲
۱,۴۳۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) به مناسبت هفته پژوهش، در ابتدای درس خارج اصول مورخ 99/9/26 مطالبی را پیرامون اهمیت و شاخصههای پژوهش ایراد فرمودند. مشروح بیانات معظم له به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطاهرين
در هفته پژوهش قرار داريم و به همين مناسبت نکاتي را عرض ميکنم.
ابتدا بايد خدای تبارک و تعالی را شاکر باشيم که وضع پژوهشی امروز حوزههای علمیه با قبل از انقلاب و گذشته قابل مقایسه نیست و امروزه پژوهشهاي فراوان با تنوع موضوعات در مسائل مورد نياز نظام اسلامی و جامعه به وسيله طلاب و پژوهشگران حوزه انجام شده است.
به عنوان مثال اگر قبل از انقلاب در مسائل اقتصادی دو يا سه پژوهش ـ مثلاً ـ وجود داشت، امروزه دهها پژوهش وجود دارد و کتابهای مفصل در همین حوزه مبارک قم نگاشته شده است، به عنوان نمونه درباره كاهش ارزش پول ملي، در معاملات و ارتباطاتی که مردم با هم دارند در مسائل مربوط به دیون، مهریه و ... اين سؤال مطرح است كه آیا نسبت به کاهش ارزش پول ضمانی وجود دارد یا نه؟ اين مسئله و دهها نمونه مشابه آن مثل بحث ارزهاي ديجيتال در مرکز فقهی و گروه پژوهشي فقه اقتصادی مورد بررسي قرار گرفته و درباره آن كتاب نگاشته شده و يا در حال نگارش است.
درباره فقه سیاسی نيز به برکت نظام اسلامی مشاهده ميشود كه چه تحقيقات فاخري در حوزه علميه و مراكز فقهي انجام شده است! این مسئله كه اسلام دارای حکومت است، امیرالمؤمنین خطبه شقشقیه را در اواخر عمر شريفشان بيان فرمودند، اگر واقعاً اسلام دارای حکومت نبود، چه فرقي بود که بعد از پیامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله) چه کسی بر مسند نشيند؟ هر كسي باشد فرقي ندارد؛ باید بگوئیم مردم را بايد به مسائل معنوی و عبادی دعوت كرد و کاری نداشته باشید چه کسی حاکم است؛ آيا این میشود دین؟!
به نظر من، هیچ امام معصومی(علیه السلام) نيست جز اين كه درباره حکومت در دین حرف و مطلب دارد و از تمامي امامان در اين باره روایت داريم. وقتی دین دارای حکومت است، حکومت هم مبتنی بر سیاست است، فقه سیاسی و فقه حكومتي به میدان میآید.
بحمدالله قدمهای خوبی تا كنون برداشته شده ولي تا نتیجه فاصله داریم و حوزه امروز بايد به اين سمت حركت كند كه ابعاد فقه سیاسی را کاملاً مشخص كرده و به جامعه بشری و مسلمین ارائه دهد. مکرر عرض كردم و باز تقاضا میکنم كه حتماً بحث قاعده الزام را ملاحظه كنيد و اين قاعده بهگونهاي است كه اگر مورد توجه قرار نگيرد، اصلاً راه برای ارتباط مسلمان با غیر مسلمان از جهت دینی روشن نخواهد شد! قاعده الزام یکی از قواعد فقه سیاسی است كه فقهای متقدم آن را فقط در یک مورد جزئی و یک فرع جزئی تطبیق کردهاند. مرحوم آقای خوئی براي آن 11 فرع ذكر كرده است و ما نيز در كتاب قاعده الزام 40 فرع براي آن ذكر كرديم؛ فروع دیگری نيز هست که باید يافت شود و مورد بررسي قرار گيرد.
نكته ديگري كه در حوزه پژوهش بايستي مد نظر قرار گيرد اين است كه فضاي علمي بايد مقداری باز باشد، یعنی اجازه دهند كه اهل فکر و نظر حرفشان را با استدلال و با پشتوانه علمی محکم بیان کنند، بعد در همين فضاي علمي مورد نقد قرار گيرد.
هیچ اشکالی ندارد اگر کسی ادعا میکند اسلام حکومت ندارد، اجازه داشته باشد و ميدان پيدا كند كه حرفش را بزند نبايد بلا فاصله او را با تهمت و نسبتهای ناروا از میدان خارج كرد؛ بلكه بايد استقبال كرد و اشكالات نظرش را به صورت علمي و در فضاي مناظره و گفتگو ذكر كرد.
در مباحث علمی نميتوان جلوی فکر و علم را گرفت، امروزه اگر نگذاریم حرفي زده شود، صاحب آن حرفش را مینویسد و در فضاي مجازي مطرح ميشود و اگر در اين فضا هم مجال پيدا نكند، بالاخره نوشته او ده سال دیگر، كمتر يا بيشتر در دست عدهای قرار میگیرد. چه اشکال دارد به جای اینکه چند سال بعد مطرح شود همين امروز نظرش را در یک کرسی آزاد و به دور از هیاهو و هواپرستی مطرح کند؟.
البته از اين مسئله نبايد غافل بود كه بعضی به دنبال شهرت هستند و درصدد هستند هر روز حکمی از احکام اسلام و ضرورتی از ضرورتها را انکار کنند، به عنوان مثال یک روز بگویند روایات شيعه اسرائیلیات است، یک روز بگویند قرآن به روایت حفص از عاصم است كه شخصي فاسق است! مغالطاتي را در فضای مجازی بيان ميكنند که فقط اهلش میفهمند! در مورد اين افراد مسئله طور ديگري است، نبايد به آنها ميدان داد و بلكه باید با آنان برخورد کرد. بنابراين، از نكات مهم در عرصه پژوهش، لزوم ایجاد فضای آزاداندیشی و اجازه طرح مباحث نو در حوزه های علمیه و در کنار آن، آمادگی لازم جهت پاسخگویی به شبهات احتمالی ناشی از آزاداندیشی است.
مطلب ديگر اين كه پژوهشهايي كه صورت ميگيرد بايد از چند شاخصه برخوردار باشد؛ يكي اين كه به صورت کارهای تکراری و موازي نباشد. اين كه صد مطلبي که در کتابهاي مختلف آمده است را یکجا جمع کنیم، پژوهش نيست! بین پژوهش و جمعآوری خیلی فرق است. پژوهش همانطور که رهبری معظم انقلاب هم مکرر فرمودند و از مطالبات ايشان از حوزههای علمیه است، اين كه حوزه و پژوهشگران آن به دنبال «تولید علم» باشند؛ یعنی آیات، روایات و مبانی فقهي با دقت عمیقتر بررسی شود و از دل آن حرف جدیدی بیرون بیاید كه بنيان و پشتوانه علمي داشته باشد.
به عبارت ديگر؛ از ضروريات پژوهش؛ اهتمام به پژوهشهای راهبردی و کاردبردی در کنار پژوهشهای بنیادین است.
من عرض میکنم امروز بهترین زمان برای پژوهش است، شرایط آماده است، موضوعات فراوان است، در مباحث اعتقادی، مباحث اخلاقی و فقهی موضوعات فراوان داریم كه بايد نسبت به آنها كار علمي صورت گيرد؛ امروز اگر طلبهاي فقط به خواندن كتاب و به دنبال آن دادن امتحان و گرفتن نمره اکتفا کند، اشتباه کرده است و اين، براي او خسارت بزرگی محسوب ميشود. وقتي عمر آدم تمام میشود از خود سؤال كند كه در مسیر حرکت علم چقدر سهم دارد؟ و بعد پاسخ دهد: هیچ! انسان باید در سرعت بخشیدن به علم و رشد آن و در يك سخن در فتح قواعد جدید سهم داشته باشد و مشكلات يك بحث علمي را بتواند حل كند.
متأسفانه امروزه یکی از تهمتهایی که به حوزههای علمیه زده میشود، این است که میگویند با این درسها چه گرهی از کارهای این نظام را حل میکنید؟
اتفاقاً حرف ما این است که شما اگر به آنچه که فقه میگوید درست عمل کنید، بسیاری از این مشکلات را ندارید. چه مقدار مسئولین با فقه و آنچه كه دین مطرح میکند آشنايي دارند؟ افراد زيادي هستند كه از آن اطلاع ندارند و از آن طرف فکر میکنند افراد در حوزه تکرار مکررات دارند و حرفهای هزار سال پیش را تکرار میکنند! در بانکداری، فقه میگوید قوانين نبايد بهگونهاي باشند كه مستلزم ربا باشند؛ ربا هست که امروز این تورمها و بدبختیها را به وجود آورده. ميگويند در مجمع تشخیص مصلحت نشستیم و به اين نتيجه رسيديم كه اگر جریمه دیرکرد گرفته نشود، نظام بانکداری مختل میشود! به حرف دین گوش نکردند.
يا در مسئله تلقیح مصنوعی، ما حدود 16 سال پيش كتابي در اين زمينه نوشتيم كه در آن زمان 10 روش و راه برای تلقیح مصنوعی وجود داشت و هماينك شیوههاي جدید ديگري نيز وجود دارد، در اينباره ميآيند نظر کسی را كه معتقد است تلقیح مصنوعی مطلقا حلال است، از هر کسی نطفه بگیرند و در رحم هر کسی بگذارند، مانعی ندارد، ميپذيرند و به نظر اركان فقها توجه نميكنند. یکی از نگرانیهای آینده این است كه بنده حتي در اينباره پیام هم دادم، و آن اين كه در آینده با افرادي مواجه ميشويم كه نه پدر و مادرشان مشخص است و نه برادر و خواهر و فامیلشان؛ و اين خطر بسيار بزرگي است.
بنابراين، در مباحث مختلف و حوزههاي گوناگون فقه و به ويژه فقههاي تخصصي لازم است پژوهشهاي بديع و كارآمدي صورت پذيرد و در اين راستا، لازم است كه در حوزهی مدیریت پژوهشها انسجام لازم صورت پذيرد و ابعاد نظام مديرت پژوهشي به خوبي مد نظر قرار گيرد. در انتها، امیدواریم آینده روشنتری برای حوزهها و پژوهشهاي حوزوي شاهد باشیم.
البته از اين مسئله نبايد غافل بود كه بعضی به دنبال شهرت هستند و درصدد هستند هر روز حکمی از احکام اسلام و ضرورتی از ضرورتها را انکار کنند، به عنوان مثال یک روز بگویند روایات شيعه اسرائیلیات است، یک روز بگویند قرآن به روایت حفص از عاصم است كه شخصي فاسق است! مغالطاتي را در فضای مجازی بيان ميكنند که فقط اهلش میفهمند! در مورد اين افراد مسئله طور ديگري است، نبايد به آنها ميدان داد و بلكه باید با آنان برخورد کرد. بنابراين، از نكات مهم در عرصه پژوهش، لزوم ایجاد فضای آزاداندیشی و اجازه طرح مباحث نو در حوزه های علمیه و در کنار آن، آمادگی لازم جهت پاسخگویی به شبهات احتمالی ناشی از آزاداندیشی است.
مطلب ديگر اين كه پژوهشهايي كه صورت ميگيرد بايد از چند شاخصه برخوردار باشد؛ يكي اين كه به صورت کارهای تکراری و موازي نباشد. اين كه صد مطلبي که در کتابهاي مختلف آمده است را یکجا جمع کنیم، پژوهش نيست! بین پژوهش و جمعآوری خیلی فرق است. پژوهش همانطور که رهبری معظم انقلاب هم مکرر فرمودند و از مطالبات ايشان از حوزههای علمیه است، اين كه حوزه و پژوهشگران آن به دنبال «تولید علم» باشند؛ یعنی آیات، روایات و مبانی فقهي با دقت عمیقتر بررسی شود و از دل آن حرف جدیدی بیرون بیاید كه بنيان و پشتوانه علمي داشته باشد.
به عبارت ديگر؛ از ضروريات پژوهش؛ اهتمام به پژوهشهای راهبردی و کاردبردی در کنار پژوهشهای بنیادین است.
من عرض میکنم امروز بهترین زمان برای پژوهش است، شرایط آماده است، موضوعات فراوان است، در مباحث اعتقادی، مباحث اخلاقی و فقهی موضوعات فراوان داریم كه بايد نسبت به آنها كار علمي صورت گيرد؛ امروز اگر طلبهاي فقط به خواندن كتاب و به دنبال آن دادن امتحان و گرفتن نمره اکتفا کند، اشتباه کرده است و اين، براي او خسارت بزرگی محسوب ميشود. وقتي عمر آدم تمام میشود از خود سؤال كند كه در مسیر حرکت علم چقدر سهم دارد؟ و بعد پاسخ دهد: هیچ! انسان باید در سرعت بخشیدن به علم و رشد آن و در يك سخن در فتح قواعد جدید سهم داشته باشد و مشكلات يك بحث علمي را بتواند حل كند.
متأسفانه امروزه یکی از تهمتهایی که به حوزههای علمیه زده میشود، این است که میگویند با این درسها چه گرهی از کارهای این نظام را حل میکنید؟
اتفاقاً حرف ما این است که شما اگر به آنچه که فقه میگوید درست عمل کنید، بسیاری از این مشکلات را ندارید. چه مقدار مسئولین با فقه و آنچه كه دین مطرح میکند آشنايي دارند؟ افراد زيادي هستند كه از آن اطلاع ندارند و از آن طرف فکر میکنند افراد در حوزه تکرار مکررات دارند و حرفهای هزار سال پیش را تکرار میکنند! در بانکداری، فقه میگوید قوانين نبايد بهگونهاي باشند كه مستلزم ربا باشند؛ ربا هست که امروز این تورمها و بدبختیها را به وجود آورده. ميگويند در مجمع تشخیص مصلحت نشستیم و به اين نتيجه رسيديم كه اگر جریمه دیرکرد گرفته نشود، نظام بانکداری مختل میشود! به حرف دین گوش نکردند.
يا در مسئله تلقیح مصنوعی، ما حدود 16 سال پيش كتابي در اين زمينه نوشتيم كه در آن زمان 10 روش و راه برای تلقیح مصنوعی وجود داشت و هماينك شیوههاي جدید ديگري نيز وجود دارد، در اينباره ميآيند نظر کسی را كه معتقد است تلقیح مصنوعی مطلقا حلال است، از هر کسی نطفه بگیرند و در رحم هر کسی بگذارند، مانعی ندارد، ميپذيرند و به نظر اركان فقها توجه نميكنند. یکی از نگرانیهای آینده این است كه بنده حتي در اينباره پیام هم دادم، و آن اين كه در آینده با افرادي مواجه ميشويم كه نه پدر و مادرشان مشخص است و نه برادر و خواهر و فامیلشان؛ و اين خطر بسيار بزرگي است.
بنابراين، در مباحث مختلف و حوزههاي گوناگون فقه و به ويژه فقههاي تخصصي لازم است پژوهشهاي بديع و كارآمدي صورت پذيرد و در اين راستا، لازم است كه در حوزهی مدیریت پژوهشها انسجام لازم صورت پذيرد و ابعاد نظام مديرت پژوهشي به خوبي مد نظر قرار گيرد. در انتها، امیدواریم آینده روشنتری برای حوزهها و پژوهشهاي حوزوي شاهد باشیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته