ضرورت شناخت تاریخ انقلاب
۱۶ بهمن ۱۳۹۸
۱۳:۴۰
۲,۰۱۷
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
دهه مبارکه فجر انقلاب است. باید این ایام بزرگ را را گرامی بداریم که از ایام الله است. به تعبیر رهبری معظم انقلاب ایامی است که خدای تبارک و تعالی یک عنایت ویژه بر ملت ایران کرد در مقابل سالها ظلم بر این مردم، که عده زیادی شهید و جمع فراوانی محبوس شدند و علمای مجاهدی که زیر شکنجه طاغوت به شهادت رسیدند، بدون اینکه حتی مردم اطلاع پیدا کنند.
پیروزی انقلاب اسلامی تجلی خاص خداوند بر بندگانش بود.
یکی از امور لازم بر ما طلبهها ضرورت شناخت تاریخ انقلاب است. ما باید بدانیم پهلوی که بود؟ ممکن است برای آنها که سنشان اقتضا میکند و دوران پهلوی را دیدهاند این حرف خیلی کم اهمیت باشد، ولی کسی که بعد از انقلاب متولد شده و دوران پهلوی را ندیده نمیداند که واقعاً حکومت شاه یعنی چه و با چه اختناق و ظلمهایی همراه بوده است.
این روزها رسانهها تاریخ انقلاب را بیان میکنند. بعد از شهریور 1320 محمدرضا پهلوی باید کسی را نزد مسئول امنیت سفارت انگلیس در روسیه و آمریکا میفرستاد تا از آنها اجازه بگیرد بر تخت پدرش بنشیند یا ننشیند؟
سفارت روس گفته بود که برای ما فرقی نمیکند او بیاید یا دیگری! مسئول امنیتی سفارت انگلیس گفته بود ما از محمدرضا گلایه داریم که شبها رادیوی آلمان را گوش میدهد.
معلوم میشود نظری به آلمان دارد، اگر بخواهد پادشاه شود و جای پدرش بنشیند حق گوش دادن به رادیوی آلمان را ندارد، ذلت از این بالاتر؟! کسی که میخواهد پادشاه یک مملکت شود باید مسئول امنیت سفارت انگلیس آن هم با شرط و شروط به او اجازه دهد.
حال این فرد بعد از اینکه روی کار آمد چه بلایی سر این کشور آورد؟ هیچ یادم نمیرود، با آنکه آن زمان سن ما کم بود ولی در همین در و دیوار شهر قم عکس شاه را میچسباندند و مینوشتند شاه سایه خدا، تعبیر این بود که شاه ظل الله و سایه خدا در روی زمین است. به قدری این آدم را باد کرده بودند و خودش هم به خودش باد کرده بود که یک فرعون به تمام معنا گشته بود.
بر سر علم چه آورد؟ بر سر حوزهها چه آورد؟ بر سر دین چه آورد؟ بر سر اقتصاد چه آورد؟ این اواخر لیستی منتشر کردند که در یک زمان به کشورهای متعددی میلیونها دلار بلاعوض داده بود در حالیکه این همه فقیر و گرسنه در کشور وجود داشت، خود را فعال ما یشاء میدانست و درباره ثروت مملکت هر کاری میخواست میکرد.
زمان یکی از دولتهای قبل، رئیس جمهور کشور انقلابی ما به یکی از کشورهای آمریکای لاتین رفته و حدود دو میلیارد دلار تعهد داده بود. شخصیتی به مرحوم والد ما(قدس سره) عرض کرد من فردا با ایشان ملاقات دارم شما مطلبی ندارید به او بگویم؟ فرمودند چرا، بگو در کشوری که این همه جوان بیکار وجود دارد، به چه ملاک شرعی دو میلیارد دلار تعهد به کشور کفر دادی؟ تمام این پول را در قیامت ضامن هستی، تو مگر اختیار تام داری هر چه دلت بخواهد هر جا ببری؟ این را باید صرف این مملکت اسلامی کنی.
حالا زمان طاغوت، شاه خود را فعال ما یشاء میدانست. برای او در ثروت و اقتصاد مملکت، سیاست مملکت، اصلاً یک نقطه مثبت وجود ندارد. مسائل اخلاقی و فساد هم که در درون دربار در حدّ اعلای اعلا بود.
امروز در بیت اولین شخصیت این مملکت، نماز شب هست، قرآن هست، خدا و اسلام هست. این کجا و آن کجا؟!
متاسفانه جوانان ما نمیدانند در زمان شاه چه خبر بود. خاطرات زمان تبعید مرحوم والد ما در یزد فراوان است. آن موقعی که ایشان را تبعید کردند از اساتید برجسته دروس خارج و سطح حوزه بود، در درس سطح ایشان 300 الی 400 نفر قبل از انقلاب شرکت میکردند.
یکی از علمای بزرگ به من میگفت: من از نجف آمده بودم و رفتم درس مرحوم بروجردی، بعد از درس ایشان دیدم یک شیخ جوانی زیر گنبد مسجد اعظم درس مکاسب میگوید و مسجد پر از جمعیت است. نشستم دیدم چقدر این درس را عمیق میگوید. پرسیدم ایشان کیست؟ گفتند حاج شیخ محمد فاضل است.
یک چنین آدمی را به جرم امضای اطلاعیه مرجعیت امام تبعید کردند. حالا چقدر آن زمان این مسئله خطرناک بود. اولاً خیلیها از ترس حاضر نشدند آن را امضا کنند. نه این که به امام اعتقاد نداشتند، بخاطر آنکه ساواک زندگیشان را نابود میکرد، دوازده نفر امضا کردند که بعضی را زندانی و برخی را تبعید کردند، من خوب این صحنه در خاطرم هست که ایشان درسش را گفته و به منزل آمده بود. والده ما مقداری هندوانه آماده کرده بود که پدرم میل کند. درب خانه را زدند دو نفر از شهربانی آمده بودند. ایشان که رفت درب را باز کند، اجازه ندادند برگردد و حتی عبایش را به دوش بگیرد، گفتند همین الآن باید بیایید. ما عبای ایشان را به شهربانی قم بردیم.
مدتی آنجا بودند، نزدیک تابستان بود اواخر سال تحصیلی و هوا گرم بود، با یک ماشینی ایشان را به بندر لنگه، اولین تبعیدگاه بردند. میفرمود در آن شهر فقط یک جا کولر داشت آن هم شهربانی بود، در آن هوای بسیار گرم مرطوب و شرجی، مبتلا به بیماری سختی شدند که بالاجبار از آنجا منتقل و به یزد تبعیدشان کردند. مدت دو سال و نیم در یزد خدمتشان بودیم، هر روز باید به شهربانی رفته و امضا میکرد که من اینجا هستم اگر به مجلس فاتحهای میرفت، فردا میآمدند میگفتند چرا آنجا رفتید، حق رفتن به مجالس عمومی را ندارید، یک اذیت و آزار دائمی بر این افراد حاکم بود.
در تاریخ روحانیت بزرگانی که زندان رفته، شکنجه دیدند و شهید شدند، فراوان است.
ما طلبهها باید تاریخ انقلاب را بدانیم، الآن بحمدالله حوزه ما انقلابی است. این حرف غلط است که بگوئیم حوزه دو گروه است انقلابی و غیر انقلابی. نخیر، حوزه ما انقلابی است و شاهدش این است که در شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی(رضوان الله علیه) طلبهها چه حضور عجیب و باشکوهی در مسجد اعظم و میدان آستانه داشتند.
گاهی بعضی افراد از روی سادگی یا عدم دقت، چون از کُنه زمان پهلوی خبر ندارند، ارزش انقلاب را در این زمان درست نمیفهمند.
الآن مشکلات هست تردیدی نیست، فساد و اختلاس هست تردیدی نیست، ولی عموم این مملکت میخواهند زیر فرمان اسلام حکومت کنند. بنای همه این است. قانون اساسی ما، رهبری ما، دولت ما، مجلس ما، قوه قضائیه ما افتخارشان این است که میخواهند زیر پرچم اسلام باشند، نه پرچم کفر.
تمام دعواهای آمریکا و اذیت و آزارهایش برای این است که میخواهد ایران را زیر پرچم خودش بیاورد، چنانچه ایران زیر پرچم آمریکا برود ممکن است تحولات و آثار ظاهری به وجود آید، اما عزت و استقلال ایران را از بین خواهند برد، مثل سایر کشورهایی وابسته.
این قضیه اخیر را که در مورد فلسطین واقع شد ملاحظه کنید. این ترامپ وحشی -که واقعاً باید از او تعبیر به وحشی، دزد و غاصب کرد- از آمریکا به آنجا آمده و سند قدس را در اختیار اسرائیل قرار میدهد! تو چکارهی دنیا هستی؟ تو مگر مالک قدسی، که به اسم معامله قرن حق بسیاری از فلسطینیها را از بین برده و نابود میکنی؟
بعضیها میگویند: به ما چه که اسرائیل چکار میکند، فلسطینیها خود هر کاری میخواهند بکنند.
جواب این است كه اسرائیل و صهیونیزم، دنبال هدم اسلام است و در آن تردیدی نیست. فقط مسئله گرفتن زمین در فلسطین نیست. ما از کنار آرمانهای امام خمینی(رضوان الله عليه) خیلی سطحی نگذریم. هیچ انقلابی در هیچ دورهای از تاریخ چنین رهبری مثل امام نداشته است.
رهبری که در فقاهت در اعلا درجه، در عرفان و فلسفه هم در اعلا درجه، در زهد و تقوا هم اعلا درجه، در إعراض از دنیا در اعلا درجه بود. دنبال دنیای خودش نبود، وقتی آیت الله بروجردی(قدس سره) به رحمت خدا میروند، خود را کنار میکشد که مبادا این توهم ایجاد شود که ایشان میخواهد در مسیر مرجعیت خود تلاش کند، وقتی هم به نجف تبعید میشود از آنجا به مرحوم حاج احمد آقا نامه مینویسد که من راضی نیستم در مورد مرجعیت من تلاشی کنید، اینها واقعیت است.
یک چنین شخصیتی رهبر این انقلاب بوده، اینطور نیست که بگوئیم ایشان مثل بقیه رهبران دیگر کشورها بودند و شعارهایی سطحی، مقطعی و احساسی داشتند، اینها نیست. آرمانهایی که امام داشت، برخاسته از قرآن، برخاسته از خواست امام زمان(عليه السلام)، به عنوان یک تکلیف و وظیفه بود وگرنه برای خودش سر سوزنی فکر نمیکرد. اینها برای ما ملاک است، به همین جهت بود که به ندای این رهبر، جوانهای 20 ساله و 15 ساله و حتی کمتر از آن لبیک گفته و در خط مقدم جبهه حضور مییافتند.
در یک خانواده فرزند اول، فرزند دوم، فرزند سوم شهید میشد ولی باز پدر و مادر میگفتند هنوز هم حاضریم فرزندان دیگر خود را فدای این انقلاب کنیم.
ما نباید از کنار این انقلابی که این خونهای پاک به پایش ریخته شده عادی عبور کنیم.
باید تاریخ انقلاب را بشناسیم، آگاه بشویم، پهلوی چه کسی بود، چه مُهرهای بود؟ هم پدرش و هم خودش را غربیها روی کار آوردند، آن هم برای چپاول و نابود کردن این کشور. هیچ وقت هدف طاغوت، خدمت به مردم نبود، هدف غارتگری و چپاول و فساد بوده. اگر در ظاهر هم کاری شده، بخاطر منافع خودشان یا به دستور اربابانشان بوده است. بشناسیم اینها چه بودند؟ چی رفت و چی جای آن آمد؟
اینکه رهبری معظم انقلاب در دیدار اخیر با اعضای شورای عالی حوزه بر «انقلابی بودن» تأکید میکنند، بخاطر این است که انقلابی بودن هویت و حقیقت حوزه است، نه یک شعار. حوزه ما هویّتش با انقلاب گره خورده است، نه اینکه در کنار امورش یک کار جنبی انقلابی هم داشته باشد.
در این دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی که ایام الله است بايد هر چه بیشتر امام و خدمات امام، جانفشانیها و ایثارگریهای شهدا، را بشناسیم و بدانیم.
خدای تبارک و تعالی چه عنایتی به این مردم کرد! اصلاً کسی فکر نمیکرد که شاه به راحتی از این کشور برود و حکومتش مضمحل بشود، آن ساواکی که سالها کشورهای غربی روی آن کار کرده بودند تا بتوانند حکومت پهلوی را نگه دارند هیچ کار نتوانست بکند، همه قدرتهایشان در این دهه از کار افتاد و از بین رفت، بعد هم تاکنون هرچه نقشه و دسیسه علیه این انقلاب کشیدهاند از برکت حضور مردم قدرشناس و ولایتمدار ایران اسلامی و تدابیر حکیمانه رهبری معظم خنثی و نقش برآب شده است.
انقلاب، یک عنایت ویژه و یک منّت بزرگ خدا بر این ملت بود و ما باید این انقلاب را حفظ کنیم و هر وظیفهای بر عهده ما هست ان شاء الله به خوبی انجام دهیم.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اهم مطالب:
1ـ آرمانهایی که امام داشت، برخاسته از قرآن، برخاسته از خواست امام زمان(عليه السلام)، به عنوان یک تکلیف و وظیفه بود وگرنه برای خودش سر سوزنی فکر نمیکرد.
2ـ ما نباید از کنار این انقلابی که این خونهای پاک به پایش ریخته شده عادی عبور کنیم، باید تاریخ انقلاب را بشناسیم.
3ـ انقلابی بودن هویت و حقیقت حوزه است، نه یک شعار.
4ـ حوزه ما هویّتش با انقلاب گره خورده است.