ضرورت جديت در تحصيل علم و دفاع از احكام الهی
۲۵ مرداد ۱۴۰۱
۱۰:۳۱
۴۶۶
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
قال الامام الحسن بن علی علیهما السلام «إِنَّ هَذَا اَلْقُرْآنَ يَجِيءُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ قَائِداً وَ سَائِقاً يَقُودُ قَوْماً إِلَى اَلْجَنَّةِ أَحَلُّوا حَلاَلَهُ وَ حَرَّمُوا حَرَامَهُ وَ آمَنُوا بِمُتَشَابِهِهِ وَ يَسُوقُ قَوْماً إِلَى اَلنَّارِ ضَيَّعُوا حُدُودَهُ وَ أَحْكَامَهُ وَ اِسْتَحَلُّوا مَحَارِمَهُ».[1]
بحمدالله از فرمایشات و نصایح استاد بزرگوار حوزه حضرت آیت الله اشرفی همه بهرهمند شدیم. واقعاً ايشان در این سن و شرایط بر ما و این مجموعه منت گذاشتند و مراسم افتتاحیه سال تحصيلي جاری این مرکز را با نصایح و فرمایشات خود معطر کردند. خداوند ایشان و وجود شریف همه علما و بزرگان و اساتید حوزه علميه مشهد و مراجع بزرگوار خصوصاً رهبری معظم انقلاب اسلامي را مستدام بفرماید.
از همه طلاب و فضلا و اساتید و مسئولین اين مجموعه هم به سهم خود تشکر میکنم.
توجه به اين نکته خيلي مهم است. همه ما در این مسیري که قرار گرفتهایم هدف و غایتمان ان شاء الله اجتهاد است حال چه آن کسی که مجتهد بشود و چه آن کسی که مجتهد نشود، بالاخره همگي موظف به اين حكم عام هستیم که حلال و حرام خدا را حفظ کنیم. در این روایت امام مجتبی(علیهالسلام) میفرماید روز قیامت قرآن هم قائد است و هم سائق. یعنی هم عدهای را قیادت و رهبری به سوي جنت و رستگاري میکند و هم عدهای را به سوي جهنم سوق میدهد، حال قرآن به چه معیاری چنين ميكند؟ همه معیارش این نیست که آن کسی که میخواهد به بهشت برود داراي درجاتي از توحید افعالی و صفاتي و توحید در ذات باشد، اینها در جای خود بسيار باارزش است و نمیخواهيم از ارزش آن چيزي کم کنيم.
اما معیار قرآن در اين هدايت، رعايت حلال و حرام خداوند توسط انسانهاست. افزون بر آنكه به متشابهات هم ایمان بیاورد «أَحَلُّوا حَلَالَهُ وَ حَرَّمُوا حَرَامَهُ وَ آمَنُوا بِمُتَشَابِهِه» هر يك از این موارد بحثهای زیادی دارد، اگر انسان در دنیا بگويد چون قرآن گفته این امر حلال است من هم میگویم حلال است، قرآن گفته این حرام است من هم میگویم حرام است. قرآن او را به سمت بهشت راهنمايي ميكند. اما آنها که حدود کتاب خداوند را تضییع کرده و حرامهاي آن را به عنوان حلال قرار دهند، به سمت جهنم میفرستد، یعنی قرآن به عنوان یک مدّعی در قیامت حضور پیدا میکند و كسانی را که با او همراهي کردند به سمت بهشت هدایت میکند، آنها هم که با او مخالفت کرده به سمت جهنم سوق میدهد.
حال ما در این مسیری که قرار گرفتهايم میخواهیم حدود و احکامی را که قرآن بیان کرده است، حفظ کنیم و آن را به میل و رأي شخصی و ظنّیات خود تغيير ندهيم. در بحث تقسيم گناه به كبيره و صغیره، عدهی زیادی از فقها میگویند اصلاً ما گناه صغیره نداریم و تمام گناهان کبیره هستند، ولی جمعی از فقها با تقسیم به کبیره و صغیره میگویند گناهانی که در خود قرآن برای آن عذابی مترتب شده کبیره است.
نکتهاي كه در اين بحث ميخواهم به آن اشاره كنم این است: در قرآن یک سري احکام وجود دارد كه خداوند بعد از ذكر آن ميفرمايد اينها حدود الهي هستند و كسي حق تعدي از آن را ندارد، مثل: «مثلاً أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»، بعد میفرماید «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ» بعد هم میفرماید «تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا».[2] يا «الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُون»،[3] خدا میفرماید آنچه ما بيان ميكنيم حدود خداست و نزدیک این غرقگاه خدا نشوید احكام حدودی است که خداوند معین کرده و بشر حق ندارد به میل خودش حد و حکمی را ذکر کند، یا بخواهد با این حدود مخالفت کند، «لا تقربوها» یعنی حتی فکر تغيير این احكام نبايد در ذهن شما راه پيدا كند.
بشر حق تغيير «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ»[4] را تا روز قیامت ندارد. به فکر این نيفتد که بگويد یک زمانی چون زنها از خانه بیرون نمیآمدند به مقتضای آن زمان خدا فرموده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ» مگر خدا خودش عارف به این خصوصیات نبوده؟ احكام الهي تا روز قيامت ثابت و پايدار است.
البته بحث تأثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد بحث دیگری است، خود ما هم رسالهای را در کنگره امام خميني(رضوان الله علیه) و تأثير عنصر زمان و مكان در اجتهاد که مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی(رحمة الله علیه) دبیر آن بودند ارائه نمودم ولی نباید خلط کرد. «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ» یا «وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ»[5] و آنچه درباره ارث بیان شده همه حدود الله است كه بايد حفظ و مراعات شوند.
میگویند در قرآن برای مخالفت با حجاب حکمی بیان نشده، آیا حجاب از حدود خدا نیست؟ وقتي حجاب حكم الهي است آن هم در ذیل این کبرای کلی، «و من یتعدّ حدود الله فاولئک هم الظالمون» قرار ميگيرد كه نبايد مورد تعدي قرار گيرد.
بالاتر از اين؛ در سوره نساء وقتی خداوند آیات ارث را بیان میکند ـ همین آیات ارثي که یک عده از روشنفکرها میخواهند تغییرش دهند ـ بعدش میفرماید «تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ* وَمَنْ يعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ وَيتَعَدَّ حُدُودَهُ يدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ»[6] این عطف تفسیری «یعص الله و رسوله» است یعنی هم حدود خدا را شامل میشود و هم حدودی که رسول او بیان کرده است. هم فرض الله و هم فرض النبی را شامل میشود. اگر کسی هم بگوید این عطف تفسیری نیست «و یتعدّ حدوده» عنوان دیگری دارد مسلماً حدودي كه خدا در قرآن بيان كرده را شامل ميشود.
ما باشيم و اين آيه، اين يك قاعده كلي است كه هر كسي از روي علم با حدود الهي مخالفت كند، يعني ميداند اين حدّي از حدود و حكمي از احكام خداست، اما باز با آن مخالفت كند، تجاوز از حدود الهي كرده و مجازاتش خلود در آتش است «يدخله ناراً خالداً فيها». لازم نيست در قرآن راجع به گناهي عذاب ذكر نشده باشد همين كبراي كلي ذكر شده كفايت ميكند. فرقي هم نميكند در خصوص غيبت عذابي به صراحت بيان شده يا در مورد حجاب، فقط اصل حكم را ذكر کرده باشد.
در زمان ما عوامل و انگيزههايي موجب شده كه متأسفانه بعضي از حوزويان مطالبي اظهار نمايند كه انسان از شنیدن آن بسيار تعجب ميكند. مثلاً اكنون مسئله حجاب به عنوان يكي از مسائل روز جامعه مطرح است. گشت ارشاد كارهايي انجام ميدهد كه مواردي خوب و مواردي هم دارای اشكال است. اين يك كار اجرايي است ولي از من و شما چه انتظاري ميرود؟ اين انتظار از من و شما هست كه پاي حكم خدا محكم بايستيم، از حرف و حديثها، طعنه و دشنامها و از تهمتها نهراسيم و تا پاي جان بايستيم براي اينكه از حكم خدا دفاع كنيم.
چرا يك نفر براي اينكه يك اشكالي در اجرا وجود دارد، پيدا شود و در فضاي مجازي مسئلهي حجاب را براي جامعه اينقدر موهون كند و به صراحت بگويد حجاب از فروعِ فروعِ فروع است، اين يعني چه؟ آيا حجاب از حدود الهي ذکر شده در قرآن، هست يا نيست؟ پس فروعِ فروعِ فروع يعني چه؟ ما يك سري اصول اعتقادي مربوط به اعتقادات داريم، يك سري امور هم مربوط به عمل است. در مورد آنچه مربوط به عمل است تقسيم به كبيره و صغيره را هم قبول کنيم يا نکنيم! ولي مسلماً در قرآن حجاب به عنوان يك حكم مطرح شده و در طول تاريخ هم كسي در اين مورد حرفي نزده است.
يكي از آقايان خارجنشين اظهار فضل كرده و گفته اينكه بانوان در آن زمان مأمور به پوشش و جلباب شدند بر اساس حكم حكومتي بوده است. معلوم ميشود كه اين فرد حكم حكومتي را هم نفهميده چيست.
قرآن ميفرمايد: «يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ». اي پيامبر به همسران و دختران و زنان مؤمنه بگو جلبابها و چادرهايشان را بر خود بياويزند به طوري كه همه وجودشان را بپوشاند. «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ»،[7] مورد آزار قرار نگرفتن حكمت وجوب حجاب در این آيه است اما ملاك اصلي حجاب «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ» است يعني يعرفنَ بالطهارة، خدا ميفرمايد علامت اعلام عفاف و عفت يك زن (به حسب ظاهر) چادر است، حال يك كسي پيدا شود و بگويد اين چادر يك حكم حكومتي موقت بوده، من نميدانم اين آقا بر اساس كدام بحث فقهي و اصولي اين حرف باطل را ميزند و براي جواب قيامت خود چه فكري كرده است؟
اينكه قرآن ميفرمايد «فلا تقربوها» يعني فكر نكنيد اين احكام چيزي است كه شما مردم بتوانيد آن را كم و زياد كنيد! هر جا دليل داشتيم، روايت يا آيه ديگري آمد اين حكم را تقييد زد ما موظفيم بر حسب آن عمل كنيم اما خودمان از پيش خود بگوئيم اين حكم حكومتي و موقت است حرف بياساسي است.
نكته ديگر در مورد نساء المؤمنين است. شايد در همه ترجمهها كه معمولاً هم مطالب را از روي هم مينويسند اين كلمه را ترجمه كردهاند به زناني كه همسرانشان مؤمن هستند، متأسفانه افرادي بر اساس اين ترجمه گفتهاند پس آيه شامل زنهاي پيامبر، دختران پيامبر و زنهايي ميشود كه اولاً شوهر دارند و ثانياً شوهرشان مؤمن است، پس اين آيه شامل دختران نميشود، اين چه حرف بيپايه و اساسي است؟ چه قرينهاي وجود دارد نساء المؤمنين يعني زنهايي كه شوهرشان مؤمن است؟ درست است كه نساء المؤمنين به حسب ظاهر مضاف و مضافٌ إليه است، زنهاي مؤمنين، اما الف و لام را از كجا براي همسر آنها قرار ميدهيد؟ آيه ميفرمايد زنهايي كه از جماعت مؤمنين هستند، و لذا در برخي از روايات ذيل آيه «النساء المؤمنات» ذكر شده، «نساء المؤمنين» يعني «النساء المؤمنات إلي يوم القيامة»، ما چه قرينهاي داريم كه اين نساء المؤمنين به معناي زناني است كه همسرانشان مؤمن هستند؟ بعد هم آيه را مختص به زنان شوهردار كنيم آن هم شوهراني كه مؤمن هستند.
بنابراين بايد خيلي زحمت بكشيد و كار كنيد تا در آينده مثل اينگونه افراد همينطور حرف نزنيد و حكم خدا را متزلزل نكنيد.
محكم از دين خدا دفاع كنيد و بگوييد اين حرف كه حجاب از فروعِ فروعِ فروع است در قرآن و روايات نيست! اين حرف را از كجا درآورديد؟ ما يك اعتقادا داريم و يك عمل. همين حكم حجاب را اگر كسي منكر شود چون از ضروريات دين است، منكر ضروري دين شده و سر از ارتداد در ميآورد.
بعضي از افراد وقتي حرف ميزنند و قلم به دست ميگيرند متوجه ميشويد پايههاي علميشان بسيار ضعيف است. گفتهاند چه كسي گفته حجاب از ضروريات است؟ ضروري بودن حجاب، گفتن نميخواهد. چون حكمي است كه واضح است. 1400 سال است نه شيعه و نه سني، احدي بر وجوب حجاب ترديد نكرده، همانند وجوب نماز. من اگر امروز بگويم وجوب نماز از ضروريات است، شما نميخنديد؟ وجوب نماز حكمي واضح و از ضروريات است و نياز به فقه و اجتهاد ندارد، همه فقها ميگويند در ضروريات اجتهاد راه ندارد، حجاب هم همينطور است. كسي حق ندارد چيزي از آن كم كند يا تغييرش دهد.
خلاصه آنكه ما در يك مسيري قرار گرفتيم كه بايد از دين خدا محكم دفاع كنيم و اين شبهات هم بايد جواب داده شود. در اين راه تلاش كنيد محكم باشيد و متزلزل نشويد.
من از همه آقايان تشكر ميكنم اميدوارم در سال جاري همت كنيد تا اين طرح نخبگاني را كه مسئولين مركز به ميدان آوردهاند انشاءالله با تلاشتان كاملاً پياده شود كه نتايج خوبي به همراه دارد، منتهي من از مدير مركز و مسئول آموزش آن خواهش كردم بعد گذشت يك ماه از اجراي طرح يك نظرسنجي صورت پذيرد تا براي ادامه كار با درايت بيشتري جلو برويم.
در شروع سال تحصيلي به حضرت بقية الله(عجل الله تعالي فرجه الشريف) متوسل شويد، شما توفيق داريد در جوار مضجع شريف امام هشتم(علیهالسلام) هستيد، از انوار قدسي اين امام همام زياد استفاده كنيد.
ما هم در خدمت شما هستيم و به خدمتگزاري شما طلاب افتخار ميكنيم.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
منابع:
[1]. ارشاد القلوب 1: 79.
[2]. بقره: 187.
[3]. بقره: 229.
[4]. نساء: 11.
[5]. نساء: 12.
[6]. نساء: 13 و 14.
[7]. احزاب: 59.