انقلاب ما چون مبتنی بر اصول انسانی است، هدفش إحیای بشریت است

در آستانه چهل سالگی انقلاب عظیم اسلامی هستیم.

مرحوم والد ما مکرر می‌فرمودند: این انقلاب یکی از منت‌های بزرگ خدای تبارک و تعالی بر مردم ایران بود. این مطلب را نه از روي تعصب، بلکه براساس اعتقاد قلبي خود بيان مي‌فرمود که اين انقلاب ایران را از حیث اسلام و دیانت، استقلال، آزادی و اینکه سرنوشت مردم به دست خودشان باشد، احياء کرد.

امروز سرنوشت ایران دست افرادی است که خود مردم انتخاب می‌کنند و سفارت آمریکا نمی‌آید برای ما رئیس جمهور معین کند. منابع ایران دست خود ایرانی‌هاست، هر چند متأسفانه در سال‌های اخیر بعضی افراد با طمع‌ورزي‌هاي خود از طريق اختلاس‌هاي کلان، به اموال بیت المال دستبرد زدند و مشکلات فراوانی براي مردم عزيز ما به وجود آوردند. يا ضعف مدیریت‌ها در دولت‌های مختلف، در کنار زحماتی که کشیدند مشهود بوده است. ولی اساس اين نظام، یک اساس الهی است.

خانواده‌های شهدا با اعتقاد کامل فرزندانشان را تقدیم انقلاب کردند. انقلاب ما درست بر طبق موازین و معيارهاي صد در صد دینی شکل گرفت. ما انقلاب نکردیم که روحانیت قدرت را در دست بگیرد، روحانیت بالاجبار به میدان مسئولیت پذیری ‌آمد. لذا اول انقلاب امام اجازه نمی‌داد روحانیت داوطلب ریاست جمهوری شود، ولی ضرورت اقتضا کرد. ابتدا بازرگان را آوردند، بعد هم بنی صدر انتخاب شد. اما آن نتیجه را داشت. شهید رجایی تا آمد ايفاي مسئولیت کند او را به شهادت رساندند. چاره‌ای نبود جز اين که یک شخصیت انقلابی وارد میدان شود. لذا آیت الله خامنه‌ای(حفظه الله) این مسئولیت را پذیرفت.

واقعاً مردم و انقلابی‌ها خوب می‌دانند و نسل امروز و جوانان ما هم باید بدانند امام انقلاب نکرد که زمام قدرت را در اختيار بگیرد. بهترین دلیلش هم این است که بعد از استقرار دولت به قم آمد. حتّي زماني که جهت معالجه به تهران منتقل شدند، يک روز مرحوم والد ما با جمعی براي ملاقات امام به تهران رفتند، و از ايشان در خواست کردند به قم برگردند. امام فرموده بود بدانید من حاضر نيستم یک روز طلبگی را به تمام این قدرت‌های ظاهری بدهم. برای من حضور در حوزه خیلی ارزش دارد ولی چه کنم که أطباء گفته‌‌اند باید تهران بمانی تا ما براي معالجه به شما دسترسی داشته باشیم. بنابراين امام و روحانيت برای کسب قدرت انقلاب نکردند تا اینکه کسی جای ديگري بنشیند. أبدا.

پدر من مکرر می‌فرمود ما انقلاب نکردیم که زید برود و عمرو بیاید. ما انقلاب کردیم تا اسلام، قرآن و اهل‌بیت حاکم باشند. ما انقلاب کردیم که اسلام را به دنیا معرفی کنیم. چون اسلام و شیعه به دنیا معرفی نشده؟

همچنين می‌فرمودند: اگر از من سؤال کنند بزرگترین دستآورد این انقلاب چه بوده؟ می‌گویم معرفی شیعه و مکتب اهل‌بیت به دنیا، و بحمدالله امروز این امر در حال محقق شدن است.

بعضی از روی سادگی می‌گویند قبل از انقلاب دیانت بهتر از حالا بود. بايد گفت چه دیانتی؟ قبل انقلاب، ما از صد جزء اسلام، بيشتر از دو جزئش اطلاع نداشتیم. یک مسجدی بود و يک نماز و روزه ماه رمضان. اما امروز اسلام در همه ابعادش مطرح شده و دنبال این هستیم که إن شاء الله پیاده شود. منتها شرایط و موانع از داخل و خارج اینقدر فراوان بوده که نگذاشته آنطور که باید و شاید اسلام به میدان بیاید.

این خدمت نبود که امام به مردم ایران، استقلال و عظمت داد و اسلام را زنده کرد؟

البته دشمن بيکار ننشسته و از ابتدای پيروزي انقلاب، با انواع ترفند‌ها مشغول دسيسه‌‌چيني براي ناکام گذاردن انقلاب است.

اين تحريم‌هاي ظالمانه‌اي که از صدر انقلاب تاکنون بر مردم ما اعمال کرده و متأسفانه با بی‌‌تدبيري برخي مسئولين و نفوذ عناصر بيگانه و نيز طمع‌‌‌ورزي ثروت‌‌اندوزان گرفتاري‌‌‌هاي فراوان براي مردم فداکار ما ايجاد کرده است.

باید دعا کنیم ان شاء الله این مشکلات برطرف شود. قدر انقلاب را بدانیم، قدر ولایت فقیه را بدانیم، ولایت فقیه بر خلاف القائات دشمنان، یک قدرت ظاهری استبدادی نیست. فقیه بین خودش و خدا، فقط و فقط باید ببیند خدا چه می‌خواهد؟ اگر سر سوزنی بر غیر اين عمل کند شرعاً از این مسئولیت معزول است. این مسئله روشنی است. مثل یک امام جماعتی که اگر بداند عادل نیست، حق ندارد جلو بایستد و امامت کند. ولیّ فقیه هم فقط و فقط باید رضاي خدا و مصلحت مردم را در نظر بگيرد و در صدد تحقق احکام خدا باشد.

چند سال پیش گروهی از متفکرین و بزرگان ديني مسکو که اکثراً سالخورده هم بودند در ملاقاتی با من مي‌گفتند ما چند سال است راجع به حکومتهای موجود دنیا مطالعه می‌کنیم، به این نتیجه رسیدیم که هیچ حکومتی بهتر از حکومت عالمان عادل يا همان ولایت فقیه شما نیست. ضمانت هیچ حکومتی بيشتر از ولایت فقیه نیست. لذا همانطور که امام خميني(ره) فرمود: ولایت فقیه یک هدیه الهی به این کشور است.

بنابراين ما باید قدردان اسلام و حکومت اسلامی و ولايت فقيه باشیم و با اتحاد و همفکری، مشکلات کشور را حل کنيم.

متأسفانه این جناح‌‌‌بازی‌‌‌ها بلای جاي کشور شده و مردم هم قدرت طلبی جناح‌‌ها را به خوبی فهمیده‌‌‌اند. اگر این قدرت طلبی‌‌‌ها و منفعت‌طلبی‌‌‌ها و دنیا طلبی‌‌‌ها کنار گذارده شود، خواهيم ديد که این کشور چه خواهد شد.

یکی از اصول محوري که این انقلاب مطرح نمود، موضوع وحدت مسلمين است. اختلاف بين شيعه و سنّي و حتّي اختلاف بين مسلمانان و ساير اديان و مذاهب، حربه‌‌‌ای بود که دشمنان برای خاموش کردن اسلام، زیاد روی آن کار کرده بودند.

برای همه روشن است که امروز دنیای کفر نه فقط در صدد نابودي اسلام، بلکه دنبال این است که مسیحیت و یهودیت هم نباشد، کتب آسمانی در جامعه نباشد. حاکم بر مردم، قوانين و کتاب‌هايي باشد که خودشان می‌خواهند بنویسند. این هدف اصلی دنیای کفر است.

انقلاب اسلامي این توطئه را دفن کرد و از بین برد. انقلاب آمد بين  شیعه و سنی، مسلمان و سایر ادیان الهی اتّحاد برقرار کرد. در فقه، قاعده‌ای به نام قاعده الزام وجود دارد که به نظر من اگر کسي از این قاعده اطلاع نداشته باشد اصلاً نمي‌داند هویت دین اسلام چیست و نمي‌فهمد عظمت اسلام کجا نمود پیدا می‌کند؟

قاعده الزام جواب این سؤال است که اگر یک مسلمان بخواهد با غیر مسلمان ارتباط داشته باشد، در معاملات، نکاح و ساير امور، راهکارش چیست؟

فقه امروز به میدان آمده، وقتی هم فقه به میدان می‌آید در همه امور مطرح مي‌شود. معاملات و نکاح آنها نزد ما محترم و مورد قبول است.

اساس انقلاب این است که بشریت إحیا شود، ما اگر بخواهیم انقلاب را محدود به ایران و حتی محدود به دايره مسلمين کنیم، به نظرم ناشی از بی‌دقتی است. هرچند عنوان انقلاب ما اسلامی است و ما به برکت اسلام انقلاب کرده‌ایم، ولی انقلاب برای احیای بشریت است. ما هيچ‌گاه نمي‌‌‌گوييم يهود و مسيحيت بايد با زور مسلمان شوند. ابدا. آنها بر دین خودشان هستند و باید تحقیق کنند، حال اگر از روی تحقیق به نتیجه رسیدند آنگاه مسلمان شوند.

انقلاب ما دنبال براندازی ظلم از عالم است. انقلاب برای این بود که پوزه ابرقدرتها را به خاک بمالیم. چرا؟ براي اینکه مردم آزاد باشند، کسی حق نداشته باشد به یک مسلمان، به یک یهودی، به یک مسیحی ظلم کند.

این از دستورات دینی ماست که باید ياور مظلوم باشیم، «کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا»، کمک به مظلومان و ستمديدگان از پایه‌‌‌های انقلاب اسلامي است، خواه این مظلوم، مسلمان باشد یا غیر مسلمان.

بنابراین انقلاب ما چون مبتنی بر این اصول انساني است، هدفش إحیای بشریت است. لذا منحصر به ایران و حتی مسلمان‌‌‌ها و شیعيان نیست و دایره‌‌‌اش بسیار گسترده است.

به همين جهت امروز آزادي‌خواهان دنيا پیام این انقلاب را می‌گیرند. چرا آمریکا تمام وجودش را برای مقابله با ایران گذشته است. از چه خوف دارد؟ هراس آمريکا از اين است که شنیده است یک سوم اروپا تا چند سال دیگر مسلمان می‌شوند. اين پیام انقلاب است که صادر می‌شود.

امیدواریم با عنایت خاص امام زمان(عج) و حضور هميشگي مردم که اين انقلاب مال مردم است و متعلق به روحانیت و هيچ گروه ديگري نيست. إن شاء الله با حضور دائمي مردم که روحانیت هم جزء این مردم هستند، تا قیام حضرت حجت(عج) باقی بماند و ما بتوانیم پاسدار خون شهدا و زحماتی که امام راحل و مجاهدين اصيل انقلاب برای این مردم و اسلام متحمل شدند باشيم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته