گفتگو با حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) پیرامون حضور روحانیت در سینما

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

۱۱:۴۵

۳,۸۹۰

خلاصه خبر :
امروز در جامعه بشری سینما به عنوان یکی از مؤثرترین و مهم‌ترین رسانه‌ها مطرح است...ما باید به این سمت پیش برویم که به وسیله سینما، فکر و ذهن مردم را به سمت حقایق و واقعیات ببریم...یک روحانی وقتی می‌‌خواهد در قاب سینما حضور یابد، قطعاً آن نقشی که می‌خواهد بازی کند، باید با هویت خودش کاملاً سازگار باشد...لذا اگر روحانی بخواهد در قاب سینما قرار بگیرد، علاوه بر اینکه باید سینما را بشناسیم، خود روحانیت را هم باید بشناسیم...هنری که ماندگار نباشد هنر نیست
آخرین رویداد ها

بحث هنر دینی یا سینمای دینی از جمله بحث‌هایی است که بعد از انقلاب ما مطرح شده و طبیعی هم هست که با وجود چنین انقلاب عظیمی که در همة امور فرهنگی و اجتماعی تحول ایجاد کرده، این سؤال مطرح شود که آیا در خصوص سینما چه تحولی ایجاد شده است؟ اینک بحث ما مطلق مسائل هنری نیست، چون عنوان هنر دینی یک عنوان عام و کلی است، بلکه در خصوص سینما، نظام اسلامی و حکومت دینی چه انتظاری می‌تواند داشته باشد؟ و می‌توان بحث را یک مقدار عمیق‌تر قرار داد که اصلاً دین از سینما چه انتظاری دارد؟ بر فرض حکومت دینی هم در کار نباشد، بالاخره این سؤال مهمی است که متوجه حوزه‌های علمیه و کسانی است که در صدد هستند حضور دین را در همه صحنه‌ها اثبات بکنند. آیا دین نسبت به سینما یک نظر منفی مطلق دارد یا نه؟ این باید تحلیل بشود.

اینجا یک بحث‌های فلسفی نسبت به تاریخ سینما که به بیش از صد سال برمی‌گردد، وجود دارد که بنیانگذاران سینما بر اساس مبانی فلسفی سینما را به وجود آورده‌اند. تحلیل‌های فلسفی آنها در این هنر دخالت دارد یا اینکه به مرور زمان فلاسفه نسبت به این هنر اظهار نظر کرده‌اند که حالا من وارد این بحث نمی‌شوم.

آنچه می‌خواهم بگویم این است که ما شکی نداریم که امروز در جامعه بشری سینما به عنوان یکی از مؤثرترین و مهم‌ترین رسانه‌ها مطرح است. انسان روند تکاملی بروز فکر بشر را در این هنر می‌بیند، یک وقت مطلبی به عنوان یک ایده و فکر در قاب ذهن به وجود می‌آید.

در مرحله بعد این ایده در قالب کتاب و نوشتار مکتوب گشته یا به صورت گفتار مطرح می‌شود، مرحلة سوم که مرتبة تکاملی این دو مرحله است این است که به صورت تصویر درآید. آنان که حقیقت سینما را جستجو و رصد و تحلیل می‌کنند، حقیقت سینما متشکل است از صدا و تصویر برآمده از موضوع و محتوا. این یک تعریف و نگاه اجمالی به سینماست که یک ابزار قوی تأثیرگذار در جامعه است. در مقابل این ابزار مهم دین چه موضعی دارد؟ در مورد این روابطی که در فیلم‌ها مطرح می‌شود فقه ما چه موضعی دارد؟ این از بحث‌هایی است که بالاخره حوزه‌های علمیه باید به آن بپردازند. اینجا مسائل زیادی مطرح است که بنده می‌‌خواهم به اجمال نکاتی را بگویم.

امروز این فکر در اهالی سینما وجود دارد که برای سینما موضوعیت قائلند، حتی بعضی گفته‌اند که ما باید فکر کنیم که سینما از ما چه می‌‌خواهد و از طریق سینما چه چیزی را بگوییم. خوب معنای این حرف این است که برای سینما موضوعیت قائل هستند، در حالی که روشن است سینما موضوعیت ندارد. سینما یک ابزار مرکب از صدا و تصویر است. سینما حتی مثل یک متن ادبی نیست؛ خود اجزاء سینما را عرض می‌کنم. سینما خودش فی نفسه هنر نیست، بلکه در صورتی هنر است که بتواند یک محتوایی را در عمیق‌ترین وجه در ذهن مخاطب قرار دهد. حالا آن محتوا ممکن است محتوای دینی باشد یا غیر دینی. از همین جاست که ما هنر را به هنر دینی و هنر غیردینی، سینمای دینی و سینمای غیردینی تقسیم می‌کنیم. اگر کسی بخواهد یک محتوای بسیار زشت اخلاقی ـ اجتماعی را ترویج بکند، این به راحتی ترویج پیدا می‌کند. اصلاً سینما فرهنگ‌ساز است؛ چرا که نسل موجود را به سمت مفاهیم القایی حرکت می‌دهد.

باز برخی فکر می‌کنند که بازیگری نمایش سینما با جنبه‌های عاطفی  بیشتر باید ارتباط داشته باشد و لذا گاهی اوقات از ابزاری استفاده کرده و سعی می‌کنند با جنبه‌های عاطفی تناسب داشته باشد. این یک فکر غلط است و متأسفانه تاریخ سینما همین را نشان داده است که سینما جنبه‌های غضبی مخاطب را ترویج می‌کند، جنبه‌های خشونتی، شهوانی و عاطفی جوانان را تهییج می‌کند. همة سینمای غرب همین است، ما کمتر سراغ داریم که در غرب فیلمی ساخته شده باشد و یک پدیدة اجتماعی خوب را مطرح کرده باشد. گاهی اوقات، البته یک‌ فیلم دینی از زندگی انبیاء را ممکن است مطرح کرده باشند، اما آن هم به قصد تحریف آن واقعیت بوده است.

من همین‌جا عرض کنم که سینما یک ابزاری است که دو طرف از یک سکه است و ما باید هر دو طرف آن را ببینیم؛ یک طرفش این است که با تصویر می‌شود آنچه که در تاریخ نبوده را انسان بیاید ملحق به تاریخ بکند و آن را به عنوان یک امر واقعی القا بکند، همچنان که در بعضی از این فیلم‌ها که در مورد انبیاء ساخته‌اند برای آنها گناه و خطا و اشتباه را مطرح می‌کنند؛ بعضی از کارهایی که مناسب شأن نبوت نیست، به آنها نسبت می‌دهند.

ولی از آن طرف هم عده‌ای معتقد هستند که ما یک سری تحریفاتی در اسناد مکتوب داریم. وقتی آن قضیه را به تصویر می‌کشد، آنچنان هنرنمایی می‌کند که در واقع تصویر خودش شهادت می‌دهد که این مطالب دروغ است. یعنی آن کارگردانی که این را به تصویر می‌کشاند، مثل کسی است که بخواهد در یک ظرف برنج بعضی از سنگها و چیزهایی که خارج از برنج است را جدا بکند، به راحتی جدا می‌کند.

آن هنرمندی که فیلمش را از این سند مکتوب تحریف‌شده تهیه می‌کند، وقتی می‌خواهد این را به مرحله تصویر بکشاند، طوری فیلم بسازد که بیننده به راحتی بفهمد که این مطلب، ولو در بعضی از کتب تاریخی هم نوشته شده باشد، ولی این امر واقعیت ندارد. لذا ببینید این مسئله چقدر اهمیت دارد ما در هنر مکتوب این مسئله را نداریم، در هنرهای دیگر این مسئله را نداریم، فقط در سینماست که یک طرفش این است که حقایق را وارونه نشان بدهد و طرف دیگر آنچه که حقیقت ندارد را اثبات کند که حقیقت نیست. بنابراین، یک ابزار بسیار مهمی است.

بشر برای سعادت خودش نباید از آن غافل باشد. متدینین، دانشمندان و مسئولان کشور باید برای این امر وقت بسیار وسیعی بگذارند و خیلی با دقت و با همفکری مسئله را به پیش ببرند، یعنی معتقدیم آنچه که الان هست، سینما یک جنبه تفریحی برای نوع مردم پیدا کرده است.

این جنبه تفریحی و سرگرمی بعضی از آثار خودش را دارد. ما باید به این سمت پیش برویم که به وسیله سینما، فکر و ذهن مردم را به سمت حقایق و واقعیات ببریم و به نظر من این مسئله امکان‌پذیر است. پس سینما موضوعیتی ندارد، بلکه طریقیت دارد.

دوم اینکه سینما باید به سمت رشد تعقلی پیش برود، کسی نگوید سینما که دانشگاه و کلاس درس نیست؛ چرا که سینما می‌تواند یک تاریخ را که در صد جلد نوشته شده در یک ساعت به عمیق‌ترین و دقیق‌ترین صورت در ذهن مخاطب قرار بدهد و ایجاد انگیزه در مخاطب کند.

سؤال: با توجه به تأثیری که سینما در زندگی دینی مردم دارد، قطعاً نسبت به حضور یک روحانی یا بازیگری که نقش روحانی را بازی می‌کند، در تصاویری که می‌خواهیم از زندگی دینی مردم داشته باشیم، انتظارات و باید و نبایدهایی وجود دارد. از این فیلم‌ها و این بایدها و نبایدها برای ما بفرمایید تا بتوانیم قواعد و الگویی را برای این نقش ایجاد کنیم.

جواب: در رابطه با نقش روحانیت در سینما نیز باید گفت که ما باید سینما را بشناسیم و بدانیم که سینما چگونه ابزاریست.

اساساً بعضی تحلیل‌ها از سینما به این نتیجه می‌رسد که امکان حضور ارزش‌های دینی به نحو مطلق، نه فقط خصوص روحانیت در این مجموعه نیست، اصلاً قاب سینما قاب مخصوصی است که تضاد باطنی با مجموعه ارزش‌های دینی دارد.

پاسخ این تحلیل را در جواب قبل عرض کردم که سینما یک ابزار است؛ اینطور نیست که یک هویت و حقیقتی داشته باشد که اصلاً ارزش‌های دینی نتواند در آن تجلی پیدا کند. شاهدش همین فیلم‌های مذهبی است که انسان می‌تواند نمره مثبت به اینها بدهد به همان اندازه که سینما را باید شناخت، به همان اندازه هم روحانی و روحانیت را باید شناخت.

طلبه و طلبگی را باید شناخت. یعنی اگر ما آشنا نباشیم به اینکه طلبه کیست و طلبگی چیست، این وقتی بیاید و حضور پیدا بکند در سینما نه تنها مؤثر نیست، بلکه به این مجموعه و به این قشر ممکن است ضربه وارد بکند. اینجا مسائل متعددی مطرح است.

نظیر اینکه از یک روحانی می‌خواهیم در نقشی بازیگری کند که آن نقش ارتباطی با روحانیت ندارد. این کاملاً اشتباه است. یک روحانی وقتی می‌‌خواهد در قاب سینما حضور یابد، قطعاً آن نقشی که می‌خواهد بازی کند، باید با هویت خودش کاملاً سازگار باشد.

اینکه یک روحانی را بیاورند که نقش پزشک را بازی  کند، چه تناسبی دارد؟ البته ما روحانیونی را داریم که پزشک هستند و بحمدالله در پزشکی هم متبحرند، ولی دید عموم مردم از روحانی چیز دیگری است. یا یک روحانی را بیاوریم و در نقش استاندار یا شهردار یا رئیس جمهور بازی کند. به نظر من اینها ضربه می‌زند، نباید بگذارید، اگر بخواهیم برای حضور روحانی چارچوب روشن کنیم، باید در همان نقش اصلی خودش حضور پیدا کند و این نقش اصلی هم چند صورت دارد.

یک صورت این است که دوران طلبی را نشان دهد؛ از اول که سراغ طلبگی می‌رود تا آخر. بعضی از این فیلم‌ها که در چند سالة اخیر نشان داده شده، تا حدی دنبال همین مسئله بوده‌اند، اما متأسفانه نتوانسته‌اند آن طور که باید و شاید این مسئله را روشن نمایش بدهند.

من همین جا می‌خواهم عرض کنم یکی از پیشنهادهایی که شاید از ده ـ پانزده سال پیش به مسئولین صداوسیما می‌گفتیم، این است که برای مردم حیات علمی روحانی را به تصویر بکشید. شما می‌گذارید یک روحانی یک مرجع تقلید که از دنیا رفت، در تلویزیون یک تبلیغی از او می‌کنید و نهایتاً یک مستندی می‌سازید، اما آنچه که مؤثر است، این است که جامعة ما روحانی را فقط به عنوان یک امام جماعت، یک منبری و خطیب در بالای منبر می‌شناسد یا در بعضی از موارد دیگر که حضور دارد، ولی آیا حقیقت روحانیت و هویت روحانیت همه‌اش همین است؟

در دوران طاغوت مطرح کردند علومی که روحانیت می‌خوانند علوم قدیمه است و اینها پیشرفت‌های امروز دنیا را قبول ندارند. تبلیغات سوئی علیه روحانیت به راه انداختند. در حالی که امروز بسیاری از طلاب در حوزه‌های علمیه ما و خصوصاً حوزه علمیه قم به مهمترین مسائل جدید دنیا آشنا هستند، در مسائل سیاسی، مسائل پزشکی، قضایی و بین‌المللی و اجتماعی و مباحثی که در معاملات دنیا مطرح است. ما طلبه‌هایی داریم که حتی در مسائل نرم‌افزاری فعال هستند.

امروز مهم‌ترین نرم‌افزارهای کشور در قم تولید می‌گردد. این یک صورت که ما فیلمی را تهیه کنیم از خدمات علمی یک روحانی، از اول که وارد نظام طلبگی می‌شود تا آخر. هنوز هیچ فیلمی این را نشان نداده که چطور می‌شود که عالمی 60 سال 80 سال زندگی می‌کند، بعد که از دنیا می‌رود، صد جلد کتاب از او باقی می‌ماند. کی نشسته این کتاب را نوشته؟ این کتاب‌ها که کتاب داستان و رمان و این مسائل که نیست؛ کتابهای فقهی، اجتهادی، فلسفی، تفسیری، کلامی است که هر سطرش دقت و استدلال لازم دارد. ما هنوز نتوانسته‌ایم جامعة خود را با حقیقت طلبگی و روحانیت آشنا کنیم.

گفتگو با حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) پیرامون حضور روحانیت در سینما

سؤال: شما تصویری از یک فیلم در ذهنتان هست که روحانی را درست نمایش داده باشند یا بالعکس؟


جواب: بعضی فیلمها بوده، مثل زیر نور ماه یا بعضی فیلم‌های دیگر که تا یک حدی ورود پیدا کردند، منتها به نظر من بسیار ضعیف بوده است.

یک نکته مهم در مورد بازیگری که نقش روحانی را بازی می‌کند این است که کسی که با لباس روحانیت در تصویر ظاهر می‌شود، برای بینندگان ملاک عمده، آن لباس است، نه آن شخصی که در این لباس درآمده و لذا مردم می‌گویند ببینید این روحانی چه کار می‌کند. نمی‌گویند این روحانی فلان هنرپیشه است که در فیلم‌های دیگر هم چه کرده و چه بازیهایی داشته یا نداشته.

می‌گویند این روحانی در این فیلم از دیوار بالا رفت، در بعضی از فیلم‌ها این مسئله نشان داده شده یا این‌که روحانی در این فیلم دروغ گفت در آن فیلم فرار کرد. این از چیزهایی است که واقعاً باید روی آن کار بشود. بنابراین، اکنون یکی از چیزهایی که خیلی ضرورت دارد که سینما به تصویر بکشد، زندگی علمی روحانیت و فعالیت‌های اجتماعی آنان است. البته ما تعصبی نداریم در این جامعه اقشار مختلف تأثیرگذار هستند؛ پزشکان، صنعتگران، تجار. اینها هرکدام در یک دایره‌ای تأثیرگذارند، ولی واقعیتش این است که دایرة‌ تأثیرگذاری روحانیت بسیار گسترده است.

مردم روحانیت را از قدیم به عنوان پناهگاه خود در مقابل ظالمین و زورگویان می‌دانند، مردم روحانیت را به عنوان محرم اسرار و طرف مشورت خود دانسته و اسرار زندگی خود را که حتی به نزدیکان خود نمی‌گویند، با روحانیون مطرح و از آنها مشورت می‌خواهند و در امور مهم خود، در شادی‌ها و عزاداریها با روحانیون مرتبط هستند. این مطلب را دشمن هم می‌داند. روحانیت شیعه مثل روحانیت سایر مذاهب نیست که یک روز را در هفته اعلام کنند به کلیسا رفته و دعایی خوانده و بروند دنبال کارشان. مردم در جزئی‌ترین امور زندگی خود به خاطر تجربه‌ای که از این قشر دارند، با آنها در ارتباط هستند. فیلمی درست شود و این ابعاد را به تصویر بکشاند و همة این ابعاد را بیان کند.

این از مواردی است که اصلاً کسی در آن تردیدی ندارد. شما از هر عالمی سؤال کنید که می‌خواهند در سینما حیات علمی یک روحانی و تأثیرگذاری او را در جامعه به تصویر بکشانند، می‌گوید خیلی خوب است. تأثیرهای روحانیت در عمران و ‌آبادی شهرها را خیلی از مساجدی که ساخته شده یا مدارس و بیمارستانها و درمانگاه‌ها با مشورت یا حضور یک یا چند روحانی بوده است؛ هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب. برخی بیمارستانها را مراجع درست کرده‌اند.

نهضت مدرسه‌سازی که شروع شد، فراموش نمی‌کنم که مرحوم والد ما ـ رضوان الله تعالی علیه ـ را جزء مراجع مدرسه‌ساز معرفی کردند؛ چون تلاش فراوانی کردند تا این مسئله مدرسه‌سازی در کشور رایج شد. نسبت به این مطالب هیچ کس در ایران تردیدی ندارد. منتها بحث این است که بایدها و نبایدها چیست؟ از جمله مسائل خیلی مهم این است کسی که در نقش روحانی بازی می‌کند، اگر کارهایی در این فیلم از او سر بزند که مورد انتظار جامعه نیست، این کار ضربة سنگینی به روحانیت وارد می‌کند. مردم هیچ‌گاه از روحانی انتظار ندارند به عنوان یک فرد دروغگو ظاهر شود.

حالا در فیلمی از یک روحانی سؤالی می‌پرسند و او برای رد گم کردن دروغ می‌گوید. این کار در ذهن بیننده تأثیر منفی می‌گذارد که به این زودی قابل پاک کردن نیست. این فیلمی که پخش شد به نام «مارمولک»، حالا کاری به نیت کارگردانش نداریم که چه نیتی داشت، آیا نیت سوء داشته یا نه، نمی‌خواهم راجع به او قضاوت کنم، ولی انتزاع بیرونی آن چه بود؟ آیا انتزاع بیرونی‌اش این نبود که این لفظ این‌چنینی را به این قشر نسبت دادند تا در خیابان هر کس یک روحانی را ببیند، این عنوان را به او بگوید.

آنان که با تیزبینی عمق مسائل روانی را دنبال می‌کنند، می‌گویند به کار بردن این لفظ برای مجموعة روحانیت در همة حرکات او برای این است که دیگر کسی به این قشر اطمینان نداشته باشد. شما در استعمالات خود گاهی اوقات به کسی که می‌خواهید بگویید آدم مؤدب، اما عجیب و غریب هستی و آدمی هستی که نمی‌شود به تو اعتماد کرد. می‌گویید تو مارمولکی. شاید آنها آن موقع دنبال هدف درستی بودند. اما اینکه چیزی تولید شود که انتزاع بیرونی آن این باشد، اصلاً جایز نیست و به هیچ وجهی نباید این کار را کرد.

لذا اگر روحانی بخواهد در قاب سینما قرار بگیرد، علاوه بر اینکه باید سینما را بشناسیم، خود روحانیت را هم باید بشناسیم. مورد دیگر صحنه‌های مکالمه این روحانی و برخورد وی با زنهاست. بالاخره هر فیلمی ارتباط مکالمه‌ای با برخی از زنها دارد. نمی‌توان گفت اقتضای فیلم این است که به یک زن لفظ غیرمناسبی را بگوید. اینها باید مورد دقت قرار بگیرد. نمی‌شود گفت چون دارد نقش بازی می‌کند، عیبی ندارد.

البته این نکته را عرض کنم به نظر من بعضی از اموری که در خارج بین اشخاص به عنوان حرام تلقی می‌شود، اگر در یک شرایط دیگری قرار بگیرد، معلوم نیست عنوان حرام را داشته باشد. نظیر آنکه در اسلام تجسس حرام است و هیچ کس حق ندارد در مسائل دیگری تجسس کند. حالا اگر حکومت بخاطر حفظ و تأمین سلامت مردم دنبال این باشد انبار کسی را که جنس فاسد به مردم میفروشد بازرسی کند، می‌تواند این کار را بکند.

همین طور اگر در قالب فیلم و سینما مردی به خاطر اینکه روابط خانوادگی را نشان بدهند و قصد لذت ندارند و شیوع فحشا هم در کار نیست، ممکن است مکالمه اینها حکم دیگری پیدا کند. ما این اصل اولی را داریم، همان طور که بر اشخاص اشاعة فحشا حرام است بر مجموعة هنری بر سینما و تلویزیون، رادیو، روزنامه‌ها اشاعة فحشا گناهش مضاعف است.

ولی باید این مسئله را هم مطرح کرد که در یک قالبی می‌‌‌خواهند دزدی را نشان بدهند برای اینکه جلوی دزدی را بگیرند. می‌خواهند بگویند بعضی ها چگونه به وسیلة‌ افراد ناباب در این مسیر قرار می‌گیرند. پس باید در یک نمایش هنری این مقدمات نشان داده شود تا به آن مقصد برسند. این یک حکم دیگری دارد. البته خیلی با ظرافت باید دنبال بشود و حدود و قیودش کاملاً روشن شود. یکی دیگر از مسائلی که مهم است موسیقی است. در وهلة اول باید حکم موسیقی روشن و مرز موسیقی حرام از حلال جدا شود. نمی‌شود روحانی در فیلمی بازی کند که موسیقی حرام داخلش باشد، همچنان که باید در این جشنواره‌ها فکری برای موسیقی حرام و حلال بشود.

به هر حال، یک بایدها و نبایدهایی هست که حضور روحانی را در فیلم با حضور تاجر، معلم، پزشک و افراد دیگر متفاوت می‌سازد. روحانیت مسئول حفظ دین و امانتدار آن است و ما باید این امانت را حفظ بکنیم. نباید کاری بکنیم چه در قالب شخص و چه در قالب نمایش که به قداست این مجموعه و به تأثیرگذاری آن ضربه‌ای وارد شود. قطعاً کسانی که دشمن دین و دشمن نظام اسلامی هستند در صدد می‌باشند که از این طریق بتوانند به مقاصد خود برسند و دوستان ما که ضرورت حضور روحانی را در قاب سینما تشخیص می‌دهند باید به این مسئله توجه داشته باشند که در مسیر آنها حرکت نکنند و راه‌هایی که آنها می‌‌خواهند طی نکنند، آنها دنبال این هستند که روحانیت را از تأثیرگذاری بیندازند، من خیلی روشن عرض کنم امروز در رأس نقشه‌های دشمن برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی و در صورت امکان برای مقابله با دین این است که روحانیت را از تأثیرگذاری بیندازند، آنها می‌توانند فیلمی درست کنند و مسائل دروغی را به عنوان یک روحانی مطرح نمایند و از این طریق به اهداف خودشان برسند.

سؤال: از فضای موجود کشور برمی‌آید که برخی می‌خواهند روحانیت را که نقش حداکثری در زندگی مردم دارد، مورد نقد قرار بگیرد. نظرتان راجع به نقد روحانیت چیست؟

جواب: این سؤال خیلی مهم است، بالاخره روحانیت مصون از آسیب‌ها و اشتباهات نیست و طبیعی است که خود روحانیت هم استقبال می‌کند از نقد سازنده گروهی که متوجه روحانیت هستند.

بالاخره در کنار نقاط بسیار مثبتی که روحانیت دارد، نقاط ضعفی هم وجود دارد.

یکی از وظایف سینما و هنر تصویری این است که واقعیت خدمات روحانیت را در طول تاریخ مطرح کند. البته گاهی اوقات در هنر تصویری هنر خطاطی برخی از علما را نشان می‌دهند این خیلی خوب است، خط هنر بسیار خوبی است و حکایت از یک حسن باطنی هم می‌کند، ولی واقعاً زحماتی که روحانیت در طول تاریخ برای حفظ دین و گسترش و نشر دین برای انتقال دادن معارف دینی به نسل‌های آینده کشیده است به طوری که امروزه در زمان ما همان افکار اهل بیت(ع) که افکار رسول خدا(ص) است و چیزهایی که بیان فرموده‌اند تماماً وجود دارد چه کسی این را به اینجا رسانده است؟ قشر روحانیت حال اگر بخواهیم نقطه ضعف یک روحانی را نقد کرده و به تصویر بکشیم باید طوری باشد که به حساب مجموعه روحانیت گذارده نشود. فرض کنید در یک جایی مردم در صف نانوایی ایستاده‌اند.

یک فرد روحانی به خاطر لباسش برود جلو بایستد همان جا باید به مخاطب القا کنیم این فرد از مجموعه روحانیت جداست. اگر یک فرد روحانی تخلف کرد و حقوق مردم را زیر پا گذاشت، ما می‌گوییم این کسی است که در لباس روحانی درآمده، این فرد واقعاً روحانی نیست.

ما باید به مردم القا کنیم که روحانی ظاهرش، عملش، باطنش باید یکی باشد اگر در ظاهر مردم را دعوت به خدا و به رعایت حقوق مردم می‌کند، در ظاهر و باطن باید خودش هم رعایت بکند.

بحمدالله درصد بسیار بالایی از روحانیون این را رعایت می‌کنند، از صد نفر ممکن است خدای نکرده یکی باشد که رعایت نکند. فیلم به سمتی نرود که مخاطب فکر کند مجموعه روحانیت تخلف می‌کند. بله یک روحانی که تخلف کرده، البته این تخلف باید روشن بشود.

منتها این مطلب را هم باید توجه کرد، فردی که می‌خواهد تخلف کسی را گوشزد کند، خود اهل خلاف نباشد. فرض کنید آدمی که اهل نماز نیست، بخواهد به نمازخواندن نمازگزاری ایراد بگیرد. در جامعة ما بعضی‌ها می‌خواهند اشکالات حکومت ما را بیان کند، در حالی که خود اهل بسیاری از خلافکاری‌ها هستند، اما می‌گویند چرا این حکومت عدالت ندارد. اگر تو خودت رعایت عدالت نمی‌کنی، چه انتظاری از دیگران داری؟ چرا به خودت اجازه می‌دهی این اشکال را مطرح بکنی.

عرضم این است آنان که فیلمنامه را می‌نویسند، به نقد کشیدن روحانیت عیبی ندارد، نه تنها خوب است، بلکه روحانیت از آن استقبال می‌کند. ما روایت داریم «احب اخوانی الیّ من اهدی الیّ عیوبی» امام صادق(ع) فرمود: آن کسی که عیوب مرا به من گوشزد کند، میان افراد از همه دوست‌داشتنی‌تر است. منتها باید بگوییم بخشی از روحانیت یا شخصی از روحانیت ممکمن است این کار را کرده باشد.

اگر در زمان ما  می‌بینید یک روحانی از زیّ طلبگی خارج شده، این طور مطرح بکنند که اکثریت روحانیت رعایت زیّ طلبی را می‌کنند. حال اگر این یکی خارج شده اشکالش این است و باز هم فردی از خود روحانیت در همان فیلم مقابله با آن روحانی خاطی بکند نه افرادی که صلاحیت این امر را ندارند. یعنی به نظر من واقعاً آنها که دغدغة دین دارند باید در حفظ قداست روحانیت دقت کنند.

کسی که دغدغة دین دارد، ولو در این لباس نباشد، به خوبی می‌داند که دین را این قشر از هزار و چهارصد سال پیش تا حالا به نسل امروز رسانده و در آینده هم همین‌ها هستند که باید آن را به نسل‌های آینده برسانند. باید فیلمسازهای ما، کارگردانان ما، بازیگرهای ما آنان که می‌خواهند در نقش روحانی بازی کنند برای نقد دقت کنند.

من نمی‌گویم همیشه نقاط مثبت را به تصویر بکشند، مردم خودشان بعضی از آسیب‌ها را می‌دانند و  انتقادات هم وجود دارد، اما آن را به صورت خیلی دقیق مطرح سازند. واقعاً ببینید این جمله‌ ظریف را که از بعضی مراجع گذشتة‌ ما مطرح است یک وقتی به ایشان گفته بودند یک آخوندی دزدی کرده، وی فرمودند نه آخوند دزدی نمی‌کند، او دزدیست که لباس آخوندی پوشیده. برخی مسائل خیلی ظریف است.

ما در میان روحانیت افراد مختلفی داریم، یک کسی هست که یک سال درس خوانده و کس دیگر پنجاه سال درس خوانده. باید به جامعه بگوییم بین اینها باید تفکیک کنید.

من نکته‌ای را عرض کنم شاید مردم این نکته را از مرحوم والد ما آیت الله العظمی فاضل(رضوان الله تعالی علیه) نشنیده باشند. ایشان روزی در درس این را فرمود. روحانی دو شاخص و ویژگی دارد؛ علم و تقوی. یعنی ما به کسی روحانی می‌گوییم که هم علم دارد و هم تقوا. بعد فرمودند: چه کسی را در عالم پیدا می‌کنید که با این دو شاخص مخالف باشد. کسی را پیدا می‌کنید که بگوید علم یا تقوا بد است، حتی آدمهایی که بی‌تقوا هستند، می‌دانند تقوا یک ارزش است. اینکه انسان دروغ نگوید، دزدی نکند، خیانت نکند، رعایت حقوق خودش و همسرش، همسایه و دیگران را بکند. بعد فرمودند: در میان روحانیت سه گروه وجود دارد: گروهی علم دارند ولی تقوا ندارند. گروه دیگر تقوا دارند و علم ندارد. یک گروه هم تقوا دارند و هم علم و ما باید مردم عزیزمان را با این گروه بیشتر آشنا کنیم.

متأسفانه این گروه در میان مردم گمنام هستند، یعنی ما باید به مردم بگوییم به این گروه بیشتر توجه داشته باشید. بنابراین، نقد اگر با رعایت همه جوانب باشد، اشکال ندارد. نقد صورت بگیرد، اما در کنارش آن نقاط مثبت و آن عظمت روحانیت بیان شود تا قداست آن تحت الشعاع قرار نگیرد و فقط هم سینما به سمت نقد نرود، بلکه آن جهاتی که بدان اشاره کردم را هم به تصویر بکشد.

سؤال: چه پیامی و چه توقعی نسبت به مسئولین و دست‌اندرکاران سینما و هنرمندان دارید؟

جواب: خدمت مسئولین سینمایی عرض می‌کنم که واقعاً تلاش بکنند سینما را در مسیر واقعی قرار بدهند، یعنی از آنچه که قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب هم مدتی سینما فقط به عنوان مجموعه‌ای برای تفریح مردم درآمده بود، البته این جهت را نمی‌‌خواهم انکار کنم، بالاخره مردم نیاز به تفریح هم دارند، باید یک فیلمی هم باشد که مردم را شاد کند. این را قبول دارم، ولی سمت و سوی کار را فقط مسائل تفریحی نگذارند تا خدای کرده به ابتذال کشیده شود.

بیایید روی محتوای فیلم‌ها ساعتها کار و با افراد مشورت کنند ما در فرهنگ کشور خود و در مجموعة دینی‌مان محتوای بسیار غنی داریم که می‌توانیم با آن فیلم‌های تأثیرگذار و ماندگاری را داشته باشیم. هنر آن است که ماندگار باشد، اگر چیزی ماندگار نباشد هنر نیست. ما اگر بخواهیم سینما را فقط به مسائل تفریحی سوق دهیم و در این جهت خلاصه‌اش کنیم، این پیداست که ماندگار نمی‌شود.

اما اگر آمدیم آن را با عمق و جان مردم با دلهای مردم و با فکر مردم مرتبط کردیم، این ماندگار می‌شود. نسبت به هنرمندان عزیز هم عرض می‌کنم که این سرمایه‌ای که خدای مبارک تبارک و تعالی به آنها عنایت کرده، قدر بدانند و نگذارند هدر برود. هنرمند این قدرت را دارد که از جلوه‌گری یک امر کاذب جلوگیری کند و مانع شود از امری که اثر سوء در اذهان مخاطبان می‌گذارد. هنرمند همان طور که گفته شد هنرش باید ماندگار باشد، باید شکرگزار قدرتی باشند که خدا به آنها داده است.

این از عنایات خداست که به کسی این قدرت را می‌دهد تا در اشکال و چهره‌های مختلف بازیهای مختلف کرده و جامعه‌ای را تحت تأثیر قرار بدهد. از این نعمت الهی برای رشد فکری جمامعه استفاده بکنند. آن تصویرگری‌های قبل از انقلاب را مردم ما نمی‌پذیرند. حیف است این استعداد الهی را در معرض اموری قرار دهند که قطعاً برای دنیا و آخرتشان ضرر دارد. اگر می‌خواهند در این دنیا ماندگار باشند ببینند چه هنرمندانی ماندگار شده‌اند آنها که با دل‌های مردم ارتباط برقرار کرده‌اند.

سؤال: چه توقعی نسبت به برگزارکنندگان جشنواره همایش روحانی در قاب سینما دارید؟

جواب: با توجه به اینکه ظاهراً این اولین بار است که این موضوع مطرح می‌شود، خیلی با ظرافت این موضوع را مطرح کنند و فکر نشود که در این جشنواره آخرین حرف‌ها مطرح می‌شود، بلکه بالعکس فکر کنند اولین حرف‌ها می‌خواهد مطرح گردد. این حرف‌ها را چکش‌کاری کرده، روی آن فکر و تحلیل کنند. می‌خواهم عرض کنم در اینکه آیا روحانی در قاب سینمای موجود حضور پیدا کند یا نه زود به نتیجه نرسد.

إن شاء الله موفق باشید

برچسب ها :