هر طلبهای در این عصر و زمان بايد نسبت به مسائل انقلاب حساس باشد
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
۱۹:۴۶
۳,۸۶۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
قال ابوعبدالله(ع): «دِعَامَةُ اَلْإِنْسَانِ اَلْعَقْلُ وَ اَلْعَقْلُ مِنْهُ اَلْفِطْنَةُ وَ اَلْفَهْمُ وَ اَلْحِفْظُ وَ اَلْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَلِيلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتَاحُ أَمْرِهِ فَإِذَا كَانَ تَأْيِيدُ عَقْلِهِ مِنَ اَلنُّورِ كَانَ عَالِماً حَافِظاً ذَاكِراً فَطِناً فَهِماً»
مبعث پیامبر اکرم(ص) و مناسبتهای ماه مبارک شعبان المعظم را خدمت شما فضلای بزرگوار و اساتید محترم مرکز فقهی و نيز مجموعه تخصصی فرق و مذاهب تبریک عرض میکنم.قال ابوعبدالله(ع): «دِعَامَةُ اَلْإِنْسَانِ اَلْعَقْلُ وَ اَلْعَقْلُ مِنْهُ اَلْفِطْنَةُ وَ اَلْفَهْمُ وَ اَلْحِفْظُ وَ اَلْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَلِيلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتَاحُ أَمْرِهِ فَإِذَا كَانَ تَأْيِيدُ عَقْلِهِ مِنَ اَلنُّورِ كَانَ عَالِماً حَافِظاً ذَاكِراً فَطِناً فَهِماً»
در روایتی که خوانده شد نکات بسيار مهمی وجود دارد، ستون بيت و خیمه را «دعامه» میگویند.
امام صادق(عليه السلام) ميفرمايند: دعامهی انسان؛ عقل است.
یعنی اگر عقل از انسان گرفته شود این انسان در هيچ جهت هیچ هویتی ندارد، نه در علم، نه در دین، نه در اخلاق، نه در سیاست، نه در اقتصاد و نه در هیچ چیز.
عقل فقط دعامهی علمی انسان نیست، بلکه دعامه در همهی جهات انسان است و بعد حضرت میفرماید: از عقل چهار امر نشأت میگیرد؛ 1) هوش 2) فهم 3) حفظ 4) حلم.
«وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ»، انسان با عقل کامل میشود. کمال انسان در این است که از این عقل استفاده کند. «وَ هُوَ دَلِيلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتَاحُ أَمْرِهِ»، راهنمای او و راه بصیرت او و کلید همهی امور او؛ عقل است. حال اگر این عقل، مؤید به نور الهی شود، از جمله آثارش در این است که صاحب چنين عقلي، عالم، حافظ، ذاکر، زيرک و اهل فهم ميگردد «کان عالماً حافظاً ذاکراً فطناً فهماً».
نتیجه اين که انسان بايد همهی امورش را با میزان عقل جلو ببرد. عقل است که میگوید ما محتاج به دین هستیم، برخلاف کساني که میگویند انسان با وجود عقل، نیازی به وحی ندارد.
عقل درست عکس این حرف را ادراک میکند. خود عقل ضعفش را در بسیاری از امور ادراک میکند، از جمله ضرورت نیاز انسان به وحی و به دین و به علم. اين عقل است که ميگويد انسان نیاز به علم دارد و باید سراغ علم برود. همچنین در کمالات اخلاقی و سایر امور اگر انسان عقل را به کار گيرد، از همه جهات میتواند به انسان کامل نزديک شود.
ائمه معصومین(علیهم السلام) از کمال عقل برخوردار بودند که این کمال وجودی را پیدا کردند.
ما هم با فاصله و تفاوت بسیاری که وجود دارد واقعاً باید به مسئلهی عقل بسیار توجه کنیم.
اولین نکته در همین مراحل تحصیلی است اگر ما عقل را به کار بیندازیم، دائماً دنبال این خواهيم بود که از تحصیل خود و این زحمتهایی که متحمل میشویم نتایج خوبی بگیريم و بتوانيم يک سري از معضلات و عویصهها و مشکلات علمي را حل کرده و پاسخگوي سؤالات علمی باشيم.
اگر این مهم را در کیفیت درس و تحصیل دخیل بدانیم، روش درس خواندن ما خيلي تغییر میکند. چرا این کتاب را بخوانیم؟ چرا آن کتاب را نخوانیم؟ اینها همه سؤالات درستی است و لو اینکه در زمانه ما به خاطر یک عللی، از جمله ضعف علمی، برخی نمیتوانند درست درک کنند که این کتابها چرا باید در حوزه خوانده شود، چرا باید رسائل، مکاسب و کفایه خوانده شود؟ بهطوري که گاهی اوقات انسان فکر میکند مشکل فکري اين افراد در اصل اجتهاد است و ميخواهند بگويند چه نیازی به اجتهاد وجود دارد؟ ما ظواهر قرآن را داریم، یک مقدار روایات هم داریم طبق همینها عمل ميکنیم، هر مقدارش برای ما روشن بود فبها، اگر روشن نبود هم یا احتیاط میکنیم یا نمیکنیم! چه نیازی به اجتهاد وجود دارد؟
در جلسه اساتید مرکز تخصصی مذاهب، آقایان این نکته را مطرح کردند؛ امروز شبهاتی که از ناحیهی وهابیّت و سلفیها مطرح میشود یک شکل جدیدی پیدا کرده و غیر از آن شبهاتي است که پاسخش در کتابهای بیست يا سی سال گذشتهی ما مطرح شده.
مثلاً در باب شفاعت و توسل، اشکالات جدیدی إلقاء کردهاند.
من در جواب عرض کردم اولاً توجه داشته باشيد شکل اشکالات تغییر کرده نه روح این اشکالات و شبههها، ولی عمده این است که اگر ما طلبهها درس را مجتهدانه و عالمانه دنبال کنیم، برای ما فرقی نمیکند این شبهه را به هر شکلی، و در هر قالبي به ما عرضه کنند، ما قدرت بر جواب آن را خواهيم داشت.
یعنی امروز ثمره اجتهاد، منحصر به فقه و اصول نیست، برکات و آثار مهم اجتهاد فقط در دایرهی فروع نیست، اگر کسی یک ذهن فقیهانه و اصولی پیدا کند، اگر یک ذهن اجتهادی پیدا کند، این خود در مسائل کلامی هم شبهات را به هر نحوی تغییر بدهند قدرت پاسخ دارد.
میخواهم از آن روایت این نتیجه را بگيرم که اگر ما در کیفیت تحصیل خود و در کیفیت برخورد با مسائل علمی با دقت، با تعمق و با عقل به میدان بیاييم، قضيه خیلی فرق میکند، و اگر بخواهیم با مسائل علمی فقط یک برخورد سطحی کرده آنها را حفظ کنیم و در ذهنمان قرار دهیم تا در امتحان موفق شویم، قطعاً مصداق عالم نخواهیم بود. تبديل به ضبط صوتی ميشويم که مسائل را یک مقدار حفظ کرده و عرضه میکنیم.
لذا درخواست میکنم که مسائل را عمیق بخوانید، بحثها را عمیق دنبال کنید از وقت خود استفاده کرده و از استاد محترمتان نهایت بهرهبرداری را کنید، سعی کنید سؤالاتی را مطرح کنید که وقتي استاد از کلاس بیرون میرود تا فردا به فکر جوابش باشد.
اگر سؤالی مطرح کردید و استاد بلافاصله جواب نداد، این اتفاقاً خوب است! اگر بخواهد فوراً جوابي بدهد تا خالی از عریضه نباشد فایدهای ندارد، اما اگر استاد تأمل کرد و خواست به او مجال پاسخ بدهید که در آن تأمل کند، این ارزش دارد و شرطش هم این است که عقل را به میدان بیاورید. هر جا عقل به میدان بیاید آثار خیلی خوبی دارد، آن کلاس زنده میشود و آن بحث پخته ميگردد و از آن بحث نتایج زیادی گرفته میشود.
نکته دوم توجه به مسائل تربیتی و اخلاقی است. همه ما، از بزرگ تا کوچک، از آنها که 50 ـ 60 سال است در حوزهها هستند تا کسانی که سال اول حضورشان در حوزه است همه نیازمند تهذیب اخلاق و توجه به امور معنوی هستیم. هر چه زمان پیش میرود ضرورت مسائل تربیتی و اخلاقی برای ما بیشتر میشود. از خودتان مراقبت کنید، برای خودتان برنامهی اخلاقی و تربیتی داشته باشید.
به همدرس خود یا دیگری نگاه نکنید که مسامحاتی در کارهايش میکند، شما مسامحه نکنید، گر چه باید به او هم تذکر داد، از ما طلبهها تسامح در امور اخلاقي پذیرفته نیست. مخصوصاً شما که در جوار مضجع شريف علی بن موسی الرضا(علیه آلاف التحیة و الثناء) هستید و میتوانید استفادههاي فراوان از برکت اين مجاورت داشته باشید.
امروز جامعه ما نیاز به اخلاق دارد، اگر عالمان وارستهی مهذب در میان جامعه باشند این جامعه تربیت میشود و اگر نباشد جامعه به سمت دیگری حرکت میکند.
نکته سوم مربوط به مسائل انقلاب است. روشن است که هر طلبهای در این عصر و زمان بايد نسبت به مسائل انقلاب حساس باشد، مخصوصاً مسائل مهمی مثل انتخابات که در پیش هست. نمیشود یک طلبه بگوید ما مشغول درس و بحث هستیم هر کسی میخواهد رئیس جمهور بشود یا نشود، مردم میخواهند شرکت کنند یا نکنند! اين حرفها در حوزههای علمیه منسوخ شد.
هر چه نظام اسلامی قویتر و مؤثرتر و مفیدتر برای مردم باشد این در تديّن و دینداری مردم تأثیرگذارتر خواهد بود. امروز رابطهی بین دین و این نظام، یک رابطهی غیر قابل اغماض و بلکه یک رابطهی کاملاً ضروری است. اگر بخواهیم دین باقی بماند باید این نظام را قویتر کنیم.
یک عده میگویند مگر وقتي این انقلاب نبود مردم دین نداشتند؟ جواب اين است آن دین کجا و اين دینی که امام خميني(رضوان الله علیه) و مراجع بزرگ ما و رهبری معظم انقلاب میگویند کجا؟ مقصود از دین این نیست که کسی مشغول نماز و روزه و واجبات و محرمات معمولی خودش باشد، ولی کاری نداشته باشد که در دنيا چه بلایی بر اساس دین وارد میکنند؟ دینی که امام خميني(قدس سره) به ما تعليم فرمود، این است که بدانيم امروز دشمنان اصلی دین چه نقشههایی برای از بین بردن دین دارند، اين توطئهها را بشناسیم.
ما خیال نکنیم حوزههای علمیه، چه قم، چه مشهد، چه اصفهان، چه نجف، اینها مشغول درس و بحث هستند و کسی هم کاری به اینها ندارد. امروز دشمنان اسلام برای تمام برنامههایی که مربوط به دین میشود نقشه کشيدهاند. به نظر من این مطلب خيلي روشن است و امروز ديگر نیازی به استدلال و برهان ندارد. شما الحمدلله خودتان با سایتها و فضای مجازی ارتباط دارید، ببینید چه هجومي به اعتقادات مسلمين نمودهاند. از خدای تبارک و تعالی گرفته تا انبیاء و کتب آسمانی و ائمه معصومین(ع) و بعد هم مرحله به مرحله در اصول دين و فروع و اعتقادیات، همه را مورد حمله قرار دادهاند.
چه کسی باید دفاع کند؟ آیا منِ طلبه نسبت به دفاع از دین وظیفه ندارم؟ دشمن ديد در طي این 38 سال به برکت این نظام اسلامی، دین به میدان اجتماع آمد و مردم با سلاح دین در مقابل دشمن ايستادهاند، طبيعي است که بخواهد با دین مقابله کند و اعتقادات ديني را مورد هجمه قرار دهد تا مردم و جوانان را از دین و تدیّن و دیانت دور کند. این مطلب بسیار واضحی است و نیاز به استدلال هم ندارد. امروز کاری که دشمن برای مقابلهی با دین میکند در طول تاریخ سابقه نداشته است.
در آن جلسه اساتيد یکی از برادران گزارشي از چهارصد صفحه اسامی پایان نامههایی که برای روش ترویج وهابیت در دانشگاه أم القري و دانشگاههای مدینه وجود دارد، ارائه نمود. حساب کنید اگر در هر صفحه اسم ده پایان نامه باشد، چهار هزار پایاننامه ميشود که فقط برای ترویج وهابیت است. وهابیت چیست؟ وهابیت یک دین جعلی است که در سازمانهای امنیتی درست شده! محمد بن عبدالوهاب را چه کسی آورد؟
حال ما برای شیعه چقدر پایاننامه در دانشگاهها، حوزهها و مراکز علمی داريم؟ وقتی دشمن با این هجمه سنگین به میدان آمده، یهودیها به یک نحو، مسیحیها به نحوي دیگر، بهائیها به یک نحوه دیگری، همهی گروهها امروز اجماع مرکب نمودهاند براي مقابلهی با اسلام و خصوصاً مکتب شیعه.
ما در پرتو این نظام اسلامی است که میتوانیم یک حضور جدی در مقابل دشمن پيدا کنيم. امروز این نظام یک برکتی است برای حضور متدیّنان و مدافعان دین برای دفاع از دین، ما اصلاً این نظام را برای همین میخواهیم. امروز از برکت اين نظام شیعه در دنیا تبديل به یک قدرت شده است. بنا بر این براي یک روحانی بهترین فرصت در این زمان همین است که ببیند در پرتو این نظام چه خدمتی به دین و شیعه میتواند بکند.
نسبت به مسئله انتخابات حساس باشید، واقعاً ببینید عقل و دین چه میگوید؟ ببینید بین خودتان و خدا چه میفهمید و چه باید به مردم بگوئید؟ حب و بغضها را باید کنار بگذاریم، روحانیّت جناح نیست، گروه نیست، روحانیت تحت پرچم الهی قرار گرفته، باید ببیند آن فرد و گروهی که میخواهند سر کار بیایند آيا واقعاً برای دين و برای مردم مفيد هستند و تا چه حد قدرت حل مشکلات مردم را دارند؟ این معیارهایی است که روشن است و دیگر نیازی به این نیست که معیار چیست! معیارها روشن است.
باید سراغ عقل رفت و با چراغ عقل به میدان آمد و استمداد از خدا کنیم که خدا هم کمک کند إن شاء الله این مرحله هم آنطوری که مورد رضای امام زمان(عج) هست إن شاء الله واقع شود.
آیندهی حوزهی مشهد به برکت وجود شما رقم خواهد خورد، آیندهی دعامه و ستون حوزه، فضلای عالم و مهذبي است که در چنین مراکزی تربیت شدهاند. إن شاء الله هر يک از شما در آینده از اساتید بزرگ حوزهی بزرگ خراسان خواهید شد، این برای ما بزرگترین توفیق و لطف الهی است. از تلاش و همّت همه عزيران تشکر ميکنم.
والسلام عليکم و رحمة الله وبرکاته
اهم مطالب:
1ـ برخلاف کساني که میگویند انسان با وجود عقل نیازی به وحی ندارد. عقل درست عکس این حرف را ادراک میکند، خود عقل ضعفش را در بسیاری از امور ادراک میکند از جمله ضرورت نیاز انسان به وحی و به دین و به علم.
2ـ امروز ثمره اجتهاد منحصر به فقه و اصول نیست، برکات و آثار مهم اجتهاد فقط در دایرهی فروع نیست، اگر کسی یک ذهن فقیهانه و اصولی پیدا کند، اگر یک ذهن اجتهادی پیدا کند، این خود در مسائل کلامی هم شبهات را به هر نحوی تغییر بدهند قدرت پاسخ دارد.
3ـ هر طلبهای در این عصر و زمان بايد نسبت به مسائل انقلاب حساس باشد، مخصوصاً مسائل مهمی مثل انتخابات.
4ـ هر چه نظام اسلامی قویتر و مؤثرتر و مفیدتر برای مردم باشد این در تديّن و دینداری مردم تأثیرگذارتر خواهد بود.
5ـ امروز رابطهی بین دین و این نظام یک رابطهی غیر قابل اغماض و بلکه یک رابطهی کاملاً ضروری است
6ـ دینی که امام خميني(قدس سره) به ما تعليم فرمود، این است که بدانيم امروز دشمنان اصلی دین چه نقشههایی برای از بین بردن دین دارند، اين توطئهها را بشناسیم.
7ـ ما در پرتو این نظام اسلامی است که میتوانیم یک حضور جدی در مقابل دشمن پيدا کنيم.
8ـ امروز این نظام یک برکتی است برای حضور متدیّنان و مدافعان دین برای دفاع از دین.
9ـ حب و بغضها را باید کنار بگذاریم، روحانیّت جناح نیست، گروه نیست، روحانیت تحت پرچم الهی قرار گرفته، باید ببیند آن فرد و گروهی که میخواهند سر کار بیایند آيا واقعاً مفید برای دين، مفید برای مردم هستند و تا چه حد قدرت حل مشکلات مردم را دارند.