بهترين سرمشق براي اهل تأليف
۲۵ مرداد ۱۳۹۰
۱۱:۳۹
۳,۹۹۷
خلاصه خبر :
گفت و گو با فرزند آيت الله العظمي فاضل لنکراني(ره) به مناسبت چهارمين سالروز در گذشت مرجع بزرگ شيعيان
ايشان در زمان حياتشان کتابهاي متعددي را تأليف کردند. اما گويا شرح «تحرير الوسيله» امام خميني(ره) از ويژگي خاصي برخوردار است؟
ايشان يکي از موفقترين مراجع و علما در زمينه تأليف بودند و تأليفات ايشان در مباحث فقهي، کلامي و تفسيري منتشر شدهاند. عمده تأليفات ايشان، شرحي است که بر کتاب «تحرير الوسيله» حضرت امام خميني(ره) نوشتند و امام(ره) هم در همان اوايل انقلاب عنايت ويژهاي به اين شرح داشتند. به خاطر دارم همان اوايل انقلاب امام(ره) به والد بنده مسووليتي را پيشنهاد کرده بودند، اما پدرم خدمت امام(ره) عرض ميکنند که اگر من بخواهم آن مسووليت را بپذيرم، از نوشتن اين کتاب عقب ميمانم و شرح اين کتاب متوقف ميشود. در عين حال، هرچه شما امر بفرماييد، همان را انجام خواهم داد. امام(ره) نيز ميفرمايند، که شما شرح همين کتاب را ادامه دهيد و آن مسووليت را فرد ديگري انجام ميدهد.
اهل نظر ميدانند که کتاب «تحرير الوسيله» امام(ره) جامعترين متن فقهي در دوران معاصر ماست و بسيار از فروعات جديد را دارد که به قلم خود حضرت امام(ره) نوشته شده و البته متن اصلي «وسيله النجاه» آقا سيد حسن اصفهاني است.
مرحوم پدرم تأليف اين شرح تحرير را از قبل از پيروزي انقلاب يعني سال 1351 يا 1352 که در يزد از طرف حکومت پهلوي در تبعيد به سر ميبردند، آغاز کردند و اين کار تا اواخر عمر ايشان ادامه پيدا کرد و اکنون اين مجموعه و موسوعه فقهي عظيم 27 جلد دارد و امروز بسيار مورد توجه بزرگان، مجتهدان و حتي مراجع واقع شده است. من اطلاع دارم که برخي از مراجع در درس خارج فقهشان از اين کتاب نقل ميکنند و آن را مورد توجه قرار ميدهند، حتي اين تأليف در زمان حيات خود پدر هم مورد توجه حوزههاي علميه خارج از ايران مانند عربستان، بحرين، سوريه و کشورهاي عربي قرار گرفت. به ياد دارم هر سال که بعثهاي از طرف اين مرجع در مراسم حج تشکيل ميشد، در آنجا علما به بعثه ايشان مراجعه و کتابهاي ايشان را مطالبه ميکردند. شايد بيش از يک هزار جلد از کتابهاي علمي و فقهي ايشان در اختيار فضلاي کشورهاي خارجي قار ميگرفتند.
يکي از بزرگان کشور عربستان از منطقه شرقيه، براي شاگردانش نقل کرده بود که اين شرح «تحرير الوسيله» از «مستمسک» مرحوم آيت الله العظمي حکيم قويتر است. اين تغييري است که آن عالم بزرگوار که هنوز هم زنده است، نقل کرده و نشان ميدهد که اين کتاب چقدر مورد توجه فقها، علما و مجتهدان قرار گرفته و مورد عنايت واقع شده است.
کتاب «مدخل التفسير» هم از جايگاه ويژهاي برخوردار است. قدري در اينباره توضيح دهيد.
به جز شرح «تحرير الوسيله» کتاب «مدخل التفسير» به قلم مرحوم پدر نوشته شد که در آن مباحث مقدماتي قرآن کريم مانند بحث اثبات عدم تحريف قرآن، بحث قرائات مختلفه و مباحث مقدماتي قرآن را تفسير کرده بودند و ميگفتند که به دنبال آن بودهاند تا يک دوره تفسير قرآن را بنويسند و مقداري از سوره «حمد» را نوشتند، اما متأسفانه ادامه پيدا نکرد و ايشان تا آخر عمر ميگفتند که از آرزوهايشان بوده است که يک دوره تفسير قرآن بنويسند، اما اين توفيق را پيدا نکردند.
در ساير مباحث تفسيري، ايشان همچنين تفسير درباره آيه شريفه «تطهير» دارند که بحث مفصلي است در يک جلد و در آن نکات بسيار بديع و دقيقي را درباره اين آيه شريفه ذکر کردهاند.
همچنين کتاب ديگري درباره علم امام(ع) دارند مباحثي را که مربوط به امامت و علم امام معصوم است، با عنوان پاسداران وحي با همکاري مرحوم آيت الله اشراقي، دامام امام راحل، نوشتند.
ظاهراً مرحوم آيت الله العظمي فاضل از سنين جواني کار تأليف را شروع کردند؟
بله، همينطور است. ايشان نگارش نخستين کتابشان را در سن نوزده سالگي آغاز کردهاند و در 21 سالگي آن را به پايان رساندند.
مباحث اين کتاب به ويژه بحث نماز، از مباحث اجتهادي آيت الله العظمي بروجردي محسوب ميشوند. ايشان از شاگردان آيت العظمي بروجردي بودند و همگان ميدانند که درس آيت الله بروجردي چقدر قوي و عميق بود.
مرحوم پدرم در سنين جواني اين کتاب را به نام «نهايه التقرير» نوشتند که در زمان مرحوم آيت الله العظمي بروجردي چاپ شد.
مؤلف، مطالب کتابي را که در حال تأليف است، چند بار مينويسد و پاکنويس ميکند اما از عجايب و کرامات مرحوم پدر اين بود که ايشان هيچگاه چرکنويس و پاکنويس نداشت.
من يا دارم در يکي از جلساني که خدمت مقام معظم رهبري بوديم، ايشاندر کتابخانه شخصيشان، از يکي از قفسهها کتابي را آوردند که همين کتاب «نهايه التقرير» بود. ايشان در صفحه اول آن کتاب به عربي نوشته بودند که «من وارد قم شدم، اين کتاب چاپ شده بود، دنبال مباحث مرحوم آيت الله العظمي بروجردي بودم، در سال 1378 قمري اين کتاب را از بازار تهيه کردم».
امروز هيچ مدرسي را پيدا نميکنيد که در مباحث درس خارج درباره نماز، بينياز از مراجعه به اين کتاب باشد. اين اثر، کتابي است که مورد مراجعه بزرگان واقع است، همان اثري ک مرحوم پدرم در سن بسيار کم نوشتند، اما خودشان ميگفتند که مرحوم آيت الله العظمي بروجردي اين کتاب را از اول تا آخر خواندند و حتي به وجود يک اشتباه اشاره نکردند، نه اشتباه ادبي و نه اشتباه محتوايي.
اهل تأليف ميدانند که مؤلف، مطالب کتابي را که در حال تأليف است، چندين بار مينويسد، پاکنويس ميکند و آن پاکنويس را هم دوباره پاکنويس ميکند، اما از عجايب و کرامات مرحوم پدر اين بود که ايشان 50 دفتر 200 برگي داشتند که وقتي شروع به نوشتن ميکردند، مرتب مينوشتند و هيچگاه چرکنويس و پاکنويس نداشت. هرکسي که به اين دفترها نگاه ميکند، ميانديشد که دست کم اين مطالب 10 بار تغيير پيدا کرده تا به اين صورت در آمدهاند. واقعا دفاتر ايشان براي اهل تأليف ديدنياند تا ببينند که چقدر مرتب، منظم، دقيق و عميق اين مطالب را همان بار اول يادداشت ميکردند.
مرحوم آيت الله فاضل به حوزه اصول هم توجه ويژهاي داشتند. آيا در آثار مکتوب ايشان هم چنين موضوعي به چشم ميخورد؟
ايشان در حوزه اصول نيز دو جلد از اصول امام(ره) را با عنوان « معتمد الاصول» نوشتند که اکنون چاپ شده و بسيار هم مورد استفادهاند. شايد تعابير و دقايقي را در «معتمد الاصول» ببينيم که در برخي از تقريرات ديگر امام(ره) که در مباحث اصول نوشته شدهاند، پيدا نکنيم.
همچنين يک جلد از کتاب «الطهاره» را که خود امام(ره) آن را ننوشته بودند پدرم به رشته تحرير درآوردند و در مجموع چهار جلد مباحث طهارت از امام(ره) به قلم مرحوم پدر منتشر شده است.
شاگردانشان از اصول ايشان تقريراتي را نوشتهاند که برخي از آنها هنوز چاپ نشدهاند. حتي يک دوره شانزده جلدي مباحث اصولي ايشان را از نوار پياده کردهاند به نام «سيري کامل در اصول فقه» که تاکنون دو بار اين دوره شانزده جلدي چاپ شده است که در اين فاصله زماني کم، اتفاق مهمي است. اين مجموعه بسيار مورد استفاده مدرّسان درس خارج قرار ميگيرد.
برخي از شاگردانشان هم مباحث اصول ايشان را مختصرتر در 10 جلد نوشتهاند که شش جلد از آن منتشر شده است.
رفتار و اخلاق مرحوم آيت الله فاضل در نوع خود بسيار پسنديده بود. آيا براي مکتوب کردن اخلاقيات ايشان اقدامي کردهايد؟
يکي از کتابهايي را که بعد از ارتحالشان منتشر کرديم، مباحث اخلاقي است. به تعبيري کمه برخي از شاگردان ايشان دارند. جنبههاي علمي، فقاهتي و اجتهادي مرحوم آيت الله فاضل لنکراني، جنبههاي معنوي، اخلاقي و سير و سلوکي ايشان را تحت الشعاع قرار دادهاند. ايشان يک زاهد به تمام معنا بودند اگ رچه ظاهرا کسي از حرکات و شکناتشان احساس زهد نميکرد، اما در زندگي و تمامي امور اين زهد را داشتند. ايشان به توصيه حضرت امام(ره) که فرموده بودند حوزههاي علميه به مباحث اخلاقي اهميت بدهند، در پايان درس روزهاي چهارشنبه، مباحث اخلاقي را مطرح ميکردند که ما همان مباحث را جمعآوري و در قالب کتابي با حجم تقريبي 400 صفحه با نام «اخلاق فاضل» منتشر کرديم. اين کتاب در مدت کوتاهي دو بار منتشر شده و مورد استقبال حوزههاي علميه قرار گرفته است.
همچنان پيامهاي ايشان را درباره ايام فاطميه در مجموعهاي به نام «پنج پيام» چاپ کردهايم که واقعا در دعوت مردم براي احياي عزاداري فاطمه زهرا(س) تأثير فراواني دارد، همانگونه کمه خودشان هم به اين موضوع توجه ويژهاي داشتند.
همچنين در سالهاي اخير، رساله شرعيه اين مرجع بيشترين شمارگان را در ميان رسالههاي مراجع بزرگ داشته است. يکي از افرادي که حدود 40 سال متصدي چاپ رساله در قم است، ميگفت که در طول اين 40 سال کسي را نديده که اينقدر رسالهاش چاپ شده باشد. رسالههاي مرحوم پدرم حتي با شمارگان 50 هزار نسخه منتشر شده و تاکنون بيش از 150 بار تجديد چاپ شده است که بر کثرت مقلّدان ايشان در داخل ايران دلالت دارد.
آيا در ميان مکتوبات برجاي مانده از ايشان، نشانههايي از توجّه به قشر جوان جامعه به چشم ميخورند؟
چنين مواردي به وفور ديده ميشود. نخستين باري که از سوي مراجع تقليد، کتابي براي جوانان منتشر شد، رساله ايشان با نام «رساله جوانان» بود که از اهتمام خاص ايشان به جوانان خبر ميدهد که ايشان در اين رساله مطالب را خيلي آسانتر و خلاصهتر براي استفاده جوانان نوشتند.
مردم نسبت به ايشان علاقه فراواني داشتند و دارند. راز ماندگاري اين مرجع شيعيان در قلب مردم را در چه ميدانيد؟
بعد از چهار سال از درگذشت اين مرجع، مراسمي (مقارن با تقويم قمري) برايشان برگزار شد که عظمت آن، مثل مراسم روزهاي نخست درگذشت ايشان بود.
در مشهد هم مراسمي بسيار مفصل برايشان گرفته شد و علماي بزرگ و مردم مشهد در آن شرکت کردند که اين هم از محبوبيت ايشان در بين علما و مردم حکايت ميکند. جدا از جنبهةاي اجتهادي و فقهي، راز اصلي موفقيت و ماندگاري ايشان، اخلاقشان بود، به نحوي که هر وقت مردم با ايشان کاري داشتند، ميتوانستند خدمت ايشان بيايند. اينگونه نبود که با يکي دو هفته تأخير مردم را بپذيرند، مگر در مواري که قرار بود گروهي از مردم را بپذيرند که مقدماتي را لازم داشت وگرنه هرکس که به قم ميآمد، ميدانست ايشان از يک ساعت باقيمانده به ظهر در دفترشان مينشستند. ايشان آنقدر پدرانه با مردم رفتار ميکردند که هرکسي در محضرشان مينشست، ميل نداشت برود و آنجا را ترک کند و جذب ايشان ميشد. اخلاق خوش و توجه ايشان به مشکلات مردم باعث محبوبيتشان بود، زيرا واقعا مشکلات مردم را مشکل خودشان ميدانستند و اين موضوعي بود که مردم را بسيار جذب ميکرد از طرفي مردم روحيه استقلال و شجاعت ايشان را ميشناختند و اگر اکنون هم از آنها سؤال کنيد، ميگويند که آيت الله العظمي فاضل لنکراني کسي بود که هرجا لازم ميشد براي اسلام فرياد بزند، به واقع فرياد ميزد و از نظام مقدس جمهوري اسلامي عميقا دفاع ميکرد و آنجايي هم که ميديد يک مسوولي دارد خطا ميکند و بايد به او تذکري بدهد، تذکر ميداد.
زندگي بزرگا دين، سرشار از خاطرات به يادماندنياند. آيا براي مکتوب کردن خاطرات ايشان، اهتمامي کردهايد؟
چندي پيش خاطرات ايشان در قالب کتابي کوچک با نام «همسفر ياس» توسط يکي از فضلا منتشر شد. بجاست خودم هم در اين مجال خاطرهاي را از ايشان ذکر کنم. به ياد دارم ايشان ميگفتند که من در عالم رويا وارد همين منزل (که امروز دفتر ايشان است) شدم و پدرم از من پرسيد محمد آقا کجا بودي؟ ما ميهمان بسياري عزيزي داريم. عرض کردم ميهمان شما کيست؟ پدرم گفتند که آقا امام زمان(عج) تشريف آوردهاند. پرسيدم که ايشان اکنون در کدام اتاق حضور دارند؟ وي اتاقي را که امروز هم بعد از ارتحالشان محل پاسخگويي به سؤالات و مسائل شرعيه مردم و بخش استفتائات است به من نشان داد و من در همان عالم خواب، سراسيمه خودم را به آن اتاق رساندم و ديدم که امام زمان(عج) مشغول خواندن نمازند و من در نماز به ايشان اقتدا کردم.
مدتها بود که اين اتاق به بنايي نياز داشت و ما از پدرم اجازه ميخواستيم که آن را بازسازي کنيم، اما ايشان ميگفتند حق نداريد به اين اتاق دست بزنيد و تا اواخر عمرشان هم راز آن را به ما نگفتند. اما اواخر عمرشان از ايشان سؤال کردم که گويا اين اتاق خصوصيتي دارد که شما اجازه نميدهيد آن را خراب و بازسازي کنيم؟ آنگاه بود که ايشان همين خواب را برايمان نقل کردند.
قدري درباره انس ايشان با کتاب و توجهشان براي نگهداري از آثار مکتوب بگوييد؟
درباره اهتمام ايشان به کتاب بايد بگويم که اکنون در کتابخانه خصوصي ايشان، دورههايي مانند «لسان العرب» و «مجمع البيان» وجود دارند که به دست خودشان صحافي شدهاند. ايشان در کتابخانه قديميشان وسايل صحافي داشتند. در روزگار گذشته کتاب «لسان العرب» از خارج از کشور به صورت جزوه آورده ميشد و ايشان هم آنها را صحافي ميکردند.
همچنين کتابي خطي از مقصود شيخ طوسي در اين کتابخانه وجود دارد که با خط بسيار زيبايي تحرير شده است. يک روز ايشان صفحهاي را به من نشان دادند. و پرسيدند که آيا فرقي بين اين صفحه با صفحات قبل از آن وجود دارد؟ من هم گفتم که خير، فرقي ندارد. گفت که بيشتر دقت کن. من نگاه کردم و باز هم گفتم که فرقي نيست اما ايشان گفتند که اين کتاب، اين صفحه را نداشت و من وقتي ا» را مطالعه ميکردم، از روي يک نسخه ديگر، اما به خط همان کاتب اصلي، آن را نوشتم.
اين موضوع نشان ميدهد که ايشان چقدر براي کتابها و کتابخانهشان ارزش قائل بودند.
انديشه تأسيس کتابخانه تخصصي فقهي از کجا در ذهن ايشان شکل گرفت؟
ابتدا بايد بگويم که کتابخانه شخصي ايشان هم کتابخانهاي بسيار جامع و مفيد
است که اکنون تعدادي از آثارش به مرکز فقهي منتقل شدهاند.
ايشان از ابتدا ميگفتند که قم به يک کتابخانه تخصصي فقهي نياز دارد و وقتي
مرکز تخصصي فقهي ائمه اطهار(ع) را راهاندازي کردند، گفتند که کتابخانه
تخصصي فقهي برايش در نظر بگيرند که خوشبختانه اين کتابخانه، امروز به عنوان
بهترين کتابخانه تخصصي فقهي مطرح است، به نحوي که کتابشناس بزرگواري
مانند آيت الله استادي که در اين فن خبره است، گفت که اين کتابخانه نظير
ندارد و بسيار کتابخانه جامعي است.
ايشان پيش از آنکه اين کتابخانه تخصصي فقهي را تأسيس کنند، در همين شهر
مقدس قم کتابخانهاي عمومي را رياست کردند که براي مطالعه جوانان،
دانشجويان و طلاّب بود و حتي درباره کنکور هم آثاري داشت.
براي دسترسي آسان همگان به آثار موجود در اين کتابخانه چه اقدامي انجام دادهايد؟
اکنون در حال ديجيتال کردن کتابخانه تخصصي فقهي هستيم تا هر کسي که تمايل
داشته باشد، بتواند از طريق اينترنت با کتابخانه ارتباط برقرار کند. اکنون
برنامهريزي اين کار انجام شده و در آستانه اجراست.
در واقع، اين کتابخانه به مرجع و ملجائي براي محققان و فقها تبديل شده است و
بسياري از حوزويان که ميخواهند پاياننامه اجتهادي بنويسند و همچنين برخي
از دانشجويان رشتههاي حقوق و فقه، از اين کتابخانه استفاده ميکنند. اين
کتابخانه به واقع يکي از باقيات الصالحات بر جاي مانده از آن مرجع بزرگ است
که اميدواريم روز به روز بتوانيم آن را گسترش بدهيم.
اکنون سالني که به عنوان قرائتخانه اين مرکز فقهي در نظر گرفته شده، حدود 1500 متر مربع مساحت دارد.
جنب مخزن کتابخانه هم بخشي براي محققان در نظر گرفته شده که حدود 50 اتاق
کامپيوتري را شامل ميشود و هر يک از اين اتاقها به يک محقق اختصاص دارند.