حضرت علی(علیه السلام) در قرآن

۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

۲۲:۴۲

۱,۰۰۵

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در مراسم إحیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان تکیه آقاسیدحسن
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم

شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان و شب شهادت امیرالمؤمنین مولی الموحدین امام المتقین یعسوب الدین علی بن ابیطالب (علیه السلام) و به احتمالی قوی‌تر از شب نوزدهم، شب قدر است.

در این شب‌ها هر انسانی بايد فکر کند و به رابطه‌ی بین خود و خدا بیشتر دقت کند. این صحبت‌ها هم برای این است که بیشتر برای این جهت آماده شویم تا یک نگاهی به نفس خودمان کنیم، نگاهی هم به دشمنان دین کنیم و ببينيم چه بلایی بر سر مولای ما امیرالمؤمنین(علیه السلام) آوردند كه هنوز هم دنباله‌روهای آنها دست از بُغض امیرالمؤمنین برنمی‌دارند. ان شاء‌ الله اين مطالب مفید باشد و تحولی در ما ایجاد کند.

موضوع اصلی سخن «علی(علیه السلام) در قرآن» است.

آیا خداوند در قرآن كريم راجع به امیرالمؤمنین(علیه السلام) كلامي فرموده یا نه؟ متأسفانه روزی نیست که در فضای مجازی شیعه را متهم به شرک نکنند، می‌گویند شیعه علی‌پرست است، يا نعوذ بالله علي را از پیامبر برتر می‌داند، شیعه قبور اهل‌بيت را می‌پرستد، البته این حرفها تازگی ندارد و در طول تاریخ شيعه از همان زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) دشمنان حضرت این حرفها را می‌زدند تا شيعه را متهم به شرك کنند، اما چرا دست از این اتهام برنمی‌دارند؟ شیعه كه غیر از خدا کسی را پرستش نمی‌کند، حتي پیغمبر را هم پرستش نمی‌کند چه رسد به علی بن ابیطالب.

شیعه بهترین بيان را در توحید دارد، و اين حرف يك ادعا نيست. چهل سال است كه روی این موضوع کار کرده‌ام، با هزار و یک دلیل مي‌گويم خارج از شیعه خداپرستی معنا ندارد، اگر کسی شیعه نباشد نمی‌تواند خدا را بپرستد چون خدا را درست نمی‌شناسد، تنها راه شناخت خدا اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین است.

اینکه ما توفيق تشرف به حرم حضرت رضا(علیه السلام) و کربلا، نجف و زيارت آن ذوات مقدسه را پيدا مي‌كنيم برای اینست که اين حضرات راه تقرب به خدا هستند. در اين مورد علمای ما کتاب‌هاي زيادي با ادله‌ فراوان نوشته‌اند. امشب با یک بیان ساده به برخی از آیات قرآن اشاره مي‌کنم.

اينکه چرا دست از این اتهام برنمی‌دارند؟ یک علّتش بُغض امیرالمؤمنین است.

کاری ندارند به اینکه ما چکار می‌کنیم، کاری ندارند که ما بهترین و دقیق‌ترین عبادات را انجام می‌دهیم، ما معتقديم اصلاً نماز مذاهب دیگر نماز نیست، چون نماز پیامبر همین است که ما می‌خوانیم، وضوی پیامبر همین وضویی است که ما می‌گیریم، حج رسول خدا همین حجّی است که ما انجام می‌دهیم، اما اينكه می‌گویند اینها مشرکند، یک علّتش بغض امیرالمؤمنین است كه هنوز در دل‌شان وجود دارد البته عده‌‌ي زيادي از علماي اهل سنت انسان‌‌های مصنفی هستند و این حرفها را نمی‌زنند، ولی در شرق کشورما متأسفانه افرادي پیدا می‌شوند كه می‌گویند هر کس قائل به شفاعت و علم غيب علی بن ابیطالب یا پیامبر باشد مشرک است. اين مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام) هزار و اَندی سال است که ادامه پیدا کرده، بغض به آن حضرت فقط در سال‌های اول اسلام نبوده است.

جهت دوم این طرز تفكر، دوري اين افراد از قرآن است.

ما اینها را دعوت می‌کنیم كه سراغ قرآن بياييد. در قرآن كريم كدام آيه در مدح خلیفه اول، دوم و سوم نازل شده؟ در حالي كه این همه آیات فراوان درباره امیرالمؤمنین نازل شده است. گاهی برخی مي‌پرسند چرا اسم علی در قرآن نیامده؟ نیازی به ذكر نام حضرت نبوده است. اینقدر آیه در شأن امیرالمؤمنین نازل شده که نه فقط علمای شیعه بلکه علمای اهل‌سنت هم آنها را نقل كرده‌اند. حرف من این است در قرآن از گروهی ياد مي‌شود که خدا خیلی به آنها توجه می‌کند، آیا اين توجه فراوان خدا به اين گروه فقط براي اين است كه می‌خواهد به من و شما یک خبر بدهد؟!

آيا وقتي خدا در قرآن نسبت به لیلة المبیت (آن شبی که پیامبر به بیرون از مکه و به سمت غار حرا رفت و امیرالمؤمنین جای او خوابید) می‌فرماید «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ»، فقط به ما خبر می‌دهد و می‌گوید بدانید یک شبی تمام قبایل قریش تصمیم به اشتراك در قتل پیامبر گرفتند پیامبر رفت و امیرالمؤمنین در بستر او خوابید، یا آنكه مي‌خواهد با اين آيه شريفه عظمت و شجاعت امیرالمؤمنین را بیان ‌کند؟ عظمتی که قبل و بعد از او برای احدی امکان ندارد؟ خدا می‌فرماید در آن شب از میان شما مردم انسان با شهامتي نفس و جان خودش را با من معامله كرد و برای كسب رضای من، جای پیامبرم خوابید. شیعه و سنی‌ می‌گویند اين آيه شريفه مربوط به امیرالمؤمنین است و کتاب‌هاي‌شان پر از این مطالب است، آیا این یک امتیاز، عظمت و فضیلت بزرگ نیست؟

در جريان آيه مباهله: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ» آن اسقف نجران حقیقت علی، فاطمه، حسن و حسین را درک کرد و گفت اگر بزرگ آنها (پیامبر) نفرین کند و اینها هم آمین بگویند نسل مسیحیت تا قیامت از بین می‌رود، آنها این حقیقت را فهمیدند.

در این آیه خدا می‌فرماید رسول ما به این مسیحی‌ها بگو من برای مباهله فرزندانم (حسن و حسین) را می‌آورم شما هم بچه‌هایتان را بیاورید، من زن‌های خودم را می‌آورم، به اتفاق شیعه و سنی تنها زني كه همراه پيامبر بود حضرت زهرا سلام الله علیه بوده كه همين عظمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را مي‌رساند. من نفس‌هاي خودم (انفسنا) را مي‌آورم شما هم نفس‌هاي خودتان (انفسكم) را بیاورید. روایات شیعه و سنی مي‌گويد مصداق انفسنا امیرالمؤمنین است، امیرالمؤمنین نفس پیامبر است، در کجای قرآن غير علي يعني خلفاي ديگر را نفس پیامبر بيان كرده است؟

چه کسی می‌تواند نفس پیامبر باشد؟ اولاً پیامبر نفرمود علی نفس من است بلکه خدا به پيامبر مي‌فرمايد بگو علی نفس و وجود توست، فقط فرق علی و پیامبر در این است که علی نبی نبود اما تمام آن مقام و درجات و قربی را که پیامبر خدا داشت علی هم داشت، خدا روی چه هدفی می‌گوید علی نفس پیامبر است؟ جز اين است كه مي‌خواهد عظمت این شخص را بیان ‌کند؟ می‌گوید اي بشر بدان كه من در میان شما کسی را مثل علی قرار دادم، كه جان و نفس پيامبر است پس از علی غافل نشوید، آيا اگر ما به این جان پیامبر تمسک پیدا کنیم مشرک می‌شویم؟

قرآن صریحاً بیان می‌کند «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِيمًا» (نساء: 64) اي پیامبر ما چنانچه گنهكاران و افرادي كه به خودشان ظلم کردند، پیش تو ‌آیند تا برای آنها استغفار کنی، یعنی تو واسطه بین اینها و من شوي، خدا به برکت استغفار تو آنها را ببخشد. مگر فرزندان یعقوب وقتی قضایا تمام شد به حضرت یعقوب عرض نکردند پدر جان از خدا بخواه که ما را  ببخشد، حضرت یعقوب هم براي آنها استغفار کرد آيا اين توسل و طلب استغفار از پيامبر شرک است؟ اینكه در قرآن آمده، چرا شیعه را متهم به شرک می‌کنید؟ چرا قرآن بلد نیستید؟ چرا قرآن را نمی‌فهمید؟ چرا به کتب علمای خود مراجعه نمی‌کنید؟

قرآن این همه آیات در فضيلت اميرالمؤمنين و ائمه معصومين(علیهم السلام) دارد، به قول یک بزرگی کدام آیه است که درباره علی نباشد؟

«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيرُ الْبَرِيةِ»، پیامبر نشسته بودند كه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وارد شد، پیامبر دستی به شانه مبارک حضرت علی زدند و به اصحابشان فرمودند: علي بهترین انسان‌ روی زمین است. با اين رفتارها پيامبر(صلی الله علیه و آله) هدفي را دنبال مي‌كرد. آن حضرت در هر فرصتي دنبال بهانه‌اي برای معرفی علی بود. دنبال بود که با بيان یک جهتی علی را به اصحابش معرفی کند، برای چه؟ آيا برای اینکه دامادش بود؟ یا آن حضرت بر اين كار مأموريت داشت از طرف خدا، ‌پیامبر فقط روز غدیر مأمور نبود، همیشه مأمور و موظف بود كه علی را به مردم بشناساند.

همه حرف ما این است علی كه طبق فرمايش قرآن خیر البریة است، و اين شأن نزول‌ها هم در کتاب‌های اهل سنت آمده، آیا خداوند فقط خواسته یک خبری به ما بدهد و تعریف خشك و خالی کرده باشد یا خواسته ما را متوجه کند که اي بشر علی را در همه ‌امور زندگي الگوی خود قرار بده.

کفار به پیامبر نسبت مي‌دادند تو رسول خدا نیستی و بی‌خود ادعاي رسالت می‌کنی «وَيقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَينِي وَبَينَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»، اين عجب آیه‌ای است؟ در برابر کفاري كه پیامبر را تکذیب كرده و مي‌گفتند تو رسول خدا نيستي بلكه ساحر و مجنونی و این حرفها را از پیش خودت در می‌آوری، خدا می‌فرماید به آنها بگو من دو شاهد بر صدق كلامم دارم. یک شاهد من خداست که خود این حرف خیلی مهم است، این يك بحث عميق در حکمت متعالیه و فلسفه، در بحث برهان صدیقین است.

در این برهان كه آن را خیلی سطحی و خلاصه عرض مي‌کنم نمی‌گوئیم زمین و آسمان و موجودات دلیل برای خدا هستند، این شأن خدا نیست كه زمین و آسمان و دریاها، بخواهند دلیل برای خدا باشند، پس چه چیزی مي‌تواند دلیل برای خدا باشد؟ مي‌گويند خود خدا، باید از خدا به خدا برسیم. در اين آيه خدا به پیامبر می‌فرماید به آنها بگو داراي دو شاهد هستي که یک شاهد آن خود من هستم «کفی بالله شهیداً بینی و بینکم»، و اما شاهد دوم «و من عنده علم الکتاب» كسي است كه علم تمام کتاب در نزد اوست و آن كسي جز علي‌بن‌ابي‌طالب نيست. اینجا روایات را كه ببینید مي‌يابيد در نزد هیچ پیغمبری علم تمام کتاب نبوده است. تنها اهل‌بيت هستند که علم الکتاب دارند آن هم کدام کتاب؟ قرآني که معجزه‌ی پیامبر است، قرآني که مهیمن بر تمام کتابهای آسمانی است، قرآني که مصدق تورات و انجیل است.

از اين رو، ما مسلمان‌ها به معنای واقعی مسیحی هستیم چون به آن انجیلی که خدا بر حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام فرستاده باید ایمان بیاوریم، «الَّذِينَ يؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ»، ما باید به عيسي معتقد باشیم و هستیم، ما به پیامبری عیسی و موسی و انبياء ديگر و کتاب‌هايش معتقدیم. کسی که به قرآن معتقد است به همه کتب آسمانی هم معتقد است اما کتب آسمانی‌ای که تحريف نشده باشد، آن وقت علم به همین قرآن با عظمت را که مجموعه‌ای از تورات، انجیل، زبور و تمام دستورهای آسمانی همه انبیاء گذشته با هزاران حقیقت اضافه است، خدا می‌فرماید در اختيار امیرالمؤمنین است.

همه علمای اهل‌سنت نوشته‌اند كه این آیه درباره امیرالمؤمنین نازل شده یعنی اگر کسی امیرالمؤمنین را نشناسد و به او معرفت نداشته و ولایت او را قبول نکند در حقیقت رسالت پیامبر را قبول نکرده، این عظمت علي‌ بن ابي‌طالب است، شیعه بايد بر خود ببالد که چنین پیشوایی دارد.

در رأس دعاهاي ما در شب قدر این باشد خدایا عمر ما گذشت در حالي كه نه تو را شناختیم و نه پیامبر و امیرالمؤمنین را. امشب شب شناخت است هر چه معرفتمان به خدا و پیامبر و علی بیشتر بشود شب قدر را بهتر درک کرده‌ایم،

پیغمبر فرمود «آمنوا بليلة القدر» به شب قدر ایمان بیاورید. سؤال کردند لیله‌ی قدر چیست؟ فرمود ولایت امیرالمؤمنین، حقیقت قدر ولایت امیرالمؤمنین است و اصلاً‌کسی که ولایت امیرالمؤمنین نداشته باشد نمی‌تواند شب قدر را درک کند.

سؤال اصلی من از آن عده علمای اهل‌سنتی که نوعاً وهابی هستند ـ و الا خیلی از علمای اهل‌سنت منصف هستند و این حرفها را نمی‌زنند وهابي‌هايي که می‌گویند شیعه مشرک است ـ سؤال من اين است خدا كه گفته علم الكتاب در نزد علی است، اگر نزد علی علم الکتاب است آيا می‌شود علم غیب نداشته باشد؟ قرآن کتاب تکوین است از ازل تا ابد.

یکی از بدبختی‌های ما دور بودن از حقیقت قرآن است! فکر می‌کنیم قرآن کتابی است كه یک وقتی بر پیامبر نازل شد و تاریخ مصرفش هم نعوذ بالله تمام شده، در حالي كه قرآن همانند ماه و خورشيد است «یجری مجری الشمس و القمر»، چطور خورشید و ماه برای ما کهنه و تکراري نیست، هر روز که خورشید طلوع می‌کند یک طلوع جدید است، قرآن هم همین‌طور است عظمت این قرآن از ازل تا ابد است، امیرالمؤمنین بر همه حقایق قرآن علم دارد منتهی علم غیبش به اذن خداست، مگر نمی‌گوئید خدا کسی است که «یحیی الموتي و یمیت الاحیاء»، آدم‌های زنده را می‌میراند و مرده‌ها را زنده می‌کند، خب حضرت عیسی چطور مرده را زنده کرد؟ اگر اعتقاد به زنده كردن مردگان توسط حضرت عیسی شرک باشد اين برخلاف صریح قرآن ماست. قرآن می‌گوید حضرت عیسی مرده را زنده می‌‌كرد منتهي به اذن خدا.

امیرالمؤمنین و امامان هم به اذن الله علم غیب دارند، آنها در بين اهل خانه و مردم هم موظفند طبق علم معمولی‌شان عمل کنند، گاهی امام صادق(علیه السلام) وارد خانه می‌شد سراغ می‌گرفت فلانی کجاست؟ اگر بپرسيد مگر شما نمی‌گوئید اینها علم غیب دارند، مي‌گوييم بله، ولی اینطور نیست که علم غیب را مثل نقل و نبات هر جایی به کار ببرند، در جاهای مهم از آن استفاده مي‌كردند.

امام صادق(علیه السلام) می‌نشست هر کسی هر سؤالی در هر موردی داشت تا سؤال‌هايش ادامه داشت همه را جواب می‌داد، این جواب را از کجا می‌داد؟ این همه روایات كه در اختيار ماست بخشي از علم ائمه است چون بسیاری از روایات ائمه به دست ما نرسیده! 40 هزار روایت از امام صادق(علیه السلام) و امام باقر(علیه السلام) در باب نماز، روزه، حج نقل شده، در مورد آیات قرآن هم، آیه را كه می‌خواندند اگر مي‌پرسيدند معنای آیه چیست بلا فاصله بیان می‌کردند و اگر روايتي را بيان مي‌كردند و از آنها سؤال مي‌شد در كجاي قرآن اين مطلب آمده بلافاصله آيه‌اش را بيان مي‌فرمودند. کدام یک از علمای اهل‌سنت یک میلیونيوم ائمه ما توانایی علمی داشتند؟ ابداً.

امام باقر(علیه السلام) به قتاده که از علمای اهل سنت بود فرمود من شنیدم در عراق فتوا می‌دهی، عرض کرد بله یابن رسول الله، فرمود به چه روشی و به چه منبعی فتوا می‌دهی؟ گفت به کتاب خدا و سنت پیامبر، بعد حضرت فرمود «والله ما ورثک من کتاب الله من حرف»، تو یک حرف از قرآن نمی‌فهمی! یعنی قرآن در نزد ماست.

جوانان شیعه قدر مذهب خودتان را بدانید، نگذارید فضای مجازی برایتان تردید ایجاد کند، اگر سؤالی برایتان پیش آمد بلا فاصله از کارشناسان وارد ديني بپرسيد البته مراقب باشيد یک عده اسم‌شان کارشناس است! شما قمی‌ها کنار این حوزه با عظمت، علما و محققان بزرگ هستيد، کسانی در این حوزه هستند كه تمام شبهات دنیای اسلام را جواب مي‌دهند پرسش‌هاي خود را با اینها در میان بگذارید.

امروز مسیحیت تلاش مي‌كند با یک حرف‌هاي واهی جوانان ما را از اسلام خارج کند، اينكه فقط مسیح دین رحمت و صلح است، اسلام دین جنگ است! اگر فقط مسيحيت دين رحمت و صلح است پس اين سفارش‌هايي كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) امشب در مورد قاتل خودش کرد چيست؟ کجاي تاريخ سراغ دارید قاتل جنايتكاري چنین جنایتی مرتكب شود اما فرد مورد جنايت سفارش قاتل را به فرزندانش کند که مبادا به او تعدی کنید، اگر خواستید قصاص کنید او یک ضربه به من زده مبادا بیشتر از یک ضربه بر او وارد كنيد.

یک عده‌ای دنبال هستند که مارا در شیعه بودن‌ خود متزلزل کنند، فرقه ناجیه شیعه است بدون هیچ تردیدی، قرآن به حقانیت شیعه شهادت می‌دهد «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ* أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»، پیغمبر فرمود این السابقون علی و شیعیان علی هستند.

در هر حال تقرب به خدا غیر از ولایت ميسّر نمی‌شود! ما به برکت علی به وادی توحید راه پیدا کرده و به برکت ائمه معصومین(علیهم السلام) به حقیقت قرآن تا اندازه‌ای رسیده‌ایم، مراقب باشيم با تبليغات سوء دشمن متزلزل نشويم.

در اين شب شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نگاهی به خانه امیرالمؤمنین(علیه السلام) كنيم. آنجا چه خبر است؟ صدای گریه بلند است، حسن و حسین و ام کلثوم و زینب گریه می‌کنند، امیرالمؤمنین هم گاهی اوقات بیهوش می‌شود و به هوش می‌آید. صدای گریه بچه‌هایش را می‌شنود مي‌پرسد، حسنم چرا گریه می‌کنی؟ حسینم چرا گریه می‌کنی؟ به ام‌کلثوم فرمود اگر آنچه که من الآن می‌بینم شما هم می‌دیدید گریه نمی‌کردید، چه خبر بوده؟! فرمود هذا أخی و جدکم رسول الله، جد شما پیامبر به انتظار ايستاده و می‌گوید علی جان زودتر بیا که منتظر تو هستیم، هذا حمزه، هذا أخی جعفر، تا رسید به اینجا كه فرمود «هذه فاطمة طاف بها...»، اين فاطمه است كه با گروهی از حوریین که اطرافش طواف می‌کنند به استقبال من آمده‌اند و بعد فرمود «بمثل هذا فليعمل العاملون»، برای چنین روزی انسان باید عمل کند.

خدایا امشب شب بیست و یکم است شب قدر است تو ما را دعوت کرده‌ای، هیچ شکی نداشته باشید که کسی امشب بدون دعوت نمی‌رود، ملائکه ما را اینجا نشانده‌اند، خدا سفارش ما را کرده كه ملائکه‌ام بروید روی زمین و دست بنده‌های من را بگیرید می‌خواهم امشب نجاتشان بدهم، به گناهان‌تان اقرار کنید، معرفت خدا و معرفت علی پیدا کنید.

خدایا آنچه را که در این شب قدر به بهترین بندگان خودت می‌دهی به ما هم عنایت بفرما.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

تصاویری از این مراسم معنوی



برچسب ها :

شب قدر ماه رمضان فاضل لنکرانی شب بیست و یکم ماه رمضان شب قدر 1401 تکیه آسد حسن حضرت علی در قرآن اهمیت ولایت حضرت علی شیعه و توحید