يادواره ويژه سالگرد ارتحال آيت الله العظمي فاضل لنكراني چهره پرفروغ علم و فقاهت [روزنامه جمهوري اسلامي 26/03/1387 صفحه عقيدتي]

۱۴ شهریور ۱۳۹۰

۱۳:۰۳

۳,۶۵۹

خلاصه خبر :
به قلم آيت الله محمد جواد لنكراني
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحيم

در آستانه گذشت يك سال از غروب چهره پرفروغ و هميشه تابناك آسمان علم و فقاهت امين رسالت نبوي حافظ مكتب علوي مروج خستگي ناپذير مذهب جعفري مجاهد و مرجع تقليد عام شيعيان و استوانه جهاد و سياست حضرت آيت الله العظمي آقاي فاضل لنكراني ـ رضوان الله عليه ـ هستيم . شخصيتي كه در همه ميدانهاي بزرگ حضوري ويژه و بسيار حساس داشت . مهارت بسيار گسترده او در فقاهت موشكافي در استخراج حقايق فقهي و ديني تبيين دقيق احاديث ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ احاطه كم نظير و عميق و بسيار جامع بر همه مكاتب و مدارس اصولي تسلط بر آخرين انديشه هاي اصولي قم و نجف انس فراوان با كتاب خداوند و تفسير و تاويل و خصوصا آيات فقهي آن مجموعا از او فقيهي كم نظير صاحب نظري ژرف انديش و مجتهدي توانا و عالمي جامع ساخته بود.

جديت و هوش سرشار و نبوغ آشكار او بيان كم نظير و مثال زدني او در تدريس قلم و تحرير افكار و انديشه ها و آرا او از او استادي توانا و مدرسي ماهر و مولفي موفق ساخت .

علاقه مندي و دلسوزي او به اعتلا و عظمت روحانيت و خصوصا حوزه هاي علميه برنامه ريزي جهت تكامل و استفاده بهينه از طلاب و توجه به رشد علمي و عميق آنان نافع بودن فضلا و استفاده هر چه بيشتر جامعه و مردم از آنان رشد سياسي و بالندگي و زنده بودن حوزه در مقابل توطئه ها و جريانهاي استعماري از او زعيم و مرجعي آگاه ساخت . او هميشه دغدغه استقلال و تحول و پويايي حوزه را داشت . مي توان دوران رياست او بر شوراي عالي حوزه به مدت ده سال قبل از شروع مرجعيت را نقطه عطفي در تاريخ حوزه علميه به حساب آورد كه با دقت و درايت و پشتكار حوزه را همراه جمعي از بزرگان به پيش برد و با وجود حمايت خاصي كه از انقلاب و نظام اسلامي داشت و خود شيفته و پيرو مخلص حضرت امام خميني ـ قدس سره ـ بود اما مانع از ورود جريانهاي حزبي و جناحي به پيكره آن شد. در آخرين ملاقات با مسئولان محترم شوراي عالي با صراحت تمام بر لزوم تدوين برنامه هاي جديد و عدم تكيه بر برنامه هاي سابق اصرار ورزيد و مانند هميشه تاكيد مجدد بر استقلال حوزه ها داشت و به شدت با بهره جستن از امكانات دولتي مخالف بود. مانند استاد خود حضرت امام (ره ) معتقد بود كه به هر نحو ممكن حوزه ها بايد از طريق سهم مبارك امام ـ عليه السلام ـ اداره شوند و از اين طريق همواره ارتباط بين روحانيت و همه اقشار مردم را حفظ كنند.

در دوران پانزده ساله مرجعيت خويش تاثير فراوان و بسزايي در اين مجموعه علمي داشتند و با فكر روشن و زنده خود طرح مركز فقهي ائمه اطهار(ع ) ـ اولين مركز تخصصي فقه و اجتهاد ـ را در سال 1376 هـ . ش براي تقويت بنيه فقهي فضلا و جذب طلاب با استعداد و بها دادن به ظرفيتهاي وسيع آنان پايه ريزي كردند و از اين طريق خط فقاهت و اجتهاد را بر پايه همان روشهاي اصلي و سنتي و با هدف توانمندي در رويارويي با مسائل جديد استمرار بخشيدند.

هيچ گاه از امور اخلاقي و تهذيبي طلاب غافل نبود و همگان را به آن توصيه مي كرد. خود با سپري كردن مراحل بسيار و منازل متعدد در اين وادي از ويژگيهاي مهم اخلاقي برخوردار بود. به وضوح مصداق روشن و كامل « مخالفاالهو » بود درس و بحثش تاليف و تحقيقش همه و همه براي خدا و در مسير جذب رضايت حق تعالي بود : حتي منصب عظيم و معنوي مرجعيت براي او به خودي خود ارزشي نداشت . مي فرمود : ارزش اين مسئوليت در صورتي است كه بتوان براي دفاع از دين و نشر حقايق آن بهره جست . و گاه اظهار مي داشتند : اگر مرجعيت نتواند تاثيرگذار در حفظ دين و عقايد مردم باشد چه فايده اي دارد همگان به خوبي ديدند كه او از اين منصب الهي چگونه براي تقويت دين بهره جست و در مقابل انحرافها و كج رويها ايستاد. در نظر او كمي يا فزوني مقلدان هيچ تفاوتي نداشت . اينجانب و ديگران حتي براي يك بار نديديم كه به خيل عظيم مقلدان در داخل ايران و خارج سرور و ابتهاج و حتي توجهي داشته باشد. او به سراغ مرجعيت نرفت و براي كسب آن هيچ قدمي برنداشت و همگان ملاحظه كردند كه اين مسئوليت با اصرار بزرگان و علما و هجوم گسترده مردم بر دوش ايشان نهاده شد و البته از اين تكليف سرباز نزد و با همه امراض بسيار سخت و صعب العلاج از عهده آن به خوبي برآمد و به حوزه و دين در عصر خود روحي تازه دميد.

حساسيتهاي مهم ايشان به وضع كنوني دنياي اسلام پيگيري حوادث مهم در عصر حاضر و در عالم اسلام تيزبيني دقيق در سياستهاي استعماري و نقشه هاي درازمدت دشمنان دين موضع گيريهاي عالمانه و هوشمندانه در مورد حوادث جاري از او فقيهي آگاه به زمان و زمان شناسي خبير ساخت . حمايت بي دريغ و اصولي و متكي بر اعتقادات عميق علمي و فقهي او از امام خميني و افكار و اهداف او و از انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران زبان زد عام و خاص است . مجاهدي بود كه در بحرانهاي حساس با حضور سرنوشت ساز خويش به جريان انقلاب جان تازه اي مي بخشيد و هميشه دغدغه حفظ و بقاي اين امانت بزرگ الهي را داشت و با بي خرديها و كج فكريها و حركتهايي كه احتمال مي داد به اين مولود عزيز لطمه اي وارد سازد به شدت برخورد مي كرد. پيامهاي تاريخي و موضع گيريهاي بسيار هوشمندانه و به موقع و عالمانه او هيچ گاه از خاطره ها محو نمي شود و براي آيندگان الگويي بسيار مناسب خواهد بود.

زندگي بسيار ساده او برخوردهاي صميمي و دوستانه او با همه اقشار نصايح و تذكرات پدرانه و دل سوزانه او به مسئولان و طبقات مختلف مردم خلوص و تقواي حقيقي و واقعي او توجه به مشكلات مردم و مستضعفان كه گاه خواب را در طول شبانه روز از وي مي ربود و با چشمي اشكبار به مناجات برمي خاست و از خداوند براي حل آنها استمداد مي جست از او عالمي خدوم و خدمتگزاري دل سوز به مردم و جامعه ساخته بود.

علاقه مندي و دلسوزي آيت الله العظمي فاضل لنكراني به اعتلا و عظمت روحانيت و خصوصا حوزه هاي علميه برنامه ريزي جهت تكامل و استفاده بهينه از طلاب و توجه به رشد علمي و عميق آنان نافع بودن فضلا و استفاده هر چه بيشتر جامعه و مردم از آنان رشد سياسي و بالندگي و زنده بودن حوزه در مقابل توطئه ها و جريان هاي استعماري از او زعيم و مرجعي آگاه ساخت

آيت الله العظمي فاضل لنكراني هيچ گاه از امور اخلاقي و تهذيبي طلاب غافل نبود و همگان را به آن توصيه مي كرد. خود با سپري كردن مراحل بسيار و منازل متعدد در اين وادي از ويژگي هاي مهم اخلاقي برخوردار بود

در نظر آيت الله العظمي فاضل لنكراني كمي يا فزوني مقلدان هيچ تفاوتي نداشت و حتي يك بار ديده نشد كه به خيل عظيم مقلدان در داخل ايران و خارج سرور و ابتهاج و حتي توجهي داشته باشد

برچسب ها :