روز پنجشنبه 26/9/88 آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنکراني (دامت برکاته) درمصاحبه با واحد خبر سيماي قم پيرامون شخصيت امام خميني‌(قدس سره الشريف) و نقش خواص در حفظ نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و حمايت از ولايت فقيه فرمودند:

بسم الله الرّحمن الرّحيم

حضرت امام خميني رضوان الله عليه در عصر حاضر، واجد ابعاد بسيار مهمي هستند. ايشان يک شخصيت معنوي و الهي است. وقتي در اين شخصيت بزرگ دقت و تأمل کنيم مي‌يابيم که آن جلوه الهي و خدايي بودن امام از ايشان يک شخصيت معنوي بي‌نظير ساخته و از اين جهت براي همگان قابل احترام هستند. وقتي در جوامع بشري دقت مي‌کنيم افرادي که داراي قداست و يک شخصيت معنوي ولو محدود هستند مردم آن جامعه به ايشان احترام مي‌گذارند چه رسد به شخصيتي مثل امام که از نظر معنويت، تقوي و عدالت در جايگاه بسيار بالاي انسانيت قرار داشتند. ما حتي اگر مسئله رهبري و مسئله مرجعيت، فقاهت و علم امام را در يک طرف  و بعد معنوي امام را در طرف ديگرقراردهيم جنبة معنويت امام برتري دارد. ما معتقديم تمام برکاتي که براي انقلاب  پيش آمد اين انقلاب عظيمي که خداوند بزرگ بر مردم ما عنايت فرمودند ناشي از همين بعد معنوي امام(ره) بود. اساسا بايد ديد چطور يک فرد جرأت پيدا مي‌کند که به اين شخصيت الهي و معنوي جسارت نمايد و عکسش را مورد اهانت قرار دهد. من فکر نمي‌کنم در ميان افرادي که بويي از انسانيت برده باشند و به ملاکهاي اخلاقي توجه داشته باشند کسي پيدا شود که حتي خيال چنين جسارتي به ذهنش راه يافته باشد. مطمئن هستم از ميان ملت و مردم عزيز ايران که عشق عظيم و غيرقابل توصيف به امام دارند کسي نمي‌تواند چنين کاري را انجام بدهد. و اين دستان آلوده دشمناني است که به خيال خام خود مي‌خواهند در انقلاب ما رخنه بکنند و در صف وحدت مردم ما اختلاف ايجاد کنند.

قطع نظر از اين جنبه معنوي امام حق بسيار بزرگي بر ملت ايران وبر تاريخ ايران و حتي بر بشريت و تاريخ دين دارد يعني اگر ما تاريخ بروز و حدوث اديان را بررسي کنيم مي‌توانيم بگوييم عصر امام خميني به منزلة يک بعثت جديد براي اسلام بود اسلامي که در همين کشور آثاري از آن باقي نمانده بود و دنيا و استکبار خيال مي‌کرد اسلام خاموش شده است اما اين مرد بزرگ دين عزيز اسلام را مجددا به صحنه جامعه آورد. يعني اين شخصيت هم بر دين حق دارد هم بشريت هم بر تاريخ هم بر ملت ايران. اگر ما بخواهيم حقوقي که اين شخصيت بزرگ بر همه ما دارند بشماريم نمي‌توانيم آن را احصاء کنيم لذااهانت به چنين شخصيتي که داراي اين همه حقوق بر مردم است، اهانت به دين و اهانت به ملت ايران و همة بشريت محسوب مي‌شود. ملاحظه کرديد که مردم عزيز ما وقتي اين خبر بسيار ناگوار را شنيدند عکس‌العمل نشان دادند و حتي براي آنها چندان مهم نيست چه کسي اين کار را کرده اصل اين عمل برايشان ناگوار بوده و آن را محکوم مي‌کنند. البته ما ترديد نداريم کسي که اين کار را مرتکب شده با برنامه‌ريزي مرتکب اين عمل زشت شده و اين توطئه‌اي است که از طرف غربي‌ها و خارجي‌ها طراحي شده است. آنها فکر مي‌کنند اگر امروز عکس امام مورد اهانت قرار گيرد عظمت امام بين مردم کم مي‌شود در حالي که به هيچ وجه چنين نيست امام در قلوب همه ما و همه انسان‌هاي پاک و آزاده جاي دارند. اهانت به امام اهانت به خون تمام شهيداني است که در طول تاريخ براي دين ريخته شده است. اهانت به همة شهداي اين انقلاب عظيم است. ما در اين ايام مي‌بينيم که دشمن چند کار را محور حرکت و توطئه‌هاي خود قرار داده است. يکي از آنها همين اهانت به حضرت امام است که ما واقعاً امروز وظيفه داريم آنچه که از شؤون امام هست حفظ کنيم و نگذاريم مورد خدشه وارد شوند.

اما محور دوم اين است که نسبت به بعض شعارهايي که امام نسبت به آنها تاکيدويژه داشتند مثل شعار اصل ولايت فقيه تعرض نمودند. به فرمايش امام آثار مترقي که بر اصل ولايت فقيه مترتب هست در هيچ يک از اصول ديگر قانون اساسي مترتب نيست.عده اي به دنبال تغيير اين شعار و اين اصل بسيار مهم بودند. در بعض نوشته‌ها به دنبال اين بودند که اين اصل را تضعيف کنند و يا عملاً حرکت‌هايي که انجام مي‌دادند در جهت تضعيف اين اصل بود.

يکي ديگر ازاموري که بسيار موجب تاسف است راجع به شعارهايي که مردم عزيز ما در سال‌هاي 57 و 56 در عزاداري تاسوعا و عاشورا به عنوان استقلال، آزادي جمهوري اسلامي سر دادند، افرادي آمدند و گفتند جمهوري ايراني. من مي‌توانم بگويم اين افراد حتي به ايران هم علاقه ندارند. نمي‌شود کسي به ايران علاقه داشته باشد اما به انقلاب علاقمند نباشد. اين انقلاب ايران را عظمت بخشيد و به ايران استقلال بخشيد. کساني که مي‌گويند جمهوري ايراني و خيال مي‌کنند جمهوري اسلامي را مي‌خواهند کنار بگذارند در حقيقت نفي خودشان را دنبال مي‌کنند. ما به برکت اين انقلاب امروز استقلال داريم. در دانشگاه‌هاي ما دانشجويان عزيز  در رشته‌‌هاي مختلف گام‌هاي بسيار بزرگ ترقي و دانش را طي مي‌کنند چيزهايي که قبل از انقلاب براي محيط‌هاي علمي ما ميسور نبود. بنابراين اين شعارها شعارهايي است که از داخل ايران جوشيده نشده است به نظر من نمي‌شود کسي دل به ايران و انقلاب سپرده باشد و آن وقت اين شعارها را بدهد. به نظر بنده کسي که شعار جمهوري ايراني سر مي‌دهد به دنبال استقلال و آزادي به معناي واقعي خود هم نيست. من همين جا به سهم خود از حساسيتي که ملت بزرگ ايران در اين مصيت بزرگ نشان دادند تشکر مي‌کنم... دشمن هم به خوبي مي‌داند که مردم ما نسبت به امام عشق غيرقابل توصيف دارند. لذا مي‌بينيم هم آحاد مردم انقلابي ما و هم خواص از مردم ابراز انزجار و تنفر از اين حادثه تاسف‌بار مي‌کنند.

بنده عرض مي‌کنم اين عمل را ما محکوم مي‌کنيم از هر کسي هم که مي‌خواهد صادر شده باشد و از مردم و نخبگان جامعه هم تشکر مي‌کنم که با اين ابراز انزجار خود  با رهبر معظم انقلاب نيز تجديد بيعت و ميثاق کردند.

اميدواريم خداوند اين انقلاب را محفوظ بدارد و ما مديون خون شهداي خود نباشيم.

يکي از نکات مهمي که رهبر معظم انقلاب در اين چند سال اخير متذکر شده و نسبت به آن هشدار داده‌اند مسئله خواص و وظيفه خاصي است که آنها دارند. روشن است که پشتوانه حرکتهاي کارسازي که در جامعه به وجود مي‌آيد اعم از حرکت‌هاي صحيح يا باطل، حرکتي است که از ناحية خواص صورت مي‌گيرد. خواص در جامعه عبارتند از روحانيت، دانشگاهيان، نخبگان سياسي و علمي يعني کساني که نفوذ کلمه در جمعي از جامعه ما دارند. درطول تاريخ اسلام ما مشاهده کرديم که هرجا خواص به وظيفه اصلي خود عمل کرده‌اندو آنچه راکه در متن دين بوده بدون هيچ گونه ملاحظه سياسي و در نظر گرفتن آنکه دفاع او از دين شخصيتش را در نزد ديگران ساقط مي‌کند يا نه بيان کرده وکارخودرا فقط براي خدا و انجام وظيفه شرعي، انجام داده‌‌اند قطعاً چنين عملي به نتيجه مي‌رسد. شما ببنيد امام در سالهاي 41 و 42 که فريادش بلند شد تنها بود. حتي نمي‌دانست از حوزه و بزرگان حوزه چه مقدار با او همراهي مي‌کنند اماايشان به وظيفه شرعي خود عمل نمود و خدا هم به او کمک کرد ان تنصر الله ينصرکم و يثبت اقدامکم. خواص خصوصاً خواص در حکومت ديني بايد بدانند که در مقابل فتنه‌ها چگونه حرکت کنند و چگونه موضع‌گيري کنند و چه کنند تا مردم در مسير اصلي هدايت قرار بگيرند. منظور ما از خواص فقط خواص سياسي نيست که افرادي از سياسيون بيايند و مسائل سياسي را براي مردم مطرح کنند. حکومت ما چون يک حکومت ديني است خواص جامعه ما بايد مجموعه ملاکاتي که در دين وجود داردراموردتوجه قراردهند حق حاکميت، حق مردم، حق‌ گروهها که در راس آنها حفظ نظام جمهوري است. بعض افرادي که امروز سفيهانه فکر مي‌کنند که با تغيير اين نظام فضايي براي آنها ايجاد مي‌شود که بتوانند افکار و انديشه‌هاي خود را به منصه ظهور برسانند بسيار اشتباه مي‌کنند. و اين فکري سفيهانه است و ان شاء الله در دايرة همين فکر هم باقي خواهند ماند. در جامعه ما اگر هر گروه و مجموعه‌اي بخواهدرشد کند در پرتو نظام اسلامي مي‌تواند رشد بکند. البته مسئله انتقاد، بحث‌هاي علمي و قوي بسيار خوب است و بايد باشد، اما مخالفت بانظام در حقيقت به مخالفت با خودشان برمي‌گردد.

ما نبايد بگذاريم که دشمن خيال بکند که يک جمعي ولو جمع بسيار محدودي در ايران دنبال تغيير نظام  هستند. اين خيانت بسيار بزرگي است. خيانت بزرگ به انقلاب، دين، مردم وحتي نسبت به خودشان است. خيال نکنند فضايي پيدا خواهند کرد که به اهداف خود برسند. من توصيه مي‌کنم به همه گروهها و شخصيت‌ها که برگرديم به آنچه امام رضوان الله عليه دردهه اول انقلاب که در گوشه وکنار اين کشور گروههايي براي مقابله با نظام سربلند کرده بودند بيان مي فرمودند. امام دو ملاک بسيار مهم را مطرح‌ کردند يکي اسلام و يکي محور وحدت.

 در يکي از سخنراني هاايشان حتي به خود اشاره فرمودند و گفتند مسئله من مطرح نيست مسئله اسلام مطرح است. هر کس حرکتي را انجام دهد که کوچکترين خلل را به حريم اسلام وارد کند آيا فکر کرده که چه مي‌کند و به کجا مي‌خواهد برسد.

امام در اکثر سخنرانيهاي خود بر وحدت بين مردم تاکيد مي‌ورزيدند. حال بنده به گروههاي متقابل عرض مي‌کنم شما اگر به راه خود ادامه دهيد وحدت جامعه را روز به روز از بين مي‌بريد. درجامعه‌اي که وحدت نباشد هيچ کس نمي‌تواند کار کند نه شما نه گروه مقابل شما. از همه گروهها مي‌خواهم اين دو اصل اسلام و وحدت را مورد توجه خود قرار دهند.

اميدواريم اين مشکلات طي روزهاي آينده با تدبير همه عزيزان حل شود و ما شاهد رشد و اعتلاي ملت عظيم ايران باشد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته